چشمان اسپيتزر در جستجوي الماسهاي فضايي
![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) -(5 Body)
|
چشمان اسپيتزر در جستجوي الماسهاي فضايي
Visitor
301
Category:
دنياي فن آوري
الماس روي زمين سنگ کميابي است، اما در فضا به وفور يافت ميشود و تلسکوپ بسيار حساس فروسرخ اسپيتزر ابزاري ايدهآل براي پيدا کردن اين الماسهاست. با استفاده از شبيهسازيهاي رايانهاي، محققان روشي را براي يافتن الماسها در فضا ابداع کردهاند. اين الماسها که تنها چند نانومتر قطر دارند، 25 هزار بار از دانههاي شن کوچکتر هستند، خيلي کوچکتر از آنکه به درد حلقه نامزدي بخورند! ولي منجمان بر اين عقيدهاند که اين ذرات بسيار کوچک حاوي اطلاعات با ارزشي در رابطه با چگونگي تکامل مولکولهاي کربني هستند که اساس حيات روي زمين را تشکيل ميدهند. دانشمندان براي اولين بار در دهه 80 ميلادي به تحقيق در رابطه با وجود الماس در فضا پرداختند. علت اين تحقيق، يافتن مقادير زيادي از الماسهاي نانومتري در شهابسنگهايي بود که به زمين برخورد کرده بودند. منجمان دريافتند که حدود 3 درصد از کل کربن موجود در شهابسنگهاي بررسي شده را الماسهاي نانومتري تشکلي ميدهند. در صورتي که شهابسنگها را به عنوان نوعي از گرد و غبار موجود در فضا بدانيم، محاسبات نشان ميدهند که تنها يک گرم از گاز و غبار ابرهاي کيهاني ميتواند تا 10000 تريليون نانوالماس داشته باشد! به گزارش سايت نجوم به نقل از ناسا، چارلز باشليچر از مرکز تحقيقاتي ايمز ناسا) به نکته جالبي اشاره ميکند: "سوالي که هميشه از ما پرسيده مي شود اين است که اگر نانوالماسها اين قدر فراوانند، چرا ما کمتر آنها را مشاهده ميکنيم؟" در حقيقت ما فقط دو بار آنها را مشاهده کردهايم. "حقيقت اين است که ما تا به حال به قدر کافي در رابطه با خواص الکترومغناطيسي و فروسرخ نانوالماسها نميدانستيم که بتوانيم آنها را آشکارسازي نماييم". براي حل اين معما، باشليچر و تيم تحقيقاتي وي به کمک نرمافزارهاي رايانهاي، شرايط ميانستارهاي را براي حالتي که سرشار از نانوالماسها باشد، شبيهسازي کردند. نتايج شبيهسازي آنها نشان ميدهد که اين نانوالماسها در طول موجهاي فروسرخ 4/3 تا 5/3 ميکرومتر و 6 تا 10 ميکرومتر به شدت ميدرخشند يعني همان طول موجهايي که اسپيتزر به آنها حساس است. منجمان بايد قادر باشند تا بتوانند اين الماسهاي سماوي را با بررسي آنها در نور فروسرخ تشخيص دهند. همانطور که نور مرئي با گذر از منشور به رنگهاي سازنده آن (هفت رنگ رنگين کمان) تجزيه ميشود، نور فروسرخ هم در برخورد با مولکولهاي مختلف، به اجزاي مختلفي تقسيم ميگردد. نکته جالب اينجاست که هر مولکول اثر خاص خود را بر نور فروسرخ ميگذارد به نحوي که با بررسي اين اثرانگشت ميتوان نوع مولکول را تشخيص داد.دانشمندان از چنين روشي براي تشخيص نانوالماسها استفاده خواهند کرد. اعضاي تيم تحقيقاتي گمان ميکنند اينکه نانوالماسها تا کنون به راحتي پيدا نشدهاند به اين دليل است که منجمان از ابزار مناسبي براي رصد استفاده نميکردند و به علاوه محلهاي درستي را نيز بررسي ننمودهاند. الماس از اتمهاي کربن به هم فشرده تشکيل ميشود بنابراين براي ايجاد اثرانگشت مناسب در طول موج فروسرخ، نياز به نور ماوراء بنفش با شدتي زياد است. بنابراين بهترين مکان براي جستجوي نانوالماسها درست در مجاورت يک ستاره داغ است. وقتي منجمان دريابند که بايد کجا دنبال نانوالماسها بگردند، قدم بعدي حل معماي چگونگي شکلگيري اين نانوالماسها در فضاي ميانستارهاي است. لوييس آلاماندولا يکي از محققان مرکز تحقيقاتي ايمز به اين نکته اشاره ميکند که: "الماسهاي فضايي در مقايسه با الماسهاي زميني تحت شرايط متفاوتي شکل ميگيرند". او ميافزايد که الماسهاي زميني تحت فشار زياد و در اعماق زمين شکل ميگيرند، جايي که دما نيز بسيار بالاست. اين در حالي است که الماسهاي فضايي در ابرهاي مولکولي سرد يافت ميشوند. جايي که فشار ميلياردها بار کمتر از فشار اعماق زمين است و دما به 240- درجه سانتيگراد ميرسد. آلاماندولا اضافه ميکند: "اکنون که ما ميدانيم کجا را بايد جستجو نماييم، تلسکوپهاي فروسرخ نظير اسپيتزر ميتوانند به ما در بررسي اين نانوالماسها کمک کنند".
|
|
|