جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
بازار بزرگ قيصريه ي اصفهان(5)
-(11 Body) 
بازار بزرگ قيصريه ي اصفهان(5)
Visitor 1173
Category: دنياي فن آوري

تأثيرموقوفات در پايداري بازار اصفهان
 

بسياري از بناهاي عام المنفعه و اجتماعي بزرگ شهراصفهان در زمره ي موقوفات هستند. موقوفات اصفهان تاريخي بس کهن دارد، به طوري که مافروخي در قرن چهارم ه.ق در کتاب خود به نام «محاسن اصفهان» سخن از عمران و آباداني شهر و پيدايش محلات جديد و سراها و کاروان سراهاي عالي به ميان آورده که اغلب آن ها موقوفه بوده اند. [مفضل بن سعد بن الحسين المافروخي الاصفهاني1328 /3 ]. ازنوشته ي مافروخي چنين استنباط مي گردد که فراواني موقوفات آن عصر نه تنها با توسعه و پيشرفت شهر توأم بوده،بلکه از اقتصاد خوب آن دوره و توانگري ساکنان آن دوره ي شهر خبر مي دهد؛ چرا که واقف نمي تواند يک انسان فقيرو کم درآمد باشد. موقوفات آن دوره دراطراف ميدان مير(از بين رفته )و کوچه نمکي فعلي اصفهان که جزو قديمي ترين ناحيه ها و بافت هاي شهر به حساب مي آيد و در بخش بازار قديمي شهر(بازارهاي قبل از عصر صفويه ) و درست در مجاورت مسجد جامع قرار دارند. اين محدوده داراي مساجد، بقاع و تکاياي ست که تعدادي از آن ها در دوره ي ديالمه ساخته شده اند و موقوفات زيادي داشته اند. به طوري که حمدالله مستوفي در نيمه اول قرن هشتم، يعني حدود چهار سال بعد از دوره ي ديالمه از عظمت بناهاي موقوفه ي آن عصرسخن گفته است.[ميرا احمدي مريم/3 /1371] لکن موقوفات آن دوره به مرور زمان و با پيشامدهاي تاريخي و ناآرامي هاي کشورازميان رفته است. دوران شکوفايي موقوفات اصفهان به ويژه بازارآن به قرن دهم و يازدهم مخصوصاً به عصرشاه عباس اول برمي گردد.دراين دوره خاندان صفوي پرچم وقف درايران شناخته شده اند،به طوري که در آن عصر موقوفات شهراصفهان را وزير مخصوص به نام «وزيرفيض آثار» اداره مي کرده است.
دراصفهان دوره ي صفويه اغلب زمين هايي که کاربري اقتصادي داشته اند، تقريباً همه وقف بوده است.شاردن،سياح فرانسوي که ازسال 1074 تا 1080 ه.ق و از سال 1081 تا 1087ه.ق دو مسافرت به ايران کرده و دراصفهان به سربرده،نوشته است:«اصفهان داراي 162 مسجد، 48 باب مدرسه و 1802 باب کاروان سرا(احتمالاً درتمام کشورها)و 273 باب گرمابه بوده که احتمالاً اکثرآن ها موقوفه بوده است.» [شاردن/19/1337] آمارهاي ارائه شده با توجه به خطاهاي احتمالي که شاردن مرتکب شده،مانند آمارکاروان سراهاي شهر،بيانگراين واقعيت است که در اصفهان عصرصفويه زمين هايي که کاربري اقتصادي داشتند،تقريباً همه وقف بوده اند.لکن اکنون تنها 6 رسته از بازارهاي اصفهان موقوفه بوده و تعداد 6 رسته ي ديگر داراي حدود 50 درصد دکان وقفي هستند و اغلب رقبه ي مساجد و مدارس و تکايا مي باشند.دراين دوره علاوه بر موقوفاتي که از سابق مانده،وقف رشد چشم گيري داشته، به ويژه از سلطنت شاه عباس اول به بعد که خود در رأس مشوقان واقفان قرار داشت، جنبه ي عمومي و همگاني پيدا کرد. زمام داران حکومتي آن دوره به وقف اموال خود پرداختند. شاه عباس در سال 1016 ه.ق تمام املاک خاصه ي خود را از رستاتيق و خانات و قيصريه، چهار بازار و حمامات و غيره به چهارده معصوم وقف کرد و نصف درآمد آن را به سادات و بيوه زنان و نصف ديگر را به شيعه هاي اثني عشري اختصاص داد.[اسکندربيک ترکمان/65/1335 ]در کتاب قصص الخاقاني وقف نامه اي از شاه عباس راجع به وقف بناهاي تاريخي اصفهان ثبت شده است که ازنظرجغرافياي تاريخي وعملکرد شهري درخورمطالعه است.[ولي قلي بن داود قلي شاملو/مجموعه ي خطي دانشگاه اصفهان] تاورنيه نيز در سفرنامه خود به وقف بودن کاروان سراها که در همه جاي مملکت پراکندگي داشته، اشاره مي کند[تاورنيه/1336/صص122 و123 ].انگيزه ي موقوفات شاه عباس را بايد در عوامل اقتصادي،سياسي و مذهبي آن زمان جست و جو کرد.ازمطالعه ي متون تاريخي چنان برمي آيد که شاه عباس چون در صدد تعميرو توسعه و رونق بازار قديم (اطراف ميدان کهنه ) برآمد،با مخالفت مالکان عمده ي آن ناحيه روبه رو شد،لذا از ادامه ي مرمت و بازسازي منصرف شد و درصدد برآمد تا به رقابت با بازار قديم،بازار جديدي بنا کند. دراين راستا، به ساختن ميدان و بازار قيصريه وبازار بزرگ اقدام نمود. سپس براي انتقال بازاريان ميدان قديم به دکان هاي بازارجديد امتيازهايي را براي آن قايل شد.ازجمله کليه دکان هاي بازار و اطراف ميدان را وقف نمود و با اجاره اي پايين و طولاني مدت و با کمک هاي مالي (وام هاي طويل المدت)، عمده فروشان و خرده فروشان را به بازار جديد دعوت کرد و بازارجديد در سال 1011 ه.ق کار اقتصادي خود را آغاز کرد. سرانجام شاه عباس به خاطر مقابله با عوامل سياسي مخالف،پس ازآنکه قدرت اقتصادي خود را از طريق درآمد موقوفات تأمين کرد و بر اقتصاد بازارسلطه يافت و نفوذ روحانيون را نيز پشت سر داشت، به مصادره ي اموال مالکان قدرتمند مخالف پرداخت وبدين وسيله آنان را از صحنه ي سياسي و اقتصادي کنار گذاشت. گزارش هاي تاريخي درباره ي قيصريه حاوي نکات زيادي درخصوص پيامدهاي اجتماعي، سياسي و درگيري هاي شاه عباس در سرمايه گذاري تجاري ست.[نقاده الاثارفي ذکرالاخبار/نظري/376 و 577 ].انگيزه هاي وقف را مي توان از عوامل مهم آن پيامدها دانست.زيرا وقف، راهي بود که از طريق آن امکان داشت افراد زيرکانه بر قوانين حاکم برارث و ماليات پيش دستي نمايند. وقف مي تواند بدين طريق از وارث ذي حق و مشروع خود به ويژه زنان را که بر اساس قوانين ارث از دارايي ها سهمي مي برند،ازمال خود بي بهره سازد. در ضمن، وقف تلاشي بود که از مصادره ي اموال توسط دولت به خصوص وقتي که ارزش دارايي ها زياد بود،جلوگيري مي کرد. به ويژه اين که مصادره، عملي غيرمعمول نبود. در بازار اصفهان و در اغلب مراکز با اهميت مذهبي و مؤسسات خيريه مخصوصاً به منظورتأمين هزينه ي نگهداري آن ها و زماني با هدف مذهبي وقف انجام مي شد و گاهي اين نوع حرکات مذهبي - عمراني جنبه سياسي -اجتماعي پيدا مي کرد تا اعتبار اجتماعي و سياسي وقف کنندگان را بالا ببرد.[شفقي سيروس/74/1378] درباره موقوفات بازاراصفهان بايد به چند نکته اشاره شود: مطالعات ما در اصفهان نشان مي دهد که سرقفلي دکان هاي وقفي که اغلب رقبه ي مراکزمختلف ديني چون مساجد، مدارس، تکايا و غيره هستند، به مراتب پايين تر از سرقفلي دکان هاي مشابه خود مي باشند. اجاره ي ماهيانه يا ساليانه ي اين نوع املاک وقفي نيز در سطح پايين تري قرار دارد. البته دراين جا يک توافق عمومي وجود دارد که دکان هايي که در آمد بيشتري کسب مي کنند،معمولاً اجاره بهاي بيشتري را بايد بپردازند؛همان طوري که يک دکان طلافروشي و يا يک فروشنده لوازم خانگي مدرن درآمد بيشتري را کسب مي کند و بايد اجاره ي بيش تري نسبت به يک حلبي ساز که درآمد کم تري دارد، بپردازد.[ BONINE M./BAND.41/1987/192 ] در گذشته نه چندان دور رسم بر اين بود که دکان هاي وقفي را به مدت 99 سال اجاره مي دادند. بنابراين کم تر دکان وقفي خالي و بدون فروشنده مي ماند.

بازار بزرگ قيصريه ي اصفهان(5)

در خاتمه اين نکته ي مهم را به ذهن بسپاريم که از بين بردن موقوفات از نظر ديني ممنوع است؛ يعني آنچه واقف در وقفنامه قيد نموده است، بايد همچنان باقي بماند. اين سنت ديرين باعث گرديده که در بخش بازار اصفهان بناهاي کهن به پايداري خود ادامه دهند که الگوهاي بسيار مناسبي براي معماران و شهرسازان جوان ما هستند.
براي مطالعه ي علاقه مندان، نقشه اي از پراکندگي جغرافيايي موقوفات مهم شهر اصفهان تهيه گرديده که اگر دقت و توجه بيشتري مبذول گردد اغلب آن ها در بخش بازار پراکندگي دارند.اين امر نشان دهنده علاقه بازاريان اصفهان به موضوعات مذهبي ازجمله وقف مي باشد.

بازار بزرگ قيصريه ي اصفهان(5)

منابع و مأخذ
-احمد بن يحيي بلاذري:«فتوح البلدان» ترجمه ي آذرنوش، تهران 1346 .
- اسکندر بيک ترکمان، « عالم آراي عباسي» تهران 1335.
- «برهان قاطع» با تصحيح دکتر محمد معين، جلد اول ،ص 218.
- « سفرنامه تاورنيه» ترجمه ي ابو تراب نوري، اصفهان 1336.
- خالقي، روح الله:« سرگذشت موسيقي ايران» بخش اول ، چاپ ششم ، سال 1376.
- خيرآبادي، مسعود، « شهرها ايران» ترجمه ي حاتمي نژاد. مافي، نشر نيکا، مشهد سال 1376.
- سلطان زاده، حسين،«فضاهاي شهري بافت هاي تاريخي ايران»، دفتر پژوهش هاي فرهنگي با همکاري شهرداري تهران1372.
-سرفراز،علي اکبر و آدرزماني فريدون، « سکه هاي ايران از آغاز تا دوره زنديه» سال 1379/ش.
-«سفرنامه ي برادران شرلي» مترجم نامعلوم است ولي براي ناصر الدين شاه ترجمه کرده اند،چاپ آن به اهتمام احمد مشير صورت گرفته و به سال 1330 ه.ق چاپ گرديده است.
-«سفرنامه ژان باتيست تاورنيه» ترجمه ي ابوتراب نوري (نظم الدوله) سال 1331 ه.ق.
-«سفرنامه شاردن، قسمت شهر اصفهان» ترجمه ي حسين عريضي، شهريور سال 1330.
-«سياحتنامه ي شاردن» ترجمه ي محمد عباسي،جلد هفتم، تهران1345.
- شفقي، سيروس، «وقف در اصفهان، پراکندگي جغرافيايي موقوفات و آثار اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي آن، ميراث جاويدان» شماره ي 19 و 20 سال 1376.
- شفقي، سيروس، «نقش بازار در ساختار فضايي شهرهاي اسلامي» فصلنامه ي تحقيقات جغرافيايي، شماره 52 و 53 سال 1378.
- شفقي، سيروس،« اصول شهرسازي اصفهان عصر صفويه، فرهنگ اصفهان» فصلنامه ي پژوهشي، فرهنگي، هنري شماره ي 15 بهار 1379.
- شفقي ، سيروس، « بازار بزرگ اصفهان » انتشارات مرکز اصفهان شناسي، ميراث فرهنگي اصفهان، 1385.
- شفقي ، سيروس، «ساختار و توسعه اصفهان عصر صفويه»مجموعه مقالات همايش اصفهان و صفويه، 7-6 اسفندماه 1377، شماره ي 42 و 43.
- شفقي ، سيروس، « تحليل فضايي- کالبدي بازار اصفهان» فصلنامه ي تحقيقات جغرافيايي، شماره ي 60 ، بهار 1380.
- ضياء توانا، محمد حسن، «بازار قيصريه لار» چاپ اول سال 1380.
- عابدين در کوش، سعيد، « درآمدي به اقتصاد شهري» مرکز نشر دانشگاهي، تهران 1364.
- غلوم، بيک ليزا، «الگوهاي شهري اصفهان پيش از صفويه» ترجمه ي محمد نفيسي، مجله معماري و شهرسازي، آموزه هاي اصفهان، سال 1377 شماره ي 42 و 43.
- ماکسيم سيرو« راه هاي باستاني ناحيه اصفهان و بناهاي وابسته به آن ها» ترجمه ي مهدي مشايخي از انتشارات سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران 1375.
- مشيري محمد« راهنماي گردآوري سکه» جلد دوم، تهران ، گوتمبرگ، سال 1351.
- موسوي، فريدوني، محمد علي، « اصفهان از نگاهي ديگر» اصفهان، انتشارات نقش خورشيد، 1378.
- « مفضل بن سعد بن الحسين المافروخي الاصفهاني » ترجمه ي محاسن اصفهان، به اهتمام عباس اقبال، تهران 1328.
- مير احمدي، مريم «پژوهش در موقوفات عصر صفويه» فصلنامه ي تحقيقات جغرافيايي، شماره ي مسلسل25،تابستان 1371.
- « ميريد علي جناب، الاصفهان» به اهتمام عباس نصر، امور فرهنگي شهرداري اصفهان،ويژه ي بزرگداشت اصفهان، چاپ دوم، 1371.
-«مجموعه مقالات نخستين مجمع بررسي بازار در فرهنگ و تمدن جهان اسلام،» دانشگاه تبريز، 1372.
- « نقاده الاثار في الذکر الاخبار» نظنري، به اهتمام اشراقي،صص 376 و 577.
- وارثي،حميد رضا،«اصفهان و خواهر خوانده هايش» مجله ي علمي -تخصصي جغرافيا « چشم انداز» سال سوم، دانشگاه اصفهان، شماره ي 9 بهار 1381.
-«ولي قلي بن داود قلي شاملو، قصص الخاقاني » مجموعه خطي کتابخانه دانشگاه اصفهان،تحت شماره ي 2015.
- هنرفر، لطف الله، « برج قوس طالع شهر تاريخي اصفهان، ميرات جاودان» فصلنامه ي فرهنگي، تحقيقي، اجتماعي و تاريخي، سال 1376 ، شماره ي 19 و 20.
-نويسنده نامعلوم،«طالع شما در ماه دسامبر، ستاره ها ازسرنوشت شما خبر دارند»، ماهنامه ي موفقيت، شماره ي 39 سال 1380.
Bakhtiar Ali,The Royal Bazaar of isfahan,Iranian Studies on Isfahan,Part I VolumeVII,Boston Callege,U.S.A,winter-Spring 1974
Bonine,Michael,E.Islam and commerce of yazd,iran,Erdkunde,Band 41/1987
Gaube H.und Wirth E.Der Bazar von Isfahan Dr.Ludwig Reichert,Wiesbaden 1978,Beihefte Zum Tubinger Atlas des vorderen Orient,Nr22
Marcais,G,Considerations sur les villes et notamment sur le role du mohtasib -in : Ruceile de la societe jean Bodin( Brussel ) 6.1954.Pp.249-262
Marcais W.L Islamisme et la vie urbain-in:Compte Rendu de L Academic des insciptions et Belles Letters.Paris1928.Pp86-100
Scharabi.Mohammad,Der Bazar, VerlagErnst Wasmusth Tubingen,1985
Soltani- Tirani,Mohammad Ali,Handwerke und Handwerke in Esfahan,Dissertation,Marburg/Iahn,1982.
Wirth E.Strukturwandlungen und Entwicklung Stendenze der Orientalischen Stadt
Versuch eines Uberblicks, Erdkunde,22,1968,s,101-128
Wirth. E.Zum Problem des Bazars (sug,carsi).Versuch einer Begriffsbestimmung und Theoris des traditionellen wirtschaftszentrums der orientalisch-islamischen Stadt-in Der Islam 52/1975
نشريه دانش نما ،شماره 169-167
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image