1- مايکروسافت و اينترنت
در سال 1993، وقتي اينترنت هنوز طفلي نوپا بود، بيل گيتس کل مفهوم آن را زير سوال برد و گفت: «اينترنت چه جذابيتي ميتواند براي ما داشته باشد؟» گفته ميشود او دو سال بعد هم بر موضع خود تاکيد داشت: «اينترنت يک مد زودگذر است که همان راهي را خواهد رفت که BBSها پيمودند.»
شايد گيتس تلاش داشت اينترنت را کوچک بشمارد تا بتواند Microsoft Network را ترويج کند. با اين حال مايکروسافت توانست به سرعت خود را به بقيه برساند. آنها تنها اندکي پس از اين جملات بيل گيتس، مرورگر اينترنت اکسپلورر را در ويندوز گنجاندند و اين اقدام بود که باعث شد اين مرورگر پس از بيش از يک دهه، هنوز پرطرفدارترين برنامه در نوع خود باشد، سردرد طراحان وبسايتها پايان نپذيرد و مايکروسافت هم مرتبا به دادگاههاي آمريکا برود.
2- دل و فروش مستقيم
مايکل دل همواره طرفدار فروش مستقيم بود. او در کتاب «مستقيم از دل» که زندگينامهاش به شمار ميرود، نوشته: «در همان 12 سالگي و هنگامي که مهرهاي تجاري ميفروختم، متوجه شدم که واسطهها بايد حذف شوند.»
او با اين انگارهها بود که در سال 1984 کمپاني کامپيوتري دل را بنا نهاد. آنها 20 سال با اتکا به اين روش تمام رقيبان را کنار زدند و تبديل به شرکتي بسيار موفق شدند. اما به تدريج افول شرکت فرا ميرسيد. نمودارهايي که هميشه رو به بالا داشتند، روند سرازيري را طي کردند و در سال 2006، اين کمپاني جايگاه اول توليدکنندگان کامپيوتر در دنيا را به رقيب اصلياش HP واگذار کرد. آنها دچار کاهش فروش و سود شده بودند.
مايکل دل در آن هنگام عملا خود را از کارهاي اجرايي شرکت کنار کشيده بود و علامت «در تعطيلات» را ميشد روي اتاق رييس هيئت مديره شرکت ديد. دل سالها به روش فروش مستقيم خود باليده بود و اکنون مديران اجرايي کار دشواري براي تغيير اين سياست داشتند. در نهايت تنها يک نفر بود که ميتوانست اين تصميم بزرگ را بگيرد و خيال سهامداران را آسوده سازد: مايکل دل. او در يکي از جلسات شرکت گفت: «مدل فروش مستقيم تحولي بزرگ بود، اما دليل نميشود که تا ابد به آن پايبند بمانيم.» سپس سهامداران نفسي راحت کشيدند.
3 – گوگل، مرورگرها و البته سيستم عاملها
شعار گوگل اين است: «کار شريرانه انجام نده». آنها کار شريرانه انجام نميدهند اما به نظر ميرسد وقتي قول ميدهند چندان به عهد خود پايبند نيستند.
همين اواخر و در سال 2007 بود که زمزمههاي بسياري مبني بر اين شنيده شد که آنها دارند روي يک گوشي موبايل به نام Gphone کار ميکنند. مديران شرکت در آن هنگام اعلام کردند: «ما يک شرکت نرمافزاري هستيم، ما چه کار ميتوانيم با گوشيهاي هوشمند داشته باشيم؟» اما کمي بعد مشخص شد که گوگل داشت سيستم عامل آندروييد را براي گوشيهاي موبايل هوشمند آماده ميکرد.
در سال 2008 اتفاقي مشابه روي داد. آنها بارها اعلام کردند علاقهاي به توليد مرورگرهاي وب ندارند. مديران شرکت ميگفتند: «ما حتي نميدانيم مرورگر چيست، ما تنها به فکر جستجوي اينترنتي هستيم!» اما در همان حال، مرورگري سبک و جذاب به نام گوگل کروم داشت در آزمايشگاههاي اين شرکت طراحي ميشد.
پس از آمدن مرورگر کروم، مديران گوگل اين بار گفتند: «وقتي گفتيم به مرورگرها علاقه نداريم، يک دروغ مصلحتآميز گفتيم. اما اين بار بيترديد و از ته دل ميگوييم که هيچ برنامهاي براي توليد سيستم عامل نداريم.» ده ماه ديگر گذشت و اين بار در سال 2009 سيستم عامل کروم عرضه شد. اين بار مديران گوگل گفتند: «آهان، منظورتان آن سيستم عامل بود؟ چرا به طور واضح نگفتيد؟ البته بايد بگوييم که سيستم عامل کروم قرار نيست رقيب ويندوز باشد و تنها براي نتبوکهاي سبک طراحي شده است، نه براي سيستمهاي خانگي و پرقدرت.» آيا آنها اين بار هم راست ميگويند؟
4- اپل و مجوزها
اوايل سال 1995، کامپيوتر اپل مکينتاش مورد احترام بسياري قرار داشت اما نتوانسته بود سهم قابل توجهي از بازار به دست آورد و پلتفرم سازگار با PC آيبيام حکمفرما شده بود و 90 درصد از کامپيوترها مطابق با اين استاندارد بودند. راه حل اپل اين بود: «اگر نميتواني شکستشان بدهي، به آنها بپيوند.» آنها متوجه شده بودند که موفقيت پلتفرم PC به دليل باز بودن آن است؛ هر شرکتي ميتوانست کامپيوترهايي مطابق با اين استاندارد توليد کند. اپل هم تصميم گرفت مجوز استفاده از پلتفرم مکينتاش را به شرکتهاي توليدکننده ثالث بفروشد. شرکتها حالا ديگر ميتوانستند مجوز توليد را از اپل بخرند و کامپيوترهايي مطابق با استاندارد اين شرکت بسازند. آنها آزاد بودند اين کامپيوترها را با ويژگيهايي که خودشان ميخواهند توليد کنند و System 7 OS اپل را روي آن نصب کنند و البته حق امتياز اپل را هم بپردازند. بسياري از شرکتهاي مشهور، از جمله موتورولا و پايونير مجوزهاي اپل را خريدند و به توليد کامپيوتر پرداختند، اما بزرگترين سرمايهگذار شرکتي در تگزاس به نام Power Computing بود. آنها سيستمهايي طراحي کردند که از نظر امکانات و عملکرد حتي از کامپيوترهاي اپل هم پيشي گرفت. آنها در عرض تنها يک سال صدهزار کامپيوتر سازگار با مکينتاش فروختند.
برنامه مجوز دادن به شرکتهاي ديگر، موفقيت بزرگي به نظر ميرسيد اما اپل با اين کار کنترلش روي تجربه کاربران را از دست داده بود، چيزي که هميشه يکي از نقاط قوت اين شرکت به شمار ميرفت. همچنين اپل درآمد خوبي کسب کرده بود اما در واقع کامپيوترهاي Power Computing سهم کامپيوترهاي ساخت خود شرکت اپل را در بازار گرفته بودند و باعث کاهش فروش آنها شده بودند. اين باعث شد هويت اپل خدشهدار شود و شايد هم روي سود اين شرکت تاثير بگذارد.
تعجبي نداشت که وقتي استيو جابز در سال 1997 به شرکت اپل بازگشت، يکي از اولين کارهايي که انجام داد متوقف کردن سيستم مجوز دادن به ديگر شرکتها بود. او هرگز دوست نداشت هيچ بخشي از امپراطوري اپل از کنترلش خارج شود، به ويژه در بخش سختافزار. اپل سپس با مبلغ 100 ميليون يورو Power Computing را خريداري کرد و ديگر هرگز به هيچ شرکتي اجازه نداد حتي سيستم عامل اين شرکت را بفروشد – کافي است از شرکت Psystar بپرسيد که اين کار را انجام داد و به ورشکستگي رسيد.
5- اينتل و NetBurst
اينتل در سال 2000 با هياهوي فراوان پردازندههاي پنتيوم 4 خود را به بازار عرضه کرد. اين کامپيوترها از يک ريزمعماري کاملا نو به نام NetBurst استفاده ميکردند که اولين ريزمعماري اپل در طول پنج سال به شمار ميرفت. اين طراحي بر مبناي فناوري فوق خط لوله (Hyper Pipeline) انجام شده بود و اينتل بسيار به آن ميباليد.
اما حقيقت آن بود که عملکرد پنتيوم 4 در هر پالس ساعت (Clock Pulse) ضعيفتر و کندتر از هر پالس ساعت پردازندههاي پنتيوم 3 بود، هر چند که اينتل ادعا ميکرد سرعتهاي بالاتر پردازندههاي جديد اين مشکل را برطرف ميکند. اينتل گفته بود با پيشرفت فناوري، سرعت پردازندههاي مبتني بر NetBurst به 10 گيگاهرتز خواهد رسيد.
اما اين گونه نشد. با افزايش سرعت پردازندهها، مصرف انرژي آنها بالاتر ميرفت. وقتي آخرين پردازندههاي پنتيوم 4 با سرعت 3،8 گيگاهرتز به بازار آمدند، نياز به 130 وات برق داشتند.
اين باعث شد از يک سو مشکل شديد گرمايشي به وجود آيد و از سوي ديگر کامپيوترها بسيار پر سر و صدا شوند، چرا که فنهاي آنها بايد در تمام مدت با نهايت سرعت ميچرخيدند. اينتل در عمل نتوانست مدلي بر مبناي NetBurst با سرعت بالاتر از 3،8 گيگاهرتز بسازد. آنها سرانجام مجبور شدند از اين فناوري دست بکشند. در سال 2006، دوران 18 ماهه عقبگرد اينتل به پايان رسيد و آنها اعلام کردند به فناوري ديگري به نام ريزمعماري Core رسيدهاند. به اين ترتيب NetBurst ديگر از دور خارج شد و از اصول طراحي آن در پردازندههاي کممصرف پنتيوم M استفاده شد. NetBurst، خط لولههاي عميق آن و سرعت و مصرف بالاي پردازنده هم به تاريخ پيوست.
6- توشيبا و Blu-ray
به اواخر سال 2006 باز ميگرديم. توشيبا و سوني در آن هنگام نبردي بسيار سخت با هم داشتند و هر دو به دنبال ارايه فرمت جديدي براي ويديوهاي با کيفيت بالا بودند. در يک سو سوني با Blu-ray ايستاده بود و در سوي ديگر توشيبا با HD DVD که نامش را هوشمندانه برگزيده بود؛ چرا که آنهايي که هزينههايي گزاف صرف خريد تلويزيونهاي HD کرده بودند، سرانجام ميتوانستند فيلمهايي ببينند که کيفيت آن در تناسب با صفحات بزرگ تلويزيونهايشان باشد.
دو رقيب پاياپاي پيش ميرفتند. هر دو ديسکهايي به اندازه ديويدي توليد کرده بودند و روشهاي هر دو شرکت براي فشردهسازي صدا و تصوير با کيفيت بالا بسيار نزديک به هم بود و کيفيت اين دو را نميشد از هم تشخيص داد. مشتريها بلافاصله به مغازهها رفتند و ديسک ارزانتر را برگزيدند که HD DVD بود.
اما با آن که HD DVD ارزانتر بود، سوني تصميم گرفت از روشي زيرکانه استفاده کند. در تمامي دستگاههاي پلياستيشن 3 اين شرکت يک درايو Blu-ray گنجانده شده بود تا اين استاندارد در ميان علاقهمندان به بازي جا بيفتد. استوديوهاي فيلمسازي هاليوودي که هنوز از بين اين دو فرمت انتخاب نکرده بودند، به تدريج به سمت سوني رفتند و آنهايي هم که هر دو را برگزيده بودند، ديگر به تماسهاي توشيبا جواب نميدادند.
در فوريه 2008، توشيبا اعلام کرد از نبرد بر سر ديسکهاي با کيفيت بالا کنار ميکشد. آنها ميليونها دلار را در زمينه تحقيقات و طراحي از دست دادند. 18 ماه بعد، توشيبا درخواست عضويتش را به انجمن Blu-ray فرستاد.
7- سوني و نتبوک
مديران اجرايي سوني در حواشي مصاحبههاي خود و هنگامي که مطمئن هستند ضبطها خاموشند، حرفهاي جالبي ميزنند. يک بار مايک آباري، يکي از معاونان رييس سوني گفت: «اگر اين Eee PCهاي شرکت اسوس فروش خوبي داشته باشند، همه ما دچار بحران ميشويم. اسوس قصد دارد تعادل بازار را به سود خود به هم بزند اما اين به زيان همه خواهد شد.»
در فوريه 2008 اوضاع حقيقتا اين گونه به نظر ميرسيد. اسوس که به توليد مادربورد مشهور بود، درهاي بسته شده بازار لپتاپ دنيا را با توليد Eee PC دوباره گشود. اين لپتاپ از نو طراحي شده بود و سبکوزن، کوچک و بسيار ارزانقيمت بود.
پيش از Eee PC اگر ميخواستيد يک لپتاپ با عمر باتري خوب داشته باشيد، بايد بيش از پنج برابر قيمت نتبوکهاي اسوس را به شرکتهايي نظير سوني ميپرداختيد. به همين دليل بود که سوني علاقهاي به اين بازار نوظهور نداشت.
اما هنگامي که سوني اعلام کرد علاقهاي به اين رقباي جديد ندارد، ميليونها نفر به فکر خريد نتبوکهاي اسوس و پس از آن ايسر افتاده بودند. هر ماه و هر روز، مديران ارشد شرکتها ميديدند که سهم آنها از بازار لپتاپ دارد کم ميشود.
تا پايان سال 2008 سوني تنها شرکتي بود که در مقابل وسوسه ورود به بازار نتبوک مقاومت کرد (البته اپل را در نظر نميگيريم، چون آنها اعلام کردهاند قصدي براي حضور در اين بازار ندارند). اما کمي بعد، سوني تسليم شد و مدلهاي زيبا و جذاب سري W را عرضه کرد. دير رسيدن بهتر از هرگز نرسيدن است!
8 – مايکروسافت و ويندوز 7
پس از اينکه اتحاديه اروپا اعلام کرد مايکروسافت رقابت بازار مرورگرها را با قرار دادن اينترنت اکسپلورر در ويندوز بر هم زده، اين شرکت تصميم گرفت در ويندوز 7 اين مشکل را برطرف کند. البته اين اقدام آنها از روي لجبازي و کجخلقي نبود؛ مايکروسافت شرکتي است که به خونسردي بيش از حد مشهور است.
اين اقدام مايکروسافت به سود آنها نيست و به نظر ميرسد تهديد اتحاديه اروپا بسيار جدي بوده است. اما ماجراي تغيير رويه مايکروسافت بسيار جالب است. آنها گفتند قصد دارند در ابتداي نصب ويندوز، از کاربران پرسيده شود که کدام مرورگر را ميخواهند و سپس اين مرورگر دانلود و نصب شود. آنها سپس نسخهاي به نام Windows 7 E ويژه اروپا ارايه دادند که در آن اينترنت اکسپلورر وجود نداشت. همچنين نميشد ويندوز ويستا را به آن ارتقا داد، چون مشخص نبود نسخههاي قبلي چه واکنشي به نداشتن اينترنت اکسپلورر نشان ميدهند. کمي بعد مايکروسافت گفت نسخه Windows 7 E گيجکننده بوده و از توليد آن منصرف شده است. سپس اعلام کرد از اين به بعد همه ميتوانند نسخههاي قبلي ويندوز را به نسخه 7 ارتقا دهند، اما راهنمايي که براي اين کار نوشته بود به حدي گيجکننده بود که هيچ کس نميتوانست از آن استفاده کند. اما در هر حال، حالا ميتوانيم در ويندوز 7، مرورگر خودمان را انتخاب کنيم، امري که به نظر ميرسد ارزش همه اين دردسرها را داشته است.
منبع:http://www.computernews.ir ارسال توسط کاربر محترم سايت : fardamg