رودخانه ي زاينده رود بزرگ ترين رود مرکزي ايران است که از ستيغ 3 تا 4 هزار متري برف گير زرد کوه، کوهرنگ و فريدن سرچشمه گرفته است و نشيب هاي تند و دره هاي پر پيچ و خم و کوهستاني را مي پيمايد و تند و سرکش و مغرور به پيش مي رود به هر کجا که گام مي گذارد، بذر زندگي و شادي و اميد مي پاشد؛کوه و دشت و دامنه را سرسبز مي کند،شوره زار و خارستان را گلستان مي سازد،بيابان ها را آبادان مي کند،انسان و دام و دد و پرنده و گل و گياه را سيراب مي نمايد و سرانجام افتادن و خيزان و خسته و ناتوان در پهنه ي گسترده ي کويرگرم و سوزان، با دلي خونين در مرداب گاوخوني مي ميرد.
او در دهان همه ي تشنه کامان آب زندگي و شهد و انگبين مي ريزد،اما دريغ و درد که انسان نادان و نمک نشناس تا آن جا که مي تواند زهر در کامش روانه مي سازد.
سرچشمه
ابرهاي درياي مديترانه برفراز کوهرنگ و زردکوه باعث ريزش باران و برف مي شوند. برف ها درزمستان انباشته مي گردند و در بهار و تابستان آرام آرام آب مي شوند. بخشي ازآن ها ازدامنه ها سرازير مي گرددوبخشي در غارهاي زيرزميني و شکاف کوه ها انبار شده، از چشمه هاي زلال و پرآب کارستي فوران مي کند. آنگاه جويبارها به هم پيوسته و رودخانه ي خروشان را مي سازند.
تونل هاي کوهرنگ
![اصفهان و زاينده رود](/userfiles/Article/1389/07%20bahman/05/32159 (1).JPG)
تونل اول کوهرنگ که در سال 1333 ه.ش. ساخته شده و 3 کيلومتر درازا دارد، بخشي از آب هاي کارون را به سوي زاينده رود برمي گرداند. داستان اين تونل به گذشته هاي دور مي رسد. دانشمند،رياضي دان و عارف بزرگ زمان صفوي،شيخ بهايي نخستين بار نقشه و برنامه ي کندن يک کانال براي برگرداندن آب هاي کارون به سوي زاينده رود را کشيد.به دنبال آن، به دستور شاه عباس يک مهندس فرانسوي به نام دوشنه براي اين کاربه ايران آمد و بخشي از کانال در دل کوه با دست و باروت بريده شد. پس ازآن،شاه طهماسب اين کار را دنبال کرد،اما به سرانجام نرسيد. نشانه هاي کانال شيخ بهايي هنوز بر جاي مانده است و درست در همان راستاي تونل کنوني ديده مي شود. تونل اول کوهرنگ سالانه 300 ميليون متر مکعب از آب هاي کارون را به زاينده رود بر مي گرداند. در سال هاي پس ازانقلاب،تونل دوم کوهرنگ به درازاي 3 کيلومتر و تونل ماربران به دارازاي 10 کيلومتر ساخته شد. اين دو تونل بر روي هم نزديک به 250 ميليون متر مکعب آب را به زاينده رود بر مي گردانند. بدين ترتيب،سالانه 550 ميليون متر مکعب آب ازکارون به زاينده رود مي ريزد و اين مقداربر 900 ميليون متر مکعب آب دهي سالانه ي زاينده رود افزوده شده و در درياچه ي سد زاينده رود انباشته مي گردد.
سد زاينده رود در سال 1348 و سد تنظيمي پايين دست در سال 1349 به پايان رسيد.بلنداي سدازپي 100مترو ازبستر رودخانه 88 متر و درازاي آن در تاج 450 مترو پهناي آن درپايه 38/72 متر و در تاج 6/5 متراست.گنجايش مفيد آن 1090 ميليون متر مکعب و گنجايش آن در تراز 2059 (ترازحداکثر معمول )، 1250 ميليون متر مکعب بوده و کشش سرريز گذر سيلاب آن 1500 متر مکعب در ثانيه است. سد تنظيمي پايين دست ازپي 14 متر و از بستر رودخانه 10 متر بلندي دارد و گنجايش آن 2 ميليون متر مکعب است. نيروگاه آن 55 مگا واتي و داراي سه توربين است. سد در نزديک روستاي چادگان بنا شده و آفتاب درخشان و آسمان آبي و آب هاي نيلگون و تپه ماهورهاي سرسبز و گلزارهاي پرگل کرانه ي آن، چشم انداز بسيار زيبايي را پديد آورده است. آنگاه رودخانه 70 کيلومتر در ميان تنگه ها به پيش مي رود و سپس به بند چم آسمان مي رسد.اين بند يک آب برگردان است که از راه تونل و لوله، آب را به منبع هاي نزديک دانشگاه صنعتي اصفهان روانه ساخته و آب آشاميدني اصفهان بزرگ را فراهم مي کند(بيش از 20 کيلومتر تونل و 30 کيلومتر لوله ).اندکي پايين تر از بند چم آسمان، زاينده رود از زير پل کله گذشته، وارد دشت سرسبزاصفهان مي شود. دشت اشيان درآغاز راه است و آن گاه به بند آب برگردان نکوآباد مي رسد.
بند آب برگردان نکوآباد 61 متر درازا و 6/5 متربلندي دارد و آب زاينده رود را به کانال هاي کرانه ي راست و چپ مي ريزد که درازاي کانال هاي آن164 کيلومتر است.کشش بيشينه ي کانال کرانه ي چپ 50 متر مکعب بر ثانيه و گستره ي آبياري آن 55000 هکتار و کشش بيشينه ي کانال کرانه ي راست 15 متر مکعب بر ثانيه و گستره ي آبياري آن 16000 هکتار است.
آنگاه زاينده رود از دشت هاي لنجان و فلاورجان گذشته،زمزمه کنان وارد شهر زيباي اصفهان مي شود و از زير پل هاي زيبا و تاريخي مارنان،سي و سه پل، جويي و خواجو و از ميان گلستان هاي سر سبز، خرامان خرامان مي گذرد.پل خواجواز زيباترين پل هاي جهان است که سرگذشت دور و درازي دارد و شب هنگام به ويژه از پايين دست، شکوه وزيبايي بي مانندي دارد. در پايين دست شهر،بند آبشار در کنار پل باستاني شهرستان بنا گرديده و کودک و پير و جوان در کنار آن به بازي و شادي مي پردازند.
بند آبشار نيز مانند آب برگردان نکوآباد است.درازاي کانال کرانه ي چپ آن 36 کيلومترو پهنه ي آبياري آن 17000 هکتار و کشش بيشينه ي آن 15 متر مکعب بر ثانيه است.درازاي کانال سمت راست آن 33 کيلومترو پهنه ي آبياري آن 14000 هکتار و دبي بيشينه ي آن 15 متر مکعب بر ثانيه است.
پس از آن زاينده رود دامن کشان از شهر دور مي شودو ازرودشت و بندهاي باستاني مروان و گلي مي گذرد.آخرين بند، شانزده ده نام دارد و ازآن پس ديگر از ميان کوير و شوره زار راه مي گشايد و يا شن زار و کوير دست و پنجه نرم مي کند. اما ديگر نيرويش به سستي گراييده و به سختي راه مي گشايد؛هزاران رشته ي زهر در کامش ريخته اند،رخسارش به زردي مي گراييده و دلش چرکين مي گردد. با اين همه، تا آن جا که توان دارد،در دو کرانه ي خود با اهريمن کوير مي رزمد و درخت و سبزه مي روياند و سايه ي مهرمي گسترد؛لهيب آتش کوير را فرو مي نشاند و نسيم خنک مي آفريند. اما سرانجام خسته و ناتوان،ازپاي در مي آيد و شکوهمندانه در غروبي دلگير و با شکوه در مرداب گاوخوني مي ميرد.(1)
![اصفهان و زاينده رود](/userfiles/Article/1389/07%20bahman/05/32159 (2).JPG)
پي نوشت ها :
1-برگرفته ازکتاب «مجموعه ي مقالات کنگره ي جهاني بزرگداشت اصفهان»به کوشش فضل الله صلواتي،صص 285-279، 1385.
منبع:نشريه دانش نما ،شماره 169-167 /ع