انسان، طبيعت و موزه سه ضلع مثلث علم نوپاي موزه داري را تشکيل مي دهند. استان يزد در فلات مرکزي ايران، با مساحتي در حدود 131575 کيلومترمربع، چهارمين استان به لحاظ وسعت در کشور است و شــهرستان يزد با وسعت 2491 کيلومتر مربع به عنوان مرکز استان به شمار مي رود.
استان يزد از سرزمين هاي قديمي و تاريخي و داراي ميراث درخشاني از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاريخي با قدمت 3000 ساله است. اين استان در ميان ايالت هاي قديمي و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته و از معابر و گذرگاه هاي مهم در ادوار تاريخي محسوب مي شده است. استان يزد به دليل سخت گذر بودن راه ها و محدوديت منابع آبي و غيره، از درگيري ها و جنگ هاي سياسي تاريخ کشور ايمن بوده و مانعي عمده در تسخير اين منطقه توسط بعضي از حکومت هاي بزرگ و کوچک حاشيه و پيرامون اين منطقه در طول تاريخ بوده است.
از مظاهر فرهنگ مادي و معنوي که مردم اين خطه از خود به جاي گذاشته اند، نشانه هايي از مهر و آناهيتا، زندان اسکندر، برج و بارو و کهن دژهاي بزرگ و عظيم، پناهگاه هاي متعدد موبدان و سران ساساني و ابنيه و يادگارهاي بعد از اسلام نظير مساجد و امامزاده ها و مزارها و نشانگر فرهنگ و تمدن نياکان مردم اين منطقه چه قبل و چه بعد از دوره اسلامي است.
شهر يزد داراي 700 هکتار بافت تاريخي است، بناي آن را گاه به اسکندر مقدوني و گاه به يزدگرد نسبت مي دهند. اما در افسانه ها بناکننده اين شهر را «ضحاک» مي دانند. چنانچه به نقل از معين الدين نطنزي آورده اند که خطه يزد را ضحاک ساخت و آن را زندان ضحاک خواند. به هــر حال نمي توان منکر تاريخ بيش از دوهزار و پانصد ساله اين شهر شد، چرا که آتش آتشگاه يزد در حدود 2500 سال است که به خاموشي نرفته است.
پژوهشگران بافت يزد را يکي از چهار کانون عمده مدنيت در زمان ماد در حوزه شرق ايران دانسته اند. در آن هنگام، اين شهر در مسير شاهراه باستاني ري ـ کرمان و پارس ـ خراسان قرار داشت و آن را از سرزمين هاي دوردست ماد مي دانستند. اولين توسعه جدي شهر در زمان آل بويه در سمت جنوب شرقي و با حصارکشي بود و در اين زمان مرکزيت شهر مسجد قرار داده شد. در دوران آل مظفر توسعه به سمت جنوب غربي برده شد و هفت دروازه به ديواره هاي جديد شهر افزوده شد. در دوران تيموري مرکزيت شهر ميدان و حسينيه امير چخماق قرار داده شد و توسعه شهر از شرق انجام گرفت يزد امروز به صورت يک شهر توريستي مورد نظر کارشناسان و خاورشناسان قرار دارد و به علت قرار گرفتن بر سر راه بندرعباس و جزاير خليج فارس، شهر يزد حالت صادرات و وارداتي پيدا کرده و يکي از پايگاه هاي اقتصادي کشور شده است. همچنين وجود ميراث فرهنگي با ارزش در يزد بر اهميت بيشتر اين شهر مي افزايد.
? خصوصيات معماري
از ويژگي هاي بافت يزد حفاظت تمامي معابر، حياط ها و ساختمان ها در برابر عوامل جوي و به خصوص باد است. همچنين از باد و آفتاب با روش هايي چون بادگير و هور نورها به بهترين شکل ممکن استفاده مي شود.
بافت در اين فضاها، به هم فشرده و متصل است و کوچه ها باريک و نسبتاً طولاني و در مسير يک خط شکسته اند، کوچه ها گاه مسقف و يا داراي ساباط هستند. تمامي فضاهاي شهري در اين بافت ها محفوظ اند تا بتوانند انسان را از گزند باد و آفتاب برهانند. کوچه هاي کم عرض با ديوارهاي بلند در کنار کوچه ها ايجاد سايه مي کنند و عابرين را از گزند آفتاب در امان نگه مي دارند. همچنين به دليل پيچ در پيچ بودن اين کوچه ها، باد در آنها شکسته مي شود و عابران از گزند بادهاي موسمي آزار کمتري مي بينند.
در شهر يزد تمامي بناها به جز حمام داراي حياط مرکزي اند، حياط در وسط ساختمان به همراه حوض و باغچه است و اين دو عامل باعث افزايش رطوبت نسبي در آن ناحيه و در نتيجه خنک شدن محيط مي شود. همچنين به منظور خنک شدن اتاق ها درب هاي تمامي اتاق ها نيز به سمت حياط باز مي شود. وجود حياط مرکزي يک راه مقابله با طوفان شن و سرماي زمستان نيز هست.
از ديگر خصوصيات بناهاي بومي يزد، استفاده از مصالح با ظرفيت حرارتي بالا و به کارگيري ديواره هاي ضخيم است. سطوح خارجي بناها نيز اغلب با سفيدکاري پوشانده مي شوند تا اثر تابش آفتاب بر آنها کاهش يابد. بخشي از ساختمان در داخل زمين قرار مي گيرد تا تبادل حرارت بين داخل و خارج بنا کاهش يابد و نوسان درجه حرارت کمتر شود، لذا کف خانه کمي از حياط پايين تر است و سقف ها کمي بلندتر شده اند.
به طور کلي مي توان گفت که ساختمان هاي سنتي، برخلاف اغلب ساختمان هاي امروزي، در ستيز با شرايط طبيعي نبوده، بلکه با استفاده مناسب از اين شرايط، در يک همزيستي و بهره وري منطقي در بطن طبيعت قرار داشته اند. بنابراين کليات بافت شهري يزد را در اين موارد مي توان خلاصه کرد:
1) بافت شهري بسيار متراکم و فشرده است.
2) فضاهاي شهري کاملاً محصور است.
3) کوچه ها باريک، نامنظم و اغلب پوشيده اند.
4) ساختمان ها متصل و بدون فاصله اند.
5) نحوه استقرار مجموعه هاي زيستي براساس جهت نورآفتاب و باد هستند.
? محاسن بافت تاريخي يزد
يکي از دستاوردهاي مهم معماري سنتي، تطبيق و فراهم کردن محيط مناسب زندگي در مناطق خشک و بي آب و علف نظير شهر يزد است که در سطور گذشته به آن پرداخته شد.
موقعيت بخش قديمي در کل شهر برتر از نقاط ديگر شهر است، چرا که زيرساخت هاي شهري از قبيل شبکه لوله کشي آب، برق رساني، تلفن و غيره در اين بخش کاملاً تامين شده و زندگي در بخش قديمي شهر از اين جهات مناسب تر، کم هزينه تر و راحت تر از بخش هاي جديد شهر است.
از ديگر ويژگي هاي مثبت بافت قديمي يزد مي توان، به سکونت چند نسل پي درپي هر خانواده در يک محله اشاره کرد که اين عامل منجر به آشنايي اهالي با يکديگر و وجود حس همکاري و همياري در محلات و ايجاد امنيت در هر محله مي شود. در ضمن نزديکي مناطق قديمي شهر به دستگاه هاي انتظامي و شهرباني و بازار و خيابان هاي اصلي و مرکزي شهر از ديگر امتيازات آن محسوب مي شود.
? معايب بافت تاريخي يزد
از عمده مشکلات و عوامل نامناسب در بافت هاي قديمي شهر يزد مي توان به موارد زير اشاره کرد:
- کمبود مسير مناسب سواره رو در اکثر مناطق و مشکلات ناشي از آن مانند دشواري ارائه خدمات شهري اضطراري مانند آتش نشاني، اورژانس، حمل ونقل عمومي و حمل بار و...
- کمبود تسهيلات و تجهيزات شهري و خدماتي مانند زمين ورزش عمومي، پارک و فضاي سبز، درمانـــگاه و واحدهاي تجاري.
- وجود بخش هاي مخروبه که اغلب به شکل محل انباشت نخاله ساختماني و زباله درآمده اند و همچنين خطر ريزش ديواره هاي گلي فرسوده آنها نيز وجود دارد.
- مشکلات سکونتي در اين مناطق که به دليل قدمت زياد و فرسودگي ساختمان و نبود استحکام آنها در برابر عوامل مخرب طبيعي، جنگ ها، بالا بودن هزينه تعمير و نگهداري اين بناها و همچنين مشکلات موجود در نوسازي و بهسازي اين بناها که اغلب به دليل ضوابط و مقررات گاه دست و پاگير و نابجاي سازمان هاي مسئول به وجود مي آيند.
- وجود آسيب هاي فرهنگي و اجتماعي که به دليل طرز تلقي عموم و به خصوص نسل جوان در مناطق قديمي به وجود آمده است، چرا که به تصور بسياري بخش قديمي شهر بخش فقيرنشين بوده و داراي شأن و منزلت اجتماعي نيست و جوابگوي نيازهاي رواني و مادي زندگي امروز نبوده و زندگي در آن غيرقابل قبول است.
? عناصر و اجزا در خانه هاي سنتي يزد و ارتباط آنها با هم
عناصر معماري خانه هاي يزد شامل اندروني و بيروني است. از قسمت کوچه که به خانه مي رسي «دربند» يا محل استراحت مسافر و يا انتظار مراجعه کننده قرار دارد. بعد از گشايش در به «هشتي» مي رسيم که اندروني و بيروني را از هم جدا مي کند و هر يک با راهرويي به حياط مرکزي اندروني يا بيروني مي رسد. «بيروني» شامل تالارهايي با اتاق هاي متعدد و اتاق ويژه پنج دري است، امّا «اندروني» شامل تالار با اتاق هاي متعدد و اتاق پنج دري و طبني (طنابي) است که به آشپزخانه و پستو راه دارد. حياط در اين خانه ها همگي در قسمت آفتابگير ساختمان است و درب جلو ساختمان به طرف جنوب قرار دارد. درب قسمت بيروني مستقيماً به هشتي باز مي شود، اما براي رسيدن به قسمت اندروني ما بايد از دالان باريک و پرپيچ و خمي عبور کرد که اين عامل مانع از آن مي شود که اهالي خانه از هشتي ديد مستقيم داشته باشند.
موضوع ارتباط با طبيعت و برخورد و هماهنگي با آن، کوچ داخلي در خانه را به همراه داشته است. براين اساس فضاهاي خانه به بخش تابستان نشين و زمستان نشين نيز تقسيم شده است. قسمت تابستان نشين و فضاهايي مثل زيرزمين، تالار، خوضخانه، پاياب و طبني را شامل مي شود. قسمت زمستان نشين فضاهايي مثل طهراني، سه دري، پنج دري، بالاخانه و کرسي خانه را شامل مي شود. بخش تابستان نشين خانه در جبهه شرقي و فضاهاي زمستاني در جبهه مقابل و غربي ساخته شده اند. معمولاً در جبهه شرقي به دليل تابش نور غرب، طاقها و ايوان هاي کوچک رديف بندي مي شوند.
عنصر مهم درخانه هاي سنتي يزد بادگير است. عملکرد بادگير به اين صورت است که باد مطلوب را مي گيرد و آن را به داخل اتاق هاي اصلي بنا، آب انبار و يا سرداب هدايت مي کند و به اين ترتيب باد مطلوب وارد بخش هاي مختلف بنا شده و باعث تهويه و خنکي آن مي شود.
بادگيرها معمولاً يک طرفه، چهار طرفه و يا هشت طرفه اند، اما در شهر يزد تمامي بادگيرها مرتفع و چهار طرفه يا هشت طرفه هستند، زيرا شهر يزد، بين دو رشته کوه قرار گرفته و بادهاي کويري کمتر جريان دارند و مي توان بادگيرهاي مرتفع چند طرفه ساخت. بادگيرهاي چهار و هشت طرفه داراي ارتفاع بيشتري هستند.
بعضي از بادگيرها فقط از طريق جابجايي هوا (convection) داخل بنا را خنک مي کنند و بعضي ديگر هم از طريق جابجايي هوا و هم از طريق تبخير (Evaporation) اين عمل را انجام مي دهند، به اين صورت که جريان هوا پس از ورود به داخل ساختمان از روي يک حوض سنگي کوچک و فواره رد وسپس به ديگر قسمت هاي ساختمان هدايت مي شود. در مناطق گرم و خشک مرکزي ايران، به دليل خشکي هوا، آب سريعتر تبخير مي شود وعلاوه بر ايجاد برودت در محيط، افزايش رطوبت نسبي هوا را نيز درپي دارد. درنتيجه گرما و خشکي بيش از حد هوا را کاهش مي دهد و محيطي مطبوع براي ساکنان ساختمان ايجاد مي کند.
از خصوصيات ديگر بادگيرها، مي توان از اثر «دودکشي» آن نام برد. در مواقعي که باد جريان نداشته باشد، هواي گرم داخل بنا به بالا مي رود و از طريق بادگير به خارج بنا هدايت و بدين ترتيب کماکان يک جريان هوا در داخل ساختمان برقرار مي شود هرچند که شدت آن کمتر ازمواقعي است که باد در محيط خارج جريان دارد.از آنجا که معماري عصاره خصوصيات هرجامعه است بنابراين به گونه اي اجتناب ناپذير از فرهنگ خود الهام مي گيرد و در عين حال بايد مسيرهاي تحول و تکامل خود را با تکيه بر علم و معرفت روز و با بهره گيري از کانون هاي اطلاع رساني و ابزارهاي رايانه اي با هوشمندي و سرعت طي کند. بديهي است که مطالعه و توجه به اين معماري اصيل و ديرينه به منزله تکرار و تقليد آن نيست.
منبع: تبيان زنجان ارسال توسط کاربر محترم سايت : msjmsj77 ادامه دارد...