quadrivium يا همانکه از قديم اربعه ناميده مي شد عبارت بود از علوم حساب، هندسه، نجوم و موسيقي. در قرن هفدهم اغلب دانشمندان به اين علوم و چند علم ديگر چون مکانيک، فيزيک نور و ... آشنا بودند از جمله اين شخص مي توان به رنه دکارت (René Descartes) اشاره کرد. اما او به اين علوم از زاويه ديگري نگاه ميکرد.
دکارت سعي داشت روشي پيدا کند جامع که بتواند از آن براي استدلال در هر علمي استفاده کند. او قبلا" طي مطالبي سعي در يکي کردن جبر و هندسه نيز کرده بود. او در يادداشت هاي خود در سال 1619 مي نويسد : "اگر امکان اين باشد که به ارتباط ميان علوم پي ببريم در آنصورت نگهداري آنها در حافظه انسان به سادگي يادگيري رشته اعداد خواهد بود".
دکارت اعتقاد به همگرايي و وحدت داشت مثالي که اغلب بيان مي کرد اين بود که : "ساخته هاي دست بشري اگر توسط يکنفر تهيه شده باشد به مراتب کيفيت بهتري دارد تا چند نفر". او همچنين معتقد بود که : "گاهي براي بازسازي برخي از ساخته هاي بشر که بدون نظم و به مرور زمان درست شده اند نبايد وقت صرف کرد بلکه بايد آنرا از نو بسازيم". ( توجه شما را به جمله اخير دکارت که ما را به ياد روش معماري دوباره سازمان يا Reengineering مي اندازد، جلب مي کنيم.)
دکارت معتقد بود که به اين علم دست پيدا کرده است و توانسته با يافتن چند قاعده کلي از راز بسياري از علوم از جمله رياضي و هندسه پرده بردارد. اما سعي نکرد خيلي زود اين موارد را مطرح کند در يکي از يادداشتهايش مي نويسد : "بايد به سن پختگي برسم - منظور او حدود 23 سال بود - تا آماده ارائه اين نظريات شوم". پس از آن وي از سال 1619 تا 1928 با مطالعه و تحقيق خود را آماده بيان اصولي که بقول خود به آنها يقيين داشت نمود.
او در جايي ديگر مي گويد : "بعد از تحقيق بسيار دريافتم که در علم رياضيات شما با مسائل مربوط به ترتيب و مقدار درگير هستيد و براي شما هيچ فرقي ندارد که اين مقدار مربوط به ستارگان باشد يا هر شکل ديگري. بنا براين بايد علمي وجود داشته باشد که هر پرسشي مربوط به ترتيب و مقدار را پاسخ گويد بدون توجه به آنکه راجع به ترتيب يا مقدار چه صحبت مي کند. من اين علم را رياضيات عام (Universal Mathematic) مي نامم ..."
منبع:http://www.senmerv.com