جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
معيارها و شاخص‌هاي سنجش علم
-(2 Body) 
معيارها و شاخص‌هاي سنجش علم
Visitor 365
Category: دنياي فن آوري
اين روزها وقتي برنامه‌هاي علمي كشورهاي مختلف مورد مطالعه قرار مي‌گيرد با واژه‌هايي همانند توليد علم، تعداد مقالات، تعداد ارجاعات به مقاله ها، ميانگين تعداد ارجاعات به هر مقاله، تعداد ارجاعات به ازاء هر انستيتو يا موسسه علمي و تعداد ارجاعات به ازاء هر عضو هيات علمي، علم‌سنجي، سياست‌هاي علمي و واژه‌هايي از اين دست بر مي‌خوريم، اكثريت كساني كه در اين واديها كار مي‌كنند خود يا با اينگونه محاسبات و اعداد و ارقام بيگانه‌اند و يا براي آنها اهميت ندارد كه به اين آمارها رجوع كنند. اما در هر كشور تعدادي از افراد دانشگاهي و متخصصين، و نيز برخي مسئولين اجرائي آموزش و بويژه آموزش عالي در گيرودار اين مقوله‌هايند. اينها عمدتاً يا بدلايل علاقه شخصي يا بدليل اينكه جزو سياست‌گزاران و تصميم‌سازان و تصميم‌گيران علمي كشورها هستند به اين مطالب مي‌پردازند. اينكه بالاخره ملاك و معيار سنجش علم در يك كشور تعداد مقالات منتشر شده است يا تعداد ارجاعات و يا شاخص ها و معيارهايي كه برخي موسسات و بانك‌هاي اطلاعاتي علمي ارائه كرده‌اند و يا چيزهاي ديگري غير از اينها و يا تلفيقي از همه اينها، هنوز مورد بحث و جدال است.
غالبا توجه خواننده به اين موضوع جلب مي‌شود چون ما در بسياري از مقولات، خصوصاً در سده اخير همه چيز را از جهان بيرون گرفته‌ايم. در اين راستا عده‌اي از كشورها بويژه كشورهاي پيشرو در سياست‌گزاري‌هاي مختلف برنامه‌هاي تعيين شده‌اي با ملاك‌ها و معيارهاي خود در راستاي منافع ملي خويش براي ارزيابي همه زمينه‌ها تدوين و تعريف کرده و به اجرا گذاشته‌اند و براي ارزيابي برنامه‌هاي خويش و اينكه اين برنامه‌ها چقدر موفق است و مي‌تواند آنها را به چشم انداز و اهداف تعيين شده در برنامه برساند و حتي براي اينكه از ديگران عقب نيفتند و در عرصه رقابتهاي بين المللي در حيطه‌هاي مختلف بويژه زمينه‌هاي اقتصادي بتوانند رقابت نمايند؛ بعضاً ساير كشورها را نيز با اين معيارها مي‌سنجند و نتايج ارزيابي خويش را منتشر نيز مي‌كنند.
اين كشورها با نشر اين نتايج يا به يك غرور نسبي و افتخاري ملي نائل مي‌شوند و از جايگاه خويش راضي خواهند شد و يا خود را عقب مي بينند و در برنامه‌ريزيها و تصميم‌گيري‌شان تجديد نظر مي‌كنند. اما كشورهايي كه برنامه‌هاي مشخص و متقني ندارند و يا اصولاً كارهايشان جنبه تقليدي دارد اين شاخص‌ها را كه عاريت گرفته و خويشتن خويش را مورد ارزيابي و مقايسه قرار مي‌دهند و آن وقت بحث و جدالهاي بدون نتيجه براه مي‌افتد؛ كه حاصل همه اينها دو چيز است اول اينكه اين كشورها وضعيت خود را مطلوب مي‌بينند و يا وضعيت خويش را نسبتاً و يا بطور كلي نامطلوب مي‌يابند و لذا تلاش براي رسيدن به معيارهاي غيرخودي تعيين شده آغاز شده و برنامه‌ريزي‌ها در اين راستا شكل مي‌گيرد تا به آن شاخص‌ها دست بيابند در حاليكه اين معيارها براي كشوري طراحي شده كه شايد كلاً و يا حداقل در بخش عمده‌اي از مسائل و مشكلات و مزايا و فرهنگ با آنها متفاوت باشد.
بنابراين آنچه مهم است و بايد دقت شود آن است كه اولاً ملاک و معيارها بر مبناي رفع نيازها و مشكلات و ثانياً مطابق با فرهنگ و آداب و رسوم ملي تدوين گردد.
ممكن است اين ايراد وارد شود مگر شما مي‌خواهيد تنها زندگي كنيد و مگر نمي‌خواهيد با كل جهان و بويژه جهان پيشرفته تعامل علمي داشته و وضعيت خويش را در رتبه‌بندي جهاني مشخص كنيد؟ پاسخ آنست كه اين مطلب خوبست و چه بهتر كشور وضعيت خود را در جهان رقابتي با معيارهاي جهاني بسنجد و بداند و اين دانستن او را در برنامه‌ريزي علمي آينده كمك كند.
اما سوال اينجاست كه تاكنون كدام برنامه در راستاي اين امر به اجراء و بروز رسيده است و آيا بدون اينكه نيم نگاهي به مشكلات و مسائل دروني داشته و جهت‌گيري علمي خويش را عمدتاً بر اين مبنا تنظيم و برنامه‌ريزي كنيم بايد جهاني نگريست ؟! بعلاوه مغالطه دوم از جائي شروع مي‌شود كه توليد علم را توليد مقاله علمي بدانيم!!چه كسي توليد مقاله را توليد علم بطور مطلق مي‌داند؟ بعلاوه علم از ديگاه مكتبي و ملي علم نافع، علم متقاضي محور و علم كاربردي و برطرف كننده برخي نيازها و مشكلات تعريف مي‌شود. لذا قبل از اينكه رتبه‌بندي خويش را در جهان بدانيم لازمست ميزان اثر بخشي و كارآيي علم خويش را بدانيم. دانشگاهها و عالمان و متخصصان و فرهيختگان جامعه كه بدنبال علم هستند بايد با شاخص‌هاي معين و علمي ميزان كارآئي كلي علم را در ايران و نيز ميزان اثر بخشي آن را در ابعاد مختلف اعلام نمايند و سپس بگوئيم ما به يک ميزان مشخص اثر بخشي و به يک ميزان كارآئي علمي داشته‌ايم. پس از اين که اثر بخشي علم ما براي خودمان و با معيارهاي ملي و بومي خودمان مشخص شد، خواهيم توانست رتبه‌بندي واقعي خود را در جهان نيز بدانيم.
در اين مقال روي سخن با مؤلفين محترم مقالات و توليدكنندگان مقاله نيست، که فعاليت آنها مغتنم و محترم است، اما ايشان توجه کنند که توليد مقاله را بعنوان يك مقوله فلسفي و ارزشي مطلق، همتراز توليد علم قرار ندهند و مهمتر آنكه تصميم‌سازان و برنامه‌ريزان را در مسير مسابقه كمٌي تعداد مقالات نيندازند، همه اين اعداد كمٌي و آمارها نياز به تفسير و تعبير دارد و صرف بالا رفتن تعداد مقاله‌ها هنر نيست كه همه جا و همه وقت شعارش را بدهيم. به قول جناب آقاي دكتر گلشني در شماره 4434 روزنامه همشهري مورخ 15/9/86 چرا يك علم تجربي را فلسفي مي‌كنند و چرا يك مقوله كمٌي را بدون تعبير و تفسير افتخار جلوه بدهند، باز هم تاكيد مي‌كنيم اين امر خوبست و بجاي خويش ارزش خود را نيز دارد، ولي شعار?هر عضو هيات علمي در سال دو مقاله ISI " و يا "هر پايان‌نامه كارشناس ارشد حداقل يك مقاله و هر پايان‌نامه دكتري حداقل دو مقاله ISI ? شعارهاي خطرناكي هستند كه متاسفانه تا يكي دو سال قبل بر در و ديوار دانشگاههاي مهم كشور به چشم مي‌خورد.
حال آنكه اگر شعار ما اين باشد ?هر پايان‌نامه كارشناسي ارشد برآورد يك نياز كوچك? و ?هر پايان‌نامه دكترا برآورد يك نياز بزرگ و حل يك مسئله كلان كشور? آيا مطلوب نيست؟ برخي اوقات گفتن برخي حرفها از زبان دانشگاهيان آن هم نه از روي قصد ،که از روي دلسوزي و تعهد، جاي بحث و تأمل دارد.
به هر صورت اگر وزارتخانه‌هاي محترم درگير در آموزش و پژوهش و مخصوصاً آموزش عالي، ابتدا شاخص‌هاي اثر بخشي و كارآئي علمي را تعريف نمايند و ما وضعيت خودمان را در آن دو مورد مشخص كنيم آن وقت گام‌هاي بعدي را محکم و دقيق تر برخواهيم داشت.
منبع:کرسي نيوز
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : amirpetrucci0261
ae
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image