شش فناوري محکوم به فنا
 

1-ديسک هاي چندرسانه اي از پيش ضبط شده
 

با توجه به اتصال آنلاين ، چه از نوع سيمي يا بي سيم ، روز به روز حضور خود را در همه جا گسترش مي دهد، و با توجه به عنوان افزايش نرخ انتقال داده هاي ديجيتال، و با نگاهي به گسترش دستگاه هاي اينترنت محور که سير صعودي به کار گيري آن در جوامع امروزي همچنان ادامه دارد ، شما نيز با اين مسئله موافقيد که شک بسياري کمي در اين مسئله باقي مي ماند که وب به زودي يگانه مرجع و منبع همه سرگرمي هاي الکترونيکي شخصي ما خواهد بود. چرا نباشد؟
پس چرا – اگر مي توانيم از طريق مجازي (آنلاين) نيازهاي ديجيتال و الکترونيکي خود را سريع تر و با دغدغه اي به مراتب کمتر، هزينه بسيار کمتر ، و سر و کله نزدن با بسته بندي و ديسک هاي فيزيکي (که در معرض صدمه فيزيکي با گذشت زمان قرار دارند) بدست آوريم—بايد به سراغ ديسک هاي از پيش ضبط شده فيلم و موسيقي برويم؟ ما فکر مي کنيم به زودي اثري از ديسک هاي فيلم و موسيقي بر جاي نمي ماند.
آغاز اين گذار پيش از در اطراف ما کليد خورده است. البته موسيقي هايي را که به آساني از اينترنت دانلود مي کنيم، بازي هاي قابل دانلود و در واقع سرويس هاي آنلاين بازي هاي چند نفره، بخشي از اجزا اين انتقال به دنياي مجازي و دور شدن از ديسک هاي فيزيکي است. امروز ما سيستم عاملي در اختيار داريم که تماما روي فضاي مجازي ابري فعاليت مي کند و هيچ نيازي به نصب روي هارد ديسک ندارد. (منظور سيستم عامل گوگل کروم است.) ،همچنين پخش کننده هاي بلو-ري نياز به اتصال به اينترنت دارند، و به تازگي اعلام شده اشتراک Netflix که از بزرگترين توزيع کنندگان فايل هاي چندرسانه اي به صورت ديسک است به سمت عرضه سرويس هاي پخش زنده فيلم و موسيقي يا Streaming حرکت مي کند و در آينده اي نزديک ليست اين سرويس هاي تحت وب طولاني تر و طولاني تر هم خواهد شد.
همه ما افرادي را از ميان دوستان و آشنايان خود مي شناسيم که ظرف چند سال اخير ديگر از روش هاي سنتي خريداري و يا اجاره سي دي يک فيلم خودداري کرده و از اينترنت براي رفع نيازهاي خود استفاده نموده اند. اين موارد که شايد در نظر برخي استثنا باشد در مدت بسيار کوتاهي به شکل يک قاعده کلي در خواهد آمد و آن وقت خريداري سي دي مي شود يک استثنا!

2- تلويزيون هاي سه بعدي نيازمند به عينک مخصوص
 

استفاده از عينک مخصوص فيلم هاي سه بعدي در يک سينما- که در آن محيط براي اين منظور بهينه شده است ، صفحه نمايش عظيم الجثه است، و برآمدگي عينک به حداقل رسيده است- يک چيز است، و در خانه اما، اين داستان متفاوت است. نه تنها کاربر مجبور به خرج کردن چند هزار دلار از سرمايه اش براي خريد يک تلويزيون – 3Dو به تعداد مورد نياز عينک براي هر کساني که معمولا به تماشاي تلويزيون مي نشينند است، بلکه حتي پس از خريد آن محتوا ، کيفيت ، و تاثير سه بعدي آن جذابيت سالن سينما را هرگز براي فرد تکرار نخواهند کرد.
و ديگر اينکه- يک واقعيت غير قابل اجتناب: عينک در کل يک وسيله مزاحم روي صورت شماست. اگر عينکي باشيد و از عينک طبي استفاده کنيد که اين مي تواند يک مزاحمت مضاعف باشد. اگر عادت داريد حين تماشاي تلويزيون به انجام کارهايي ديگر هم بپردازيد، باز هم عينک مخصوص يک مزاحم تمام عيار است. اگر شما از جمله کساني هستيد که از سردرد و فشار چشم ناشي از به چشم زدن عينک سه بعدي رنج مي برند باز اين عينک ها را يک وسيله مزاحم رنج آور خواهيد يافت. و نکته آخر: آنها خيلي هم شيک نيستند، هستند؟
همه موارد فوق را کنار هم بگذاريد و به آنها اضافه کنيد مسئله سلامت و سردرگمي مصرف کننده و بي تفاوتي او نسبت به اين محصول را با فکر کردن به تمام عوامل فوق، و آنگاه است که اين ايده به ذهنتان خطور مي کند که چرا تلويزيونهاي سه بعدي، با شکل فعلي آن ، دقيقا نتوانستند جهان مصرفي امروز را با ورود خود به صحنه دگرگون کرده و فروش بالايي کنند. در واقع ، شرکت ها همه تلاش خود را کردند. اما مشکل جاي ديگري است.
ما متواضعانه احساس مي کنيم تلويزيون هاي سه بعدي نيازمند به عينک مخصوص تصاوير سه بعدي ديگر تاريخ مصرفشان گذشته و هم اکنون بيشتر شبيه به يک چاه شده براي بلعيدن پول کساني که آن را خريداري مي کنند. مطمئنا ، اين فناوري تا مدتي ادامه خواهد يافت و شايد به اين زودي به کلي از صحنه کنار نرود، اما پيشگويي دراز مدت ما در اين مورد هر چيزي مي تواند باشد به جز خوش بيني به ادامه حياتش. براي تازه خريداران، با وجود کيفيت تصوير و قيمت بسيار پايين تري که همان تلويزيون هاي دو بعدي متداول دارند، اين روز ها انتخاب بهتري به نظر مي رسند. اما به انتظار آينده نشستن نيز گزينه پيش روي ديگري است-و به طور تئوري گزينه بهتر- نسبت به خريد يک تلويزيون سه بعدي که براي ديدن تصاوير روي آن چاره اي جز عينکي بودن نداريد. تلويزيون هاي نسل بعدي اصطلاحا autostereoscopic ناميده مي شوند که يعني نيازي به عينک stereoscopic نخواهند داشت.
در تلويزيون autostereoscopic ، کار عينک را صفحه نمايش انجام مي دهد و نمايشگر هوشمند از ورق هاي پلاستيکي تشکيل شده که مجهز به عدسي هايي هستند که نور را منکسر مي کنند بنابراين هر کدام از چشمان انسان هميشه چشم انداز کمي منحصر به فرد نسبت به ديگري مي بيند و به مغز ارسال مي کند جلوه سه بعدي براي انسان تداعي مي شود. شرکت توشيبا به تازگي يک تلويزيون با چنين فناوري را به بازار ژاپن عرضه کرده و همان طور که در خبر ها هم داشتيم در نمايشگاه اخير CES 2011 اين تکنولوژي پيشرفته را به رخ ساير رقبا کشيد و توجه بسياري را به خود جلب کرد.
فراتر از آن امروز وعده تلويزيون هولوگرافي را در اخبار مي شنويم و مي خوانيم، تکنولوژي که در تجسم آن آمده است شما قادريد طور کامل اشياء را به صورت سه بعدي و اساسا “شناور” در مرکز اتاق خود ببينيد (مانند لا پرنسس ليا در فيلم «جنگ ستارگان» محصول 1977). متاسفانه ، تا دسترس تجاري و عمومي به تلويزيون هاي هولوگرافي هنوز يک دهه فاصله است.
با اين حال، با توجه به جايگزين ها، کمبود محتواي قابل قبول، و حلقه اطراف نام تجاري 3D TV امروز ، ما نمي توانيم به چيزي جز نزديک شدن به پايان قصه اين محصول فکر کنيم.

3-ايبوک خوان ها
 

شکي وجود ندارد، حتي در مورد سخت گير ترين منتقدان، که محصولاتي همچون کيندل آمازون و ilk نوآوري هاي جذاب و غافلگير کننده اي بودند. وسيله الکترونيکي کوچکي تنها که وزن آن کمتر از کتابهاي بسياري است و به اندازه کافي باريک است که در جيب کت و لباس جاي مي گيرد و در عين حال قادر است، حداقل به طور موقت ، همه کتاب هاي شما و کساني که مي شناسيد و فکر مي کنيد ممکن است موقعي براي خواندن به آن نياز داشته باشيد را به صورت الکترونيکي در خود جاي دهد. اين يک ايده عاليست، به ويژه حالا که مدل هاي فعلي به طرزي باور نکردني از عمر باتري طولاني برخوردارند، و همچنين صفحه نمايش عالي ، و سهولت استفاده خارق العاده.
پس چرا بايد اين وسيله مفيد را در ليست فناوري هاي تاريخ مصرف گذشته بگذاريم؟ چون درست همانطور که کار خود را به خوبي انجام مي دهند، تقريبا تنها همين يک کار را براي کاربر انجام مي دهند. در مقام تشبيه مثل يک چاقوي جيبي معمولي در مقابل چاقوي سوئيسي که به مراتب امکانات بيشتر ديگري به جز چاقو دارد، کيندل و ساير ايبوک خوان ها نمي توانند با نفوذ روز افزون تبلت ها که همان چاقوي چندکاره سوئيسي مثال ما هستند مقابله کنند و بايد عرصه را به تبلت ها بسپارند که روز به روز محبوب تر مي شوند و تنها يکي از کاربردهاي انها نمايش کتاب هاي الکترونيکي است ، امروز ديگر هرگاه صحبت از تطبيق پذيري و يک دستگاه همه فن حريف به ميان مي آيد نام iPad به ذهن خطور مي کند و کيندل را مي توانيم با خيال راحت به موزه تکنولوژي بسپاريم!
با اين احوال، با تمام مزاياي خاصي که در بالا بدان فقط اشاره کرديم، با وجود محصولي مانند iPad که پس از يکسال و اندي عمر جاي خود را در ميان بسياري از کاربران جهان باز کرده و از آن به عنوان يگانه وسيله مطالعه ايبوک هاي خود استفاده مي کنند، و با اين ظاهر جذاب و وسوسه برانگيز که دست پخت طراحان اپل است تنها به کمي زمان و نسخه هاي بهبود يافته مطالعه ايبوک براي کامل شدن دارد، هر شخصي به طور منطقي مي تواند نتيجه بگيرد بازار مستقل کتاب خوان هاي الکترونيکي در آينده مترادف است با بازار تبلت ها. براي افرادي که گاه به گاه به مطالعه ايبوک مي پردازند و اولويت را به قابليت هاي حمل دستگاه داده و از دستگاه خود انتظارات مختلف ديگري هم دارند تبلت ها به خوبي جواب مي دهند.
کتاب خوان هاي مستقل هرگز بي سر و صدا نمي ميرند، اما در اين روز ها که همگرايي امکانات و افزايش قابليت ها همه و همه در يک دستگاه جمع و جور و باريک اندام مطرح است و هواداران پرشماري دارد، براي ايبوک خوان ها زمان بازنشستگي فرا رسيده.

4-هارد ديسک هاي تجاري
 

هنگامي که سخن از مرگ هارد ديسک هاي متداول به ميان مي آيد، اين طور نيست که بگوييم “اگر….”. بلکه بايد گفت: “کي؟”
و در مرحله بعد بايد پرسيد، “کدام جايگزين؟”. مانند سردار رومي « ژوليوس سزار» ، ديسک سخت ، که زماني قلب تپنده پيشرفت سخت افزاري بود و در کانون توجه سازندگان سخت افزار قرار داشت و قطعا يکي از مهمترين و اغلب از مهم ترين قطعات هنگام به روز رساني قطعات کامپيوتر بود و به همين علت هم يکي از فن آوري پول ساز براي سازندگان سخت افزار محسوب مي شد، اکنون دوران زوال خود را سپري مي کند و از همه طرف مورد حمله فناوري هاي جديد قرار گرفته.
بارز ترين تهديد که اکنون ديسک سخت با آن مواجه است از جانب حافظه هاي فلش و درايوهاي حالت جامد (SSD) است. مطمئنا ، ديسک هاي حالت جامد به ازاي هر گيگابايت به مراتب گران تر از ديسک سخت مي باشند، اما در ضمن بسيار سريع تر و (احتمالا) بسيار با دوام تر از ديسک هاي سخت مي باشند. استفاده گسترده از ديسک هاي حالت جامد به احتمال زياد هنگامي رخ خواهد داد که شکاف قابل ملاحظه قيمت آن نسبت به ديسک هاي معمولي امروزي پر شود و قيمت هارد هاي SSD پايين بيايد، اما دوستان اين مورد در طي يکي دو سال آينده رخ مي دهد و نه طي دهه آينده!
در حال حاضر، انتظار نداشته باشيد که چيزي معمول و قابل قبول تر از همان درايو هاي سخت خوب قديمي بدست آوريد. براي مثال در نظر بگيريد، رشد انفجاري دستگاه هاي قابل حمل همه کاره مانند تلفن هاي هوشمند و iPad . حقيقت اين است که براي بسياري از ما – به خصوص کاربران جوان تر و / يا کساني که مي توانند بدون يک کامپيوتر کامل هم از دستگاه هايي با قابليت هاي خوب نيازهاي خود را برطرف کنند- رايانه هاي شخصي ، لپ تاپ ها ، و ديسک هاي سخت در داخل آنها مانند دستگاه هاي ماقبل تاريخ در آمده است!!
به دليل گسترش روز افزون اين گروه از وسايل الکترونيکي همراه، ديسک هاي سخت هرگز شانسي ندارند. همچنين، آنها از بهره مندي از ويژگي هاي سيستم عامل “مجازي” کروم محصول گوگل محروم خواهند ماند. دستگاه هاي همراه داده هاي خود را در کارت هاي حافظه قابل جابجايي ذخيره کرده. و در بسياري از موارد ، آنها بهره کاملي از فناوري ابري خواهند گرفت.
در واقع، اگر حافظه هاي فلش، کامپيوتر / لپ تاپ هاي مجهز به SSD، و يا انقراض قريب الوقوع سيستم عامل هاي سنتي نتوانند به استفاده از هارد ديسک هاي تجاري خدشه وارد کنند، فناوري ابري به سهولت اين کار را انجام خواهد داد. در ميان بازيکنان بزرگ صنعت ، قدرت نطق و بيان تکنولوژي ابري فعلا استراتژي حاکم است. و مطمئنا هر کس که تنها به گسترش ناگهاني شبکه هاي سرور در سراسر ايالات متحده بيانديشد ( براي نمونه شبکه سروري جديد کاروليناي شمالي اپل) پي به نفوذ فناوري ابري و ذخيره سازي مجازي ديتا به جاي استفاده از هارد ديسک خواهد برد.
امروز ، ديسک هاي سخت به شدت ارزان قيمت هستند. درست همانطور که درايوهاي فلاپي ديسک و HD دي وي دي ها در زمان انقضاي تاريخ مصرفشان ارزان شدند.

5-انواع کليدها
 

کليد هاي معمول امروز در معرض انواع آسيب ها مانند شکستگي، سرقت، و استفاده ناخوشايند اگر دست شما جاي ديگري گير باشد مي باشند، و آخرين مورد هم اين است که در نهايت جيب لباس شما را سوراخ مي کنند!
اين جملات کاملا بديهي است و نيازي به هيچ گونه توضيحي ندارد. در همه جوامع انساني تا آنجا که به ياد مي آورند مدت بسيار طولاني است که کليد را به عنوان يک وسيله مفيد و در عين حال آسيب پذير مي شناسند. و تا زماني که ما آنها را براي هميشه از خود دور کنيم آنها همواره با شکستن در شيار قفل ها، همچنان به اين آزردگي خاطر ما دامن مي زنند.
خوشبختانه ، تحريم استفاده از کليدهاي فيزيکي مدتي است که آغاز شده است. چند سال پيش، سيستم سخت افزاري ورود بدون کليد به واحد هاي مسکوني براي اولين بار در بازار هاي مصرف کنندگان ظاهر شد ، که مالکان املاک را در سراسر ايالات متحده قادر مي ساخت درهاي ورودي خانه خود را بدون کند و کاو در جيب خود براي يافتن کليد باز کنند. در مثالي ديگر اخيرا، دکمه فشاري روشن کردن موتور توسط سيستم جرقه زني موتور خودرو از خودروهاي لوکس و مخصوص ثروتمندان به اتومبيل هاي ارزان قيمت نيز رسيده است، که به نوبه خود سبب پيشگيري از سرقت ، کاهش احتمال جاماندن کليد در ماشين پس از قفل شدن خودکار درب ها، و روند خروج و ورود راحت تر حتي براي ما که از درآمد کمتري برخورداريم شده است. و البته استفاده از فناوري بيومتريک- علمي که در بسياري از زمينه ها از اقدمات امنيتي گرفته تا ديگر جنبه ها، زندگي راحت تري را براي ما رقم زده – در اين زمينه نيز بيکار ننشسته و به کمک بشر آمده است.
پس از تمام اين گفته ها، روشن است که بايد همانند کودکي که از پستان مادر گرفته مي شود خودمان را از عادت به جسمي سرد، با دندانه هاي فلزي که دشمن لباس و پوست دستمان است و همه ما در جيب خود يک دسته از ان را در انواع مختلف داريم به اسم کليد، نجات دهيم. با اين حال ، اگر امروز شما مي توانيد وارد خانه تان، اتومبيل شخصي خود شده، و به دفتر کار خود در طبقه سي ام دسترسي يابيد و همه اين ها را بدون استفاده از يک کليد انجام دهيد، مي توانيد شادي زماني را که ديگر خبري از حتي يک کليد فلزي نيست را تصور کنيد؟ آيا اين روز خيلي دور است؟
6-کنسول بازي دستي

چه احساسي داريد اگر يک بازي واقعا خوب ابداع کنيد که در دستان شما جاي مي گيرد؟ بازي که به قدري خوب باشد که سازندگان عظيم کنسول هاي دستي مثل سوني يا نينتندو آن را به طور انحصاري براي کنسول خود بخواهند؟ آيا چنين بازي اي عالي نيست؟ آيا قرار گرفتن در چنين موقعيتي براي هر کس يک رويا نيست؟
البته که چنين است. در حال حاضر. اما اگر چند سال ديگر از اين ماجرا بگذرد، و زماني فرا رسد که هر کس در حالي که مشغول گردش و تفريح است وسيله اي در اختيار داشته باشد که در خود همه دستگاه هاي پخش موسيقي و فيلم / دوربين / کامپيوتر / تلفن همراه /و کنسول بازي را در خود جمع کرده باشد، آن وقت چه؟ و در صورتي که اين اسباب بازي بتواند ده ها بازي هاي مناسب و معقول و با گرافيک خيره کننده را بر روي خود به رواني اجرا کند و ما را بيش از پيش سرگرم کند چه؟ و اگر تمام اين افراد به طور طبيعي علاقه اي به حمل کردن وسيله اي نداشته باشند که تنها هنرش اجراي يک بازي انحصاري است که ان زمان ديگر کسل کننده شده است، آن وقت چه؟
چنين مواردي نتيجه اجتناب ناپذير تکامل تکنولوژيکي است. در حالي که گوشي هاي هوشمند و تبلت هاي همه فن حريف فعلا خود را درگير پردازش گرافيکي سنگين و اجراي بازي هايي که در کنسول هاي دستي معمول است نکرده اند و به همان بازي هاي سرگرم کننده ساده قناعت کرده اند، آنها به زودي به اندازه کافي قدرتمند مي شوند که اکثر بازي خورها نمي توانند از آن ها به سادگي بگذرند. و اين، در نماي بزرگ و مقياس وسيع، همان چيزي است که صنعت را شکل مي دهد.

شش بازمانده
 

1-دستگاه هاي پخش موسيقي ديجيتال / فايل هاي چندرسانه اي
 

پايان سلطه پخش کننده هاي شخصي موسيقي چندين سال پيش پيشگويي شده بود، در حالي که محصول واکمن سوني هنوز در ابتداي راه بود. برخي همان زمان مي گفتند چه پيشگويي احمقانه اي! چه عقب مانده! چه ضد اجتماعي! امروز در جهان آي پاد ، بسياري از استدلال ها بديهي است که از بين مي رود. با اين حال ، افرادي که پيش بيني هاي نگران کننده در مورد آينده مي کنند جاي دوري نمي روند. در حال حاضر ، آنها به ما مي گويند هيچ کس پخش کننده هاي اختصاصي موسيقي را نمي خواهد وقتي پخش کننده هاي تمام عيار فايل هاي چند رسانه اي (ويدئو) و تلفن هاي هوشمند و مانند آن ميتوانند بخش موسيقي با کيفيت بالا و خيلي کارهاي ديگر را انجام دهند.
ما متواضعانه با اين افراد اختلاف نظر داريم. شايد ما لزوما چيزي بيش از يک دستگاه که برايمان موسيقي پخش کند و همه جا بتوانيم آن را همراه خود ببريم نخواهيم. شايد بعضي از ما يک پخش کننده کوچک و جمع و جور موسيقي مانند آي پاد شافل را به دستگاه هاي بزرگ چند منظوره ترجيح دهد. شايد برخي از ما در سالن ورزش يا هنگام آهسته دويدن عادت داريم به موسيقي گوش دهيم و يا در محيط کوچکي باشيم که دستگاه هاي بزرگ و سنگين وزن چند کاره تقريبا مناسب نباشد. و شايد اصولا نخواهيم هزينه بالايي بپردازيم- هم زمان خريداري و هم هزينه هاي مربوط به اشتراک — که دستگاه هاي پيچيده تر اين هزينه ها را بر ما تحميل مي کنند.
ما انکار نمي کنيم که رو بروي خود بازار دستگاه هاي شخصي پخش موسيقي مستقل را روز به روز کوچک تر مي بينيم. همگرايي امکانات و وسايل چند منظوره قطعا ماندگار خواهند بود. اما فکر نمي کنيم که آيپاد هاي کوچولو و يا هر ام پي تري پلير کليپ مانند از ما دور شوند تا زماني که تکنولوژي به جايي برسد که به طور مستقيم تراشه هاي دستگاه هاي چند منظوره را بتوان زير پوست انسان جاسازي کرد و هميشه استفاده کرد. تعداد کاربران دستگاه هاي شخصي و قابل حمل پخش انحصاري موسيقي اکنون بسيار بالاست — بيش از حد بالا که حالا حالا ها نمي توان پيش بيني کرد که اين دستگاه ها به موزه ها خواهند رفت همانطور که کيندل آمازون مي رود!

2-تلفن ثابت
 

در مواجهه با رقابت تنگاتنگ و بي امان ارائه دهندگان سرويس هاي صوتي روي پروتکل اينترنت (VoIP) ، ارتباطات آنلاين مبتني بر متن، و البته، تلفن هاي همراه سلولي و هوشمند، خدمات قديمي تلفن ثابت (POTS) قطعا به نظر مي رسد پيشگام در پرتاب در سطل زباله مجازي باشد. و در واقع ، مطالعات اخير نشان مي دهد که تعداد فزاينده اي از آمريکايي ها در حال ترک کامل خطوط تلفن ثابت خود و روي آوردن به ديگر گزينه هاي ارتباطي امروز مي باشند.
اما به اين سادگي نمي شود بريد و دوخت! تلفن هاي ثابت- حداقل گوشي هاي تلفن ثابت سيمي- در هنگام قطع برق طولاني مدت يک منجي و وسيله اي فوق العاده مفيد و ضروري به حساب مي آيد. آنها نقش خود را در دنياي کسب و کار و در خانه هاي بزرگ، که در آن چند خط مختلف تلفن رايج هستند حفظ کرده و به اين روند ادامه خواهند داد. علاوه بر اين، بسته به نوع استفاده، نرخ استفاده از تلفن ثابت در حال حاضر نسبتا ارزان است. و تقريبا بديهي است که زيرساخت هاي موجود تلفن ثابت هم اکنون کاملا توسعه يافته اند.
اگرچه بسياري آن را يک تکنولوژي کاملا زائد و قديمي مي شمارند، اين شانس را برا تلفن ثابت قائليم که تا زماني که ما راه بهتري براي برخورد با مواردي که استفاده از تلفن ثابت در آن مواقع ارزشمند مي شود پيدا کنيم، اين تکنولوژي باقي و زنده بماند. و آن زمان، خيلي زود نيست.

3- موتور احتراق داخلي خودرو
 

بياييد اين يک مورد را هم فارغ از بقيه موارد مورد توجه قرار دهيم: تکنولوژي هيبريدي که در خودروهايي مانند تويوتا پريوس و هوندا Insight يافت مي شود مسلما قدم بزرگ بعدي در تامين نيروي محرکه خودروها نيست. به جاي آن استفاده از بيو سوخت ها و خودرو هاي برقي است که به ما نويد دستاوردهاي تکنولوژي انقلابي در آينده نزديک را مي دهد. واقعيت اين است که بسياري از اتومبيل هاي طراحي شده براي استفاده از گاز هيدروژن- و بسياري ديگر مدل 2012 خواهند بود اگر بتوانيم اخباري را که از شرکت هايي مانند هيونداي و فورد مي شنويم باور کنيم و اين سبب به وجود آمدن محيط زيستي بسيار پاک تر از خودرو هاي احتراق داخلي قديمي و صرفه جويي در مصرف سوخت که نزديک به خودروهاي هيبريدي امروزي است مي گردد. و آنها به ميزان زيادي ارزان تر و داراي عملکرد بهتري نيز مي باشند.
بنابراين چه چيزي ما را ترک مي کند؟ پيل هاي سوختي؟ شايد ، و هيونداي اخيرا اعلام کرده قطعا تا پايان سال 2015 يک خودروي شاسي بلند يا SUV با پيل سوختي را ارائه خواهد کرد. اما فن آوري پيل سوختي چيزي جديدي نيست- اين تکنولوژي را ما براي چندين دهه مي شناسيم اما هنوز موانع قابل توجهي براي پياده سازي ان وجود دارد و محتاج به ذکر نيست که هنوز زيرساخت ها ضعيف است.
ماشين هايي که از باطري برقي نيرو مي گيرند مانند محصول اخيرا رونمايي شده نيسان با نام Leaf ممکن است راه را براي آينده روشن سازند، اما در حال حاضر ، با وجود مسافت 100 مايلي بين دو نوبت شارژ، به وضوح مشخص است که Leaf پاسخگوي هر کسي که در فواصل طولاني سفر مي کند، نيست. و در مورد محصول مشابه شورلت يعني ولت چه؟ اين محصول قطعا مي تواند فاصله بيشتري را قبل از نياز به شارژ مجدد باتري نسبت به نيسان Leaf طي کند، اما ولت اين توانمندي را به اين دليل دارد که در کنار باتري الکتريکي خود- بله درست حدس زديد- يک موتور احتراق داخلي کوچک بنزيني نيز به کار گرفته شده است. اين که خودرويي مينياتوري مانند Leaf قيمتي بالغ بر 30?000 دلار دارد و شورلت ولت بيش از 40 هزار دلار! بديهي است که فعلا نمي توانند چندان در بين خريداران متداول شوند.
هستند البته ، ديگر شرکت هاي خودروسازي که راه حل هاي ديگري پيشنهاد مي دهند. در واقع ، به هيچ روي کمبود خودروي مفهومي در جهان خودروسازي امروز حس نمي شود، که هر کدام توسط عده زيادي از مردم پشتيباني و حمايت مي شود که اميدوارند ايده محبوبشان يک روز در نهايت قاتل موتور احتراق داخلي شود و آنها را براي هميشه به موزه ها بفرستد. و اين ممکن است بزرگترين مانع بر سر راه موتور هاي جديد باشد. آيا شما حاضريد يک تکنولوژي را انتخاب کنيد، تنها براي کشف چند سال ديگر و قدم در راهي نهيد که پاياني بسيار گران و مرگبار دارد؟ سرمايه گذاري چند صد دلاري در فناوري هاي منقرض شده اي مثل Betamax يا اچ دي دي وي دي يک چيز است. رها کردن اين يکي چيزي کاملا متفاوت است.
همه ما براي يک جامعه سبز و فرار از آلودگي هاي زيست محيطي در تلاشيم و قطعا مي خواهيم از شر نفت و آلودگي هر چه بيشتر هوا راحت شويم. اما اگر ما خودرويي را در آينده قابل پيش بيني انتخاب کرده بوديم، فريب خبر هايي مانند هيونداي 40 MPG يا فورد ” clean diesel ” را نمي خورديم. به نظر مي رسد خريد يک فولکس واگن گامي بسيار منطقي تر از حدس و گمان محض است. و به همين دليل ما احساس مي کنيم که موتور احتراق داخلي را براي مدتي در آينده خواهيم داشت.

4 و 5 و 6- کامپيوترهاي دسکتاپي ، صفحه کليد کامپيوتر ، و موس کامپيوتر
 

ما سه تا از دستگاه هايي را که احساس مي کنيم فعلا منسوخ نمي شوند را تحت يک عنوان آورديم، چرا که بپذيريد، هنگامي که در آينده زمان انقراض آنها فرا برسد هر سه در يک جبهه و دوشادوش هم براي فرار از انقراض خواهند جنگيد.
اول بياييد نگاه کنيم به آنچه مسلما ستون کل انقلاب فن آوري اطلاعات بود: کامپيوتر هاي دسکتاپي شخصي. شايعات انقراض اين وسيله از دهه 1990 و هنگامي که لپ تاپ ها داشتند کم کم رواج مي يافتند منتشر شد، و اين شايعات بدون شک تا کنون ادامه داشته و ادامه خواهند يافت. اما با وجود افزايش رايانه هاي بدون کيس يا all-in-one، رشد فزاينده لپ تاپ هاي قدرتمند، تبلت ها ، تلفن هاي هوشمند ، فن آوري صفحه لمسي، و انبوهي از جهش هاي تکنولوژيکي ديگر از مفهوم اصلي، رايانه ميز کار آنطور که ما مي دانيم بايد زنده بمانند.
مي پرسيد چرا؟ براي شروع، چون واقعا واقعا ارتقاء آن و يا تعميراتش آسان و امکان پذير است. صرفا از قطعه هايي تشکيل يافته ک هر لحظه که تشخيص دهيد جوابگوي نيازتان نيست به راحتي و حتي خودتان مي توانيد آن را باز کرده و با قطعه اي قدرتمند تر جايگزين کنيد. اين رايانه ها همچنين نسبتا مقرون به صرفه است. فقط فکر کنيد اگر بخواهيد يک سيستم قابل حمل با مشخصات همان کيس رايانه خود خريداري کنيد چه قدر بايد هزينه کنيد، و شما به سرعت کشف خواهيد کرد با اين کار در يک دردسر مالي مي افتيد و ورشکست مي شويد! و اين مسئله ما را به نقطه قوت سوم اين وسايل مي برد- قدرت. چه شما يک گيمر و بازي خور باشيد، يا طراح ويدئو و کليپ هاي گرافيکي، يا طراح 3D ، و يا هر کسي که از پردازنده ، پردازنده گرافيکي ، حافظه و ذخيره سازي بيشترين کار را مي کشد، رايانه دسکتاپي براي مدت هاي طولاني يگانه ابزار کار شما باقي مي ماند.
صفحه کليد و ماوس ارزشمند، با توجه به تمام جايگزين هايي که در بحث دستگاه هاي پخش کننده چند رسانه اي رفت، در نگاه اول به نظر مي رسد که از شانس حتي کمتري در مورد بقا برخوردار باشند. اما نگاه اول ، آنطور که هر فردي که به کلوپ شبانه مي رود معتقد است، هميشه درست نيست. فناوري تشخيص گفتار براي تايپ کلمات، آنگونه روي کاغذ و از نظر تئوري قوي و خدشه ناپذير است، سبب حذف صفحه کليد براي مدت زمان طولاني در آينده نخواهد شد چرا که به سادگي در حال حاضر هنوز به نقطه اي که واقعا مفيد باشد تکامل نيافته است. فناوري صفحه لمسي يا تاچ اسکرين، همان اندازه که اکنون در جهان تلفن همراه تبليغ مي شود، براي کساني که از رايانه شخصي استفاده مي کنند- واقعا استفاده مي کنند- جوابگو نيست. آيا در ميان شما کسي هست که واقعا فکر کند خم شدن کاربر به جلو براي دسترسي به صفحه نمايش لمسي آن هم به طور مداوم روش برتري نسبت به کنترل دسکتاپ با صفحه کليد و ماوس است؟ همانطور که براي صفحه کليد مجازي، صفحه کليد نمايش يافته بر روي صفحه (on-screen keyboards) ، سبک و پد لمسي لپ تاپ ها، ما يک جمله بيشتر نداريم: آه خداي من!
مطمئنا ، در آينده در خبر ها مي شنويم که چگونه ابزارهاي جديد و داغ پا به عرصه تکنولوژي خواهند گذارد و چگونه مي توانند تعريف مجددي از اين دستگاه ها کنند و همه آنها به ما چشم انداز تازه اي از وسايلي که سالها از ان استفاده مي کرديم مي بخشند. اما در پايان، زماني که کار سخت نياز به پردازشگري چندهسته اي و يا انجام بازي هاي سنگين نياز به کارت هاي گرافيک دوبل شده دارد ، تنوع ، قدرت ، کنترل سخت گيرانه و دقيق، استفاده آسان ، و البته، آشنايي با قطعات کامپيوتر و لوازم جانبي اصلي برگ هاي برنده اي هستند که سبب خواهد شد رايانه هاي دسکتاپي براي حداقل يک نسل ديگر باقي بمانند…
منبع:http://www.gooyait.com
ارسال توسط کاربر محترم سايت : hasantaleb