در کسب و کار الکترونيکي بي شک آمريکا پيشتاز جهان است و شايد 10 سال از بقيه جهان جلوتر باشد، ولي هم اکنون سوال اين است که چگونه مي شود به آمريکا رسيد

? چگونه مي توان در تجارت الکترونيکي پيروز ميدان بود
 

در کسب و کار الکترونيکي بي شک آمريکا پيشتاز جهان است و شايد 10 سال از بقيه جهان جلوتر باشد، ولي هم اکنون سوال اين است که چگونه مي شود به آمريکا رسيد و سپس هم از پشت سر در کسب و کار الکترونيکي از او سبقت گرفت؟
باب کردن اينترنت در فعاليتهاي تجاري هميشه اين مزيت را دارد که در آن چيزها را در يک فاصله نزديک به شما قرار خواهد داد، چيزهاي خيلي دور از شما را به شما نزديک و همه آنها را با هم برروي يک صفحه در مقابل شما قرار خواهد داد. اگر انحصاراً از طريق e-mail با همکارانتان در ارتباط باشيد ديگر هيچ اختلافي بين شما و همکارانتان که در يک طبقه پايين تر از همان ساختمان هستيد ، با همکاران ديگرتان که در نيويورک هستند، وجود ندارد.
وقتي درباره مزيت هاي اينترنت از نقطه نظر سرعت ، کاهش هزينه، کارايي فوق العاده وغيره بحث مي کنيد، نقطه نظر شما فقط به نيمي از تاثيرات اينترنت معطوف است. حال آنکه آنچه ناديده مي گيريد، اين است که در اثر استفاده همزمان از اينترنت چيزي را از بين مي بريد.
همانطور که قبلاً هم گفتيم، سيستم آمريکا بر روي بخش کارکنان حرفه اي و چگونگي هموار کردن تداخلات تجاري باهدف اتحاد عناصر مختلف اجتماعي متکي است . در اين سيستم اثرات نامطلوب اينترنت در ابتدا ناچيزاست و بنابراين به طور کلي ناديده گرفته مي شود . در ژاپن اثرات نامطلوب قابل توجه است و نبايد ناديده گرفته شود. اين دقيقاً همان نکته راهبردي است که به وسيله آن مي توان درمبارزه کسب و کار الکترونيکي در برابر آمريکا Covisent و شرکت A که يک شرکت خودرو سازي در ژاپن است مورد بررسي قرار داد.

بگذاريد در ابتدا راجع به Covisent که يک شرکت تکنولوژي اينترنتي بوده و به وسيله دايمر کريسلرفورد، جنرال موتورز، نيسان، رنو، کامرس وان و اورکل جهت يکپارچه سازي صنايع اتومبيل سازي جهاني و با هدف کاهش قيمت، کارايي وکيفيت بيشتر کوتاه کردن زمانهاي راهبردي بازاريابي تشکيل يافته، توضيحي بدهم گرچه PSA پژو سيتروئن به اين ابتکار عمل نپيوستند. در ميان شرکت هاي خودروساز جهان، تويوتا، هوندا، فولکس و واگن و بي . ام . و از اين ابتکار سر باز زدند. درد واقع کليه اين شرکتها از طريق اينترنت به وسيله شرکت هاي قطعه ساز به هم مرتبط شده اند. مرکز اصلي آن در سوت فيلد آمريکا و شعب آن در آمستردام، توکيو و ريودوژانيرو قرار دارند. اين شرکت مستقل است که سرمايه آن از طرف شرکتهاي خودروساز مربوط تشکيل شده است . در شرايط واقعي Covisent عهده دار انجام کارهاي زير است :
برقراري سهولت ارتباط بين خودروسازان و تهيه کنندگان قطعات، کاهش اوقات سيکل توليد با ارائه اطلاعات زمان واقعي براي پشتيباني در تصميم گيري, در اختيار قرار دادن کليه اطلاعات در درون سيستم موجود براي کليه مصرف کنندگان، کاهش زمان تهيه و قطع هزينه هاي مربوط, در معرض ديد قرار دادن برنامه هاي توليد در زنجيره تهيه قطعات به علت دسترسي آسان به اطلاعات مربوطه, کاهش موجودي و هزينه هاي حمل و نقل اوليه از طريق مديريت کارآمد اقدامات لجستيکي ، افزايش سرعت در پاسخ به نيازمنديهاي مشتريان ، افزايش سرعت در انتقال اجزا، سيستم و زمان توسعه خودرو، سفارش تحويل و سرانجام افزايش سرعت دربهبود کيفيت .

? معيارهاي به کارگيري IT در شرکتهاي کوچک و متوسط
 

نيرگارد ( NEERGAARD ) سه علت اصلي براي استفاده از IT توسط SMEها را بيان مي کند. که 1- افزايش بهره وري، 2- کارآمد سازي روشهاي کار، 3- ارائه خدمات بهتر به ارباب رجوع اما فينک و تژارکا ( FINK – TEJARKA ) سه دليل ديگر را بر مي شمرند که عبارتند از : انجام صحيح کار، انجام کارهاي درست و بهبودي عملکرد سطوح اجرايي.
« فنيک و تژارکا » چنين نتيجه گيري کردند که علي رغم اينکه مشاغل تجاري بزرگتر نشانگر جابجايي از انجام صحيح کارها به انجام کارهاي صحيح مي باشند ولي اين جابجايي در SMEها آشکار نيست . اکثر SMEها داراي ديدگاه مديريتي کوتاه مدت هستند و ظاهرا بيشتر به بهبودي ماهيت داخلي و روزمره کار مي پردازند تا به جستجوي بازارها يا مشتريان جديد. مکانيزم هاي کنترلي غالباً غير رسمي بوده، متمرکزند و ميلي براي پذيرفتن خطر ندارند، اين وضعيت نياز به تصميم گيري دراز مدت را کاهش مي دهد. علاوه بر آن استراتژي به جاي اينکه مبتني بر مشتري باشد ، مبتني بر محصول است . جالب توجه مي باشد که فنيک و تژارکا يک حرکت تدريجي را انجام صحيح کارها به انجام کارهاي صحيح در مشاغل تجاري بزگتر در نظر مي گيرند. مک گرگور و بونکر ( MACGREGOR – BUNKER ) دريافتند که SMEهايي که معيارهاي استفاده از فناوري اطلاعات خود را براساس انجام درست کار يا بهبودي عملکرد سطوح اجرايي بنا کرده بودند موفقيت کمتري را نسبت به انهايي که معيارها را براساس انجام کارهاي درست بنا کرده اند به دست مي آوردند.
ويژگي هاي تجاري متنوع و گوناگوني روي قبول و استفاده از IT در SMEها تاثير مي گذارند که عبارتند از :
الف) اندازه شرکت ( بر حسب تعداد کارمندان و نيز جابجايي مالي ) که به ميزان قابل توجهي با قبول IT مرتبط مي باشد . SMEهاي بزرگتر به خاطر ماهيت ذاتي شان پيچيده تر هستند و بنابراين تصميم گيريها درارتباط با استفاده از IT مستلزم بررسيهاي مفصل تر در مورد تاثير IT مي باشند.
ب ) SMEهاي مستقر در محلهاي روستايي يا منطقه اي غالباً ميزان موفقيت خود در به کارگيري فناوري اطلاعات را کمتر خود در به کارگيري فناوري اطلاعات را کمتر از SMEهاي مستقر در شهرها يا مراکز اقتصادي بزرگ مي دانند.
پ) سابقه شغل ويژگي مهم ديگري مي باشد . مشاغل تجاري که داراي سابقه ديرينه در شيوه هاي کار مي باشند از مداخله که تهديدي براي آن شيوه هاي ديرينه باشد ، جلوگيري مي کنند.
ت) نوع تجارت با ميزان و نوع استفاده از IT در SMEها مرتبط مي بشاد . بخشهاي توليدي وخرده فروشي خيلي سريع تر از SMEهاي خدماتي، را IT قبول مي کنند. بنابراين مي توان مشاهده کرد که تعدادي از ويژگي هاي تجاري از جمله اندازه شرکت ، سابقه شرکت، نوع تجازت ، مرکز کانوني بازار و سطح مهارت IT با قبول و استفاده از IT در SMEها مرتبط مي نشاند.

منبع:سيمرغ(www.seemorgh.com)
ارسال توسط کاربر محترم سايت : omidayandh