امروزه با توجه به پيشرفت علم و تکنولوژي در صنايع مختلف رو به توسعه جهان، پرداختن به موضوعاتي که منشأ ناشناخته اي دارند، امري بديهي و لازم است. رخدادهايي که در محيط پيرامون ما اتفاق مي افتند و دانشمندان عامل به وجود آورنده اين پديده ها را عوامل ماوراي طبيعي معرفي کرده اند.

درطي 20 سال اخير پديده اي به نام «حلقه هاي کشتزار» تعجب همگان را برانگيخته که گويا پيامي از موجودات فرا زميني بوده که اخيراً اين پديده در کشورهاي مختلف جهان نيز اتفاق افتاده است. طرح هاي هندسي دقيق و نقاشي هاي بزرگ و جادويي، شواهدي است گويا و مستند مبني بر حضور نيروهاي ماوراي طبيعه و فضايي که بر تاريخ زندگي انسان ها از گذشته تا به امروز دخيل بوده اند. حدوداً بيست سال است که هرچند وقت يک بار در يکي از کشورهاي اروپايي واقعه عجيبي اتفاق مي افتد. داستان هم اين است که شب مي خوابند و صبح که بيدار مي شوند مي بينند که در مزارع گندم دايره هاي بزرگي ايجاد شده است. اين اتفاق نمي تواند عادي و يا شوخي و جعلي باشد. گذشته از اين يک شبه نمي شود چنين اشکالي را با آن دقت در مزارع ايجاد کرد. در «ماهنامه نوآور» شماره 63 نظرات «ماريا پاپويچ» (از چهره هاي مطرح هوانوردي جهان) پيرامون اشياء پرنده ناشناخته و علائم و نشانه هاي عجيبي که در مزارع کشاورزي ديده شده را چاپ کرديم که خوانندگان خواستار انتشار مطالبي ديگر در اين باره شدند و در ادامه تازه ترين يافته ها در اين خصوص را منتشر مي کنيم.

اشکالي که در شب 23 ژوئن 1991 در يکي از مزارع گراسدورف در آلمان ايجاد شده، به قدري عجيب و غريب و از نظر هندسي کامل بود که جاذبه توريستي پيدا کرد. ماجرا از سال 1981 و زماني که «چيزه فوت هد» (کشاورزي از نواحي جنوبي انگليس) سراغ «پت دلگادو» (مهندس بازنشسته) رفت و شروع شد. او گفت: آقاي مهندس بيائيد ببينيد چه بلايي سر مزرعه من آمده! نمي دانم کدام از خدا بي خبري شبانه گندمزار مرا دايره دايره سوزانده است. «ولگادو» هم مي گويد: گزارش کشاورز را با وجودي که آدم صادقي بود ابتدا جدي نگرفتم ولي به اصرار او براي مشاهده محل به آن جا رفتم. در محل کم مانده بود عقل از کله ام بپرد. وسط گندمزار دايره اي به قطر 17 متر و در کنار آن دوباره کوچک تر مشاهده مي شد. فوري حدس زدم که اين کار نه شوخي است و نه عادي. اصولاً از اين نوع شوخي ها در آن حدود مرسوم نبود. يک مشت مردم زحمتکش در اين ناحيه زندگي ساده و بي پيرايه اي داشتند. من سخت فريفته زيبايي و بي نقصي شکل دايره شدم و تعجبم بيشتر از آن جهت بود که اين اشکال يک شبه و از هيچ به وجود آمده بودند و اين نمي توانست ساده و طبيعي باشد. ولگادو به دفتر چند روزنامه و مجله تلفن زد و بزودي سيل خبرنگاران و عکاسان آن کشاورز را محاصره کردند. بدين ترتيب بود که داستان دايره هاي گندمزار به اطلاع افکار عمومي جهان رسيد اما بايد گفت که در انگليس اولين ماجرا از اين نوع نبود.

در 1976 نيز عين همين حادثه اتفاق افتاده بود و در کشورهاي ديگر نيز چنين شده است. مثلاً در 9174 در کانادا از آمريکا نيز گزارش هاي مشابهي رسيده بود ولي آمريکايي ها هميشه اشکال مرموز را به بشقاب پرنده و سکنه فضا نسبت داده و از کنارش بي تفاوت گذشته اند روي هم رفته در اين زمينه از گوشه و کنار دنيا آن قدر روايت و داستان رسيده که مثلاً نمي توان نظر داد که حادثه سال 1976 انگليس اولين حادثه از اين دست بوده است يا نه؟ گفتني است که در هرتفورد شاير (در انگليس) تمامي يک مزرعه بزرگ را يک شبه دايره دايره کردند و در نتيجه محصول آن خسارت فراواني ديد. در اين بين بحران دايره هاي گندمزاري متوقف نشده بلکه توسعه نيز يافته و جالب است که اشکال هندسي سال به سال هندسي تر و پيچيده تر و پرکارتر شده اند. در 1990 در هلند و ايتاليا نيز دايره هاي مشابهي در مزارع گندم ديده شد و در 1991 در آلمان، در اين جا اين سؤال مطرح مي شود که چرا هميشه در گندمزار و چرا هميشه در شب ها دايره ها به وجود مي آيند؟ البته دانشمندان در پي کشف علت و عامل اين اشکال هندسي هستند ولي متأسفانه تاکنون چيزي دستگيرشان نشده است. بعضي از آن ها هم موضوع را از جنبه فيزيکي پيگيري مي کنند. ژاپني ها موضوع را آن قدر جدي تلقي کرده اند که هيئت هايي را براي بازديد از اين دايره ها به اروپا و آمريکا فرستادند. نظر نهايي اين است که اين اشکال ثمره هنرنمايي موجودات فضايي باهوشي است که سوار بر بشقاب پرنده به زمين مي آيند و به وسيله اشکال مزبور براي ما پيغام مي گذارند و دوباره به سياره خود برمي گردند (که البته هنوز معني اش را نفهميده ايم) در زمينه شايعات مربوط به بشقاب پرنده يا تماس هاي فضايي در سال هاي اخير دواير گندمزاري عيني تر و حقيقي تر از همه است و روي هم رفته ارزش آن را دارد که بررسي هاي علمي روي آن صورت بگيرد. اين تصاوير عظيم که فقط از بالاي آسمان قابل مشاهده هستند براي چه کساني کشيده شده است؟ در تصوير يک عنکبوت غول آسا مشاهده مي گردد. اين عنکبوت در صحراي نازکا (Nazca) واقع در جنوب پرو کشيده شده است. اين تصوير 45 متر طول دارد و از روي سطح زمين مشاهده نمي گردد. براي اين که بتوان آن را مشاهده کرد و به زيبايي آن پي برد بايد از بلنداي آسمان به آن نگاه کرد. همچنين يک مرغ مگس خوار 95 متري، يک کرکس 195 متري و يا باز هم عجيب تر، يعني يک مرغ ماهي خوار 600 متري را مي توان در اين تصاوير مشاهده کرد! در مجموع بيش از 100 تصوير مختف در اين صحراي وسيع پراکنده اند. حيوانات فقط بخش کمي از اين تصاوير را تشکيل مي دهند. بيش تر اين تصاوير اشکال هندسي هستند: ذوزنقه، مارپيچ، مثلث، مستطيل و همين طور خطوط راست. از نظر باستان شناسان منظور سرخ پوست ها از کشيدن چنين تصاويري بين 1400 تا 2200 سال پيش چه بوده است؟ براي پاسخ گويي به اين پرسش، باستان شناسي به نام «آنتوني آوني» پاي پياده از صحراي نازکا عبور کرد. او کشف کرد که خطوط راست کشيده شده در پامپا مانند پره هاي چرخ يک دوچرخه که به سمت مرکز چرخ معطوف مي شود، به سمت تپه هاي کوچکي همگرا هستند. اين تپه ها اولين نشانه هاي شروع رشته کوه هاي آند هستند که تمام آبي که صحرا را مشروب مي کند از آن ها جاري مي شود. در نقطه اي ديگر، خطوط مختلف به منطقه اي معطوف مي شوند که خورشيد در آغاز فصل باران از آن جا سربر مي آورد. به خاطر تمام اين دلايل، تصور آوني بر اين است که رابطه اي بين نقاشي هاي نازکا و نيايش و پرستش آب وجود دارد.

بررسي هاي کارشناسي
 

در شب دوازدهم آگوست 1972 ميلادي، «برايس باند» و «آرتور شاتل وود» در ناحيه وارمينستر از منطقه ويلتشاير در جنوب انگلستان، متوجه صداهايي شدند که از مزرعه گندم مي آمد. آنان در نور درخشان مهتاب مشاهده کردند که با فشرده شدن ساقه هاي گندم و خوابيدن آن ها روي زمين، در جهت عقربه هاي ساعت، طرحي شگفت انگيز در گستره کشتزار پديد آمد. تشکيلات موسوم به حلقه هاي کشتزار اغلب در مزارع غلات پديد مي آيند و طي فرآيندي که به پيدايش آن ها مي انجامد. گياهان به نحوي اسرارآميز روي زمين مي خوابند. بدين صورت الگوهايي پديد مي آيد که يک باره و بي آن که در روشنايي روز پيش از آن، کسي آن ها را ديده باشد، توجه مردم را به خود جلب مي کنند. گرچه عمدتاً اين تصور وجود دارد که مشاهده اين طرح هاي شگفت انگيز از قرن بيستم ميلادي آغاز شده، ولي مدارک موجود نشان مي دهند که بشر از گذشته هاي دور و پيش از اختراع دوربين عکاسي با اين پديده آشنا بوده است.

مشهورترين تصوير قديمي مستندي که وقوع پديده هاي حلقه هاي کشتزار را نشان مي دهد، يک گراور يا حکاکي چوبي، متعلق به سال 1678 ميلادي در انگلستان است. در اين اثر، موجودي شيطاني به تصوير درآمده که با داسي بلند، مشغول دروي مزرعه غلات در قالب الگويي عجيب و خاص است. به دنبال اين طرح متني با عنوان «اخبار عجيب هارتفورد شابر» آمده که در آن از کشاورزي خسيس سخن مي رود. ظاهراً کشاورز مذکور از پرداخت مبلغ عادلانه مرسوم که به عنوان حق الزحمه دروي محصول جو به کارگر دروگر مي پرداخته، سرباز زده و سوگند خورده که ترجيح مي دهد تا کار خود را به شيطان واگذار کند. صبح روز بعد وقتي که کشاورز خسيس از خواب بيدار مي شود، در کمال شگفتي مشاهده مي کند که فردي در طول شب مزرعه او را درو کرده است. اين کار با روشي عجيب و با دقتي شگفت انگيز در قالب نقوشي به صورت حلقه هاي گرد، چنان انجام گرفته بود که کاملاً مشهود بود کار هيچ انساني نمي تواند باشد. پايان ماجرا چنين است که کشاورز مذکور برا اثر ترس و حيرت نتوانست براي جمع آوري محصول پا به مزرعه خود بگذارد. علي رغم اين گونه مدارک، شواهد موجود نشان مي دهند که وقوع اين پديده، از اوايل قرن بيستم به بعد، سال به سال افزايش يافته، به طوري که در دهه 1960 به رويدادي آشنا تبديل شده و از دهه 1970 به بعد توجه اذهان عمومي را به خود جلب کرده است. از سال 1972 به بعد (يعني سال مشاهده عيني صحنه وقوع توسط باند و شاتل وود) تاکنون در حدود ده هزار گزارش از پيدايش مستند حلقه هاي کشتزار با اشکال گوناگون، در نقاط مختلف جهان ارائه شده است. قطر بعضي از اين حلقه ها به يک کيلومتر مي رسد و برخي ديگر از آن ها مساحتي بالغ بر 19 هزار متر مربع را مي پوشانند. افراد بسياري هستند که اين پديده شگفت انگيز را از وقايع بومي جزاير بريتانيا مي دانند. با اين که وقوع پديده مذکور در بريتانيا بيش از ساير مناطق جهان بوده، ولي نمونه هاي فراوان و متعدد ديگري از نقاط گوناگون نظير ايالات متحده، روسيه، ژاپن و حتي ترکيه گزارش شده اند.
در تاريخ ثبت موارد حلقه هاي کشتزار، دهه 1990 ميلادي را دوره اوج ظهور آن ها مي دانند. به گونه اي که تنها در سال 1999، دست کم 190 مورد از آن ها کشف و ثبت شده اند. نکته جالب و شگفت انگيز ديگري که در اين باره وجود دارد، مسأله تحول و تکامل تدريجي طرح ها و نقوش است. به موازات افزايش مورد وقوع حلقه هاي مزارع از اوايل قرن بيستم به اين سوء طرح ها و الگوهاي پيدايش آن ها از حلقه هاي ساده دايره اي شکل به حلقه هاي توام با خطوط مستقيم و سپس دايره هاي پيچيده تر و خطوط مستقيم بيشتر، تحول يافته است. امروز شاهد پايدار شدن نگاره هاي هندسي بغرنجي هستيم که از روابط پيچيده بسياري پيروي مي کنند و جالب آن که در برخي موارد، اين نگاره ها نمايان گر نقوش و طرح هاي مقدس اقوام و ملل مختلفي از سراسر جهان هستند.

سال هاست که ذهن دانشمندان از عرصه هاي گوناگون علوم، درگير يافتن توضيحي قانع کننده درباره علت پيدايش حلقه هاي کشتزار است، ولي بررسي هاي بيشتر تاکنون حاصلي جز شگفتي بيشتر نداشته اند. در دهه 1980 ميلادي، دکتر «ترنس ميندن»، رييس اتحاديه پژوهشي گردبادها و توفان ها در بريتانيا، عامل پيدايش بسياري از حلقه هاي کشترا را – حداقل در نمونه هايي که اشکالي ساده دارند – جريان هاي دوراني هوا و از جمله گردبادهاي کوچک و بزرگ دانست. منتقدان نيز چنين عنوان کردند که اگر دکتر ميندن، يک بار هم که شده به مشاهده مستقيم اثرات عبور گردباد مي پرداخت، هرگز چنين نظريه اي را ارائه نمي داد!
ره يافت ديگر را طرفداران نظريه معروف «گايا» ارائه داده اند. مشاهدات نشان مي دهند که حلقه هاي کشتزار عموماً در نزديکي «خط برهنه ها» يا مناطق ديگري که محل قرارگيري ساختارهاي شگفت انگيز نظير «استون هنج»، «ايوبوري»، «ساليسيوري» و ... هستند، پديد مي آيند. به اعتقاد طرفداران نظريه گايا، اين مناطق از اهميت روحاني برخوردارند و بنابراين ممکن است حلقه هاي کشتزار نمايشي از پديده هاي رواني مرتبط با روح جمعي سياره زمين باشند. پيدايش اين حلقه ها در واقع گونه اي از بيان احساس ناخرسندي از آن چيزي است که هم اکنون بر سياره ما مي گذرد. شايد زمين مي خواهد به ما بگويد که لازم است همه اشکال شعور، با ترتيب و آرايشي جديد نظام يابند.

عده اي ديگر بر اين اعتقادند که پيدايش اين حلقه ها منشأ برون زميني دارد و آن ها را با اشياي پرنده ناشناس، موجودات فضايي ناشناخته و نيروهاي غير خاکي مرتبط مي دانند. دراوايل دهه 1990 ميلادي دو مرد بازنشسته خوش قريحه و البته بي کار ادعا کردند که موفق شده اند با ريسمان و تخته، حلقه هاي کشتزار را توليد کنند. ادعاي اين دو به طور همزمان و به سرعت در رسانه هاي معروف انعکاسي وسيع پيدا کرد. ترديدي نيست که آن دو پيرمرد مي توانسته اند تعدادي از اين گونه حلقه ها را به وجود بياورند، ولي حلقه هاي واقعي ويژگي هاي منحصر به فردي دارند که هرگز قابل تقليد نيست.

يافته ها
 

احتمالاً تابش امواجي نظير مايکروويو که به صورت منفرد بر برخي از بندها اثر مي کند، عامل پيدايش الگوي خميدگي هاست. با توجه به پيچيدگي هندسي طرح ها، چنين مي نمايد که نوعي وسيله هدايت کننده اصلي (نظير يک رايانه) فرمان هاي مقدماتي را به يک دستگاه عمل کننده نهايي (نظير دستگاه مولد پرتوها) مي فرستد و اين دستگاه دوم، اثر قابل مشاهده را بر بندهاي ساقه اعمال مي کند.
به طور خلاصه بايد گفت که درباره علت ايجاد اين اشکال نظريات مختلفي مطرح شده که در اين جا به برخي از آن ها اشاره مي شود:
-A اين اشکال توسط انسان ها ساخته شده اند و موجودات فضايي در آن هيچ نقشي نداشته اند، اين نظريه که مربوط به انسان هاي بدبين و منطقي است از زماني بيشتر قوت گرفت که «داگ بووير» و «داو چورلي» انگليسي ادعا کردند که اين اشکال کار آن ها است و در روز روشن و در حضور هيئتي از راديو بي بي سي انگليس با ابزارهاي مختلف و سر و صداي زيادي در يک گندمزار يک دايره به وجود آوردند. ولي اين عمل با اصل قضيه مغايرت داشت. چون اشکال در تاريکي شب و در ميان ظلمت و سکوت کامل ايجاد شده و هيچ کدام از روستاييان دور و نزديک متوجه آن نشده بود و تنها صبح که برخواسته اند خود را در مقابل عمل انجام شده ديده اند. در ضمن تمامي اين اشکال دايره نيستند، مثلاً در گندمزاري در داوبري يک مثلث ترسيم شده و باز هم چرا آن ها سال ها سکوت کرده اند و حالا چنين ادعايي را مطرح ساخته اند. از اين ها گذشته تمام اين اشکال که در انگليس نيست، بلکه در آمريکا و کانادا و ساير نقاط هم وجود دارد. پروفسور «روبرت شلداک» معتقد است که بووير و چورلي از جمله انسان هايي هستند که فقط براي کسب شهرت و چاپ شدن اسم و رسمشان در روزنامه ها و مجلات چنين ادعاهايي را مطرح مي کنند.
-B اين اشکال کار ارتش است. اين درست است که ارتش چرخبال دارد و چرخبال در صورت پرواز در سطح پايين مي تواند مزارع گندم را بخواباند ولي تز مورد نظر از همان ابتدا مردود است زيرا روستاييان در شب هاي حادثه صداي چرخبالي را نشنيده اند و علاوه بر آن چه لزومي دارد که خلبانان چرخبال چنين کاري را بکنند؟!
-C اين دواير حاصل گردبادهاي حاصل بار الکتريسيته است؛ «ترنس مندن» انگليسي که متخصص در پژوهش هاي اتمسفري است اين نظريه را مطرح کرده و چند تن از دانشمندان ژاپني نيز به آن اشاره کرده اند. آن ها مي گويند که در اتمسفر گردبادهايي به وجود مي آيند که مي توانند نمونه هاي اين اشکال را به وجود آورند. ولي وقتي از آن ها سه سؤال زير پرسيده شده از دادن پاسخ عاجز ماندند:
-گردبادهاي اتمسفري داراي بار الکتريسيته چگونه به وجود مي آيند؟
-چرا در گذشته از آن ها خبري نبود و تازه در عرض اين بيست سال چنين چيزهايي را به وجود آورده اند؟
و بالاخره گردبادهاي اتمسفري چگونه توانسته اند اين چنين اشکال دقيق هندسي يا نقاشي را پديد آورند؟
-D همه اين ها کار بشقاب پرنده ها است (اين نظريه از بقيه معقول تر و قابل باورتر است زيرا زمين يقيناً تنها سياره مسکوني نيست و در کهکشان هاي دور و نزديک سيارات مسکوني ديگري هم وجود دارند). آن ها احتمالاً داراي جهان هاي فضايي بسيار متمدن و از نظر تکنولوژي پيشرفته اي هستند که گه گاه به زمين سر مي زنند و گاهي از اوقات سفينه آن ها که در زمين به بشقاب پرنده معروف شده هم مشاهده مي شود. اين ها احتمالاً کار آن هاست. به هر حال اين عقيده که اين اشکال منشاء فضايي دارند، طرفداران بي شماري پيدا کرده است.

منبع: ماهنامه نوآور / شماره 70