( ارسال تصوير از نت بوک شما به صفحه بزرگ تلويزيون)
بسياري از ما عاشق HTPC هستيم. ما مي توانيم PC خود را روشن کرده و با استفاده از استريوي خانگي خود به موسيقي هاي مورد علاقه مان گوش بدهيم. روزهاي تعطيل به تماشاي فيلمهاي Blu-ray بپردازيم و يا از اجراي بازيهاي مورد علاقه خود بر روي صفحه بسيار بزرگ تلويزيون لذت ببريم.
اما نظرتان درباره اينکه نيازي نداشته باشيد يک HTPC را به منظور پخش موسيقي هاي مورد علاقه تان، تماشاي فيلمها و يا اجراي بازيهاي مورد علاقه تان بر روي يک نمايشگر LCD بزرگ دائماً در اتاق نشيمن خود نصب کنيد، چيست؟ اين همان سؤالي است که ما وقتي اينتل صحبت درباره Wireless Display را در CES امسال آغاز کرد، از خودمان پرسيديم.

آشنائي با نمايشگر بي سيم
اينتل، مسيري طولاني را پشت سر گذاشته است تا Wireless Display را به يک فناوري قابل قبول براي مصرف کنندگان عام تبديل کند. در واقع، اين شرکت کار خود را آنقدر خوب انجام داده است که جزئيات و پيچيدگي هاي فني اين فناوري، به آساني بصورت آنلاين قابل دسترسي نيستند. روي ديگر سکه، سادگي با شکوه اين فناوري است. پس از آنکه ارتباط اوليه را مابين نت بوک و آداپتور برقرار کرديد، نرم افزار اينتل Handshakeهاي بعدي را بطور خودکار اداره خواهد نمود.
در يک انتهاي اتصال، شما يک نت بوک خواهيد داشت. اين نت بوک به يک پردازنده مبتني بر Arrandle(Wireless Display از موتور HD Graphics مجتمع اين پردازنده بهره مي گيرد)، يک آداپتور بي سيم با نام تجاري Centrino از نسل فعلي، نرم افزار از پيش نصب شده My WiFi اينتل و سيستم عامل Windows 7 مجهز خواهد بود.
در انتهاي ديگر، آداپتور Push2TV شرکت Netgear با يک کابل HDMI که به تلويزيون شما متصل شده است، قرار مي گيرد. اما مابين اين دو مؤلفه چه چيزي قرار گرفته است؟ در واقع هيچ چيز، البته غير از هوا. از آنجائيکه براساس ملزومات اينتل نرم افزارهاي My WiFi و Wireless Display بايستي از قبل بر روي نت بوکهاي سازگار نصب گرديده و فعال شده باشند، راه اندازي اتصال مابين نت بوک و آداپتور صرفاً شامل روشن کردن هر دو آنها، اجراي نرم افزار My WiFi، وارد نمودن يک PIN 4 رقمي و تماشاي يک کپي از صفحه نمايش سيستم موبايل بر روي صفحه تلويزيونتان خواهد بود.
البته آنچه که در پشت صحنه اتفاق مي افتد اندکي پيچيده تر است و يک نگاه عميق تر به درون فناوري مي تواند به توضيح اين موضوع که چرا نمايشگر بي سيم واقعاً راه حلي نيست که اميدوار بوديم HTPC ما را به يک وسيله اضافي تبديل نمايد، کمک خواهد کرد.
به هر حال، نمايشگر بي سيم هنوز يک ويژگي بسيار جذاب است که شما نمي توانيد آن را بخاطر قيمتش ناديده بگيريد.Wireless Display کار خود را بر روي سه نت بوک از شرکتهاي Sony، Dell و Toshiba که در Best Buy عرضه مي شدند، آغاز کرد. هر سه مدل به همراه آداپتور Netgear در بسته بندي خود ارائه مي شوند. به اين ترتيب اگر شما مشکلي براي پرداخت 1000 دلار براي يک سيستم مبتني بر Core i5 نداشته باشيد، Wireless Display کم و بيش يک ارزش افزوده رايگان خواهد بود.
اگر به پيکربندي هاي نه چندان انعطاف پذير Best Buy علاقه اي نداريد، نگران نباشيد زيرا سري لپ تاپهاي Spring Peak خود اينتل از Wireless Display پشتيباني مي کنند و اين فرصت را به شما مي دهند که مؤلفه هاي مورد نظر خود را در لپ تاپتان بدست آورده و در عين حال هنوز WiDi را بصورت توکار بدست آوريد. در واقع WiDi نامي است که اينتل از آن براي اشاره به اين فناوري استفاده مي کرد. ظاهراً اين نام قبلاً بعنوان يک علامت تجاري ثبت شده بوده است و به همين دليل از اينجا به بعد آن را تحت عنوان Wireless Display خواهيم شناخت.
نگاه عميق تري به Wireless Display
اگر بعضي از نقدهاي ابتدائي درباره Wireless Display را خوانده باشيد، بدون ترديد شکايات زيادي را درباره تأخير قابل ملاحظه مابين نت بوک ميزبان و خروجي کلاينت مشاهده کرده ايد. اين موضوع واقعاً صحت دارد. به گفته اينتل، هرگز قرار نبوده Wireless Display بعنوان يک فناوري تعاملي مطرح شود( و براي مثال به شما اجازه دهد که يک بازي را بر روي لپ تاپ خود و از طريق صفحه تلويزيون اجرا کنيد). در مقابل، اين فناوري امکان پياده سازي مدل استفاده « تکيه بده و تماشا کن» را فراهم مي سازد که به شما اجازه مي دهد پخش يک فيلم يا يک نمايش PowerPoint را آغاز کرده و سپس لپ تاپ خود را فراموش کنيد. درک دليل اين وضعيت به اندکي سابقه در مورد آنچه که در پشت صحنه اتفاق مي افتد نياز دارد.

در قلب اين فناوري، شما نرم افزار My WiFi و Wireless Display شرکت اينتل را خواهيد يافت که بر روي نت بوک اجرا مي شوند. نرم افزار Wireless Display فريم بافر دسک تاپ را گرفته و آن را بصورت 30 فريم در ثانيه کدگذاري مي نمايد. در اولين عرضه اين نرم افزار، فناوري از تفکيک پذيريهائي تا 800×1280 پيکسل پشتيباني مي کرد. اما آخرين نسخه آن تفکيک پذيري 768×1366 پيکسل را به فهرست اضافه کرده است که تفکيک پذيري ذاتي لپ تاپ Dell Studio مورد آزمايش ما به حساب مي آيد. Encoder اينتل دو کانال صدا را به ويديو اضافه کرده و سپس آنها را به يک جريان MPEG-2 تسهيم (Multiplex) مي نمايد که با استفاده از پروتکل RTSP(Real Time Streaming Protocol) بر روي WiFi به آداپتور Netgear مخابره مي گردد. آداپتور اين جريان را کدگشائي کرده و آن را به خروجي HDMI خود مي فرستد.
حالا در سمت تلويزيون، EDID(Extended Display Identification Data) تفکيک پذيري سازگار نمايشگر، قابليتهاي صوتي و ساير موارد مشابه بر روي يک ابزار نمايشگر را اعمال مي نمايد. آداپتور Push2TV شرکت Netgear اين ساختار داده را خوانده و خروجي خود را مطابق با آن مقياس دهي مي کند.
خود جريان داراي نرخ بيت متغير ( Variable bitrate) مي باشد. هنگاميکه شما به دسک تاپ نگاه مي کنيد، اين نرخ بيت در حدود 6 مگابيت بر ثانيه است. اگر يک ويديو با حرکات فراوان را پخش کنيد، نرخ بيت تا 9 مگابيت بر ثانيه افزايش خواهد يافت. صدا نيز تقريباً 1 مگابيت بر ثانيه ديگر را به اين عدد اضافه خواهد کرد. اينتل عمداً جريان را در اين سطح نگه مي دارد. البته اتصال مابين آداپتور و نت بوک براساس استاندارد 802.11g برقرار مي شود که پهناي باند تئوريک آن به 54 مگابيت بر ثانيه مي رسد. با اينحال درست همانند تمام نرخهاي تئوريک، تفاوت بسيار زيادي در دنياي واقعي وجود خواهد داشت. اين اتصال عملاً براي چيزي مابين 22 تا 24 مگابيت بر ثانيه مناسب است. نگهداشتن Wireless Display در سطح 50 درصدي اين مقدار، فضاي کافي براي ساير ابزارها را بر روي PAN(Personal Area Network) باقي خواهد گذاشت و يا در حالت دوم، اين اختلاف مي تواند غلبه بر تداخلها مورد استفاده قرار گيرد.
علاوه بر فعال سازي يک PAN که توسط Wireless Display مورد استفاده قرار مي گيرد، همان ماجول شبکه سازي Centrino در عين حال بر روي يک WLAN استاندارد به اينترنت متصل مي شود. نرم افزار My WiFi اينتل کليدي است که اين الگوي دو شبکه اي را امکانپذير مي سازد. اين نرم افزار به آداپتور سخت افزاري امکان مي دهد تا زمان خود را مابين سرويس دهي بعنوان يک Access Point براي PAN و بطور همزمان يک کلاينت بر روي WLAN به اشتراک بگذارد. با وجود آنکه ممکن است تا حدودي پيچيده به نظر برسد، مؤلفه نرم افزاري Wireless Display وظيفه کنترل My WiFi SDK را بر عهده دارد تا جنبه شبکه سازي PAN را پنهان سازد. شما يک کد امنيتي 4 رقمي را در طول فرآيند راه اندازي اوليه وارد مي کنيد و همه چيز به پايان مي رسد. شبکه براساس حضور آداپتور Netgear بطور کاملاً دور از چشم شما فعال و غير فعال مي شود.

بررسي عملکرد
ما هنوز به موضوع عملکرد نپرداخته ايم. چرا اين اتصال با تأخير مواجه است؟ آيا يک 802.11G PAN بر توان عملياتي WLAN تأثير مي گذارد؟ آيا 10 مگابيت بر ثانيه براي چيزي کافي خواهد بود( حالا هر چيزي که مي خواهد، باشد)؟
کدگذاري بافر فريم و صداي سيستم در يک جريان MPEG-2 يک پردازش نسبتاً سنگين به حساب مي آيد. پردازنده 540M-Core i5 در لپ تاپ Dell Studio 15z يک تراشه دو هسته اي مبتني بر Arrandale است که با سرعت پايه 2/53 گيگاهرتز ( 30/66 گيگاهرتز در حالت Turbo Boost) کار مي کند و به فناوري Hyper-Threading مجهز مي باشد. اين پردازنده در جايگاه خود به اندازه کافي قدرتمند است و پخش يک جريان 480p تمام صفحه بر روي Wireless Display از 50 تا 60 درصد توان CPU استفاده مي کند. کاهش آن تأخير تقريباً نيم ثانيه اي که بين حرکت دادن نشانگر ماوس بر روي نت بوک و مشاهده جابجائي آن بر روي دسک تاپ ديده مي شود، فشار کاري بسيار بالاتري را بر پردازنده تحميل خواهد نمود. حداقل در اين نسل از Wireless Display، ما بايد با اين واقعيت زندگي کنيم که اين فناوري قرار نيست از قابليتهاي تعاملي برخوردار باشد.
اما اين موضوع باعث نمي شود که اينتل از کار بر روي موشهائي براي افزايش قابليت استفاده از Wireless Display در مواقعي که شما مشغول تماشاي يک فيلم يا يک نمايش اسلايد هستيد، منصرف گردد. همان نسخه از نرم افزار که حداکثر تفکيک پذيري خروجي را به 768× 1366 پيکسل افزايش داد(v1.2)، يک نشان ماوس با تأخير پائين را نيز اضافه مي نمايد که بطور بلادرنگ حرکت مي کند. به اين ترتيب اگر مرور خود را بر روي صفحه تلويزيون انجام دهيد، کار هدايت ابتدائي بطور چشمگيري آسانتر خواهد شد.
هنگاميکه مشغول تماشاي جريان MPEG-2 کدگذاري شده هستيد، بايد مراقب عملکرد شبکه نيز باشيد. اشباع WLAN مي تواند توان عملياتي PAN را با مضيقه مواجه سازد. به ياد داشته باشيد که هر دو شبکه يک آداپتور بي سيم واحد را به اشتراک مي گذارند. پس از آزمايش چند فايل رسانه اي محلي و جاري( Streaming)، ما ايده خوبي از آنچه که مي تواند اتصال را از پا در آورد بدست آورديم.
ما در ابتدا نگران بوديم که Wireless Display از 802.11g بر روي باند فرکانس 2/4 گيگاهرتز استفاده مي کند، زيرا آخرين نسل از آداپتورهاي Centrino همگي از ماجولهاي منطبق با 802.11n به حساب مي آيند. با اينحال اينتل مي گويد WLAN با پيوند دو کانال براي دستيابي به پهناي باند 140 مگابيت بر ثانيه در حالت 802.11n کار خواهد کرد، اما PAN در 802.11g کار مي کند. گرچه، اينکار تنها زماني امکانپذير خواهد بود که شما در حال استفاده از باند فرکانس 2/4 گيگاهرتزي باشيد( نه باند فرکانس 5 گيگاهرتزي).
کيفيت
امکان دستيابي به يک پخش روان از Wireless Display واقعاً وجود دارد، زيرا اينتل يک بودجه پهناي باند را در اين اتصال اعمال مي کند( ما مي دانيم که تنها 10 مگابيت بر ثانيه براي آن قابل دسترسي خواهد بود). اما هنگاميکه ويديو به انتهاي ديگر اتصال مي رسد، چه ظاهري خواهد داشت؟ پاسخ کوتاه اين است که کيفيت ويديو تا حدود زيادي به مضمون مرجع شما بستگي خواهد داشت.
MPEG-2 از شيوه هاي فشرده سازي حذفي( Lossy) صدا و ويديو تشکيل شده است، بنابراين از دست دادن بخشي از کيفيت مضمون مرجع اجتناب ناپذير خواهد بود. در عين حال، اين موضوع که ما در حال برقراري يک اتصال HDMI با تلويزيون هستيم، به خودي خود واقعيت مذکور را کم رنگ نخواهد کرد. اينتل از سال 2008 کاملاً تصريح کرده است که ما پهناي باند بي سيم کافي براي انتقال نمايشگر بي سيم فشرده سازي نشده را در اختيار نداريم.
همانطور که قبلاً نيز اشاره کرديم، اگر صرفاً بر روي دسک تاپ Windows 7 قرار داشته باشيد، يک جريان تقريباً 6 مگابيت بر ثانيه اي را ايجاد خواهيد کرد که 20 درصد از زمان پردازنده و 10 درصد از حداکثر توان عملياتي شبکه بي سيم را به خود اختصاص مي دهد. با استفاده از تلويزيون 55 درصد اينچي مجلل UN55B8000XF شرکت سامسونگ بعنوان ابزار نمايشگر، دسک تاپ ويندوز در تفکيک پذيري 720×1280 ظاهر خوبي داشت. يقيناً اين تصوير به اندازه تفکيک پذيري 1080p ( که وقتي HTPC خود را مستقيماً به همان تلويزيون LCD متصل مي کنيم در اختيار داريم) شفاف نبود، اما در يک کاربرد عمومي قابل قبول به نظر مي رسد.
ما چند کليپ ويديوئي High Definition را بر روي Dell Studio 15z اجرا کرديم. کليپهاي 8 و 9 مگابيت بر ثانيه اي بطور رواني پخش شدند. آثار مصنوعي فشرده سازي قطعاً قابل مشاهده بودند( خصوصاً در قسمتهائي با شيب رنگ تدريجي نظير آسمان آبي که دچار حالت نواري يا Banding مي شدند)، اما کيفيت عملاً بهتر از چيزي بود که ما انتظار داشتيم.
حتي هنگاميکه هر دو مؤلفه يعني لپ تاپ و آداپتور Push2TV در يک اتاق قرار دارند نيز اتصال مستعد وقفه هاي مختلف مي باشد. مضموني با نرخ بيت بالا مي تواند Wireless Display را به فراتر از مرزهائي که ظاهراً براي آن طراحي شده است، بکشاند. با اينحال، وضعيت مذکور تنها در مورد مضمون High-Def تمام صفحه به يک مشکل واقعي تبديل مي شود و زمانيکه مشغول تماشاي يک برنامه تلويزيوني و يا يک کليپ ويديوئي Standard-Def هستيد به ندرت خودنمائي مي کند.
سپس ما براي مشاهده کليپ 12C press launch-McLaren MP4 در تفکيک پذيري 720p به سراغ YouTube رفتيم. باز هم کيفيت در سطحي بود که ما آن را قابل قبول در نظر مي گيريم، هرچند که دانه بندي آن بطور قابل توجهي بيشتر از چيزي بود که بر روي نمايشگر لپ تاپ خود مشاهده خواهيد کرد.
سپس ما مجموعه اي از کليپهاي مختلف را در حالتهاي استاندارد و HD آزمايش کرديم. در انتهاي روز مي توان گفت که همان اصل قديمي صادق خواهد بود: کيفيت ورودي، کيفيت خروجي را تعيين مي کند. بعبارت ساده تر اگر شما مضموني با کيفيت نسبتاً بالا را به Wireless Display بسپاريد، تصويري با ظاهر خوب را بر روي صفحه بزرگ تلويزيون خود مشاهده خواهيد کرد.
QoS
فناوريهاي بي سيم به هيچوجه آسيب ناپذير نيستند. بسياري از فناوريهاي « Best-Effort»، کيفيت را با افت سطح لينک قرباني مي کنند. به نظر مي رسد که اين موضوع درباره Wireless Display صادق نيست. اينتل توصيه مي کند از لپ تاپ در همان اتاقي که آداپتور Netgear قرار دارد استفاده نمائيد، ولي ما توانستيم با لپ تاپي که مشغول پخش کليپ Fighter Pilot مايکروسافت با کيفيت HD بود به گردش در خانه بپردازيم، بدون آنکه اتصال و يا کيفيت کلي را از دست بدهيم. معياري که تغيير مي کرد، ميزان استفاده از شبکه بود که تا 50 درصد افزايش يافت. قرار گرفتن در دسک تاپ ويندوز از همين فاصله، بکارگيري شبکه در مقايسه با زماني که هر دو مؤلفه در يک اتاق قرار داشتند را تا دو برابر افزايش داد. اين يک مثال از سقفي به حساب مي آيد که اينتل براي Wireless Display تعريف کرده است تا اين فناوري بتواند از عهده مشکلات مربوطه به فاصله و تداخل برآيد.
رسانه محافظت شده
در اينجا يک نکته ديگر وجود دارد که بايستي آن را در نظر داشته باشيد. شما مي توانيد تقريباً هر مضموني که مايل باشيد را بر روي اين سيستم پخش کنيد. با اينحال، امکان پخش مضاميني که به HTPC نياز دارند( از جمله DVDهاي استاندارد و ديسکهاي Blu-ray) بر روي Wireless Display وجود نخواهد داشت. در واقع Wireless Display خودش را بعنوان يک درگاه HDMI محافظت نشده به سيستم عامل معرفي مي کند و با در نظر گرفتن طبيعت بي سيم آن، نمي توانيم تصور کنيم که اين فناوري هرگز به يک مسير ويديوئي محافظت شده تبديل خواهد گرديد.
جمع بندي
اجازه بدهيد جمع بندي خود را با توضيح اينکه Wireless Display چه چيزي نيست آغاز کنيم. اين فناوري يک جانشين براي HTPC که قبلاً در اتاق نشيمن( يا اتاق سينماي خانگي) خود داشته ايد نيست. Wireless Display يک فناوري Lossless نيست و اين بدان معني است که هر مضموني که بر روي HDTV خود پخش مي کنيد به همان خوبي تصويري که بر روي نت بوک خود مي بينيد نخواهد بود. در نهايت، Wireless Display کاملاً آسيب ناپذير نيست. بعبارت ساده تر اين فناوري بر يک آداپتور بي سيم تکيه دارد که مابين دو شبکه به اشتراک گذاشته شده است و امکان اشباع شدن آن وجود دارد.
با اينحال، Wireless Display يک قابليت عمومي سهل الاستفاده است که مي توانيد آن را بعنوان يک ارزش افزوده رايگان بدست آوريد( اگر يکي از سه نت بوک ارائه شده در Best Buy يعني Dell Studio 15z، سري Sony VAIO S و Toshiba Satellite E205 را خريداري کنيد). Wireless Display در عين حال توسط فروشندگاني که نت بوکهاي مبتني بر سکوهاي Spring Peak اينتل را توليد مي کنند نيز قابل دسترسي خواهد بود. اين گزينه انعطاف پذيري بيشتري را براي انتخاب قطعات مورد نظرتان در اختيار شما قرار مي دهد. اگر بخواهيد نمايشگرهاي ديگري را به PAN اضافه کنيد، مي توانيد آداپتور Netgear را بطور جداگانه با قيمتي در حدود 100 دلار خريداري کنيد.
شما بايد با کيفيت پخش( فشرده سازي حذفي MPEG-2) و مدل استفاده( شروع پخش يک کليپ ويديوئي، تکيه دادن و تماشا کردن) اين فناوري راحت باشيد. Wireless Display بطور شگفت آوري در يک اتاق کنفرانس مي درخشد و به يک سخنران اجازه مي دهد تا PowerPoint را بر روي يک پروژکتور نمايش داده و اسلايدها را تعويض نمايد. اين فناوري در عين حال براي ويديوهاي خانگي و نمايشهاي اسلايد تصاوير نيز عالي خواهد بود. شکي نيست که تماشاي اين موارد بر روي صفحه بزرگ يک تلويزيون بسيار بهتر و راحت تر از جمع شدن در اطراف يک لپ تاپ کوچک خواهد بود.
محدوديت HDCP از پخش مضمون DVD و Blu-ray جلوگيري مي کند که يک نقيصه واقعي به حساب مي آيد. با اينحال خانواده هائي که صرفاً مي خواهند در کنار يکديگر نشسته و به تماشاي فيلمهاي خانوادگي يا ساير مضامين ويديوئي بپردازند، واقعاً از Wireless Display لذت خواهند برد. اين فناوري يک ضميمه جذاب و راحت براي يک نسل جاري از سکوهاي سخت افزاري است که ما وقتي براي اولين بار با پردازنده هاي موبايل Core i5 و Core i3 آشنا شديم انتظار آن را نداشتيم.
منبع: بزرگراه رايانه، شماره 129