جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
نقدي بر خدمت و خيانت تلفن همراه
-(5 Body) 
نقدي بر خدمت و خيانت تلفن همراه
Visitor 447
Category: دنياي فن آوري
فراگيري برخورداري نوجوانان از تلفن همراه، مدتي است که دغدغه هايي را براي برخي خانواده ها ايجاد کرده است. دغدغه هايي مبني بر اين که اين تکنولوژي در مجموع در خدمت کانون خانواده است يا در خيانت به ارزش هاي اجتماعي و خانواده ها. در اين زمينه گفتگويي داشته ايم با آقاي مجيد حيدري چروده، جامعه شناس، تحليل گر و پژوهشگر در امور اجتماعي و عضو گروه علوم اجتماعي جهاد دانشگاهي مشهد که در زير ارائه شده است.
با توجه به شرايط موجود جامعه بحث در زمينه­ تجويز تهيه يا عدم تهيه موبايل توسط والدين براي نوجوانان شان را تا چه اندازه داراي موضوعيت مي دانيد؟
? برخورداري از موبايل امروزه به يک ارزش اجتماعي تبديل شده است. به طور مثال اگر به خانواده ها اصرار کنيم که براي فرزندان تان گوشي موبايل فراهم نکنيد يا گوشي ساده بخريد اين پيشنهاد با ارزش هاي موجود در جامعه متناقض است. چون تصور خانواده ها اين است که تهيه تلفن همراه براي فرزندشان، مصداق محبت کردن به اوست. علاوه بر اين استدلال خانواده ها اين است که با خريد موبايل براي فرزندشان مي توانند نگراني هاي خود را از اين بابت که فرزندشان هر لحظه کجاست را برطرف کنند و موبايل از اين جهت امنيت خاطر آن ها را تامين مي کند؛ حال آن که عملا شايد يک ماه بگذرد و با فرزندشان تماسي نگيرند.
از طرف ديگر نوجوان نيز نمي تواند در مقابل فشار اجتماعي موجود مبني بر برخورداري از موبايل مقاومت کند. حتي اگر والدين فرزندشان را قانع کنند که تهيه موبايل براي او ضروري نيست او نمي تواند ديگران را متقاعد کند که چرا موبايل ندارد. لذا از اين موضوع رنج مي برد و حتي ممکن است بدون اطلاع خانواده سيم کارت يا گوشي تهيه کند. لذا فکر مي کنم دستکاري و اصلاح چنين ارزش ها و باورهايي در کوتاه مدت ميسر نيست.
به نظر شما در حال حاضر موبايل براي نوجوانان، بيش از هر چيز،کارکرد مثبت دارد يا منفي؟
? موبايل به خودي خود يک ابزار خنثي است، که مي توان با آن کاربري صحيح يا نادرست انجام داد. موبايل يک وسيله تسهيل گر است که هم انجام امور خوب و هم انجام کار بد را آسان مي کند. موبايل صرفا يک وسيله ارتباط گيري نيست و خدمات و امکانات مختلفي در اختيار فرد قرار مي دهد. مي توان از آن براي ضبط صداي معلمان، استفاده از فايل هاي آموزشي و در جهت مثبت استفاده نمود. موبايل مي تواند با فراهم کردن امکان ارتباط گيري پيامکي دانش آموز با مشاوران مدرسه و حتي والدين، براي بازگويي مشکلاتي که به صورت شفاهي طرح آن ها برايشان دشوار است استفاده شود؛ و به اين ترتيب رابطه نوجوان با والدين و يا مشاوران را تقويت کند. مي توان براي موبايل الگوهاي کاربري مثبتي را طراحي کرد اما در عمل به کاربردهاي مثبت کمتر پرداخته مي شود.
موبايل سرمايه اجتماعي نوجوان را تقويت مي کند. يعني با توجه به آزادي اي که در ارتباط گيري به فرد مي دهد تعداد دوستان و آشنايان او را زياد مي کند، تعداد روابط فرد افزايش مي يابد اما چه بسا عمق رابطه او را با خانواده اش کم مي کند. چون خلوت انسان را از او مي گيرد و براي فرد مشغوليت به بازي، سرگرمي، پيامک و غيره را ايجاد مي کند و اين مشغول شدن به موبايل، در زماني که اعضا خانواده در کنار هم هستند عاملي مي شود که افراد کمتر به يکديگر و به حرف زدن با هم بپردازند.
همچنين موبايل مي تواند فرد را در معرض پيام و محتوايي قرار دهد که ظرفيتش را ندارد. لذا مشغله هايش تغيير مي کند. به اين ترتيب مي بينيم که موبايل کارکردهاي هم زمان مثبت، منفي و چند وجهي دارد.
بنابراين پيش از آن که به چگونگي نظارت والدين به استفاده نوجوانان از موبايل بپردازيم بهتر است که به بررسي بستري بپردازيم که زمينه ساز استفاده نامطلوب از موبايل شده است.
?اشکال به نحوه آموزش ارزش هاي ديني باز مي گردد. به اين دليل که در آن جا ضعيف عمل کرده ايم و ارزش هاي ديني در افراد دروني نشده است، لذا افراد از هر وسيله اي استفاده منفي مي کنند. تحقيقات نشان مي دهد افرادي که مذهبي هستند ميزان کاربري غيرصحيح از موبايل در آن ها کمتر است. اعتقادات مذهبي و پايبندي هاي اخلاقي نوعي کنترل دروني است که حتي در شرايطي که کنترل بيروني اعم از تنبيه و نظارت و مجازات موجود نباشد فرد را به کاربري مثبت سوق مي دهد. هرجا که کنترل دروني ضعيف باشد ديگران اقدام به اعمال کنترل بيروني بر روي فرد مي کنند. اين کنترل هاي بيروني واکنش معکوس ايجاد مي کنند و فرد مقاومت کرده و يک عمل منفي ديگر را مرتکب مي شود. مجددا به دليل خلا کنترل دروني، کنترل بيروني شديدتري صورت مي گيرد و اين چرخه­ باطل ادامه پيدا مي کند.
با توجه به اهميت شکل گيري کنترل دروني در فرد، از چه طريقي مي توان اين نوع کنترل را در فرد شکل داد؟
کساني که فرستنده ارزش ها هستند مانند آموزش و پرورش و معلمان، رسانه ها، روحانيون و خانواده ها اين قابليت را داشته اند. اما در حال حاضر اين نهادها در نزد برخي نوجوانان از مقبوليت لازم برخوردار نيستند. براي مثال نوجوان از پدرش مهارت بيشتري در استفاده از موبايل و کامپيوتر دارد. لذا نحوه کاربري پدرش را قبول ندارد و لذا از توانايي نهاد خانواده در انتقال ارزش ها کاسته مي شود. يا در مورد رسانه ها شاهد هستيم که نوجوان بيشتر از برنامه هاي ورزش و سرگرمي رسانه ها استقبال مي کند نه سخنراني هاي آموزشي. حتي نوجوان از معلمان هم انتظار دارد که صرفا به آموزش بپردازند و نه پرورش.
آيا در کشورهاي غربي نيز مسئولان و خانواده ها دغدغه نحوه استفاده کودکان و نوجوانان از تلفن همراه را به شکل جدي داشته اند؟
بله آن جا نيز چنين نگراني هايي وجود داشته است. بارزترين نشانه اش هم استفاده از گوشي هاي ويژه کودکان با کاربردهاي محدود است. ولي بايد توجه داشته باشيم که موبايل يکي از ابزارهاي تحقق بخشيدن هر چه بيشتر فرديت است و در کشورهاي غربي فردگرايي به رسميت شناخته شده است. لذا اين ابزار در اختيار افراد در هر سني قرار مي گيرد و پيش فرض آنان، اين است که بچه ها تجربه مي کنند و خودشان در مقابل کاربري هاي منفي واکسينه مي شوند. ولي اين الگو مناسب جامعه ما نيست. چرا که نمي توانيم که در يک حوزه مدرن و در ساير حوزه ها سنتي برخورد کنيم.
در مجموع با توجه به ضعف و مشکلات کارگزاران تغيير در انتقال ارزش ها، آيا امکان الگوسازي در زمينه­ استفاده از تلفن همراه وجود ندارد؟
? يک کارگزار تغيير مناسب کسي است که خود به الگويي که ارائه مي دهد، پاي بند باشد. مثلا در سطح خرد مي توان گفت پدري که خود به موبايلش و انواع کاربري از آن بسيار وابسته است نمي تواند الگوي فرزندش براي استفاده صحيح از موبايل باشد. اينکه والدين خود به آداب استفاده از موبايل پاي بند باشند، بهترين روش براي اصلاح کاربري فرزندان شان است.
خانواده اي که در درون خودش مشکل، تنش و اختلال دارد و با سوق دادن فرزندش به حوزه فردي، زمينه استفاده کجروانه او را از موبايل فراهم مي کند، هرگز نمي تواند براي کاربري درست از تکنولوژي الگوسازي کند.
در جامعه ما افراد از طريق کنترل بيروني تحت نظارت قرار مي گيرند. تکنولوژي نوين امکان گريز از اين کنترل را فراهم کرده است. مثلا بر روي مطبوعات نظارت صورت مي گيرد که بعضي پيام ها به افراد نرسد اما اين پيامي که از طريق مطبوعات قابل ارسال نيست از طريق موبايل قابل انتقال است. اين ايجاد محدوديت از طريق کنترل بيروني تا کجا امکان پذير است؟ ما مي خواهيم آزادي افراد را محدود کنيم در حالي که فرد با استفاده از ابزارهاي مختلف، در مقابل اين محدوديت ها مقاومت مي کند. پس پيش از هر چيز فرد بايد از درون قانع شود که از تکنولوژي به طور صحيح استفاده نمايد. يعني کنترل دروني بايد در فرد شکل گرفته باشد. و اين موضوع هم در نوجواني صورت نمي گيرد، بلکه ارزش ها را از کودکي بايد در فرد شکل داد. چرا که نوجواني دوره چراجويي و بازانديشي نوجوان در ارزش هاي القايي است و کانال هاي انتقال ارزش هاي موجود چنان که گفتيم توانايي اين را ندارند که عموم نوجوانان را اقناع کنند.
منبع:پايگاه تحليلي رصد
ارسال توسط کاربر محترم سايت : hasantaleb
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image