امام خميني (ره) : "راديو و تلويزيون از تمام رسانه هايى كه هستحساستر است. راديو و تلويزيون مىتواند يك مملكت را اصلاح كند و مىتواند به فساد بكشد. تبليغات راديو و تلويزيون مىتواند از راه سمع مردم را با تربيت كند يا منهدم كند. " (28/4/58)
امام خميني (ره) : "بايد كسانى كه فيلمسازند، بايد معلوم بشود كه اينها چكاره اند. چه جورى بوده اند، وضع روحى شان، وضع زندگى شان، وضع معاشرتشان، قبلا چه جورى بوده است آيا تحول حاصل شده برايش، تحول روحى، يا اينكه باز همان ته مانده سفره شان هست و قلبهاى شان. گاهى وقتها فيلم را خوب، بسياريها متوجه نمىشوند چى است، لكن محتوايش روى هم رفته انسان يك وقت مىبيند كه يا طرف چپ استيا طرف راست استيا رو به فساد است. " (16/5/61)
بخشي از سخنان رهبر معظم انقلاب
الف- صدا و سيما و اخلاقعمومى
هويت حقيقى جامعه، هويت اخلاقى آنهاست؛ اخلاقهاى رفتارى افراد جامعه؛ مثل انضباط اجتماعى، وجدان كارى، نظم و برنامهريزى، ادب اجتماعى، توجه به خانواده، رعايت حق ديگران - اينكه ديگران حقى دارند و بايد حق آنها رعايت شود، يكى از خلقيات و فضايل بسيار مهم است - كرامت انسان، احساس مسؤوليت، اعتماد به نفس ملى، شجاعت شخصى و شجاعت ملى، قناعت - يكى از مهمترين فضايل اخلاقى براى يك كشور قناعت است، و اگر امروز ما در برخى زمينهها دچار مصيبت هستيم، بهخاطر اين است كه اين اخلاق حسنهى مهم اسلامى را فراموش كردهايم - امانت، درستكارى، حقطلبى، زيبايىطلبى - يكى از خلقيات خوب، زيبايىطلبى است؛ يعنى به دنبال زيبايى بودن، زندگى را زيبا كردن؛ هم ظاهر زندگى را و هم باطن زندگى را؛ محيط خانواده، محيط بيرون، محيط خيابان، محيط پارك و محيط شهر - نفى مصرفزدگى، عفت، احترام و ادب به والدين و به معلم.
اينها خلقيات و فضايل اخلاقى ماست. صدا و سيما خودش را متكفل گسترش اين خلقيات بداند. شما در هر برنامهيى كه مىسازيد، در هر سريال تلويزيونى، در هر محاوره، در هر ميزگرد، در هر گفتگوى تلفنى و در هر گزارش، متوجه باشيد كه اين فضايل تقويت شود؛ اين چيزها نقض و زير پا انداخته نشود.
ب- صدا و سيما و دين
هم ايمان مردم بايد تقويت شود، هم معرفت و شناخت آنها. بايد توجه داشت ايمانى كه مردم پيدا مىكنند، سست، عوامانه، سطحى و قشرى نباشد؛ بشدت از اين پرهيز شود، برنامهى دينى بايد نسبت به دين شبههزُدا باشد، نه شبههزا.
ج-صدا و سيما و مديريت كشور
به نظر من سياست كلى صدا و سيما بايد تقويت مديريتهاى اجرايى كشور باشد. من توصيه نمىكنم كه صدا و سيما ضعفها و نارسايىها و كمبودها و خداى نكرده خيانتها را پوشيده بدارد؛ نشان دادن توفيقات و پيشرفتهاى كشور حتماً نبايد از زبان مسؤولان و دستاندكاران باشد در مورد پيشرفتها و توفيقات هم همين ميكروفون را بگيريد جلوى كسانى كه از اين پيشرفتها بهرهمند و برخوردار مىشوند. صِرف اينكه مدير مربوطه بيايد بگويد در راهاندازى فلان طرح براى پانصد نفر، هزار نفر يا پنجهزار نفر شغل ايجاد شد، كافى نيست؛ بايد موضوع را تبيين كرد.
د- صدا و سيما و علم
كرسىهاى نوآورى را تلويزيونى كنيد و چهرههاى علمىِ نوآورِ خوب را مطرح نماييد.
ه- صدا و سيما و مقولهى عدالت اجتماعى
به فضاى همدردى با فقيران دامن بزنيد. خوشبختانه صدا و سيما در چند سال گذشته برنامههاى بسيار خوبى در اين زمينه داشته، كه درخور تقدير است. دغدغهى عدالت را در ذهنها و دلهاى مردم دامن بزنيد؛ اين كار بسيار خوب است. البته سعى شود به جماعت فقير و تهيدست اهانت نشود و كرامت انسانىِ آنها از بين نرود. منتها در كنار دامن زدن به دغدغهى عدالت اجتماعى و رسيدگى به فقرا، زندگى اشرافى و تجملاتىِ پوچ و بيهوده را هم تخريب كنيد؛ اين زندگى واقعاً در خور تخريب است. زندگى تجملاتى نبايد بههيچوجه ترويج شود؛ بلكه بايد تخريب شود و نقطهى منفى بهحساب بيايد.
و-چهرهپردازىهاى منفى و ناصالح
بشدت توجه كنيد كه چهرهپردازىهاى منفى و ناصالح در صدا و سيما انجام نگيرد. من گاهى ديدهام انسانهايى كه هيچ ارزش علمى و هنرى ندارند، در صدا و سيما با پول مردم چهرهپردازى مىشوند؛ چرا؟البته من نمىخواهم خيلى مطلب را باز كنم؛ اما مىبينم كسىكه در رشتهى خودش اينقدر ارزشمند نيست و انسان متوسطى است، او را مىآورند و يكى دو ساعت از وقت تلويزيون را به زندگى او، به خانوادهى او و به گذشتهى سرتا پا كمارزش او مصروف مىكنند؛ چرا؟بهنظر من علاوه بر اينكه اين «چرا» وجود دارد، «منفى» هم هست. اين كار، الگوسازى است؛ ما چه كسى را مىخواهيم الگوى جوانها قرار دهيم؟ اينطور آدمهايى را؟! (مقام معظم رهبري 11 آذر 83 )
ز- افزايش قدرت تحليل و بينش مردم
همت شما بايد متوجه اين امر مهم باشد كه مردم قدرت تحليل و بينش صحيح سياسي داشته باشند زيرا در اين صورت است كه بسياري از مسائل بدست خود مردم حل خواهد شد.
ح-تناسب با فرهنگ اسلامي
توليدات نمايشي و موسيقي بايد متناسب با فرهنگ مردم و موازين اسلامي باشند.
چند مطلب هم از وبلاگهاي دوستان مي اورم:
-- رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با معاونان و مديران سازمان در تاريخ 16/11/81، افزايش انگيزه هاي عدالت خواهي در مردم را جزو وظايف سازمان صدا و سيما عنوان و اضافه مي كنند: «فرهنگ عدالت طلبي بايد به طور كامل در جامعه رواج يابد تا مردم آن را در همه ابعاد زندگي خود احساس و رعايت كنند و به گونه اي نشود كه افرادي كه از طريق تخلف از قانون و بي عدالتي، ميلياردها تومان ثروت نامشروع جمع كرده اند از مردم و كشور طلبكار شوند.»، حال بايد ببينيم جداي از برنامههاي صدا و سيما عملكرد خود مديران سازمان در بحث عدالت، ساده زيستي، تجمل گرايي و... چگونه بوده است.
-- ماده 9 اساسنامه صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران:" هدف اصلي سازمان به عنوان يك دانشگاه عمومي، نشر فرهنگ اسلامي، ايجاد محيط مساعد براي تزكيه و تعليم انسان و رشد فضايل اخلاقي و شتاب بخشيدن به حركت تكاملي انقلاب اسلامي در سراسر جهان ميباشد."
-- در بحث خط مشي كلي و اصول برنامه هاي سازمان صدا و سيما، در ماده يک از مديران آن خواستهشده است تا « حاكميت اسلام بر كليه برنامه ها و پرهيز از پخش برنامه هايي كه مخالف معيارهاي اسلامي باشد.» و در ماده دو گفته شده:«صدا و سيما بايد به مثابه يك دانشگاه عمومي به گسترش آگاهي و رشد جامعه در زمينه هاي گوناگون مكتبي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي كمك نمايد.» و در ماده شش تاکيد شده بر «ارج نهادن به حيثيت انساني افراد و پرهيز از هتك حرمت آنان طبق ضوابط اسلامي»
-- رهبر انقلاب در سال 72، ضرورت پرهيز از تجملگرايي و ترويج فرهنگ و روحيه سادهزيستي را به عنوان يكي از محورهاي اصلي مديريت جريان فرهنگي كشور مطرح كردند. حال چرا در بسياري از سريال ها و دکورهاي برنامه هاي گفت و گو در صدا و سيما، تبليغ کالاهاي تجملاتي و مبل هاي گران قيمت و اشرافي مي شود درحالي که مي توان طور ديگري هم کار کرد.
--برخي مرا براي حضور در سازمان صدا و سيما سرزنش مي کردند. با تمام حرف و حديثهايي که بوجود آمده معتقدم از دور ايستادن و دستور «لنگش کن» صادر کردن مرام انقلابي نيست ؛ آنچه پس از چند سال حضور در راديو جوان براي من باقيست اطمينان به نفس فوق العاده ايست از اينکه مي توان بجاي ارتکاب ابتذال براي سرگرم کردن مردم با نگاهي آرمانگرايانه، هم جذاب بود و هم سرگرم کننده. (اين را براي لبيک گفتن به درخواست دوستم حامد طالبي در باب انتقاد از صدا و سيما گفتم). آرمانگرايي معطوف به عمل يعني پريدن وسط معرکه. امروز دوستان بسياري را مي شناسم که براي تغيير وضع موجود و تحقق ايده هايشان مجهز به علم و عقيده اند چيزي که نهادي مانند صدا وسيما که جزء بنيادي ترين محملهاي تحقق آرمانهاست سخت به آن محتاج است(از وبلاگ دکتر يامين پور)
-- مدتي پيش در برنامهاي كه وحيد جليلي سردبير سابق ماهنامه سوره به نقد عملكرد مديران بر اساس فرمايشات رهبري پرداخته بود چندين بار برنامه قطع و در بين آن موسيقي پخش شد، چرا كه آنجا در كنار نقد به آنچه امروز پخش مي شود از آنچه كه پخش نمي شود هم سخن به ميان آمد، ديگر سخن از نتوانستن به دلايلي امكاناتي و نيروي انساني و ... نبود بلكه سخن از نخواستن (عدم اراده) و يا ندانستن (ضعف مسئولين) به ميان آمد، در اين زمينه اينجا را ببينيد.
-- در حکم انتصاب مجدد آقاي علي لاريجاني به رياست سازمان صدا و سيما در تاريخ 5/3/1378آمده است:«صدا و سيما مدرسهاي عمومي براي همهي قشرها در سراسر کشور است و برنامههايي که از آن پخش ميشود چه مثبت و چه منفي، آثاري عميق در روحيه و فکر و رفتار و فرهنگ و بينش مخاطبان خود بر جاي ميگذارد، وظيفهي گردانندگان اين رسانهي سراسري از اين رو بسيار خطير و سنگين است. اندکي غفلت از گردش امور و بيتوجهي به تصميمگيريها و برنامهريزيها در آن، گاه آثار بيجبراني بر جاي ميگذارد.»
--- مقام معظم رهبري يک ماموريت محوري براي صدا و سيما ترسيم کردند:« ...آن ماموريت محوري عبارت است از مديريت و هدايت فکر، فرهنگ، روحيه، اخلاق رفتاري جامعه، جهتدهي به فکر عمومي و فرهنگ عمومي، آسيب زدايي از فکر و فرهنگ و اخلاق جامعه، تشويق به پيشرفت – يعني روحيه دادن – و زدودن احساس عقب ماندگي.» آيا به واقع چنين رويکردي در صدا و سيما دنبال مي شود. رهبر انقلاب فرمودند: «همه برنامه هاي شما بايد پيام داشته باشد ... من مي بينم گاهي اوقات اين فيلم هاي خارجي که پخش مي کنند، در آنها پيام هاي عجيبي هست؛ پيام هاي فرهنگي و گاهي پيام هاي ديني که انسان اصلا احساس هم نمي کند.» فيلم ها و سريال هاي ساخت جمهوري اسلامي چقدر حرف براي گفتن دارند؟ در سريال ها و فيلم چقدر تلاش مي شود تا يک مفهوم متعالي به طور غير مستقيم براي مردم تبيين شود؟ روحيه قناعت که مطابق کلام رهبري بايد تکريم مي شد و روحيه مصرف گرايي و مصرف زدگي که بايد نفي مي شد چه طور؟ آيا رويکردهايي که ايشان يک به يک و ريز به ريز بر شمردند و متذکر شدند، عزمي براي تحققشان ايجاد شده است؟؟؟