هر کدام از ابزارها و دستگاه هايي که ما در زندگي عادي خود از آنها استفاده مي کنيم، ثمره تلاش هاي بي وقفه دانشمندان و افراد زيادي بوده اند. اگر فداکاري، ريسک پذيري، شهامت و ماجراجويي اين افراد نبود، ما هيچ کدام از اين فناوري ها و ابزارها را نداشتيم. در ادامه به معرفي 10 دانشمند و ماجراجويي مي پردازيم که جان خود را فداي هدف شان کردند.
1) «اليزابت اسکيم»: «اليزابت اسکيم» مدت کوتاهي بعد از مرگ مادر، با پزشک مادرش (دکتر «وولف») ازدواج کرد. از آن زمان، او شيفته اختراع تازه آن هنگام، يعني اشعه ايکس شد. وي کار قبلي اش را که کتابداري بود رها کرد تا در آزمايش هاي شوهرش شرکت کند. آنها يک دستگاه اشعه ايکس خريدند و نخستين آزمايشگاه اشعه ايکس را در سانفرانسيسکو احداث کردند. متاسفانه آنها از عوارض اشعه ايکس آگاه نبودند و خودشان را در آزمايش ها در معرض اشعه قرار مي دادند و موضوع آزمايش ها مي شدند. سرانجام «اليزابت اسکيم» در نتيجه سرطان درگذشت.
2) «لوييس اسلوتين»: وي در پروژه منهتن که هدفش درست کردن نخستين بمب هسته اي بود، شرکت داشت. در يکي از آزمايش ها او به صورت تصادفي ظرفي محتوي بريليوم را در درون محفظه ديگري رها کرد که باعث يک واکنش خطرناک شد. بقيه دانشمنداني که در اتاق بودند، هاله آبي يونيزاسيون را مشاهده کردند و موجي از گرما را حس کردند. ميزان اشعه اي که او دريافت کرد، تقريباً به اندازه اشعه اي است که در صورت فاصله 1500 متري از يک انفجار اتمي نصيب آدم مي شود. «اسلوتين» را بلافاصله به بيمارستان بردند، اما او 9 روز بعد درگذشت.
3) «اتو ليلينتال»: او را پادشاه گلايدر مي شناختند. «ليلينتال» يکي از پيشگامان هوانوردي بود و نخستين انساني بود که چندين پرواز موفق با گلايدر داشت. عکس هاي او در همه روزنامه ها و مجلات چاپ مي شد و منجر به اين عقيده عمومي مي شد که هوانوردي امري ممکن خواهد شد، اما در جريان پروازي در سال 1896، ستون مهره او بعد از سقوط از ارتفاع 17 متري شکست. آخرين حرف او اين بود: «فداکاري هاي کوچک بايد انجام شوند».
4) «ماري کوري»: «ماري کوري» نيازي به معرفي ندارد. او و شوهرش «پي ير» در سال 1898 راديوم را کشف کردند و در پي اين کشف، مشغول بررسي خواص اين عنصر بودند. متاسفانه مشخص شد که تماس مداوم با اشعه مي تواند به بيماري منجر شود. «ماري کوري» در سال 1934 در نتيجه ابتلا به لوسمي (سرطان خون) درگذشت.
5) «جان گادفري پاري توماس»: او يک مهندس و اتومبيلران ولزي بود. آرزوي زندگي او شکستن رکورد سرعت مالکوم کمپل بود. به همين منظور اتومبيلي به نام «بابز» ساخت. اما در جريان تلاش براي شکست رکورد، يکي از زنجيرهاي اتومبيل او پاره شد و به گردنش برخورد کرد و به مرگ فوري او منجر شد.
6) «الکساندر بوگدانف»: او در ادامه تلاش براي جواني هميشگي، آزمايش هايي را براي انتقال خون انجام داد. او تزريق خون را روي خودش امتحان کرد و ادعا کرد که طاس شدنش متوقف شده و ديد چشمش بهتر شده است. اما او اصلاً خون هاي اهداکننده ها را آزمايش نمي کرد و در يکي از آزمايش ها خون فردي مبتلا به مالاريا و سل را به خودش تزريق کرد و در نتيجه عوارض اين تزريق درگذشت!
7) «جان فرانسيس دو روزيه»: او معلم فيزيک و شيمي بود. وي يکي از کساني بود که نخستين پرواز بالن را نظاره کرده بود و همين مطلب شوق پرواز را در او ايجاد کرده بود. او نخستين کسي بود که با بالن به ارتفاع 900 متري رسيد. او کارش را در اين مرحله متوقف نکرد و در تلاش بعدي در نظر داشت از فراز کانال لنگليس از انگليس به فرانسه برود. متاسفانه بعد از اينکه بالنش 450 متر اوج گرفت، منفجر شد که مرگ وي را در پي داشت.
8) «کارل اسکيل»: او يک داروساز بود و عناصر شيميايي زيادي مثل اکسيژن، کلورين، تنگستن، منگنز و موليبدن را کشف کرده بود. اما عادت عجيبي داشت: چشيدن کشف هاي جديد خود! او گرچه در يک نوبت، بعد از چشيدن سيانيد هيدروژن نمرد! اما دفعه بعد پس از چشيدن جيوه درگذشت!
9) «هنري وينستنلي»: او فانوس دريايي معروفي را در اديستون بريتانيا احداث کرده بود. وي که از استحکام سازه اش مطمئن بود، ترجيح داد حين يک توفان در درون آن بماند. متاسفانه فانوس دريايي او در هم شکست و وينستنلي و پنج نفر ديگر در اين ميان کشته شدند.
10) «کارل سوسک»: او کپسولي اختراع کرده بود که طبق ادعاي او مي توانست شخصي را به سلامت از آبشار نياگارا بگذراند! در سال 1895 يک شرکت سرمايه گذاري حاضر شد به او براي آزمايش کپسول ويژه اش کمک کند. به همين منظور در يکي از مناطق تگزاس آبشاري 55 متري ساخته شد. کپسول او بايد بعد از فرود درون چاله پايين آبشار مصنوعي مي افتاد. اما متاسفانه کپسول به لبه اين چاله برخورد کرد و سوسک روز بعد درگذشت
منبع:www.aftabir.com
ارسال توسط کاربر محترم سايت : msjmsj77