ممکن است فکر کنيد همين که با بحران رو به رو شديد و مشکلات عملي و مسائلي که آن را دربر گرفته است سر و سامان داديد ، براي شما کفايت ميکند و همه چيز خاتمه يافته است .اما نه ، نميتوانيد به سادگي از عواقب و اثرات آن رها شويد. مديريت بحران از جمله موقعيتهايي به شمار ميرود که در آن گاهي اين احساس به انسان دست ميدهد که دنيا با او سر دشمني دارد.
توجه کنيد روشي که براي سرو سامان دادن به يک بحران به کار ميبنديد ، نه تنها برعواقب ناشي از بحران مؤثر است بلکه تأثير عظيمي در روحيه گروه ، همکاران شما و همچنين بر موقعيت شما در داخل اين گروه به جا ميگذارد. اينکه 5 يا 500 نفر را رهبري کردهايد ، تفاوت چنداني ندارد. ولي اين چند ساعت عملکرد شما زمينهاي را به وجود ميآورد که بسيار مشکل بتوان آن را در کوتاه مدت تغيير داد. اگر مسئله را به نحو نادرستي جمع و جور کرده باشيد ، اين بحران موجب لطمه خوردن به حرمت شما و از دست رفتن وفاداري و روحيه گروه و همکاران شما ميشود. اما اگر مسئله را به نحو مطلوبي سر و سامان داده باشيد ، موجب افزايش شديد علاقهمندي کارکنان و اعضاي گروه و تقويت هويت سازمان و مستحکم شدن موقعيت شما ميشود.
? بحران چيست ؟
در پزشکي وضعيت بحران به وضعيتي اطلاق ميشود که ارگانيسم دچار بينظمي شده و به خطر افتاده است. بحران را ميتوان شرائط غيرعاديدانست که در آن مشکلات ناگهاني و پيشبيني ناپذير پديد ميآيد نظير آتشسوزي ، اغتشاش، زلزله، شورش، ورشکستگي، اعتصاب … و ساير مواردي که به تصميمگيري فوري نياز دارد و درچنين شرايطي ، ضوابط ، هنجارها و قوانين مرسوم ديگر کارساز نيست. امروزه با پيچيده شدن محيط و پويائي سريع آن ، هرلحظه امکان بروز يک بحران براي سازمان وجود دارد. در يک موقعيت بحراني ، فرهنگ سازمان تغيير يافته و به سمت يک فرهنگ خلاق و متغير گرايش پيدا ميکند. اين امر خود باعث ايجاد فرصتهايي جهت حفظ و تداوم حيات سازمان ميشود. به عنوان مثال بحران مالي آسياي جنوب شرقي در چند سال پيش ، شوک بزرگي را براي اقتصاد اين کشورها به همراه داشت ، اما تحقيقات نشان ميدهد که اين بحرانها در عين حال فرصتهايي را به همراه داشتند که منجر به شکوفائي اقتصاد آنان شد.
بنابراين هنگام مواجه با يک وضعيت نميتوان مطمئن بود که وضعيت مذکور يک محدوديت (تهديد) محسوب ميشود يا يک موقعيت (فرصت). براي مثال گاهي فرصتهاي از دست رفته ، در مراحل بعدي مسائلي را براي سازمان ايجاد ميکنند ، همچنين گاهي هنگام مواجهه با يک محدوديت ، فرصتهاي جديدي ايجاد ميشود. به همين دليل برخي از مديران بر اين باورند که در دل هر مسئله، فرصتي نهفته است.
با وقوع بحران ، واکنشهاي رواني متعددي رخ ميدهد که عبارتند از : ناباوري ، وحشت ، قبول شکست ، قضاوتهاي غلط ، اقدامات غيرمنتظره ، کوتهنظري ، هيجان زياد و مقصر دانستن اين و آن. موارد فوق واکنشهايي هستند که در ابتداي هر بحران از طرف افراد بروز ميکند و علاوه بر آن ، هرچند که ممکن است نوع بحرانها متفاوت باشند ولي همه آنها نقاط مشترکي دارند :نياز به تصميمگيري بديع دارند، عدم واکنش سريع معمولاً پيامد نامطلوب دارد، راهحلها محدود هستند، زمان به نفع تصميمگيران نيست، تصميمات غلط ، عواقب وخيم دارند، شدت گرفتن غيرمنتظره رويدادها وضعيت بحراني را تشديد ميکند.
با توجه به مطالب ذکر شده هر مدير يا مسئول ممکن است با اين سؤال مواجه شود که :چگونه بايد با بحران برخورد کرد ؟ برخورد با بحران از منظر تصميمگيري :
واضح است که واکنشها و نحوه تصميمگيري افراد به هنگام بحران به چگونگي برداشت آنها از اوضاع وابسته است. طبيعي است که هرچه برداشت از وضع پيش آمده جديتر باشد و خطر بيشتري براي منافع خود و سازمان احساس کنند به همان ميزان وضع را بحراني ميکنند. به قول «چارلز هرمان» در چنين وضعيتي سه عامل نقش زيادي دارند. براساس اين سه عامل سناريوهاي مختلفي را ميتوان ترسيم کرد :
الف) اينکه وضعي که پيش آمده منافع خود ،گروه و سازمان را تا چه حد مورد تهديد قرار داده است.
ب) زمان لازم براي عکس العمل چقدر است.(فرصت)
ج) براي سازمان تا چه حد غيرمنتظره بوده است.(غافلگيري)
البته نبايد از نظر دور داشت که امروزه تصميم سريع مديران سازمانها ، تأثير اساسي در موفقيت يا شکست آن سازمان دارد. وقتي که مديران با يک وضعيت بحراني روبرو ميشوند ، شناخت صحيح مسئله و ارائه راه حل مناسب در زمان معين ميتواند فرصتهايي را براي سازمان بوجود آورد.
? روانشناسي برخورد با بحران :
1) تصميمگيران بايد :
? براي محدود کردن عواقب سوء بحران و کنترل وضعيت ،تصميمات فوري اتخاذ کنند ، آنگونه که «ميتنز برگ» ميگويد : بحران در اثر وقوع ناگهاني و غيرمنتظره حادثه يا اتفاقي بوجود ميآيد که توجه فوري به آن براي اخذ تصميمي فوري ضروري است.
? اولين کساني که قرار است مطالب آنها را بشنوند شناسايي کرده و براي تأثير بر آنها برنامه خاصي داشته باشند.
? روي حل مسئله تمرکز کنند و به هيچ وجه تمرکز خود را بر روي مسائل غيرواقعي نگذارند.
? روي خلاقيت تمرکز کنند و آنگاه خواهند ديد که دنياي آنها پر از امکانات نامحدود است.
? از حداکثر انرژي خود براي پيدا کردن راه حل استفاده کنند.
«انسوف» در اين مورد ميگويد : در اثر تغيير و تحولاتي ،بقاء و حيات سازمان به مخاطره افتاده است و سازمان براي رهايي از نابودي بايد فوقالعاده تلاش کند.
? عصباني نشوند ، فرياد نکشند يا يک نفر را پيدا نکنند که گناهان را به گردن او بيندازند.
? بحران را به يک فرصت تبديل کنند.
? بايد با گروههائي که اهداف متضاد در حل بحران دارند برخورد کنند.
? بايد از تفکر نيوتوني استفاده کنند :
1) بايد خود را در معرض موضوع قرار دهند.
2) ذهنتان بايد حساسيت نسبت به موضوع داشته باشد.
3) ذهن خود را نسبت به موضوع بحران غني کنند. سناريوها و حالات مختلف بحران :
? وضعيت کاملاً بحراني :
در اين وضعيت تهديد شديد ، زمان کوتاه و غافلگيري هست مثل زلزلههاي مخرب يا بحران کره. در اين وضعيت هدفهاي عمده به خطر افتاده و تهديدات اساسي و فرصت براي تصميمگيري نيز بسيار کم است و حادثه پيشآمده کاملاً غيرمنتظره بوده و همه را غافلگير کرده است. در چنين وضعيتي ديگر نميتوان از روشهاي معمول براي نشان دادن عکسالعمل استفاده کرد. مديريت در چنين حالتي بيش از هر چيز به تجربه ، مهارت ، سرعت ، هوشمندي، خلاقيت و موقعيت سنجي نياز دارد. از آنجا که فرصت کافي براي جمعآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات نيست بايد هرچه سريعتر با توجه به اطلاعات موجود موضوع ارزيابي و نسبت به آن اقدام شود.
? وضعيت نوظهور :
تهديد شديد ، زمان بلند و غافلگيري ، در اين وضعيت تهديد شديد است ، بحران پيش آمده هم کاملاً غيرمنتظره ميباشد ولي فرصت کافي براي تصميمگيري وجود دارد. مثل بحران ترکيه/يونان
بديهي است که تصميمگيران بايد از اين فرصت براي جمعآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات و يافتن گزينه مناسب از ميان راهحلهاي گوناگون به بهترين وجه استفاده کنند.
? وضعيت بطئي (کند) و آرام :
تهديد ضعيف ، زمان زياد و غافلگيري ، در اين حالت هم تهديد کم است و هم فرصت براي تصميمگيري بسيار زياد ولي حادثه غيرمترقبه است مثل سقوط خروشچف از حکومت شوروي سابق.
طبيعي است که در چنين وضعيتي تصميمگيران فرصت کافي براي جمعآوري اطلاعات و بحث و گفتگو دارند، بويژه آنکه چون تهديد هم جدي نيست افراد کمتر دچار اضطراب و دستپاچگي هستند و بهتر ميتوانند تصميمگيري کنند.
? وضعيت موردي يا تصادفي :
تهديد ضعيف ،زمان کوتاه و غافلگيري ، در اين حالت بحران پيش آمده تهديد اساسي بوجود نياورده است ولي هم غافلگيري شديد است و هم زمان براي تصميمگيري کوتاه ، مثل شورش مجارستان. در چنين حالتي اگر تصميمگيري درست انجام نشود بحران ميتواند تشديد شده و تهديد زيادي را متوجه تصميمگيران کند. غالباً چون تهديد زياد نيست تصميمگيران به آن توجه کافي نميکنند در نتيجه بعداً گرفتار ميشوند.
? وضعيت انعکاسي :
تهديد شديد ، زمان کوتاه و پيشبيني شده. در اين وضعيت تهديد شديد است و زمان عکسالعمل کوتاه ولي غافلگيري وجود ندارد چون از قبل ، وقوع حادثهاي قابل پيشبيني بوده است. مثل محاصره برلن پايتخت آلمان در روزهاي پاياني جنگ جهاني دوم. در چنين حالتي تصميمگيران بايد از قبل، خودشان را براي مواجهه با چنين بحراني آماده کرده باشند تا بتوانند در زمان کوتاه تصميمهاي لازم را بگيرند.
? بحران تعمقي :
تهديد شديد ، زمان بلند و پيشبيني شده . در اين حالت تهديد شديد است ولي زمان کافي براي عکس العمل وجود دارد و هم بحران قابل پيشبيني بوده است مثل بحران بيکاري و بحران برلن. در اين وضعيت تصميمگيران هم ميتوانند مقدمات کار را از قبل فراهم کنند تا غافلگير نشوند و هم فرصت کافي براي جمعآوري اطلاعات و بحث و گفت وگو داشته باشند.
? وضعيت عادي و روزمره :
تهديد ضعيف ، زمان بلند و پيشبيني شده . در چنين وضعيتي هم تهديد کم است و هم زمان براي تصميمگيري زياد است و هم بحران از قبل قابل پيشبيني بوده است . مثل عضويت چين کمونيست در سازمان ملل. اين وضعيت بحراني است که افراد با آن هرچند يکبار درگير ميشوند و بايد بتوانند طبق روال گذشته با آن مواجه شوند. از آنجا که اين نوع بحران هرچند يکبار تکرار ميشود معمولاً روشهاي مقابله با آنها از قبل پيدا شده است.
? وضعيت اداري و اجرائي :
تهديد ضعيف ، زمان کوتاه و پيشبيني شده . در چنين شرايطي تهديد کم است ، زمان عکسالعمل کوتاه و بحران قابل پيشبيني است. مثل درخواست کمک نظامي هندوستان . در اين حالت چون تهديد شديد نيست و از قبل هم قابل پيشبيني بوده است بايد مقدمات کار از قبل فراهم شده باشد تا در فرصت کوتاهي هم که بحران بوجود آمده است بتوان بهترين تصميم را گرفت.
? پارادايم در بحران :
اما منظور از PARADIGM – الگو، مدل ، نمونه و بازي در بحران چيست ؟
در اثر بحران ، آيندهنگري به عنوان يکي از ابزارهاي اصلي مديريت مطرح ميشود ،پارادايم يکسري از قوانين و مقررات مکتوب و نامکتوب است که داراي دو رسالت عمده است : يکي آنکه محدوديتها را تعريف ميکند و ديگر آنکه در اين محدوديتها چگونه عمل بکنيم تا بتوانيم موفق باشيم. پس بايد آگاه بود که بازيها عوض شده يا به عبارت ديگر پارادايمهاي جديدي مطرح ميشوند که براي موفقيت بايد قوانين و مقررات پارادايم جديد را شناخت (هنر بازي کردن) لذا ديگر نميتوان با الگوهاي گذشته به تحليل پارادايمهاي جديد پرداخت.«پيتر دراکر» در کنار خصوصيات يک مدير خوب به «آيندهنگري» اشاره کرده و تأکيد ميکند : «يکي از مهمترين مهارتهاي مديران در دوران آشوب و بينظمي ، آيندهنگري است و آن را به دو قسم مطرح ميکند محتوائي ، يعني آينده چه چيز است و فرآيندي ،يعني چگونگي استفاده از اين چه چيزها.» در گذشته مديران بعد از اتفاق مسئلهاي يا بعد از بروز مشکل اتخاذ تصميم و از مديريت رويداد پيروي ميکردند و تا حدودي به سمت تشخيص موقعيت نيز حرکت ميکردند. اما امروزه مديران بايد از وقوع هرگونه بحران و مشکلي جلوگيري کنند و به سمت مديريت آيندهنگري بروند.
«هنري کيسينجر» ميگويد : غيرممکن است که هفته ديگر ، بحراني به وقوع بپيوندد چون برنامه من کامل است.
? مديريت در بحران :
با توجه به مطالبي که گفته شد موضوعي که در اينجا قابل طرح است چگونگي مديريت در بحران است. در هنگام بحران به علت آشفتگي ،ذهن درست کار نميکند و تعقل صورت نميپذيرد لذا احتمال اشتباه بسيار زياد است و رفتارهاي نامناسبي بروز ميکند که ممکن است باعث تشديد بحران شود. در شرائط بحراني گاهي لازم ميشود فرد خود را کنترل کند و حتي در مواردي اگر عکسالعملي نشان ندهد بهتر از تصميمات شتاب زده و هيجان آلود است
زيرا اين عکسالعملها وضع را بدتر ميکند. با وجود اين، غالباً شرايط به نحوي است که فرد را به عمل برميانگيزد و به دليل رفتارهاي غيرعقلائي و رفتارهاي نامناسب بحران تشديد ميشود. حفظ خويشتنداري و آرامش درتسلط بر اوضاع به هنگام بحران ، نقش مهمي دارد. به اين علت مديريت بحران کاري است مشکل که به شجاعت و سرعت عمل نياز دارد. لازمه تصميمگيري در بحران ، تجربه و مهارت کافي است ولي افزون بر آن ،مدير بايد اعتماد به نفس داشته و بتواند از شم خود استفاده کند. شکلهاي ديگر آن است که در وضعيت بحراني براي تعيين درستي و نادرستي تصميم ، ضابطهاي دردست نيست ، زيرا تنها نتيجه تصميم است که درستي يا نادرستي آن را تعيين ميکند.
منابع: وب سايت آکادميست
مرکز توسعه کارآفريني ارسال توسط کاربر محترم سايت : mohammad_43