1) ارائه خدمات به مشتريان
 

وقتي از رضايت مشتريان سخن به ميان مي آيد، اغلب از فناوري اطلاعات بخوبي ياد نمي شود که البته بيراه هم نيست. به هر ترتيب آنچه مهم است، نظر مشتري بوده و اين که او چه چيزي را سرويس خوب و چه چيزي را بد بداند. ارائه خدمات ساده اي مانند پشتيباني و بازيابي اطلاعات از جمله مواردي است که در اين نوشتار به آن پرداخته مي شود؛ مشکلي که شامل حال شرکت هاي بزرگي مي شود که در زمينه ارائه خدمات محصولات فناوري اطلاعات فعاليت مي کنند. به طور کلي مردم عادي شيوه بيان کساني را که در علوم رايانه خبره به حساب مي آيند، مغرورانه و نگاهي از بالا به پايين تعبير مي کنند.
مشتري شايد از يک سري توانايي هاي خاص در زمينه فناوري اطلاعات بي بهره باشد؛ اما به هيچ وجه دوست ندارد همانند يک جاهل با آنها برخورد شود. مثال اين موضوع را مي توان در سرويس هاي پشتيباني تلفني شرکت هاي سرويس دهنده داخلي هم يافت که کارشناس پشتيباني با سؤالات ساده انگارانه اغلب داد کسي را که پشت خط است، درمي آورد و به درخواست ساده او (که بعضا با اطلاعات کاملي همراه است) توجه نمي کند.
? نکته 1: با گوش دادن و دانستن نيازهاي مشتري، مي توان به بهترين شکل خدمات را ارائه کرد.

2) منابع انساني
 

فرسودگي شغلي دغدغه اي است که با کم شدن بودجه و افزايش فشارکاري ايجاد مي شود. براي کاهش استرس و دادن نيرويي تازه به کارمندان خسته، بايد به دنبال راه هاي خلاقانه اي بود. مرخصي بيشتر، تعطيلات آخر هفته و کاهش مسؤوليت ها به صورت دوره اي مي تواند به متخصصان حوزه فناوري اطلاعات انگيزه بهتري در ارائه خدمات و انجام وظايف بدهد. شايد اين کار در ظاهر هزينه زيادي داشته باشد؛ اما از دست دادن يک کارمند با ارزش به دليل فرسودگي شغلي مي تواند ضررهاي به مراتب بيشتري در پي داشته باشد.
بسيار پيش آمده است که به دليل ساختارهاي غلط سازماني، با درخواست ساده و منطقي يک متخصص مخالفت شده است.
در اين ساختار، مبنا براساس اشتراک و رشد قرار داده نشده است و مديران نمي خواهند يک عضو کليدي در ميان کارمندان وجود داشته باشد. البته شرکت هاي خاص و استثنايي نيز وجود دارند که از تمام توان خود استفاده مي کنند و معتقدند يک شرکت برآيند افراد و توانايي آنهاست.
? نکته 2: توسعه راه هاي خلاقانه براي به حداقل رساندن استرس، جلب رضايت کارمندان و يکسان ساختن اهداف شرکت با اهداف کارمندان.

3) توانايي توليد
 

در ابتدا مين فريم ها و سپس ميني رايانه ها، پي سي و اينترنت، هر کدام نقش بزرگي در توانايي توليد شخص داشتند. قدم بعدي نوآوري چه خواهد بود؟ رايانش ابري؟ موبايل؟ آيا اين فناوري ها مي تواند پتانسيل لازم را براي پيشرفت ايجاد کند؟ قانون عوارض غيرعمدي مي گويد عرضه فناوري جديد، مشکلات خاص آن را نيز به وجود مي آورد.
امنيت و حريم خصوصي در سرويس هاي رايانش ابري و فرسودگي و استرس براي کارمنداني که به طور شبانه روز با دستگاه هاي موبايل کار مي کنند، نمونه اي از اين مشکلات است. تا زماني که اين مشکلات بررسي نشود، هر مورد جديدي بايد بدقت سبک و سنگين شود سپس به کار گرفته شود.
? نکته 3: به کارگيري فناوري هاي جديد از جمله رايانش ابري و موبايل لازم است، اما بايد به دنبال راه هاي بيشتر براي افزايش توليد بود.

4) پيچيدگي
 

اگر به توسعه نرم افزارها از زمان معرفي رايانه هاي IBM PC تا به امروز بنگريم، يک مسير مشخص در آن ديده مي شود: فناوري اطلاعات روز به روز پيچيده تر شده است. اين پيچيدگي بسرعت به نقطه بحراني خواهد رسيد، طوري که يک توسعه دهنده ديگر نمي تواند براي انجام صحيح کار خود، به همه جوانب کارش آگاهي داشته باشد و به همين دليل، بيش از هر زمان ديگر کار گروهي لازم است.
? نکته 4: بر پيچيدگي فائق آييد.

5) کهنگي
 

از سخت افزارهايي که در رايانه خود استفاده مي کنيم گرفته تا مهارت و دانش مان در استفاده از رايانه، بين 3 تا 5 سال عمر مفيد دارند و بعد از اين مدت قابل استفاده نخواهند بود. هر چه هزينه ها دقيق تر مي شود، فناوري اطلاعات نيز بايد به دنبال راهي باشد تا اين کهنگي را کاهش دهد.
مايکروسافت نمونه يکي از اين شرکت هاست که براي خود برنامه کهنگي دارد و طي سال خاصي، پشتيباني از نرم افزارهاي قديمي خود را حذف مي کند و به معرفي محصولات جديد و جايگزين مي پردازد. ارتقا به ويندوز بالاتر يکي از هزينه هايي است که بايد در نظر گرفت. ارتقاي نرم افزار و سخت افزار و... محاسبه بهترين زمان با کمترين هزينه ممکن براي ارتقا، امري پيچيده است.
از طرف ديگر، شرکت هاي فعال در زمينه نرم افزار بايد خوب حواسشان جمع باشد از چه نرم افزار توسعه اي پشتيباني کنند که طي چند سال آينده (مثلا يک دهه) برپا و پرطرفدار باشد. شرکت هاي زيادي بر سر ماجراي حذف پشتيباني IBM از OS/2 که در دهه 90 ميلادي بسيار محبوب بود، ضرر کردند و بعضاً ورشکست شدند.
? نکته 5: افزايش طول عمر سيستم ها، نرم افزار و تجهيزات.

6) بودجه
 

حتي در بهترين شرايط هم کنترل هزينه ها در هماهنگي با بودجه، کار دشواري است. اين مسأله بخصوص در زمان هاي دشوار، خودش را نشان مي دهد. به طور متوسط، بودجه هاي تخصيص يافته به فناوري اطلاعات در سال 2011 در اغلب شرکت ها و سازمان ها در حال رشد بوده است، اما کنترل بودجه مدام سخت تر مي شود. رشد رايانش ابري و فناوري موبايل به منابع و توجه بيشتري نياز دارد. مديران در تصميمي که براي بودجه اتخاذ مي کنند بايد در اين که آن را کنترل کنند و آينده را نيز از دست ندهند، اطمينان حاصل کرده باشند.
? نکته 6: دستيابي به نتايج بهتر با بودجه مشابه سال قبل.

7) بازاريابي و روابط عمومي
 

بجز شرکت هايي همچون اپل و گوگل، فناوري اطلاعات در مجامع عمومي تصوير درستي از خود ارائه نکرده است. به عنوان مثال مديرعامل مايکروسافت، استيو بالمر در گفت و گويي خبري در زمان عرضه ويندوز ويستا ـ که به نظر عموم سيستم عامل خوبي نبود ـ گفته بود: «اگر مردم بخواهند مي توانند صبر کنند؛ اما من خودم از ويستا استفاده خواهم کرد.»
وقتي اين بيانيه به تيتر خبرها تبديل شد، شکل و ساختاري شبيه به جمله زير پيدا کرد: «بالمر معتقد است مي توان از خير ويستا گذشت.»
در اينجا بود که مشکل، خود را نشان داد و مايکروسافت از داشتن يک بازار خوب محروم شد. بستن قرارداد با يک موسسه روابط عمومي به هزينه اش مي ارزد.
موسسه SouthWest Interactive براي امور روابط عمومي خود با موسسه Engaged Ink PR توافق کرد. Ink PR در کنفرانسي که براي کارمندان اين شرکت گذاشته بود، روابط عمومي را پارچه اي توصيف کرد که آنقدر بلند است که شيء را بپوشاند و آنقدر کوتاه است که جذاب به نظر برسد.
? نکته 7: اگر تخصص کافي نداريد، از متخصصان روابط عمومي و بازاريابي براي انجام امور بهره بگيريد.
منبع:افتاب
ارسال توسط کاربر محترم سايت : mohamadaminsh