جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
ماجراي جالب آقا شهرام جزايري
-(15 Body) 
ماجراي جالب آقا شهرام جزايري
Visitor 1256
Category: دنياي فن آوري
شهرام جزايري عرب يک تاجر و فعال اقتصادي است که در سال 1381 در سن 29 سالگي و در جريان بزرگ‌ترين و جنجالي‌ترين پرونده فساد اقتصادي ايران بعد از انقلاب سال 1357 ايران بازداشت شد. او فعاليت تجاري خود را از دستفروشي شروع کرد.
***

آغاز ماجرا
 

وضع مالي خانواده آن قدر خوب نيست كه شهرام بي نياز باشد اما آن قدرها هم دستش به دهانش مي رسد كه لااقل شغلي بهتر از يك بستني فروش خرده پا دست و پا كند. اما شهرام از همان بچگي مغرور است و كمك هيچ كس را قبول مي كند. از اين گذشته سرپرشور و نترسي هم دارد. او اول، راهي عرصه قهرماني و ورزش و بعد خيلي زود بازنشسته مي شود. او به دنبال كسب ثروت در كوتاهترين زمان ممكن است. به سرش مي زند كه دندانپزشك شود، دانشجوي رشته دندانپزشكي دانشگاه كرمان هم مي شود اما آن جا هم ماندگار نيست. آخر با دندان كشيدن و جرم گيري كه نمي شود ميليونر شد و شهرام جزايري تاجر اينگونه متولد مي شود.

مكان: كرمان – زمان: 1375
 

شهرام 24 ساله شركت بذر كوير كرمان را تاسيس مي كند تا خرماي بم را به كشورهاي حوزه درياي خزر صادر كند اما ورشكست مي شود و پول هاي قرض گرفته از پدر را هم بر باد مي دهد. اين مي توانست پاياني بر روياهاي شيرين شهرام و مانعي سر راه ظهور پديده شهرام جزايري باشد. شهرام كه از خزر خير نديده بود اين بار به خليج آشناي فارس رفت و صادرات سير به كشورهاي عربي را پي گرفت. اين بار نه تنها شكست نخورد كه كارش گرفت و قرض هاي بالا آورده را هم پرداخت. او ظرف 5 سال تاجر بزرگ و معتبري شد و به خصوص در ميان تاجرهاي دوبي سري ميان سرها درآورد. او كه مراودات بازرگاني فراواني در قالب شركت هاي تجاري متعدد داشت، راه همنشيني با سياستمداران را در پيش گرفت و حتي مشاور اقتصادي مجلس ششم هم شد. جزايري البته هنوز در مطبوعات و رسانه‌ها جايي نداشت حتي با اين كه كارت عبور و مرور بدون بازرسي در مجلس را به دست آورده بود.

ماجراي جالب آقا شهرام جزايري

مكان: دوبي – زمان: 1380
 

همه چيز براي ورود يكي از ميليونر‌هاي خارجي به يكي از اعياني ترين شهرك هاي ويلايي دنيا هماهنگ شده است. قرار است يك تاجر بزرگ ايراني به همراه خانواده اش به يكي از واحدهاي اين شهرك بيايد و چند روزي را آن جا باشد. اما اين اتفاق هيچ وقت نمي افتد. چرا كه شهرام جزايري عرب در فرودگاه مهرآباد دستگير شده و تا چند سال بعد كه موفق به فرار از زندان مي شود، پايش به دوبي باز نمي شود. اين جاست كه شهرام جزايري معرف حضور همه ايرانيان مي شود: كلاهبردار نامبروان!

مكان: تهران – زمان: 1381
 

يك سال و يك هفته بعد از دستگيري آقا شهرام در فرودگاه، تمام اميدهاي خانم جزايري عرب، دختر عمو و همسر يكي از مفسدان اقتصادي بزرگ(لقب تازه شهرام جزايري) نقش بر آب شده است. دوستان و همكاران پرنفوذ او نه تنها كمكي به خلاص جزايري نكردند بلكه ده‌ها تن از آنها به دادگاه احضار شدند تا درباره هرگونه رابطه اي با شهرام جزايري توضيح بدهند. به اين ترتيب بزرگترين پرونده اقتصادي تاريخ جمهوري اسلامي گشوده شد و با روزها و هفته‌ها تحقيق و كارشناسي و نيز برگزاري 26 جلسه دادگاه، قاضي پرونده حكم را صادر كرد: «27 سال حبس تعزيري، ضبط همه اموالي كه از طريق خلاف قانون به دست آمده، 50 ضربه شلاق در انظار عمومي، ضبط وجوه مورد ارتشا.»

مكان: تهران – زمان: 1385
 

شهرام جزايري كه در تمام طول بازپرسي و محاكمه اعتماد به نفس عجيبي دارد و خود را فردي مفيد به حال اقتصاد و جامعه معرفي مي كند، به حكم اعتراض كرده و اين بار قاضي تجديد نظر 4 جلسه ديگر را براي اين پرونده 2 هزار صفحه اي باز مي كند. او در اين 4 سال در زندان اوين اقامت داشت و شايعه شده بود كه هتلي براي خود به راه انداخته است. بعد از اين كه دختر عمويش از او طلاق گرفت، مجددا ازدواج كرد و دختر دار هم شد. حتي با تاييد خبر در اختيار داشتن دو خط تلفن همراه در زندان، مقامات بلندپايه دولتي را هم به اعتراض واداشت. اسفند اين سال اوج اخبار پرونده جزايري است. چرا كه درج خبر كوتاهي در خبرگزاري‌هاي ايسنا و فارس، به سرعت ايران را دربر‌مي‌گيرد: «شهرام جزايري از زندان فرار كرد.» هيچ توضيح اضافه اي وجود نداشت و همه چيز قرار بود متعاقبا اعلام شود. البته بازار شايعات و اخبار درگوشي هم حسابي داغ بود. گويا شهرام كه با مأموران محافظ خود از شعبه قضايي مجتمع امور اقتصادي به سوي زندان هدايت مي شد تقاضا كرده كه براي ديدار با خانواده‌اش به منزل برود.
اعضاي خانواده شهرام در ايران نبودند و كسي از اين موضوع اطلاع نداشت. مأموران محافظ شهرام پس از ساعت‌ها انتظار شك مي كنند و يا الله گويان وارد خانه مي شوند. اما جزايري كه از قبل نقشه فرار را چيده، معطل نكرده و ماموران را شرمنده برجاي گذاشته است. كاشف به عمل آمد كه پيش از اين هم ماموران چند بار به جزايري اعتماد كرده بودند و او برخلاف دفعه آخر، فرار نكرده بود. به هر تقدير با فرار جزايري، مسوولان عاليرتبه نظام خواستار رسيدگي و دستگيري هرچه سريعتر شده و رئيس قوه قضائيه 3 مقام مرتبط با پرونده جزايري را بركنار كرد.

مكان: دوبي – زمان: 1386
 

تعطيلات نوروزي است اما مقامات قضايي و ماموران وزارت اطلاعات خواب و خوراك ندارند تا با دستگيري هرچه زودتر مجرم فراري، از خدشه دار شدن اعتماد شهروندان به دستگاه قضا و عدالت پرور جمهوري اسلامي جلوگيري كنند.
شهرام به عوض آن سفر ناكام به دوبي كه منجر به دستگيريش شد، باز هم به امارات آمده است. ماموران پليس ايران كه با هماهنگي پليس امارات به اين كشور سفر كرده بودند، رد شهرام جزايري را در يكي از هتل‌هاي دوبي پيدا مي كنند و به همراه ماموراني از پليس اين شهر به هتل مذكور مي روند. وقتي تيم اعزامي به هتل مي‌رسد، ماموران پليس دوبي به آنها مي‌گويند كه حق دستگيري جزايري را ندارند و اين كار بايد صرفا توسط اينترپل صورت بگيرد كه هماهنگي و رسيدن اينترپل هم يكي دو ساعتي طول مي‌كشد! ماموران ايراني از پليس دوبي مي‌خواهند كه لااقل تا رسيدن اينترپل مانع از خروج جزايري از هتل شوند و آنها نيز مي‌پذيرند. پس از آن چند نفر از ماموران پليس دوبي به اتاق شهرام مي‌روند تا مانع از خروج وي از هتل شوند ولي دقايقي بعد، ماموران ايراني كه در لابي هتل منتظر بودند در كمال ناباوري مي‌بينند كه جزايري از آسانسور بيرون آمد و به سمت درب خروجي هتل رفت و به اين ترتيب معلوم مي‌شود كه شهرام با ماموران پليس دوبي "هماهنگي‌هاي ويژه اي" كرده است. با مشاهده اين صحنه، ماموران ايراني به سمت جزايري مي‌روند تا مانع از خروج وي شوند ولي او كه پيشتر با اماراتي‌ها هماهنگ كرده بود از لابي هتل به پليس زنگ مي‌زند و مدعي مي‌شود چند نفر مزاحم او شده اند. بعد از اين تماس پليس دوبي كه براي دستگيري متهم، زمان زيادي براي رسيدن به هتل نياز داشت، اين بار بلافاصله سر مي‌رسد و با ممانعت از انجام وظيفه ماموران ايراني راه را براي خروج جزايري از هتل باز مي‌كند و بدين ترتيب او در مقابل چشمان ماموران ايراني و با مساعدت آشكار پليس دوبي سوار تاكسي مي‌شود و به سرعت محل را ترك مي‌كند.
پس از اين اتفاق ماموران پليس ايران هم قسم مي‌شوند كه حتي اگر يك روز هم از عمرشان باقي باشد، جزايري را دستگير كنند كه اين اتفاق ظرف دو هفته رخ مي‌دهد و جزايري در يكي از كشورهاي حاشيه خليج فارس دستگير مي‌شود. حالا اتهام فرار هم به جرايم جزايري اضافه شده است. او بار ديگر به زندان برمي‌گردد تا ادامه محكوميتش را طي كند و احتمالا ديگر هيچ گاه آزادي و رفاه سابق را نخواهد داشت.
اتهام: 1- تحصيل مال از طريق نامشروع 2- پرداخت رشوه به دفعات و به افراد مختلف 3- تحصيل معافيت از خدمت نظام وظيفه عمومي به صورت متقلبانه 4- اعمال نفوذ خلاف حق و مقررات قانوني 5- تصرف غيرمجاز در اموال و وجوه توقيف شده 6- خروج غيرمجاز از مرزهاي كشور.
مجازات: 1- 11 سال حبس تعزيري 2- رد مبلغ 48 ميليون و 600 هزار و 185 دلار آمريكا به بانك ملي ايران و صندوق ضمانت صادرات 3- پرداخت جزاي نقدي معادل دو برابر مبلغ فوق الذكر (97 ميليون و 200 هزار و 370 دلار آمريكا) به صندوق دولت جمهوري اسلامي ايران 4ـ‌ محروميت از فعاليت بازرگاني در بخش صادرات و واردات و نيز محروميت از اخذ هرگونه تسهيلات بانكي اعم از ريالي و ارزي به مدت ده سال، محكوم شده است.

اقدامي به ياد ماندني
 

وقتي در تاريخ 2 اسفند 1385 مجتمع ويژه جرائم اقتصادي اعلام کرد که شهرام جزايري در جريان انتقال براي معرفي داراييهايش موفق شده‌است ماموران محافظ خود را فريب داده و بگريزد،
دادگاه شهرام جزايري در غياب وي به کار خود ادامه داد و در 7 اسفند 1385 او را به 14 سال زندان، 10 سال تبعيد، 10 سال محروميت از فعاليت‌هاي بازرگاني و تجاري و جريمه نقدي 122 ميليون و 840 هزار و 200 دلاري محکوم کرد.
محمود هاشمي شاهرودي رئيس قوه قضاييه در 12 اسفند 1385 رئيس مجتمع ويژه جرائم اقتصادي و چند تن ديگر از مقامات مسئول در پرونده شهرام جزايري از جمله رئيس زندان اوين را برکنار کرد.

مكان: تهران – زمان: 1388
 

حسين شريعتمداري در يادداشت خود در روزنامه كيهان مدعي زد و بند‌هاي پنهان براي آزادي شهرام جزايري مي‌شود و مي‌نويسد: اين خبر با توجه به فساد اقتصادي اثبات شده و محكوميت تأييد شده شهرام جزايري، باوركردني نبود. اما بررسي‌هاي بعدي ترديدي باقي نگذاشت كه ماجرا صحت دارد و تعدادي از دست اندركاران صاحب مقام در قوه قضائيه، نه فقط زمينه‌هاي آزادي او را فراهم آورده اند، بلكه با خيال راحت تمامي قوانين را زيرپا نهاده و حكم آزادي اين مفسد اقتصادي را صادر و حتي ابلاغ نيز كرده اند. بلافاصله خبرنگاران به تكاپو مي‌افتند تا از مقامات مسوول صحت و سقم قضيه را جويا شوند. تا اين كه عليرضا جمشيدي در نخستين نشست خبري خود در سال 88، با بيان اين كه تمام زندانيان حق دارند تقاضاي مرخصي كنند و به درخواست آنها رسيدگي مي‌شود، اعلام كرد: تنها مساله اي كه در مورد شهرام جزايري وجود دارد، اين است كه آيا امكان فرار براي شهرام جزايري وجود دارد يا نه؟ پس از بررسي‌هايي كه توسط معاونت امور زندان‌ها انجام شد، اين گونه مطرح گرديد كه امكان فرار براي او وجود ندارد و وثيقه اي 150 ميليارد توماني براي او صادر شد كه جزايري، حدود 60 ميليارد تومان آن را سپرده است و بقيه را هنوز ارائه نكرده است. اما در ادامه اخباري از حفاظت اطلاعات قوه قضاييه و مجتمع قضايي امور اقتصادي به رئيس قوه قضاييه مي‌رسد كه چون شهرام جزايري بدهي خود را نپرداخته، احتمال بازنگشتن او وجود دارد و به همين دليل، آيت الله شاهرودي دستور توقف مرخصي او را صادر كرده است. تا اين لحظه اين پايان پرونده يكي از پديده‌هاي اقتصاد ايران است. پديده اي كه اعتماد همگان را به خود جلب كرده بود و حتي از سيستم بانكي وام 50 ميلياردي گرفته بود. در كنار همه اين داستان پر كش و قوس اما، مهمترين نكته ريشه يابي امكان ظهور و بروز چنين چهره‌هايي است. چهره‌هايي كه با استفاده از ضعف‌هاي سيستماتيك رشد و اعتبار و اعتماد عمومي را خدشه‌دار مي‌كنند.

حرف هاي جالب جزايري پس از دستگيري
 

شهرام جزايري در گفتگويي با «همشهري ماه» ضمن اظهار پشيماني از برخي اقدامات خود بزرگترين اشتباهش را نزديك شدن به آدم هاي سياسي دانست

ماجراي جالب آقا شهرام جزايري

در بخشي از اين مصاحبه ادامه است:
*پرونده من بيشتر از آنکه يک پرونده اقتصادي باشد، پرونده‌اي است که رسانه‌ها برخلاف تصريح قانون آيين دادرسي کيفري قبل از صدور حکم جرم مرا قطعي تلقي و آنقدر عليه من تبليغ کردند که قاضي صادرکننده حکم شهرامي را محاکمه و محکوم کرد که رسانه‌ها درست کرده بودند و مرا به اتهام اخلال در نظام اقتصادي به 27 سال حبس محکوم کرد. وقتي به راي صادره اعتراض کردم و پرونده در شعبه26 ديوان عالي کشور مطرح شد(که يکي از دقيق ترين شعبه‌هاي ديوان عالي کشور است و به پرونده‌هاي کلان اقتصادي رسيدگي مي‌کند) مرا از اتهام بسيار سنگين اخلال در نظام اقتصادي کشور تبرئه و به صراحت اعلام کرد اين گونه راي دادن خلاف اصول اوليه حکم دادن قضات است و به فتوا شبيه است تا قضاوت؛ زيرا شهرام جزايري هيچ يک از اموال دولتي و غيره را تضييع نکرده است و تمام اموال اصلي و سود تسهيلات بانکي را پرداخت کرده است و بهترين شاهد در اين زمينه، عدم شکايت سيستم بانکي عليه شهرام جزايري بوده است.
*من اشتباهات زيادي داشته‌ام و از جواني و ناپختگي خطاهاي زيادي کرده‌ام که اين بلاها را بر سر خود و خانواده‌ام آورده‌ام.10 سال اسارت و زنداني شدن، نابودي کامل خود و خانواده‌ام و تحريک شدن افراد ذي نفع عليه من برخلاف واقعيات، به دليل درست عمل نکردن من بوده و مسئوليت همه اين شرايط بر عهده شهرام جزايري است که دارد تاوان مي‌دهد.
*امروز که با شما مصاحبه مي‌کنم تا ديگران راهي را که من رفتم نروند. زيرا پس از دستگيري و در پي محاکمات به دليل قرص‌هاي اعصاب و آرام بخش براي کنترل فشارهاي روحي، خنده‌هاي من کار دستم داد و عليه من تجهيز شدند، در حالي که من به هيچ وجه مقابل نظام جمهوري اسلامي نبوده‌ام بلکه برعکس عاشق ولايت و مطيع مطلق او بوده و هستم و به همين دليل من اجازه سواستفاده به رسانه‌هاي بيگانه نداده‌ام. بسياري از رسانه‌هاي بيگانه بارها با خواهر من در کانادا تماس گرفته و خواسته‌اند در مورد زندگي من گزارش تهيه کنند ولي خواهرم هر بار جواب داده: برادرم شهرام نياز به حمايت شما ندارد، شهرام آدم مطيع نظام جمهوري اسلامي است. بنويسيد خطايي کرده‌ام دوست دارم عادلانه به جرمم رسيدگي شود. شهرام فهميده اشتباه کرده و به دنبال جبران گذشته است.
*جواني که به سادگي پير شد. من خيلي ساده زندگي کرده‌ام. در عمرم شب نشيني نرفته‌ام، عياشي نکرده‌ام. ولگردي بلد نيستم. هشتاد تا مسافرت خارجي داشته‌ام که همه‌اش را با همسرم سفر کرده‌ام. من عاشق کشورم هستم جانم براي مملکتم مي‌دهم. شهرام جزايري تا حالا يک نخ سيگار نکشيده، آدمي است که سرش به کار خودش است.
*بعد از صدور حکم برائت ديوان عالي کشور، اتهامات جديدي مطرح شد که من به حکم قطعي به مدت چهار سالش مربوط به جرايم اقتصادي است، بقيه‌اش مربوط به خدمت سربازي و خروج غيرقانوني است.
*از شما مي ‌خواهم کاري کنيد که نام شهرام جزايري به قبرستان مرده‌هاي ورشکسته رفته و از توهمات ذهني خارج شود.
*مي‌خواهم پس از آزادي از دغدغه‌ها و استرس‌هاي تهران دور شويم و در مزرعه‌اي در لاويج در شمال کشور نزديک آمل به کشاورزي و پرورش ماهي بپردازيم. مي‌خواهيم کمبااين خريداري کرده و با آن گندم درو کنيم و لذت درو کردن گندم را با کلاه حصيري به تصوير مي‌کشيم. آرزو مي‌کنيم حوضچه پر از ماهي را بسازيم و در مزرعه‌مان برق و وسائل الکترونيکي وجود نداشته باشد، تلفن و وسايل ارتباط جمعي نداشته باشيم. با طلوع خورشيد بيدار شويم و با غروب آن بخوابيم، هر کدام در کلبه‌اي کوچک و ساده زندگي را کنار خانواده‌مان سپري کنيم.
*من کسي هستم که در کمال عزت و قدرت مالي به بيش از هشتاد کشور از اروپا، آسيا و آمريکا سفرکرده‌ام، بهترين هتل‌ها اقامت داشتم، مهمان بزرگ‌ترين مديران شرکت‌ها بوده‌ام اما براي افرادي مثل من هيچ کجا بهتر از مملکت خودش نيست و من ديگر هزينه‌هاي لازم براي ادامه زندگي در کشورم را پرداخت کرده‌ام و به هيچ وجه قصد مهاجرت به خارج از کشور را ندارم. مادر و پدر و خواهرم فعلا به طور موقت در کشور کانادا هستند که به طور قطع و يقين پس از آزادي من به وطنشان باز خواهند گشت و اين بزرگترين آرزوي خانواده ماست که دوباره گرد هم جمع شويم؛ به خصوص در شهرستان اهواز مدتي را اقامت کنيم تا خاطره‌هامان تجديد شود. واقعا دل همه خانواده براي آن روزها و همسايه‌ها و ... تنگ شده است. اين 10 سال براي من 40 سال گذشت. بهترين زمان زندگي‌ام را خودم تباه کردم، من تمام شدم. من سه فرزند دارم. آرزويم اين است که بتوانم مثل هر پدري فرزندانم را در آغوش بگيرم.
*مي‌خواستم يک کارخانه شکلات سازي بسازم و متاسفانه به اين آرزويم نرسيدم و وقتي در کارخانه آلومينيوم سرمايه گذاري کردم هميشه آرزو داشتم اي کاش به جاي آن شکلات ساز مي‌شدم. هر چند که از لحاظ حجم سرمايه گذاري بسيار پايين تر بود و از نظر مالي مي‌توانستم يک شکلات ساز خوب شوم . کوتاهي کردم و به آرزويم نرسيدم. اين هم جز اشتباهاتم بود
*اولين وامي که گرفتم چهل ميليون تومان بود. من قبل از سررسيد، بازپرداخت وامم را شروع مي‌کردم. اين در راي ديوان عالي کشور آماده است.
*قبلا توضيح دادم و مجددا عرض مي‌کنم. از بسياري از تلاش‌هايم کاملا پشيمان و نادمم خيلي از اوقات کارهايي را انجام دادم که اساسا لزومي نداشته اما به دليل بي تجربگي و خامي و ناپختگي براي آنها وقت گذاشتم که نه تنها نتيجه نداشته بلکه برعکس مرا گرفتارتر کرده و برايم دردسر درست کرده و براي همين به همه جوانان ايراني توصيه مي‌کنم مسيري را که من رفته‌ام دنبال نکنند.
*به نظر من فردي که در کارهاي اقتصادي فعاليت مي‌کند که هيچ وجه نبايد به افراد سياسي نزديک شود. اين بدان معني نيست که خداي ناکرده افراد سياسي مورد احترام نيستند بلکه بالعکس ضمن احترام وافر به سياسيون، اول به خودم و بعد به همه فعالان اقتصادي توصيه مي‌کنم وارد عرصه سياست نشوند، چون سياست و اقتصاد دو مقوله فوق تخصصي و کاملا جداگانه است.
*از نزديک شدن به آدم‌هاي سياسي پشيمانم. هر چند که آنها سراغ من آمدند ولي چون نوع فعاليت سياسي و اقتصادي به هم ارتباطي ندارد اين کار من درست شود
*لبخندي که هميشه در دادگاه داشتم باعث تعجب خبرنگارها، عکاس‌ها و حضار شده بود. بعدها خيلي‌ها از من دليل لبخند را مي پرسيدند و خيلي‌ها مرا با آن لبخند مي‌شناختند، غافل از اينکه به دليل استفاده داروهاي آرام‌بخش، بي‌خيال و راحت شده بودم و اساسا به قول معروف در باغ نبودم که چه بلاهايي به سرم مي‌آيد.
*آقاي محسني اژه‌اي چون قاضي مستقلي است و از رسانه‌ها تاثير نمي‌پذيرد. هر پرونده‌اي را گرفته به سرانجام رسانده، راي قاطع مي‌دهد و پرونده‌هاي مهم و ملي از جمله آقاي کرباسچي را به بهترين نحو مديريت و اداره کرد اما نمي‌دانم چرا هر چقدر براي ايشان نامه مي‌نويسم تا حداقل به عنوان دادستان کل کشور در اجراي حکم کيفري دخالت کند، آن بزرگوار وارد نمي‌شود و اميدوارم بالاخره روزي برسد تا قاضي بزرگ و قاطعي مانند ايشان تکليفم را يکسره کنند و از ايم بلاتکليفي نجاتم دهند.
*در ايران هر کس کار کند مي‌تواند پول دربياورد. البته بايد استعداد اين کار داشته باشد. از هر سرمايه داري بپرسيد مي‌گويد ايران بهترين جا براي زندگي و کار اقتصادي است. در ايران بازار مصرف خوبي داريم. باعث تاسف است که بازار در انحصار کالاهاي چيني، کره‌اي و ... قرار گرفته. ما خودمان مي‌توانيم نيازهاي بازار را تامين کنيم. فقط نياز به فرهنگ داريم.
*تلخ ترين لحظه زندگي‌ام لحظه‌اي بود که مرا به اتهام اخلال در نظام اقتصادي به 27 سال حبس محکوم کردند و شيرين‌ترين ‌اش روزي که از اتهام اخلال در نظام اقتصادي توسط ديوان عالي کشور تبرئه شدم و حکم خوش حسابي گرفتم.
*به همه مسوولان و حاکمان نظام مقدس جمهوري اسلامي پيام ندامت و پشيماني شهرام جزايري را اعلام مي‌نمايم و عرض مي‌کنم که بعد از عدالت، عفو و بخشش برترين خصلت حاکمان است و رافت اسلامي که زينت و افتخار حاکمان فعلي ايران اسلامي است و به همين استناد نيز از شما جرايد و رسانه‌ها خواهش مي‌کنم موضوع اين مصاحبه را سياسي ندانيد. بلکه بالعکس در دل‌هاي يک مسلمان به حج رفته بدانيد و آگاه باشيد خداوند فرموده همه بندگان من مورد مغفرت و آمرزش هستند.

داستان آشنايي كروبي با شهرام جزايري
 

مهدي كروبي در گفت‌وگو با ويژه‌نامه نوروزي «آفتاب يزد»، داستان آشنايي خود با شهرام جزايري را تشريح كرد: من از سال‌هاي پيش از پيروزي انقلاب، كمك‌هايي براي خانواده زندانيان سياسي ـ اعم از مذهبي و غيرمذهبي ـ جمع‌آوري مي‌كردم و هميشه يكي از اتهامات من در دادگاه‌هاي رژيم گذشته، اين بود كه با كمك مالي به خانواده زندانيان و زندانيان آزادشده، باعث تشويق آنها مي‌شوم و به اين جهت، بعضا شكنجه‌هاي زيادي به خاطر عدم افشاي نام كمك‌كنندگان تحمل كردم.
در آستانه انقلاب هم توزيع كمك بين اعتصابيون و خانواده‌هاي آنها به عهده اينجانب گذاشته شده بود، پس از انقلاب هم به دليل مسئوليت در كميته امداد و بنياد شهيد، صدها ميليون تومان و بلكه ميلياردها تومان كمك از افراد نيكوكار دريافت و عينا براي نيازمندان هزينه كرده‌ام. شما مي‌توانيد از مخالفان سياسي اينجانب سؤال كنيد كه بعضي از آنها تاكنون چقدر پول براي كمك به مستمندان و نيازمندان از اينجانب دريافت كرده‌اند. به صراحت بگويم كه اگر همين امروز هم شهرام يا بهرام نامي پيدا شود و بدون آن‌كه تقاضاي خاصي از من داشته باشد ـ و من هم سابقه منفي از او سراغ نداشته باشم ـ مبالغي براي كمك به افراد نيازمند در اختيار بنده بگذارد، با كمال ميل قبول خواهيم كرد. همان‌طور كه در جريان شهرام جزايري هم، او از من كوچك‌ترين توصيه‌اي براي انجام كارهاي خود نخواست و اوصلا نيازي هم به توصيه بنده نداشت، چون خوشبختانه آن‌قدر ارتباطات مؤثر با همه به خصوص دوستان آن‌طرفي داشت كه همه مشكلات او را حل مي‌كردند!

آيا مايليد توضيح دهيد، آشنايي شما با او چگونه بوده است؟
 

من نمي‌خواهم برداشت بعضي افراد كه مي‌گويند اصل قصه يك نقشه بوده است، بپذيرم، چون در يكي دو ملاقات كه او را ديدم، به نظرم انسان پيچيده و مغرضي نبود. اگر اشتباه نكنم يك يا دو ماه قبل از دستگيري شهرام جزايري، من عازم سفر به يكي از استان‌هاي محروم بودم. دو تن از چهره‌هاي محترم و شناخته‌شده كه هر دو آنها، هم‌اكنون مسئوليت مهمي هم دارند، به من گفتند در سفر به آن استان، افراد نيازمند زيادي به شما مراجعه مي‌كنند و شما هم بودجه‌اي براي كمك به آنها نداريد. شهرام جزايري مايل است مبلغي براي كمك به اين افراد پرداخت كند. من هم ابتدا سؤال كردم در برابر اين كار چه توقعي دارد كه آنها گفتند هيچ توقعي ندارند. جالب است بدانيد كه مدت كوتاهي پس از پرداخت اين مبلغ كه شهرام جزايري دستگير شد، مقامات قضائي از بنده استعلام كردند كه آيا ادعاي جزايري در اين مورد درست است كه خود من رسما اعلام كردم، بله اين مبلغ دريافت شده است.

آيا واقعا اگر باز هم چنين كمك‌هايي برسد، دريافت خواهيد كرد؟
 

حتما! به نظر شما اين كار بهتر است، يا اين‌كه به خاطر كينه‌توزي‌هاي سياسي و برخوردهاي نامطلوبي كه در سال‌هاي اخير انجام شد، عده‌اي از افراد كه ده‌ها سال، مبالغي در اختيار روحانيون مي‌گذاشتند، اكنون جرأت نمي‌كنند، هيچ پولي در اختيار بعضي از روحانيون بگذارند و نتيجه اوليه آن اين است كه از محل بودجه رسمي كشور، ميلياردها تومان براي رفع برخي نيازهاي حوزه‌ها اختصاص مي‌يابد كه من مطمئن هستم، بسياري از مراجع و علما با اين وضعيت مخالفند و آن را باعث خدشه به استقلال حوزه مي‌دانند.

اين داستان هم جالب است
 

ماجراي آيت‌الله بهجت و شهرام جزايري
 

حجت‌الاسلام غلامي، از اعضاي سابق دفتر حضرت آيت‌الله بهجت ره نقل کردند: «روزي شهرام جزايري، بر اساس ارتباط‌هايي که ايجاد کرده‌ بود
از فرزند آيت‌الله بهجت درخواست ملاقات با آقا را داشت. اما وقتي اين جريان به اطلاع حضرت آيت‌الله بهجت رسيد وي مخالفت کرد»
شهرام جزايري با طرح ترفندي، روزي به مقابل مسجد حضرت آيت الله بهجت در قم مي رود تا وقتي که حضرت آقا از نماز فارغ مي شوند، از فرصت استفاده‌ کند و وارد دفتر يا منزل آقا شود و ملاقاتي انجام دهد. به همين منظور بيرون مسجد منتظر مي‌ماند تا نماز تمام شود و آقا از مسجد بيرون بيايند.
حضرت آيت الله بهجت هميشه سرشان پايين بود و به کسي نگاه نمي‌کردند . وقتي از مسجد خارج شدند، يکي از دوستان و نزديکان شهرام جزايري به آيت الله بهجت نزديک شد و به آقا گفت: حضرت آيت الله؛ آقاي شهرام جزايري از تجار خيـّر تهران هستند و فعاليت‌هاي خيريه فراواني انجام مي‌دهند و براي عرض ارادت و دست‌بوسي خدمت رسيده‌اند، در اين هنگام آقا سر مبارک را بالا‌گرفتند و به شهرام جزايري نگاهي کردند و فرمودند: «برو و از کارهاي خيري که انجام داده اي توبه کن!».
منابع ويژه نامه :
Rajanews.com
تابناك
مکتب نيوز
جوان آنلاين
مشرق نيوز
رهوا
آزادنگار
جوان
nedayeenghelab.com
مرکز اسناد انقلاب اسلامي
همشهري ماه، شماره 25 ارديبهشت 88
Entekhab.ir
haraznews.com
آتي نيوز
earanian.blogfa.com
baztab.com
جهان نيوز
مجله بازتاب
ويکي‌پديا
hnews.ir
جام جم
آينده
آفتاب آزاد
samenonline.ir
تريبون
کيهان
oneonline.ir
niksalehi.com
فارس
www.sokhangoo.ir
ايمنا
banki.ir
fardanews.com
raygah.blogfa.com
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image