مهرماه سال 85. نظرآباد شهرستاني کوچک در اطراف تهران ميزبان رئيس جمهوري است که همه او را به صراحت لهجه مي‌شناختند.
صحبت‌ها از شعار اصلي او در انتخابات سال گذشته اوج گرفت: عدالت. مکثي کوتاه و سپس اشاره‌اي و ناگهان هشداري مستقيم به دو نفر: «شما هزار ميليارد تومان به يك بانك خصوصي بدهكاريد. حالا بدون آنكه بدهي خود را پرداخته باشيد، مي‌خواهيد با 290 ميليارد تومان، 29 درصد از سهام در اختيار اين بانك را خريداري کنيد!»
بعد با کنايه و لحني مختص به خود ادامه داد: جالب است که 60 ميليارد تومان از اين مبلغ را از يك بانك ديگر قرض كرده بودند. شعارهاي مردم درباره وام يک ميليوني، فرصت استراحتي کوتاه به رئيس جمهور مي‌دهد و او با حرارتي خاص به آنها و مردم اعلام مي‌کند: اگر تا 15روز تكليف خود را مشخص نكنند به عنوان خدمتگزار ملت، اسامي شما را اعلام مي كنم.
اگرچه اين جملات محمود احمدي نژاد در تکبير مردم نظرآباد گم شد، اما بازتاب آن فراتر از هر صحبت ديگري از او طي دو سال اول مسئوليت او بود.
اواخر همان ماه، خبرگزاري جمهوري اسلامي در گفتگو با منبعي آگاه، سخنگوي رئيس جمهور مي‌شود و دو نام را رسما مفسد اقتصادي مي‌نامد: محمد رستمي صفا و العقيلي! منبع آگاهي كه اين خبر را در اختيار خبرگزاري رسمي دولت قرار داده بود كسي نبود جز مشاور ارشد وقت اطلاع رساني رييس جمهور.
جستجوهاي اينترنتي و يافتن منابع رسمي آغاز مي‌شود. محمد رستمي صفا، داراي کارخانجات متعددي است و سريع تر مي‌توان از او نامي يافت، اما العقيلي کيست؟ گمانه زني از فاميل او آغاز مي‌شود که نامي ظاهرا عربي است. همشهري مي‌نويسد که «هويت و مليت اين شخص به درستي مشخص نيست اما از نام وي برمي‌آيد که عرب و احتمالا اماراتي باشد».
از نام وي برمي‌آيد که عرب و احتمالا اماراتي باشد؛ چرا که اتباع امارات به دليل گسترش مراودات تجاري 2 کشور، وام‌هاي کلان زيادي از بانک‌هاي ايراني، به ويژه بانک‌هاي ايراني مقيم دوبي دريافت مي‌کنند؛ آن گونه که يک روزنامه صبح در آن مقطع مدعي شده که العقيلي علاوه بر بانک پارسيان از چند بانک دولتي هم وام دريافت کرده و حاضر به پرداخت حتي يک قسط آن هم نيست. ادعاي اين روزنامه از سوي هيچ يک از مسؤولان بانکي کشور تأييد نشده است. ظاهرا العقيلي اين وام‌ها را براي توليد يا واردات مواد اوليه پتروشيمي و شيميايي دريافت کرده است. وي مالک شرکتي به نام Dem و سهامدار شرکت پلي اکريل اصفهان است که به ادعاي اين روزنامه مي‌کوشد تا آن را تعطيل کند. شغل اصلي العقيلي ظاهرا فروش مواد اوليه پتروشيمي و شيميايي است.
وقتي اسم او آنقدر نامشخص است، پس نبايد درباره اقدامات او هم اطلاعي دقيق يافت.موضوع العقيلي همچون ديگر پرونده‌هاي کوچک و بزرگ، در ميان دعواهاي سياسي و جناحي گم شده بود تا اينکه خبري در پايگاه اطلاع رساني مجتمع قضايي امور اقتصادي منتشر شد و نام رستمي صفا را به عنوان رشوه دهنده به برخي مديران گازي در دوره وزارت بيژن زنگنه معرفي کرد اما باز هم العقيلي در اين ميان گم بود و شريک او بار سنگين اعلام تخلفات در رسانه‌ها را به دوش مي‌کشيد.
اين بار هم بازوي رسانه‌اي دولت دست به کار مي‌شود. خبر پيرامون قاچاق سيگار است و اينگونه موضوع را تشريح مي‌کند: « شرکت پخش عظيم به عنوان يکي از دهها شرکت وابسته به العقيلي، چندي پيش به اتهام عرضه خارج از شبکه 6305 کارتن سيگار به پرداخت 93578440000 ريال جريمه نقدي محکوم شد. مدير عامل اين شرکت فردي به نلام عبدالحميد پيشداد است که پس از اين محکوميت، موفق به اخذ مجوز عامليت فروش و توزيع سيگار شد!براساس گزارش دريافتي، شرکت دخانيات قشم متعلق به مافياي العقيلي که بيش از يک ميليارد تومان جريمه را پرداخت نکرده، اخيرا با حمايت دو تن از مديران شرکت دخانيات ايران در آستانه معافيت از پرداخت مبلغ مذکور به دولت شده بود که با مخالفت جدي هيات مديره و شخص مدير عامل شرکت دخانيات ناکام ماند .با اين حال شرکت دخانيات قشم همچنان از پرداخت 800 ميليون تومان بدهي ناشي از عدم پرداخت حق توليد و 300 ميليون تومان بابت جريمه عدم توليد تا سقف مورد تعهد خود داري مي‌کند . سوابق نشان مي‌دهد که اين شرکت قبلا نيز با هدف فرار از پرداخت عوارض قانوني، بخشي از توليدات کارخانه قشم خود را به صورت قاچاق و از طريق بندرعباس وارد کشور کرده بود که محموله‌هاي قاچاق توسط ماموران کشف و ضبط شد .»
خبرخوان‌ها و خبرنگارها، از اين همه ارتباطات باند العقيلي در داخل كشور با مقامات دستگاهها و نهادهاي مختلف به حيرت مي‌افتند، آنجا که ايرنا اضافه مي‌کند: «علت اصرار برخي دستگاه‌هاي دولتي براي ادامه همکاري با اين مجموعه‌هاي متخلف نامعلوم و قابل تامل است»
پيگيري‌هاي خبرنگار ما پس از کنار هم قراردادن اين جزئيات، آغاز مي‌شود. به راستي چرا العقيلي هنوز هم ارتباطات سياسي و اقتصادي دارد؟
نکند عطف به ما سبق ممنوع است و نسخ اتفاق افتاده و اعلام نمي‌شود؟فرضيات بي پاسخ است و هر پيگيري و جستجويي، جواب‌ها را دور از دسترس مي‌سازد.
حلقه هايي که به نظر مي رسيد با پايان يافتن عمر دولت کارگزاران و اصلاحات از سر فساد هاي مالي و اقتصادي کشور باز شوند اين روزها خود را به زنجيره جريان انحرافي الصاق کرده اند و قصد جدا شدن از آن را ندارند.
به گزارش "جوان " سعيد العقيلي نمونه ساده اي اين حلقه هاست که تحقيقات نشان مي دهد فعاليت هاي غيرقانوني و ابهام برانگيز وي در جزيره قشم در دولت هاي گذشته، در دولت دهم به اوج خود رسيده است.
كمي عقب تر، كمي دقيق تر...
سرحلقه اصلي در دوره اصلاحات
پس از روي کار آمدن دولت اصلاحات ، « ب .ب» يکي از مديراني بود که روانه منطقه آزاد قشم شد تا مديريت اين منطقه را برعهده بگيرد.
وي پس ازبدست گيري مديريت منطقه شخصي به نام "ق. م" را به عنوان مدير عامل سيمان قشم منصوب کرد و دقيقا اين انتصاب جاده را براي فعاليت چهره اي به نام "سعيد العقيلي" صاف کرد که با تابعيت اماراتي سابقه دوستي با نام برده را عمومي کند!
العقيلي در ابتدا براي گرفتن ژست سرمايه گذار اقدام به خريد چند مغازه در سايت نخل زرين قشم کرد و در ادامه با تباني با يکي از کارمندان امور اداري سازمان منطقه آزاد قشم ،پاساژ "خليج فارس" را که 85% درصد سهام آن متعلق به سازمان منطقه آزاد قشم بود به دست گرفت.
تغيير و تحول در کارخانه سيمان قشم
يکي از مواردي که به کرار چه در دولتهاي قبلي و فعلي شاهد آن هستيم تفاسير نادرست از اصل 44 قانون اساسي است.
در واقع اصل 44 آمده بود که تصدي گري دولت را از امور غير حاکميتي کم کرده و از سوي ديگر بر بهره وري افزوده شود اما در مواردي مشاهده مي گردد که عده اي با سود جويي و ويژه خواري از اين طرح به چپاول منافع ملي پرداخته اند.
در همين خصوص مي توان به سرنوشتي که براي سيمان قشم افتاد اشاره نمود.
مدير عامل وقت سازمان در ادامه فعاليت هاي خود به ظاهر براي کمک به ستاد آزادگان، سهام متعلق به کارخانه سيمان را به نام ستاد آزادگان کل کشور مي کند .
اما با تعجب شاهد هستيم که بعد از مدتي ، کارخانه اي که در ظاهر به ستاد آزادگان بخشيده شده بود دست به دست شده و خصوصي مي شود و سهامداران عمده آن "العقيلي" و "د. ب" فرزند يکي از آقازاده ها هستند که ابعاد اين اتفاق هنوز مشخص نشده است.
آقاي الف بازيگر پنهان
اين موارد اما تنها ماجراي منطقه آزاد قشم نبود.يکي از مديران سازمان منطقه آزاد قشم که مدتي نيز با يکي از ارگانهاي امنيتي ارتباط داشته به عنوان مدير در سازمان منطقه آزاد قشم بکار گمارده شده و مشغول فعاليت مي شود.نامبرده که عرب تبار است در بدو ورود با العقيلي که حالا صاحب کارخانه سيمان و پاساژ در قشم است رابطه برقرار کرده و از اين پس نقس سرپل را براي العقيلي بازي مي کند.بررسي هاي صورت گرفته دراين زمينه نشان مي دهد که نامبرده داراي ترددهاي فراوان به دبي بوده است.ترددهايي که بي گمان بايد آن را مقدماتي براي آماده سازي فعاليت هاي اصلي اين بازگير پنهان عنوان کرد.
دخانيات قشم در کيسه العقيلي
صنعت دخانيات علاوه بر ضرر هايي که براي اعضاي تنقسي انسان دارد اما ظاهرا براي برخي از سياسيون نقش شش هاي يدک را بازي مي کند.در همه دولتها عده اي از آدمهاي انحرافي حاشيه بدنبال زد و بند در عرضه دخانيات بوده اند و هر کدام با لابي "فليپس موريس" نشستهايي داشته اند.
شايد به همين دليل عقيلي در ادامه فعاليتهاي خود وقتي به اين فرمول مهم واقف مي شود خيز بزرگي به سوي تصاحب دخانيات قشم بر مي دارد.
در ادامه همين اقدامات کارخانه دخانيات قشم نيز به العقيلي واگذار مي شود و در همين باره عده اي از دولت مردان دولت اصلاحات با نامبرده تماس گرفته و جريان مافياي قاچاق سيگار با محوريت العقيلي شکل مي گيرد.
4
نکته درباره ارتباط شرکت دخانيات با العقيلي
در سالهاي 1385 تا 1387 رقم قاچاق سيگار به ايران به کمتر از 7 ميليارد نخ رسيد و صداي بسياري از قاچاقچيان سيگار از نقاط مختلف بلند شد؛ مهمترين شرکتي که در راستاي کاهش قاچاق سيگار در آن برهه مورد بازرسي و برخورد قرار گرفت، شرکت العقيلي بود.
محمد سعيد العقيلي كه افتخار خود را نداشتن شناسنامه ايراني مي داند و در كشور امارات زندگي مي كند در سالهاي دوره اصلاحات به عنوان بزرگترين وارد كننده سيگار به ايران درآمده و صاحب ثروتي افسانه اي گرديد.
وي با استفاده از برخي رانت ها با تعدادي از مسئولان خاطي و شرکاي آلوده آنها در محيط هاي دولتي و غير دولتي توانست از طريق قاچاق سيگار رقم هاي هنگفتي را به جيب بزند، اما پس از رياست جمهوري احمدي نژاد و با پيگيري هاي وزارت اطلاعات، شبكه قاچاق وي كشف و تنها در يك مورد شرکت پخش عظيم به عنوان يکي از دهها شرکت وابسته به العقيلي، به دليل عرضه خارج از شبکه 6305 کارتن سيگار به پرداخت 93578440000 ريال جريمه نقدي محکوم شد و از اين زمان بسياري از تلاشها از سوي برخي افراد خاص براي بخشش اين جريمه نقدي آغاز شد که به سر انجامي نرسيد.
پس از افشاگري احمدي نژاد و جلوگيري از نهايي شدن معامله خريد بانك پارسيان توسط العقيلي، وي ناچار به فرار از كشور شد، هر چند مجموعه شركتهاي وي به قعاليتهاي مالي خود در ايران ادامه دادند و حتي شرکت دخانيات قشم متعلق به مافياي العقيلي بدون پرداخت كامل جريمه به فعاليت خود ادامه مي دهد.
گفته مي شود در طي ماههاي اخير نيز با همکاري شرکت دخانيات، شرکت دخانيات قشم (وابسته به العقيلي)، در حال انجام فعاليت هاي مشکوکي در زمينه واردات غيرقانوني سيگار است.
براي شفاف تر شدن ارتباط گسترده شرکت دخانيات و العقيلي بايد به نکات ذيل اشاره نمود:
1- پس از برکناري سيد محمود ابطحي از مدير عاملي دخانيات ( در ديدار ملک زاده با العقيلي وي از عدم همکاري و ناهماهنگي شرکت دخانيات با وي گله مند است که ملک زاده خبر برکناري ابطحي را به او اعلام مي کند) حسين طلا مدير عامل شرکت دخانيات سال گذشته ( 21 مهرماه سال 89 ) با حضور در جزيره قشم و بازديد از شرکت دخانيات قشم، به فعاليتهاي العقيلي رسميت بخشيد و نام شرکت دخانيات قشم به عنوان همکار بر روي سايت اصلي شرکت دخانيات قرار گرفت.
2- برگزاري نشست فصلي مبارزه با قاچاق سيگار در بندرعباس( 22 آبان ماه 89 ) و سکونت در هتلي که گفته مي شود متعلق به العقيلي است. برخي منابع مي گويند مقامات شرکت دخانيات در همين هتل در راستاي پيشبرد اهداف مشترک با العقيلي ديدار نيز داشته اند.
3-افزايش ميزان قاچاق سيگار به 50 درصد (طبق سخنان فرمانده نيروي انتظامي) و به تبع آن افزايش ورود مالبرو و توزيع آن به صورت گسترده به صورت قاچاق و نبود هيچ گونه نظارتي بر آن چنانچه تاکنون در راستاي مبارزه با قاچاق سيگار در سطح بازار کمتر از 2 ميليارد نخ کشف شده که رقم ناچيزي است و اکثر همين مقدار ناچيز نيز متعلق به برندهاي متفرقه (غير از مالبرو) بوده است
4- رقم مصرف و توزيع سيگار مالبرو از رقم 5 درصد در سال 88 به رقم 14 درصد در سال 89 رسيد و براي امسال اين رقم به 16 درصد خواهد رسيد. اسناد منتشر شده روزهاي اخير نشان مي دهد که جريان انحرافي به صورت گسترده بر شرکت دخانيات ايران نيز تسلط يافته است و تلاش دارد براي تطهير العقيلي و حل مشكلات وي و ساير همکاران وي از هيچ کوششي فرو گذاري ننمايد که در اين راستا اسناد جديد منتشرشده مبني بر نامه مشايي به محرابيان، نشان دهنده نقش كليدي برخي از عناصر اصلي جريان انحرافي در اين ماجرا است.
نکته جالب اينکه پس از برکناري مديرعامل سابق شرکت دخانيات، ديگر هيچ گاه گفتار و يا موضعي از سوي مديران شرکت دخانيات در خصوص سيگار مالبرو منعکس نشد.
تاخت و تازهاي العقيلي پس از دوران اصلاحات
العقيلي که حالا براي خود يک چهره برجسته اما پنهان اقتصادي شده بود با روي کار آمدن دولت جديد فعاليت هاي خود را نه تنها کاهش نداده که با با روي کار آمدن فردي با نام « م .ا» به عنوان مدير عامل منطقه آزاد قشم شدت يافته و به تعامل با تيم جديد مي پردازد.سرپل اين تعاملات همان آقا الف است که سريعا وارد بازي شده و با تدارک سفر امارات مقدمات ديدار مدير عامل جديد و العقيلي را فراهم مي آورد.
وقتي سيمان قشم با نام خليج عربي صادر مي گردد
در گذشته محصولات سيمان قشم به واسطه کشتي هاي عراقي به امارات منتقل شده و در آنجا با تعويض بسته بندي با سيمان خليج عربي صادر مي شد اما به علت هزينه بر بودن اين عمليات انتقال و تعويض پاکت سعيد العقيلي با رايزني با مدير عامل جديد ،پاکتهاي با مارک سيمان خليج ع ر ب ي را به کارخانه سيمان قشم منتقل کرده و در خاک ايران سيمان توليد ايران با نام خليج عربي بسته بندي شده و صادر مي شود.
بارگيري ها شبانه انجام مي شودتا از گزند حوادث مصون بماند ولي پس از ارسال سه محموله با مطلع شدن نهادهاي امنيتي جزيره و گزارش به مراجع قانوني، محموله چهارم با حکم مرجع قضايي توقيف مي شود.
نکته جالب توجه در اين جا واکنش مدير عامل جديد بوده که در اين خصوص به عنوان پشتيبان وارد شده وخطاب به مسئولان پيگير کننده اين پرونده مي گويد که آقاي العقيلي 200 ميليون تومان پول چاپ پاکت داده و شما به ايشان ضرر زده ايد.
اين ماجرا تنها به اين مساله ختم نمي شود.استفاده العقيلي از بندر کاوه و قراردادهايي که در اين زمينه انعقادشده داري شبهاتي است که بي گمان با ورود دستگاه هاي نظارتي ابعاد بيشتري ازآن روشن خواهد شد.
القصه
در خاتمه يک منبع آگاه امنيتي که مدتها درسازمان منطقه آزاد قشم مسئوليت داشته و خود قرباني تسويه حساب در خصوص روشنگري ماجراي سيمانها است، اذعان نمود که به نظر من العقيلي عنصر سرويس امنيتي امارات بوده که با پولهايي که اين سرويس در اختيارش قرا داده براي اهداف خاص به ايران اعزام مي شود تا در ايران هم به کار اقتصادي مشغول شده و هم منبع گيري مي نمايد.
بي شک بررسي دقيق تر توسط نهادهاي امنيتي ماحصل فراواني در خصوص شبکه اي که العقيلي در ايران ايجاد کرده است خواهد داشت.
منابع ويژه نامه :
Rajanews.com
تابناك
مکتب نيوز
جوان آنلاين
مشرق نيوز
رهوا
آزادنگار
جوان
nedayeenghelab.com
مرکز اسناد انقلاب اسلامي
همشهري ماه، شماره 25 ارديبهشت 88
Entekhab.ir
haraznews.com
آتي نيوز
earanian.blogfa.com
baztab.com
جهان نيوز
مجله بازتاب
ويکي‌پديا
hnews.ir
جام جم
آينده
آفتاب آزاد
samenonline.ir
تريبون
کيهان
oneonline.ir
niksalehi.com
فارس
www.sokhangoo.ir
ايمنا
banki.ir
fardanews.com
raygah.blogfa.com