جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
اينترنت، آنلاين‌ترين جاسوس دنيا!
-(5 Body) 
اينترنت، آنلاين‌ترين جاسوس دنيا!
Visitor 383
Category: دنياي فن آوري
جاسوسي از طريق اينترنت» ؛ مساله اي که در گذشته اي نه چندان دور تنها ذهن انديشمندان علوم ارتباطات و اطلاعات را به خود مشغول ساخته بود ، اينک در ذهن تک تک انسان هاي کره خاکي پرسه مي زند.
کيث ليتل، تکنيسين رايانه در ايالت مرکزي واشنگتن مي گويد:« هر روز تعداد بيشتري از مشتريانش از او مي خواهند براي حفظ حريم شخصي آن ها اقداماتي انجام دهد. او نيز رايانه هاي آنان را براي يافتن هر گونه برنامه شيطاني جستجو کرده، نرم افزارهاي امنيتي در آن نصب مي نمايد. آنچه مردم را متعجب مي کند ، آن است که ليتل برنامه هايي را کشف مي کند که براي جاسوسي در رايانه هاي شخصي، تعبيه شده اند. و تعجب آن ها بيشتر هم ميشد اگر مي دانستند نيمي از بيست رايانه اي که وي در هفته بازديد مي کند ، به چنين برنامه هايي آلوده هستند. » عموما جاسوسي اينترنتي ، به صورت کسب اطلاعات از طريق برنامه هايي معرفي مي شود که از راه نصب نرم افزار ها و يا حين گردش افراد در محيط وب وارد کامپيوتر شخصي آن ها شده و تا زماني که کاربر به شبکه جهاني وصل است ، اطلاعاتي را که روي هارد ديسک او ذخيره شده است براي پايگاههاي مطلوب خويش ميفرستند. اما اين فقط يکي از انواع جاسوسي الکترونيکي است. نوعي که امروزه تقريبا همه ما آن را مي شناسيم و براي جلوگيري از بروز چنين خبر چيني هايي ، در کامپيوترهاي خويش انواع فايروال ها و نرم افزارهاي ضد جاسوسي را نصب مي کنيم. بررسي ايميل هاي شخصي و سازماني ، گزارش عملکرد « وب گردي» ِ کاربران و سرويس دهي ارائه دهندگان خدمات اينترنتي به شرکت ها و سازمان هاي ذي نفع و به عبارت ديگر مشاهده دقيق عملکرد کاربران و سرويس دهندگان اينترنت به مالکان اين دنياي شيشه اي از انواع ديگر اين جاسوسي مي باشند؛ جاسوسي هايي که کمتر بدان ها پرداخته شده است. چرا که در صورت پرداختن به اين موضوع ديگر منافع يک شرکت و دو شرکت به خطر نمي افتد؛ اينجا منافع ملي يک يا دو دولت خاص به خطر مي افتد؛ دولت هايي که در آرزوي فتح دنياي مجازي و حقيقي تک تک ما مي باشند. مسلما اگر مشتريان کيث ليتل از چنين چيزي باخبر بودند حاضر نمي شدند حتي براي لحظه اي پا به عرصه اينترنت گذارند. اما مشکل آنجا است که اکثر ما از جاسوسي عظيمي که همزاد دنياي مجازي است، ناآگاهيم و در برابر طرح چنين انديشه هايي خواهيم پرسيد:« چگونه چنين مساله اي ممکن است؟ مگر نه اينکه اينترنت فضايي است که هيچ گونه مالکي ندارد و هيچ دولتي نمي تواند بر اعمال انسان هاي مجازي اين دنيا نظارت و کنترل داشته باشد؟» آنچه ميخوانيد مطالعه وضعيت امروز شبکه جهاني است. شايد پس از خواندن اين نوشته پاسخي براي اين سوال ها بيابيم. همان طور که ميدانيد تشکيل اينترنت ابتکاري بود از سوي پنتاگون. جريان از اين قرار بود که وزارت دفاع ايالت متحده آمريکا پس از آنکه شوروي سابق، سفينه Sputnik را به فضا فرستاد ، شبکه اي از ارتباطات را در اختيار پژوهشگران طرف قرار داد خود گذاشت تا آنان بتوانند پروژه هاي نظامي خود را با موفقيت به اتمام رسانند و بدين وسيله موجبات برتري همه جانبه آمريکا بر شوروي و ساير کشورهاي رقيب را فراهم آورند. اين شبکه از سوي بنياد ملي علوم ( NSF) ، در آمريکا تعميم يافت و اندکي بعد نه تنها جامعه آمريکا بلکه تمامي جهان را نيز در بر گرفت؛ همين نهاد يعني NSF تا اواسط دهه 1990 نقش عمده اي را در مديريت منابع اينترنتي بر عهده داشت که با ظهور تجارت الکترونيک در اواسط دهه 1990 اين بنياد جاي خويش را به وزارت بازرگاني آمريکا داد. براي آنکه معناي مديريت منابع اينترنتي را بهتر درک کنيم، لازم است توضيحي کوتاه راجع به ساختار منابع منابع اينترنتي آورده شود. ساختار منابع اينترنتي بدان صورت است که هر دستگاه سخت افزاري( مانند رايانه شخصي) داراي يک هويت اينترنتي است که اين هويت به صورت شماره اينترنتي منحصر به فرد تعريف مي شود. شماره اينترنتي از چهار جزء ( - . - .- . -) تشکيل شده است که هر جزء عددي از 0 تا 255 مي باشد. از آنجا که حفظ کردن تعداد زيادي شماره چهار جزيي کاري است تقريبا غير ممکن، کاربران عادي معولا از نام دامنه اينترنتي استفاده مي کنند. وقتي نام دامنه را در صفحه مرورگر تايپ مي کنيم اين نام به کارگزاري فرستاده مي شود که کار آن ترجمه نام به شماره اينترنتي است و اين شماره براي اتصال مقصد مورد نظر در اختيار شبکه قرار مي گيرد. و از آنجا که نشاني هر دستگاه متصل به اينترنت بايد به طور منحصر به فرد قابل شناسايي باشد، نوعي هماهنگي جهاني براي توزيع و حفاظت شماره ها و نام هاي اينترنتي لازم است. اين هماهنگي همچنين شامل نظارت و مديريت داده هاي تعدادي کارگزار مادر موسوم به کارگزاران ريشه مي شود. همان طور که گفته شد از اواسط دهه 1990، مديريت اين سه منبع يعني شماره ها و دامنه هاي اينترنتي، و کارگزارهاي ريشه به وزارت بازرگاني آمريکا سپرده شد. اين وزارت در نوامبر سال 1998 تفاهم نامه اي را با يک شرکت خصوصي غير انتفاعي در ايالت کاليفرنيا به نام ICANN به امضا رساند، و طي آن رسما راهبري و مديريت اينترنت را مشروط به اينکه اين شرکت ارتباط حقوقي خويش را با دولت آمريکا حفظ کند، به وي سپرد؛ مديريتي که تا کنون با حفظ مصالح دولت آمريکا ادامه يافته است. تامين پايداري و امنيت شبکه اينترنت وتوزيع عادلانه منابع اينترنتي اهم اهداف اين راهبري مي باشند. بر مبناي اين اهداف، اختيارات و امکانات است که آيکن به راحتي مي تواند تمامي اطلاعاتي را که در شبکه جهاني رد و بدل مي شود کنترل کرده و از آن ها استفاده لازم را به عمل آورد. بنابراين ديگر جاي تعجب نيست که بشنويم:« در يک سال حدود 24 مليارد دلار در اثر جاسوسي ها اقتصادي نصيب دولت آمريکا مي شود.» همچنين طبيعي به نظر مي رسد که دولت آمريکا که حافظ امنيت جهاني است براي حفظ امنيت دو دنياي ما يعني دنياي مجازي و حقيقي، دست به مختصري جاسوسي سياسي بزند؛ چيزي که عملا پس از حادثه 11 سپتامبر به تصويب دولت بوش رسيد. اما در مورد خود کارگزارهاي ريشه بهتر است بدانيم امروز 13 کارگزار ريشه در جهان وجود دارد که از اين تعداد ده کارگزار در خاک آمريکا قرار دارند، و سه تاي ديگر در کشورهاي انگلستان، سوئد و ژاپن در مرکزهاي تجمع اتصال هاي اينترنتي بزرگ ناحيه قرار گرفته اند. همچنين مرکز ثبت چهار دامنه اصلي يعني com، net، org و biz شرکت هاي آمريکايي هستند و شرکتي که امتياز ثبت دامنه info را دارد، بيشتر سرمايه اش آمريکايي است. دامنه هاي mill و gov نيز مختص به دستگاه نظامي آمريکا و دامنه edu دامنه اختصاصي دانشگاههاي آمريکا مي باشد. در همين جا بد نيست به اين موضوع اشاره کنم که در سالهاي اخير دادگاههاي آمريکايي خود را تنها مرجع دعاوي حقوقي مربوط به اين دامنه ها دانسته و حتي راي داوري هاي بين المللي را نقض کرده و شرکت هاي صاحب اميتاز دامنه هاي اصلي، راي دادگاه کشور متبوع خويش را به اجرا مي گذارند که نمونه اخير اين موضوع را در مسدود کردن سايت هاي حزب الله لبنان مشاهده کرديم. وقتي اين جملات را مينويسم ناخودآگاه به ياد فيلم «هزار و نهصد و هشتاد و چهار» جرج ارول مي افتم؛ اين فيلم نمايشگر حکومتي توتاليتر است که خود را در حکم برادر بزرگتر بشريت مي داند و به بهانه حفظ نظم ، امنيت و جلوگيري از جنايت فکري از طريق رسانه هاي جديد تمام کردارهاي جامعه حتي رفتارهاي شخصي و خصوصي آنان را کنترل مي کند. نکته جالب در اين فيلم آن است که رسانه هايي که در « هزار و نهصد و هشتاد و چهار » به تصوير کشيده مي شوند تلويزيون هايي دو طرفه هستند که علاوه بر انتقال پيام سران حزب حاکم به مردم، براي مشاهده اعمال اجتماع و نظارت بر کليه تخلفات حزبي به کار مي رود. امروزه اينترنت به خوبي نماد آن تلويزيون هاي دو طرفه مي باشد که جهت جاسوسي هاي مدرن توسط حکومت ها به خدمت گرفته مي شود. پس از اين حاشيه کوتاه اما ضروري باز مي گردم به بحث اصلي خويش؛ تا اين جا ظاهرا به اين نتيجه رسيديم که دولت ايالات متحده آمريکا عملا حاکم مطلق دنياي مجازي ماست. حاکمي که با در اختيار داشتن مديريت منابع اينترنتي، مديريت ثبت دامنه هاي اصلي و اکثريت مطلق کارگزاري هاي ريشه به خوبي اين فرصت را دارد که از تمام وقايعي که در شبکه جهاني رخ مي دهد، مطلع شود. دقت داشته باشيد که آنچه خوانديد فقط بخشي از ماجرا بود و اشاره نکردم به ماشين هاي جاسوسي که توسط سازمان هاي اطلاعاتي آمريکا براي کنترل تمامي اي ميل هايي که در سرتاسر جهان از طريق اينترنت رد و بدل مي گردد، به کار گرفته مي شود و اشاره نکردم به اينکه پر مخاطب ترين سايت هاي جهان و پر طرفدارترين شرکت هاي نرم افزاري جهان تحت کنترل دولت آمريکا است؛ به عنوان مثال مايکروسافت که پر در آمدترين شرکت فعال در عرصه IT و ICT مي باشد تبعه دولت آمريکاست و مرکز تحقيقاتي اين شرکت در اسرائيل بر روي يک دهکده اشغالي بنا شده است. از سوي ديگر اخبار حکايت از آن دارد که اين شرکت از شرکت هايي است که بيشترين ميزان جاسوسي اينترنتي را انجام مي دهند. به راستي شما خواننده گرامي چه نتيجه اي از اين دو مقدمه ميگيريد؟ اينک پس از بيان اين همه که شواهدي بودند بر اثبات مدعاي اوليه که « جاسوسي هاي عمده و خطرناک دنياي الکترونيکي توسط صاحبان شبکه جهاني صورت مي گيرد» تا چه حد جواب سوالهايمان را گرفته ايم؟ آيا به راستي اينترنت همان دنيايي است که علت اصلي پيدايش و گسترش آن، نظارت و کنترل دقيق کردار و رفتار جوامع بشري است؟ شايد جواب در آغاز نااميد کننده به نظر رسد اما حقيقت هيچ گاه ياس آور نيست؛ حقيقت براي اهل حق تلخ نيست؛ بلکه شيرين است هر چند با سختي مملو باشد. اگر بپذيريم که ديناي مجازي دنيايي است که براي تمام جوامع بشري به خصوص مسلمانان سر تا سر ناامني و مملو از بحران کنترل و جاسوسي مي باشد، باز هم به اعتقاد من راه خلاصي بسيار روشن وجود دارد. در وضع موجود بر اين باورم که تنها راه نجات مبارزه است؛ مبارزه با نظم نوين جهاني که ميخواهد همه چيز را در خويش ببلعد. نظمي که جاسوسي هاي حقيقي را پنهان مي دارد و تنها آن هايي را که با حيات وي هيچ ارتباطي – ويا ارتباط کمي دارند – رسوا ميکند. به اعتقاد اينجانب تنها راه مبارزه براي پايان دادن به جاسوسي هايي که تا حد تهديد منافع ملي و ديني ما پيش رفته اند، جدا شدن از شبکه جهاني و تشکيل يک شبکه ملي در گام نخست و سپس گسترش پله اي اين شبکه در ميان ملت هاي مسلمان براي نيل به شبکه جهاني اسلام مي باشد. در واقع لازم است که ما از شبکه جهاني فعلي جدا شده و تمام مراحلي را که مالکان آن شبکه پشت سر گذاردند طي کنيم؛ باشد که بتوانيم شبکه اي ايجاد کنيم که مالک آن مسلمانان باشند و مالک مسلمانان کيست به جز خدا؟ اينک به عنوان آخرين سخن از شما خواننده محترم مي پرسم؛ آيا هنوز زمان آن فرانرسيده که به مصداق آيه شريفه « يا ايها الذين آمنوا من يرتد عن دينه فسوف ياتي الله بقوم يحبهم و يحبونه؛ اذلة علي المومنين، اعزة علي الکافرين؛ يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لومة لائم؛ ذلک فضل الله يوتيه من يشاء والله واسع عليم»(4)، ما مسلمانان؛ ما خودي ها اختلافات دروني خويش را کنار گذاشته و در برابر جهان کفر قد علم کنيم و جهاني بسازيم سر تا سر امنيت، صلح و آزادي؛ جهاني که نه بر پايه نظم نوين بلکه براي پايه نظم مبتني بر تقوا استوار باشد؟
منبع:http://www.favanews.com
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت: sm1372
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image