جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
معيار سوددهي يک ايده تجاري
-(0 Body) 
معيار سوددهي يک ايده تجاري
Visitor 511
Category: دنياي فن آوري
يکي از نکاتي که کارآفرين ها بايد جداً مورد توجه قرار دهند اين است که هر ايده تجاري ظاهراً جذاب لزوماً به کسب و کاري موفق و پايا تبديل نخواهد شد. به همين دليل لازم است قبل از اقدام براي تاسيس يک شرکت با سرمايه اي که به زحمت جمع کرده ايد پرسش هاي زير را از خود بپرسيد و دقت کنيد پاسخي واقع بينانه به آن ها بدهيد. گاه اشتياق به کار مستقل اقتصادي افراد را نسبت به ضروريات اوليه يک کسب و کار سودده غافل مي کند. در مقاله حاضر به شش پرسشي که در همين زمينه مطرح است اشاره مي شود:
1) آيا ايده تجاري شما واقعاً يک ارزش را به مشتري ارايه مي کند؟ اين پرسش را از ابتدا تا آخرين روزي که قصد داريد به کسب و کار مستقل ادامه دهيد بايد از خود بپرسيد. ايده هاي بزرگ تنها هنگامي به ايده هاي موفق تجاري تبديل مي شوند که بتوانيد مشتري را به خريد کالا يا خدمت تان با قيمتي بالاتر از هزينه اي که داشته اند متقاعد کنيد. صرفاً به اين دليل که شما فکر مي کنيد ايده اي جذاب داريد به اين معنا نيست که ديگران نيز چنين تصوري دارند و حاضرند محصولات و کالاهاي شما را خريداري کنند. آنچه شما عرضه مي کنيد بايد نيازي واقعي و مبرم را از مشتري ها برطرف کند. گاه مشتري حاضر به خريد هست اما تمايلي ندارد قيمتي را بپردازد که براي تامين هزينه هاي شما کافي است. براي روشن شدن موضوع براي خودتان حتماً لازم نيست يک برنامه تجاري 100 صفحه اي تدوين کرده باشيد. بايد بتوانيد در چند جمله علت نياز مشتري ها به کالا يا خدمات را توضيح دهيد. اگر شما نتوانيد ثابت کنيد ايده اي که داريد واقعاً ارزش آفرين است، مشتري ها هم نخواهند توانست.نکته ديگر اين که درباره نو بودن ايده تجاري خود اغراق نکنيد. توبي استوارت استاد مديريت کارآفريني دانشکده تجاري هاروارد معتقد است اگر شما به اين ايده دست يافته ايد اين احتمال وجود دارد که فرد ديگري هم به آن رسيده باشد.
2) آيا بازاري به اندازه کافي بزرگ براي محصولات شما وجود دارد؟ کافي نيست که تعداد محدودي مشتري مايل به خريد کالاي شما باشند. شما بايد تعدادي بيش از حد کافي مشتري براي محصول کسب و کار خود بيابيد. در حقيقت محصول شما بايد چنين خاصيتي داشته باشد يعني نياز مشتري به آن نه تنها تکرار شونده باشد بلکه تعداد بيش از حد کافي محصول شما را بخرند زيرا در هر کسب و کاري افت و خيزهايي پديد مي آيد. ساختار کسب سود شرکت بايد طوري باشد که بخشي از آن پس انداز شود تا در مواقع رکود مشکلي براي شما در تامين هزينه هاي شرکت پديد نيايد. سرمايه گذاران حرفه اي به ويژه به اين سوال علاقه مند هستند. آن ها مايل نيستند سرمايه راه اندازي کسب و کاري را تامين کنند که پتانسيل رشد آن محدود است. نکته بسيار مهم ديگر اين که به عنوان يک کارآفرين هرگز روي خلق يک بازار از نقطه صفر حساب نکنيد. بهتر است در بازارهايي که اکنون وجود دارد به توليد محصول بپردازيد شايد علت آن که بازاري تاکنون وجود نداشته اين باشد که نيازي به کالايي خاص نبوده است. اين جملات به معناي کم اهميت بودن نوآوري نيست. شما بايد نوآوري را در بازاري که اکنون وجود دارد به خرج دهيد تا سهم بزرگي از بازار موجود را به تملک خود درآوريد.
3) آيا قادريد هزينه هاي توسعه کسب و کار را تامين کنيد؟ قبل از آن که بتوانيد بر بازار سلطه پيدا کرده و سهم خود را در آن به حداکثر 25 تا 40درصدي برسانيد بايد قادر باشيد هزينه هاي توسعه کسب و کار خود را تامين کنيد. اکثر شرکت ها و کسب و کارهايي که کوچک مي مانند و در نهايت از دور خارج مي شوند در تامين سرمايه ضروري براي توسعه ناتوان بوده اند. چارلز هالووي مدير مرکزمطالعات کارآفريني دانشکده تجاري دانشگاه استنفورد مي گويد: «اگر نمي توانيد سرمايه گذاران را به سرمايه گذاري در کسب و کار خود متقاعد کنيد، در سودده بودن ايده تجاري تان ترديد کنيد.» ايده هاي خوب تجاري بايد توسعه پيدا کرده و بزرگ تر شوند زيرا اگر اين طور نباشد ديگران با استفاده از آن کسب و کاري راه مي اندازند و سهم شما را از بازار کم مي کنند. بزرگ تر شدن از ضروريات حفظ سوددهي شرکت است.
4) آيا با هزينه اي مناسب قادريد به بازار هدف دسترسي پيدا کنيد؟ حتي اگر کالا يا خدمتي جذاب و تامين کننده نياز واقعي مشتري ها را توليد مي کنيد، سرمايه کافي در اختيار داريد و به طور بالقوه تعداد بسيار زيادي مشتري داريد، اگر نتوانيد به شيوه اي مناسب و هزينه نسبتا پايين به اين مشترک ها دسترسي پيدا کنيد، موفق نخواهيد بود. تبليغات ابزار اصلي اين دسترسي است اما حضور در رسانه ها و تبليغ به سرمايه نقد نياز دارد. هزينه تبليغات خود را بايد طوري تعيين کنيد که همواره در رسانه هاي اصلي حضور داشته باشيد. منظور از رسانه هاي اصلي، رسانه هايي است که مشتري هاي بالقوه شما، آن ها را مي بينند.
5) آيا مي توانيد مزيت رقابتي خود را حفظ کنيد؟ ترديدي وجود ندارد که ايده هاي جذاب رقبا را به سوي خود جذب مي کند. اين به آن معناست که اگر با ايده اي خلاق و جذاب کسب و کاري را آغاز کرده ايد، نبايد انتظار داشته باشيد که در بلندمدت و حتي ميان مدت تنها بازيگر در اين صحنه باقي بمانيد. ديگر افراد نيز با شناسايي اين ايده از آن براي حضور در بازار استفاده خواهند کرد. در اين جا راز تداوم فعاليت سودده داشتن مزيت نسبت به رقبا و حفظ اين مزيت است. اولين بودن در يک بازار سود کوتاه مدت شما را تضمين مي کند (البته اگر به چهار پرسش پيش پاسخ مثبت داده باشيد) اما باقي ماندن آن هم به شکل سودده مستلزم داشتن و حفظ مزيت رقابتي است. از خود بپرسيد مزيت شما نسبت به رقبا در اين بازار چيست؟ اگر پاسخ شما تکنولوژي است آيا مي توانيد امتياز آن را به نام خود ثبت کنيد؟ اگر کالايي خاص است، آيا مي توانيد نام تجاري آن را در انحصار خود درآوريد؟ به ياد داشته باشيد که با از دست دادن مزيت رقابتي خود در بهترين حالت بايد به سودي اندک راضي باشيد.
6) چه ميزان مي توانيد انرژي صرف رونق کسب و کار خود کنيد؟ درست همان طور که ممکن است سرمايه آغاز کسب و کار را دست کم گرفته باشيد اين امکان نيز وجود دارد که دقيقا ندانيد چه ميزان بايد در راه ادامه فعاليت شرکت تلاش کنيد. يک توصيه دوستانه: «کارآفريني کاري دشوار و انرژي بر است. اگر آمادگي اختصاص وقت و انرژي را به آن نداريد، دست نگه داريد.»
منبع:
www.forbes.com
روزنامه سرمايه

ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image