فناوريهاي ارتباطي
فناوريهاي ارتباطي يکي از خصوصيات مهم تجهيزات همراه است که همواره بايد در انتخاب يک تبلت به آن توجه ويژهاي داشت. برخي از تبلتها ويژگيهاي ارتباطي راه دور يا شبکه سلولي را از موبايلها به ارث بردهاند. به اين معنا که مانند يک گوشي موبايل قادر خواهيد بود با استفاده از آنها به شبکههاي سراسري اينترنت متصل شويد و حتي مکالمههاي تلفني را انجام دهيد. البته بايد توجه داشت که وجود امکانات شبکه سلولي در يک دستگاه لزوماً به معناي امکان برقراري تماس تلفني نيست و برخي از شرکتها در محصولات خود تنها از ويژگيهاي ارتباطات اينترنتي شبکههاي سلولي استفاده ميکنند.واسطهاي بيسيم، استانداردها و پروتکلهايي هستند که امکان اتصال به اينترنت يا برقراري ارتباط بين دستگاههاي ديگر را فراهم ميآورند. اتصال به وسيله سيم نيز از طريق انواع درگاههايي که روي دستگاه تعبيه شده،انجام ميشود. اتصال به ماهوارههاي موقعيتياب ويژگي ديگري است که امکانات تبلتها را تکميل ميکند. بهطور کلي، ارتباطات را ميتوان به چند دسته کلي تقسيم کرد:
- شبکه سلولي
- واسطهاي بيسيم
- درگاه ها
- موقعيتياب
شبکه سلولي (Cellular Network)
2G: به نسل دوم فناوري تلفن همراه در شبکههاي سلولي به اختصار 2G (سرنام 2nd Generation) گفته ميشود. اين فناوري که در کشور ما نيز استفاده ميشود، نخستين نسلي است که سرويسهاي دادهاي از قبيل پيامهاي متني (پيامک) در آن معرفي شد. استانداردهاي مختلفي در اين نسل مطرح شده که اغلب آنها بهطور انحصاري در يک يا چند کشور استفاده ميشود. اما استانداردي که در کشور ما و تقريباً تمام کشورهاي دنيا از آن پشتيباني ميشود GSM (سرنام Global System for Mobile Communications) است
بهطور کلي، شبکههاي نسل دوم براي مکالمههاي صوتي و انتقال کُند دادهها مناسب هستند. برخي پروتکلهاي سريعتر مانند GPRS (سرنام General Packet Radio Service) و EDGE (سرنام Enhanced Data Rates for GSM Evolution) نيز براي استفاده دستگاههاي استاندارد GSM از خدمات نسل سوم فناوري تلفن همراه (3G) تعريف شدهاند، اما بهطور عمومي بهترتيب به سرويسهاي نسل 2,5 و نسل 2,75 از آنها ياد ميشود. زيرا از سرويسهاي حال حاضر موجود در نسل سوم به مراتب کندتر هستند.
3G: نسل سوم فناوري تلفن همراه بهتازگي در کشور ما در حال راهاندازي است، اما هنوز فراگير نشده است. بنابراين کساني که هزينه زيادي بابت پشتيباني دستگاههايشان از 3G پرداخت کردهاند، يا به گسترش هرچه سريعتر اين فناوري در ايران اميدوار هستند يا به استفاده خارج از ايران انديشيدهاند. البته، کساني که تب تعويض زودهنگام گجتهايشان را ندارند، اغلب خواهان اين هستند که دستگاه انتخابيشان سالها کارايي داشته و با گسترش فناوريهاي آتي همچنان کارآمد باشد.
UMTS (سرنام Universal Mobile Telecommunications System)؛ كه به نسل سوم فناوريهاي تلفن همراه تعلق دارد و استانداردي بر پايه GSM طراحي شده است.
HSPA (سرنام High Speed Packet Access)؛ يک پروتکل براي نقل و انتقال پرسرعت سيگنالهاي ارتباطي بين يک ايستگاه روي زمين و يک ماهواره است که از ادغام دو پروتکل HSDPA (براي دريافت) و HSUPA (براي ارسال) حاصل شده است. يک ايستگاه زميني که از اين پروتکل پشتيباني ميکند، قادر به دريافت دادهها با سرعت حدود چهارده مگابيت در ثانيه و ارسال با سرعتي حدود 8/5 مگابيت در ثانيه است. در Evolved HSPA که به HSPA+ هم شناخته ميشود، با اعمال تغييرات تدريجي و افزودن امکاناتي به HSPA، اين سرعتها به 84 مگابيت در ثانيه براي دريافت و 22 مگابيت در ثانيه براي ارسال، افزايش يافته است. اين پروتکلها در نسل سوم فناوري تلفن همراه و گاهي به عنوان استانداردهاي نسل 3,5 مطرح ميشوند.
4G: در حال حاضر، هيچ خبري از نسل چهارم تلفن همراه در کشور ما نيست و افرادي که فقط به دليل ارتقاي دستگاههايشان از 2G يا 3G به 4G هزينه ميکنند، هزينه آنها حداقل در کشور ما هيچ توجيهي نخواهد داشت. حداکثر سرعت در اين استاندارد براي ارتباطات با تحرک بالا (مانند قطار و خودرو) صد مگابيت در ثانيه و براي ارتباطات ثابت يا کمتحرک (مانند شخص در حال راه رفتن) يک گيگابيت در ثانيه است.
LTE (سرنام 3GPP Long Term Evolution)؛ آخرين استاندارد در فناوري شبکههاي موبايل است که در نسل سوم فناوري تلفن همراه مطرح شده است. اگرچه گاهي آن را به عنوان نسل چهارم ميدانند، اما اين استاندارد با نيازمنديهاي نسل چهارم بهطور کامل منطبق نيست. به همين دليل، گاهي آن را به نسل 3,9 که فراتر از نسل سوم، اما پيش از نسل چهارم است، متعلق ميدانند. نسخه بعد LTE يعني LTE Advanced که با LTE سازگار است در نسل چهارم مطرح ميشود. با استفاده از جدول 1 ميتوانيد سرعت ارسال و دريافت استانداردهاي مختلف را در شبکههاي سلولي با يکديگر مقايسه کنيد.
![راهنماي اصطلاحهاي رايج در تبلتها (2)](/userfiles/Article/1390/09/001/63441.JPG)
جدول 1- واسطهاي تبادل اطلاعات دستگاه با شبكه
شبکههاي بيسيم وايفاي (Connectivity/Wireless Networks): وايفاي يک استاندارد براي ارتباط بيسيم تجهيزات الکترونيکي با يکديگر و اتصال به اينترنت است. دستگاههايي که از اين استاندارد پشتيباني ميکنند، زماني که در محدوده يک شبکه بيسيم قرار ميگيرند، قادر خواهند بود به آن شبکه و اينترنت متصل شوند. وايفاي يک نام سادهتر براي استاندارد IEEE 802.11 است که تاکنون در انواع a، b، g و n عرضه شده است. انواع مختلف اين استاندارد در سرعت و برد پوشش با يکديگر تفاوت دارند و استاندارد جديدتر با استانداردهاي پيشين سازگار است. آخرين استاندارد که نوع n است، به دليل استفاده همزمان از سيستم چند آنتنه و دو محدوده فرکانسي 2,4 و 5 گيگاهرتز و همچنين بهکارگيري برخي تکنيکهاي خاص از ساير استانداردها سريعتر و برد آن گستردهتر است. سرعت و برد شبکههاي بيسيم در جدول 2 قابل مقايسه است. در محيطهاي فاقد مانع و به عبارتي در فضاي باز مسافتهاي مطرح شده در اين جدول تا سه برابر افزايش خواهد داشت.
![راهنماي اصطلاحهاي رايج در تبلتها (2)](/userfiles/Article/1390/09/001/63442.JPG)
شكل 2 - برد استانداردهاي مختلف شبكه بيسيم
WiMax: وايمکس يک پروتکل ارتباطي بيسيم و دوربرد است که امکان اتصال به اينترنت را در حالت سکون و در حالت حرکت فراهم ميآورد. در حال حاضر، اين پروتکل امکان نقل و انتقال اطلاعات را با سرعت چهل مگابيت در ثانيه فراهم ميآورد که در کشور ما، هم سرعت بسيار کمتر از اين ميزان است و هم استفاده از آن هنوز فراگير نشده است. فناوري وايمکس بيشتر شبيه وايفاي است تا فناوريهاي شبکه سلولي نسل سوم. با اين تفاوت که برد پوششي وايفاي محدود است اما برد وايمکس به چندين کيلومتر ميرسد و از اين رو، مشابه فناوريهاي شبکههاي سلولي پنداشته ميشوند. به نظر ميرسد، در آينده بزرگترين رقيب وايمکس، فناوريهاي نسل چهارم تلفن بيسيم است که علاوهبر سرعت و پهناي باند بالا، تأخير کمتري داشته و سرويس مکالمههاي صوتي را نيز پوشش ميدهد. در نمودار شکل 4 ارتباط بين سرعت و قابليت حرکت در برخي استانداردهاي بيسيم قابل مقايسه است. مشاهده ميشود که هرچه يک استاندارد سرعت بيشتري داشته باشد، قابليت حرکت آن کاهش مييابد و در اين ميان، وايمکس در موقعيت مناسبي قرار دارد که تا حدي بين سرعت و قابليت حرکت توازن ايجاد کرده است.
Infrared: يک استاندارد بيسيم براي انتقال دادهها در فواصل کوتاه و با استفاده از پرتو مادون قرمز است. بيشترين کاربرد اين فناوري را در ريموت کنترلهاي انواعدستگاهها ديدهايم. بارزترين ويژگي اين واسط لزوم قرارگيري نقطه ارسال و دريافت در راستاي يک خط راست بدون وجود مانع است. به عبارت ديگر، برخلاف واسطهاي بيسيم راديويي که لزوم ارتباط آنها تنها قرار گرفتن در برد يکديگر است و وجود مانع تنها برد را کوتاهتر ميکند، در واسط مادون قرمز به دليل استفاده از پرتو و ويژگي حرکت پرتوها در مسير مستقيم، فرستنده و گيرنده بايد به اصطلاح همديگر را ببينند. اين ويژگي با وجود ايجاد محدوديت، امنيت بالا و جلوگيري از تداخل ارتباط دستگاههاي مختلف را درپي دارد.
Bluetooth: بلوتوث يک فناوري استاندارد بيسيم با مصرف انرژي کم براي تبادل داده در فواصل کوتاه است که بهطور گسترده در تجهيزات همراه استفاده ميشود. اين فناوري با ايجاد يک شبکه شخصي با درجه بالاي امنيت، امکان ارتباط چندين دستگاه ثابت و متحرک را بدون مشکلات مربوط به همزماني فراهم ميآورد. تاکنون نسخههاي مختلفي از اين فناوري عرضه شده که از نظر سرعت، امنيت، پايداري، مصرف انرژي و بسياري از ويژگيهاي ديگر با هم متفاوت بوده و نسخههاي بالاتر در کنار پشتيباني از نسخههاي پيشين قابليتهاي بهتري ارائه ميکنند. جدول 3 نسخههاي مختلف اين استاندارد را از نظر سرعت با يکديگر مقايسه ميکند.
![راهنماي اصطلاحهاي رايج در تبلتها (2)](/userfiles/Article/1390/09/001/63443.JPG)
جدول 3 - رابطه ميان سرعت و قابليت جابهجايي فناوريهاي ارتباطي
عبارت EDR (سرنام Enhanced Data Rate) که گاهي به همراه نسخه 2 بلوتوث بهکار ميرود، فناورياي است که براي افزايش سرعت تبادل داده بهکار ميرود. استفاده از اين فناوري که در کنار افزايش سرعت، کاهش مصرف انرژي را نيز در پي دارد خصوصيتي است که ميتواند بهطور دلخواه به بلوتوث اضافه شود.
به منظور استفاده از بلوتوث، دستگاه بايد قادر به تفسير پروفايل مشخصي از اين فناوري باشد. در هر پروفايل، رفتارها و قابليتهاي ممکن براي امور خاصي تعريف ميشود که دستگاه را قادر ميسازد تحت آن تعاريف با دستگاههاي ديگر ارتباط برقرار کند. پروفايلهاي متعددي براي بلوتوث وجود دارد. از جمله مواردي که در تبلتها نيز مطرح ميشود ميتوان به A2DP و HSP اشاره کرد:
A2DP (سرنام Advanced Audio Distribution Profile)؛ پروفايلي ويژه انتقال صداي مونو يا استريو از دستگاه به هدفونهاي بيسيم است.
HSP (سرنام Headset Profile)؛ يکي از پرکاربردترين پروفايلهاي بلوتوث است که ويژه اتصال بيسيم هدست (شامل هدفون و ميکروفون) به دستگاه است.
HFP (سرنام Hands-Free Profile)؛ پروفايلي است که در گوشيهاي موبايل مشاهده ميشود و اتصال هندزفري به دستگاه را ممکن ميسازد. اين پروفايل در تبلتهايي که امکانات مکالمه تلفني دارند، پروفايل مهمي به شمار ميرود. زيرا مکالمه تلفني با يک تبلت به سادگي يک گوشي موبايل نبوده و بايد با واسطه سيم يا بلوتوث اين امر تا حد ممکن تسهيل شود که البته بسيار بعيد است كه در دستگاه مجهز به بلوتوث و داراي امکان مکالمههاي صوتي، اين پروفايل وجود نداشته باشد.
OPP (سرنام Object Push Profile)؛ پروفايلي كه براي ارسال دادههاي ساده از جمله تصوير، مشخصات کارتهاي اعتباري و... استفاده ميشود.
AVRCP (سرنام Audio/Video Remote Control Profile)؛ استانداردي که به واسطه آن ميتوان براي کنترل و انجام امور چندرسانهاي در يک دستگاه از يک ريموت کنترل استفاده کرد.
PBAP يا PBA (سرنام Phone Book Access Profile)؛ ويژه گوشيهاي موبايل و تبلتهاي مجهز به امکانات تماستلفني است که دسترسي به دفترتلفن را امكانپذير ميسازد. به عنوان يک نمونه از کاربرد اين پروفايل، با برقراري ارتباط دستگاه داراي اين قابليت با خودروهاي مجهز به بلوتوث، ميتوان هنگام تماس يک فرد، نام و مشخصات وي را روي نمايشگر خودرو مشاهده کرد.
SDAP (سرنام Service Discovery Application Profile)؛ پروفايلي است که مشخص ميکند يک دستگاه چگونه ميتواند سرويسي را که دستگاه ديگر فراهم كرده، تشخيص دهد.
GAP (سرنام Generic Access Profile)؛ اساس ساير پروفايلهاي بلوتوث است که به واسطه آن امکان کشف دو دستگاه مجهز به بلوتوث توسط يکديگر و برقراري ارتباط ميان آنها را فراهم ميآورد.
SPP (سرنام Serial Port Profile)؛ پروفايلي است که ارتباطات درگاه سريال کامپيوتر را شبيهسازي ميکند. اين پروفايل پايهاي براي برخي پروفايلها ازقبيل AVRCP و HFP به شمار ميآيد.
GOEP (سرنام Generic Object Exchange Profile)؛ به عنوان پايهاي براي ساير پروفايلهاي مبتني بر تبادل داده است.
NFC (سرنام Near Field Communication): استانداردي است که اجازه ميدهد تراکنشهاي ساده، تبادل داده و ارتباط بين دستگاهها تنها با تماس آنها با سرعتي بين 106 كيلوبيت درثانيه تا 848 كيلوبيت در ثانيه با برد بسيار کوتاه (کمتر از 20 سانتيمتر) و درنتيجه با امنيت بسيار بالا انجام شود. يک گوشي موبايل يا تبلت مجهز به تراشه NFC ميتواند مانند کارت اعتباري براي پرداخت وجه يا به عنوان کارت شناسايي الکترونيکي به کار رود. تنها کافي است دستگاه خود را به دستگاه ديگر که آن هم مجهز به اين فناوري است نزديک كنيد تا در کسري از ثانيه احراز هويت يا تراکنش مربوطه يا تبادل اطلاعات انجام شود. اين فناوري علاوهبر موارد ياد شده ميتواند کاربردهاي ديگري نيز داشته باشد که از جمله اين كاربردها ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
- با توجه به برد کوتاه آن ميتوان فايل يا اطلاعات محرمانه را بين دو دستگاه مبادله کرد.
- جفت شدن دو دستگاه مجهز به فناوري بلوتوث براي تبادل اطلاعات معمولاً خستهکننده و زمانبر است. اگر هر دو دستگاه به فناوري NFC مجهز باشند ميتوان جفت شدن بلوتوث را با تماس دو دستگاه به صورت آني انجام داد و از آن پس مطابق معمول به تبادل اطلاعات از طريق بلوتوث پرداخت.
- انجام تنظيمات شبکه و اتصال به شبکه وايفاي نيز ميتواند با تماس دستگاه با روتر به سرعت انجام شود.
- بنابراين، با گذشت زمان پيشرفت فناوري در آينده، مجهز بودن يك دستگاه به اين فناوري ميتواند يکي از مزايا و نقاط قوت آن به شمار رود.
![راهنماي اصطلاحهاي رايج در تبلتها (2)](/userfiles/Article/1390/09/001/63444.JPG)
جدول 4- سرعت نسخههاي مختلف بلوتوث
DLNA (سرنام Digital Living Network Alliance): يک توافقنامه و گواهي مورد تأييد بيش از 250 شرکت توليدکننده گوشيهاي موبايل و ديگر تجهيزات همراه، کامپيوترهاي شخصي و مانند آن است. هر دستگاهي که اين گواهينامه را داشته باشد ميتواند با ساير دستگاههاي داراي اين گواهينامه ارتباط برقرار کرده و بخشي از شبکه خانگي شود. کاربرد DLNA بيشتر در زمينه انتقال صوت و تصوير است.
درگاهها
MicroUSB: همانطور که ميدانيد، USB يکي از معروفترين و پرکاربردترين درگاههاي موجود در انواع تجهيزات ديجيتال است که با توجه به نسخه آن، سرعت نقل و انتقال متفاوتي خواهد داشت. امروزه، اين درگاه در بسياري از دستگاهها تعبيه ميشود. در بسياري از تجهيزات همراه کوچک يا باريک، به دليل آنکه نميتوان درگاه USB استاندارد را روي آنها تعبيه کرد، اندازه کوچکتر آن را که MicroUSB نام دارد، بهکار ميبرند که از نظر سرعت و نوع عملکرد هيچ تفاوتي با USB معمولي ندارد.
:30 Pin Connector درگاه اختصاصي محصولات شرکت اپل است که در بيشتر مدلهاي آيپاد و تمام مدلهاي آيفون و آيپد بهکار گرفته شده است. اين درگاه استانداردهاي USB، Firewire، خروجي صدا و تصوير و برخي کنترلها را در بر دارد.
HDMI: يک درگاه سريع براي تبادل دادههاي صوتي و تصويري ديجيتال باکيفيت بالا HDMI (سرنام High-Definition Multimedia Interface) است. با استفاده از اين استاندارد، صدا و تصوير با استفاده از يک کابل، بدون هيچگونه افت کيفيت و فشردهسازي انتقال مييابد. در نتيجه، وجود اين رابط در سيستمهاي صوتي و تصويري جديد ما را از اتصال چندين کابلرنگي براي داشتن صداي چندکاناله و تصاوير با وضوح بالا بينيازميکند. ضمن اينکه کيفيت و سرعت آن به مراتب بالاتر از فناوريهاي پيشيناست. اين واسط از جمله استانداردهاي مشترک بين انواع دستگاهها از جمله دوربينهاي عکاسي و فيلمبرداري، کنسولهاي بازي، تلويزيونها و سيستمهاي سينماي خانگي، کامپيوترها و بهويژه تبلتهايي است که امکان پخش ويديوهاي با کيفيت بالا (HD Playback) را دارند.
Thunderbolt: درگاهي بسيار سريع است که توسط شرکت اينتل طراحي و نخستينبار با همکاري شرکت اپل در MacBook Pro به بازار عرضه شده است. اين درگاه که ميتواند در برگيرنده انواع درگاهها باشد، هنوز در تبلتها بهکار گرفته نشده است، اما پيشبيني ميشود که در آينده نزديک کامپيوترها و بسياري از تجهيزات ديجيتال از جمله تبلتها به اين درگاه مجهز شوند. Thunderbolt که چندين برابر USB سرعت دارد، رقيبي جديد براي اين استاندارد بهشمار ميرود و پيشبيني ميشود بهکارگيري آن در دستگاههاي مختلف به سرعت فراگير شود. در جدول 4 اين استانداردها از نظر سرعت با يکديگر مقايسه شدهاند.
Card Reader: برخي از تبلتها مستقل از اينکه رسانه ذخيرهسازي خودشان از چه نوع است، يک درگاه کارتخوان براي خواندن انواع کارتهاي حافظه دارند که وجود آن براي بسياري از کاربران يک مزيت به شمار ميرود. زيرا ميتوانند محتواي کارتهاي مختلف حافظه را بهطور مستقيم در دستگاه خود مشاهده کنند.
موقعيتياب (GPS)
نقشهها، تصاوير ماهوارهاي و تعيين موقعيت، از امکانات مهم و جذابي هستند که امروزه کاربرد آن بسيار گسترده شده و نياز به آن بيش از پيش حس ميشود. موقعيتياب يا GPS (سرنام Global Positioning System) سيستمي است که با استفاده از ماهوارههايي که در مدار زمين قرار دارند ميتواند موقعيت مکاني فرد را در هر نقطه از جهان با دقت بالا تعيين کند. A-GPS (سرنام Assisted GPS) که بهطور گسترده در شبکههاي سلولي سازگار با GPS استفاده ميشود، سيستمي است که تحت شرايط مشخصي ميتواند سرعت آغاز بهکار GPS را بهبود بخشد. برخلاف دستگاههاي GPS معمولي که تنها با استفاده از سيگنالهاي راديويي دريافتي از ماهواره کار ميکند، A-GPS در شرايطي که سيگنالهاي راديويي ضعيف هستند، ميتواند از شبکههاي موجود براي تعيين محل و استفاده سريعتر از ماهوارهها بهرهگيرد. اين اتفاق معمولاً در شهرهاي شلوغ با درختان و ساختمانهاي بلند يا درون خانهها که محصور به چندين سطح از پوششها و ديوارها هستند، بيشتر رخ ميدهد.
در چنين شرايطي اگر از دستگاههاي موقعيتياب مستقل استفاده کنيم و آن را تازه روشن کرده باشيم و بخواهيم شروع به کار کنيم ممکن است تا دريافت نخستين سيگنال واضح از سي ثانيه تا حتي 12,5 دقيقه معطل شويم. اما A-GPS از طريق شبکه (اينترنت يا شبکههاي ديگر) با اتصال به نزديکترين سرويسدهندههايي که براي اين منظور در نظر گرفته شدهاند، اطلاعات لازم را براي آغاز به کار دريافت ميکند.
![راهنماي اصطلاحهاي رايج در تبلتها (2)](/userfiles/Article/1390/09/001/63445.JPG)
شكل 5- سرعت نسخههاي مختلف يواسبي و مقايسه آن با Thunderbolt
منبع:http://www.shabakeh-mag.com ارسال توسط کاربر محترم سايت : hasantaleb