در علم انسان شناسي ، انسانهاي کرومانيون و انسان کنوني را هموساپين يا انسان هوشمند ناميده اند. ولي اين دو نوع نيز داراي تفاوتهاي اساسي با يکديگر بوده اند. انسان کرومانيون داراي ويژگيهاي خاص خويش است که از بسياري از جهات با ويژگيهاي انسان کنوني مطابقت ندارد. بهتر است اين نوع را نيز از نظر انسان شناسي بهتر مورد مطالعه قرار دهيم.
از حدود 25 تا 20 سال پيش از ميلاد پس از سپري شدن دوران يخبندان چهارم ، که مشهور به پالئوليتيک است. به وجود آمده و آثارش در دوره نئوليتيک نشانگر تمدن خاصي است.
معمولا بلند قامت بوده ، با حجم جمجمه اي بيش از حجم جمجمه انسان کنوني.
داراي نژاد هاي مختلف و انواع متعددند و معلوم نيست منشاء واحدي داشته باشد بلکه احتمال مقطوع بودن آنها از يکديگر بيشتر است.
نژادهاي مختلف آنان در اغلب نقاط زمين به طور همزمان و گسترده پراکنده بودند. و نژادي از آنها از آسيا به اروپا هجرت کرده است.
ده ها بلکه صدها سال با انسان نئاندرتال در جنگ و ستيز بوده است.
افسونگري و جادو جزو اعمال و از علائم آنان است. از اشکال هندسي در نقاشيهاي شان استفاده مي کرده اند.
در کارهاي اوليه شان عدم زيبايي به چشم مي خورد ولي کم کم تبديل به هنرمنداني زبردست شده اند به نحوي که در اواخر دوره حجر قديم هنر آنان به اوج خود رسيده است.
در تصاوير شان صورت انساني از خود به جاي نگذاشته اند و تصاوير اغلب مبهم و عجيب است. صورتها معمولا داراي نقاب و بيشتر شبيه صورت حيوان است.
داراي اعتقادات و اعتقاد به آخرت و دنياي پس از مرگ بوده و براي جلب رضاي خداوند قرباني مي کرده و به جادو متوسل مي شده اند.
10- خود فرهنگ مستقل و جداگانه اي داشته و دوره اي از تمدن را پشت سر گذاشته اند.
11- دليل قاطع و قانع کننده اي بر انقراض آنها و از بين رفتن نسل شان در دست نيست.
12- از نظر فرهنگي و جسماني شباهت زيادي به اسکيمو هاي کنوني داشته اند.
مدارک و شواهد انسان شناسي و باستان شناسي درباره کرومانيون ها
الف – تاريخ تمدن ويل دورانت:
چنين به نظر مي رسد که در حدود 2000 سال پيش از ميلاد مسيح انسان نئاندرتال منقرض شده و انسان ديگري به نام انسان کرومانيون جانشين آن شده است. خود اين اسم اشاره به غاري است که همين نام در دره « دوردوني » فرانسه که به سال 1868 نخستين آثار اين نوع انسان در آ«جا بدست آمده است. بقاياي انساني از اين نوع که مربوط به همان زمان است در جاهاي مختلفي از فرانسه و سوئيس و آلمان و گال « در بريتانيا » نيز پيدا شده است و همه نماينده است که قد بلندي ميان 178 و 193 سانتي متر داشته و ظرفيت جمجمه شان بين 1590 و 1715 سانتي متر مکعب بوده است. انسان کرومانيون نيز مانند انسان نئاندرتال انسان غار ناميده مي شود از آن جهت که بقاياي اين انسان در غارها بدست آمده ولي اين نکته دليل آن نيست که آن انسانها منحصرا در غارها به سر مي برده اند
مطابق نظريه اي که امروزه مورد قبول است اين نژاد عالي از آسيا به اروپا هجرت کرده و چنين تصور مي رود که هنگام مهاجرت ار آفريقا گذشته و از خشکي هاي که تصور مي کنند آفريقا را به ايتاليا متصل ساخته ، وارد اروپا شده است طرز توزيع آثاري که از اين انسانها بدست آمده است نشان مي دهد که ده ها بلکه صدها سال اين مردم با انسان نئاندرتال در جنگ و ستيز بوده تا آخر توانسته اند اروپا از دست مالکان اصلي خارج سازند.
فرهنگهاي انسان کرومانيون
فرهنگ اورينياکي « اورينياسين » تقريبا 25000 سال پيش از ميلاد اين دوره نماينده نخستين مرحله صنعتي پس از دوره يخبندان و همچنين نخستين مرحله پيدايش مدنيت انسان کرومانيون است. هنگامي که انسان کرومانيون به بالاترين مراحل تکامل خود رسيد فرهنگ ماگدالني روي کار آمد.
فرهنگ ماگدالني که در تمام نواحي اروپا در حوالي 16000 سال پيش از ميلاد پيدا شده وجه امتيازش آلات و افزارهاي دقيق و متنوعي است که با عاج و استخوان و شاخ ساخته شده اند و مخصوصا سنجاقها و سوزن هاي ساخته شده به حد کمال رسيده است. در اين مرحله از فرهنگ هنر نقاشي نيز پيش رفته و نقاشيهاي آلتاميرا که شاهکار هنري انسان کرومانيون است بوجود آمد.
ب- تاريخ جهاني « دولاندلن » :
در دوران پالئوليتيک – پارينه سنگي – زماني که يخچال ها عقب نشستند هوا همچنان سرد ولي خشکتر بود.
نژاد نئاندرتال مانند نژاد هايدلبرگ از ميان رفته است و سه نژاد جديد ديگر يعني کرومانيون، شانسلاد و گريمالدي پا به وجود گذاشت. در دوران مزوليتيک – ميان سنگي – نژاد شانسلاد و نژاد گريمالدي در اروپا از بين رفت در صورتي که نژاد کرومانيون به حيات خود ادامه مي داد و دو نژاد ديگر نيز پيدا شد يکي از آنان نژاد مديترانه اي مي باشند که از جنوب آمده و داراي قامت کوتاه و چشمان فرو رفته و موهاي سياه و صورت کشيده « دوليکوسفال » بود. نژاد ديگر نژاد آلپي است که منشا آنها از شرق بود و قامتي متوسط و چشمان و موهاي خرمائي رنگ و صورت و جمجمه اي گرد « پراکي سفال » داشت. و بدين ترتيب بايد گفت که اصل اين قوم از آفريقا و آسيا بوده و نژاد هاي سابق بوسيله آنها از بين رفته و يا مجبور به عقب نشيني شده اند .
نژادهاي انساني ، انسان دوره مزوليتيک در اين دوره نيز به حيات خويش ادامه داد ولي نژاد کرومانيون در حال زوال بود و دو نژاد ديگر رو به ازدياد گذاشت يکي از اين دو نژاد يعني نژاد مديترانه اي با نژاد آلپي که اکثريت سکنه اروپاي مرکزي را تشکيل مي داد در آميخته ، و سراسر اروپا را فرا گرفت و ديگري که به نژاد شمالي معروف است ، براي نخستين بار در اين دوره ظاهر شده از مشخصات و محل زندگي آنها مي توان گفت : داراي قامت بلند ، جمجمه کشيده « دوليکو سفال » ، چشمان آبي و موي بور مي باشد و مرکز زندگي آنها شمال و مشرق اروپا بوده است .
ج- سير تاريخ « گوردون چايلد »
در دوره نئوليتيک ( نو سنگي ) نه يک تمدن واحد ، بلکه تمدنهاي بيشماري بوجود آمد که وجه امتياز آنها کشت گياه ها يا پرورش حيوانات مختلف ، ايجاد موازنه ميان کشاورزي و گله داري ، انتخاب محلهاي گوناگون براي ايجاد روستا ، بکار بردن نقشه ها يا روشهاي متفاوت در خانه سازي ، شکل و زينت ظروف و بالاخره اختلاف بارز ميان مراسم مذهبي بعد از مرگ اختلاف طلسم ها و سبکهاي هنري مي باشد. هر تمدن ، محصول سازش تقريبي ، با محيطهاي معين و داراي يک ايدئولوژي مخصوص است تفاوت ميان آنها نتيجه اکتشافات متعدد يا اختراعات کوچکي که منحصرا جنبه محلي دارند و مربوط به خصوصيات معرفه الارضي. اقليمي يا گياهي و همچنين مربوط به عاداتي که شرح و توصيف آنها هميشه ممکن نيست مي باشد بنابراين نبايد تنها از دانش نئوليتيک بلکه بايد از دانشهاي نئوليتيک سخن گفت. آداب و سنتهاي علمي مجامع بربر ، بسيار غني تر از اطلاعات نياکان وحشي آنها بود.
هموساپين ها ، در يک زمان در اروپا آفريقاي شمالي و شرقي در فلسطين و حتي در حين ظاهر کشتند و در همان موقع هم اختلافاتي در نوع و نژاد آنها مشاهده مي شد. محققين تاريخ طبيعي انسان در يک زمان تنها در اروپا به بقاياي انسانهايي که تا حدي نزديک به نژاد سياه معروف به نژاد گريمالدي بود. و همچنين انسانهاي بلند قد کرومانيون و يا انسانهاي کوتاه قد کومب کاپل که پاره اي از آنها سري مدور ( براکي سفال ) داشته اند ، دست يافته اند .
منبع:centralclubs.com ارسال توسط كاربر محترم:omidayandh