مقدمه
 

اهدف اين مقاله تعريف هوش مصنوعي در بازي هاي کامپيوتري و سپس معرفي چند بازي که داراي ساختار هوش مصنوعي هستند . در بخش پاياني بررسي کوتاهي در رابطه با تاثير هوش مصنوعي در بازي مي شود . در خاتمه سعي مي شود ، جمع بندي از تمام بخشهاي نوشته شده بشود.

تعريف
 

منظور از کاربرد هوش مصنوعي در بازي اينست که بازي مورد نظر يا شخصيت هايي که در آن هستند داراي هوش مصنوعي هستند و بتوانند بطور خودانگيز به عملکرد ما در طول بازي جواب بدهند. براي مثال مي توان گفت اگر شما در حال انجام يک بازي ـ بازي با کامپيوتر ، نه در مقابل يک نفر ديگر ـ هستيد ، شخصيتهاي اين بازي داراي يک ساختار هوش مصنوعي هستند و اينها مي توانند در مقابل رفتارهاي شما در بازي از خود واکنش نشان دهند و جوابگوي شما باشند.

کاربردهاي هوش مصنوعي در بازيها
 

بطور کالي از نظر کاربرد هوش مصنوع در بازيها دو گروه بازي وجود دارند :

بازيهاي کلاسيک مانند:
 

Twenty Questions:Mastermind,Connect Four, Go-Moku, Qubic ( 4x4x4 tic-tac-toe ), Othello ( Reversi ), Checkers, Backgammon, Chess, Scrabble, Go, Bridge,Poker.
سازندگان اين بازيها تلاش فراواني کرده اند که با استفاده از بانک هاي اطلاعاتي عميق و جستجوي درختي ، ساختار اين بازيها را بر اساس هوش مصنوعي بگذارند. ولي کمبود هاي جدي در اين بازيها به چشم مي خورد.

بازيهاي مدرن مانند :
 

Enemy Nations, Formula One Grand Prix 2, Age of Empires I/II, Duke Nuke'em 3D, Mindrover: The Europa Project, The Sims2
شخصيتهاي بازي The Sims2 در اين گروه از بازيها موفقيت هاي چشمگيري بدست آمده است. براي نمونه در بازي نيازهاي اوليه خود را مانند گرسنگي ، تشنگي و يا نياز به توالت رفتن را نشان مي دهند. اگر به شخصيت هاي بازي غذا داده نشود ، بعد از دو يا سه روز خواهند مرد. از ديگر جوانب جالب اين بازي احساس دوست داشتن است. بعبارت ديگر شخصيتهاي بازي مي توانند بدون دخالت شما در بازي عاشق يکديگر شوند.
تاثيرات کاربرد هوش مصنوعي در بازيها کار برد هوش مصنوعي در توليد بازيها باعث شده است که بازيها چه از نظر کيفي و يا آموزشي پيشرفتهاي شايان توجه اي بکنند. در بازيهاي جديد که از ساختار هوش مصنوعي بهره جسته اند ، موضوع بازيها فقط منحصر به خشونت و جنگ نمي شود. بازيهاي جذاب ودر رده بالا کنوني داراي محتوايي آموزشي و سازده گي است. حتي آن بازيهايي که داراي موضوع جنگ و يا مبارزه با تروريسم است نياز به تفکر و برنامه ريزي دارد تا بتوان به هدف رسيد . بطور کلي بازيهاي مدرن در جهت استفاده هر چه بيشتر از هوش مصنوعي پيش ميروند .

نتيجه
 

روند نزديکي هوش مصنوعي و بازي باعث شده است که بازي کنان خود را جزئي از بازي بدانند. از اينرو ديوار بين برنامه بازي و بازي کن هر روز کوتاهتر مي شود. توليد کنندگان برنامه هاي بازي تلاش دارند اين ديوار را کاملأ از بين بردارند تا بدين طريق بازي کن خود را در قالب يکي از شخصيتهاي بازي بگذارد. در بعضي از بازيها که با کمک هوش مصنوعي و واقعيت مجازي ساخته شده است ، بازي کن مي تواند از حسهاي بويايي وچشايي خود در بازي استفاده کند. در آينده اي نچندان دور ميتوان شاهد بازيهايي بود که تقريبأ هيچ فضال برنامه اي بين انسان و کامپيوتر نيست و بازي کن يکي از شخصيتهاي خود بازي است ، دقيقأ مانند زندگي واقعي.
وجه مشترک بازيهاي بر اساس هوش مصنوعي توليد شده اين است ـ بر خلاف بازيهاي کلاسيک که بازيکن تابع برنامه بازي است ـ برنامه بازي وابسته به عملکرد بازيکن است. بدين معني که اگر بازي کن رابطه متقابلي با عملکرد هاي برنامه ايجاد نکند ،هيچگونه تغييري در کيفيت بازي انجام نمي شود و پس از مدتي بازي کسل کننده بنظر ميآيد. براي مثال در بازي The Sims2 اگر شخصيتهاي بازي درست نشوند و روابط بين آنها تعريف نشود و همچنين محل زندگي آنها مشخص نشود وغيره ، بازي کاملا پوچ و بيمعني جلوه ميکند.
بعبارت دقيقتر مي توان گفت در بازيهاي با ساختار هوش مصنوعي ، مسئوليت داشتن ، برنامه ريزي کردن و تصميم گرفتن از وجوه مشترک اينگونه بازيها است. بازي کن جزئي از روند بازي مي شود و دقيقأ همانطور که در زندگي واقعي مسائلي پيش مي آيد ، مي بايد عمل کرد.
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت: sm1372
/ج