در سفر استاني هيأت محترم دولت، از طرف مقامات سياسي استان گيلان، طرحي ارائه شده كه طي آن بخشي از جنگلهاي مخروبه براي توسعه صنعتي اختصاص يابد.
نوشتار زير نقدي بر اين طرح و طرحهاي مشابه است كه از طرف برخي مسئولين استانهاي شمالي كشور مطرح ميشود.
يكي از وظايف مهم دولت سمتدهي برنامهها و نظارت بر اجراي برنامههاي درازمدت است، به گونهاي كه توسعه پايدار و همه جانبه كشور دچار خدشه نشود. بهطور متقابل اگر هر بخش و منطقهاي در كشور، بخواهد اهداف كوتاهمدت و مقطعي خود را دنبال كند و نظارت كلان حاكميتي را بهدنبال نداشته باشد با اطمينان ميتوان گفت اهداف بزرگي كه در برنامههاي توسعه كشور همچون «سند چشمانداز بيست ساله» پيشبيني شده، تحقق نخواهد يافت.
توجه به محيطزيست، توسعه جنگلكاري و فضاي سبز در قانون اساسي كشور، سند ملي توسعه بخش كشاورزي و منابع طبيعي در برنامه چهارم توسعه و در برنامه چشمانداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران مورد توجه ويژهاي قرار گرفته كه نشان از آگاهي و دقت برنامهريزان در ابعاد كلان داشته است.
بر هيچكس پوشيده نيست كه تحقق اهداف ذكر شده بر عهده دولت بوده و وظيفه دولت است كه در اجراي قوانين و برنامههاي خود به گونهاي عمل كند كه به اهداف درازمدت نظام خدشهاي وارد نشود. يكي از آفاتي كه ميتواند اين برنامهها را دچار آسيب كند بخشينگري موضوعي يا منطقهاي است.
منابع طبيعي ما اعم از جنگل، مرتع، آب و خاك كه ميراث گرانبهاي سالهاي گذشته هستند، بايد حفظ شده و در كنار توسعه، احيا و بهبود آنها از تخريب و زوال آنها نيز جلوگيري كرد. فراموش نكنيم كه ما در كشوري زندگي ميكنيم كه سرانه جنگل آن فقط 2/0 هكتار است؛ درصورتي كه متوسط سرانه جنگل در دنيا 8/0 هكتار است و به عبارت ديگر ما يك چهارم سرانه جنگل را در دنيا دارا هستيم و به لحاظ وسعت فقط 4/7 درصد سطح كشور را پوشش جنگلي تشكيل ميدهد.
امروزه ديگر تخريب جنگلها و تغيير كاربري اراضي جنگلي نه تنها جايگاهي نداشته، برعكس بسياري از كشورها زمينهاي باير و حتي زراعي را به جنگل تبديل ميكنند. براي مثال در چين طرح تبديل زمينهاي مزروعي به جنگل در 25 استان، بهطور همه جانبه انجام شده است.
تا سال 2002 در سراسر كشور چين سه ميليون و 180 هزار هكتار زمين مزروعي به جنگل تبديل شده و سه ميليون و 260 هزار هكتار از كوهستانها و زمينهاي باير جنگلكاري شده و پوشش جنگلي چين را به 55/16 درصد (بيش از دو برابر پوشش جنگلي فعلي ما) افزايش داده است و اين نسبت تا سال 2050 بايد به 28 درصد برسد. اين برنامه گسترده سبب شده كه به ميزان چشمگيري از هدررفت آب و فرسايش خاك در برخي مناطق كاسته شود.
در ابعاد جهاني گسترش گازهاي گلخانهاي و گرم شدن كره زمين ما را ناگزير به حفظ پوشش طبيعي و گسترش فضاي سبز كرده است. اگر در دنيا ميزان ترسيب كربن و كاهش گازهاي گلخانهاي در كنوانسيونهاي بينالمللي كه ما هم عضوي از آنها هستيم پذيرفته شده و اگر بنا براين است كه جنگلهاي حارهاي جهان حفظ شوند و به ازاي عدم برداشت چوب از اين كشورها از طرق ديگر به آنها كمك شود و منابع جنگلي بهعنوان ذخيره ترسيب كربن جهان باقي بمانند، چرا ما در كشور خودمان محلي و بخشينگر عمل كنيم؟ چرا در هر منطقهاي بر اساس استعدادها و پتانسيلهاي موجود آن منطقه و با ديد كلان برنامه توسعه كشور را تعريف و تدوين و اجرا نكنيم.
آيا توسعه در استانهاي شمال كشور با توسعه در مناطق مركزي يك مفهوم دارند و تابع يك فرمول هستند؟ آيا استعداد و پتانسيلهاي اين مناطق يكسان است؟ اگر چنين نيست چرا در همه مناطق بهدنبال صنعتي شدن هستيم و چرا از خود طبيعت الگو نميگيريم. سطوح مخروبه جنگلهاي ما محصول فشارهاي مختلف اجتماعي- اقتصادي و تصميمات اشتباه در گذشته هستند و اگر درصدد گسترش جنگلها در كشور هستيم بهترين مكان جايي است كه زماني جنگل بوده و شرايط محيطي به ما اجازه اين كار را ميدهد.
شايد هنوز بعضي تصور ميكنند كه در هر كجا و با هر شرايطي ميتوان جنگلكاري كرد و فضاي سبز را گسترش داد و بر همين استدلال از صنعتيشدن شهرهاي شمالي و شايد جنگلي شدن شهرهاي مركزي سخن بگويند.
زمان آن رسيده كه دستكم از تصميمات نسنجيده در گذشته خود و زيانهايي كه از اين بابت به كشور تحميل شده، عبرت بگيريم؟ آيا از خود پرسيدهايم كه طرح ميلياردي جنگلكاري حرم تا حرم به كجا انجاميد و چرا اين گونه شد؟ آيا ميدانيد كه اگر به اين سمت برويم كه جنگلهاي خوب خود را مخروبه كرده و جنگلهاي مخروبه را براي توسعه صنعت واگذار كنيم، اين روند چه بلايي بر سر اين اندك جنگلهاي موجود خواهد آورد.
انتظار ما اين است كه دولت با جامعنگري و هدايت صحيح برنامهها و توجيه مسئولين استاني اهداف درازمدت و برنامههاي راهبردي نظام را مد نظر داشته و با طرحهايي كه اگر چه در كوتاه مدت منافعي را در بر داشته باشد اما به نحوي با برنامههاي توسعه پايدار مغايرت دارند و زيانهاي درازمدت آنها جبرانناپذير است به شدت برخورد كرده تا كارنامه درخشاني در زمينه محيطزيست و توسعه جنگلكاري از خود بر جاي گذارد.
رئيس هيأتمديره انجمن مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع