AMD هرگز نتوانسته در زمينه حجم فروش CPU بر اينتل غلبه پيدا كند. با اينحال، واقعيت مذكور به هيچوجه به معناي آن نيست كه شركت AMD نقش ثانويهاي را در دنياي پردازندههاي x86 ايفا ميكند. در واقع بارها اتفاق افتاده كه نوآوريهاي اين شركت در زمينه توسعه معماري ريزپردازندههاي x86 خودش در نهايت به يك گرايش بازاري در سطح جهان تبديل شده و حتي اينتل نيز چارهاي جز پذيرش آنها نداشته است. در واقع اين AMD بود كه ضمايم 64 بيتي را براي معماري x86 توسعه داد و در عين حال اولين توليدكنندهاي بود كه آنها را در محصولات واقعي پيادهسازي كرد. حالا همين ضمايم به يك بخش جدايي ناپذير از معماري ريزپردازندهها تبديل شدهاند. همچنين، AMD اولين شركتي بود كه ايده ادغام پردازنده و پل شمالي چيپست را مطرح كرد و همچنين اولين توليدكنندهاي بود كه كنترلر حافظه را به داخل پردازنده انتقال داد. تمام اين موارد و بسياري مثالهاي ديگر نشان ميدهند كه دومين توليدكننده بزرگ بازار ريزپردازندهها اصلا در حاشيه قرار نگرفته، بلكه پتانسيل تكنولوژيكي و مهندسي عظيمي را نيز به نمايش ميگذارد.
چند سال پيش، اين پتانسيل با تصاحب شركت ATI Technologies تقويت شد و دسترسي به فناوريهاي صدرنشين گرافيكي را در اختيار AMD قرار داد. اين فناوريها به AMD كمك كردند تا به نوآوريهاي چشمگيرتري دست پيدا كند كه APU يكي از آنها است. APU يا Accelerated Processing Unit كه در ابتدا بهعنوان يك اصطلاح عمومي مورد استفاده قرار ميگرفت، يك سيستم پردازشي با قابليتهاي اضافي است كه براي شتابدهي يك يا چند نوع از محاسبات خارج از يك CPU طراحي شده است. امروزه بيشتر APUها بهعنوان يك ابزار پردازشي توصيف ميشوند كه در آنها يك CPU و GPU روي يك die واحد تركيب شدهاند. اين تركيب، نرخ انتقال داده مابين مولفههاي مذكور را بهبود بخشيده و در عين حال مصرف برق كلي سيستم را كاهش ميدهد. APUها در عين حال ميتوانند شامل شتابدهندههاي پردازش ويديويي يا ساير شتابدهندهها با كاربردهاي خاص باشند. AMD Fusion، IBM CELL و Intel HD Graphics همگي مثالهايي از APUها بهشمار ميآيند. ما در اين مقاله به بحث در مورد AMD Fusion خواهيم پرداخت.
همانطور كه توضيح داديم، ايده پشت Fusion شامل تركيب هستههاي محاسباتي سنتي با يك هسته گرافيكي است كه انبوهي از پردازندههاي جريان با قابليت پردازش كارامد محاسبات موازي را در بر ميگيرد. اين روزها يك پردازنده با هسته گرافيكي مجتمع به هيچوجه يك موضوع غافلگير كننده بهشمار نميآيد. در واقع اينتل مدتي است كه چنين محصولاتي را روانه بازار كرده است.با اينحال، AMD يك روش متفاوت را براي همزيستي هستههاي محاسباتي و گرافيكي انتخاب كرده. به گفته مهندسين اين شركت، هسته گرافيكي صرفا نبايد مسئوليت نمايش تصوير روي مانيتور را بر عهده داشته باشد. در واقع اين هسته در عين حال بايد با توابع عمومي پردازنده نيز درگير شود.
معماري هستههاي گرافيكي معاصر به آنها امكان ميدهد تا آرايههاي بزرگي از دادهها را بهطور موازي پردازش كنند. بنابراين، ذخيره محاسباتي هسته گرافيكي قادر است بهطور كارامدي در وظايف مختلف نظير پردازش تصوير و ويديو، الگوريتمهاي رمزنگاري و حل مسايل علمي درگير شود. البته فرآيند مذكور مستلزم آن است كه نرمافزارهاي موجود بهطور صحيحي بهينهسازي شوند.اولين نسل از محصولات مبتني بر مفهوم Fusion مدتي است كه روانه بازار شدهاند. در واقع پردازندههايي كه با اسامي رمز Ontario و Zacate شناخته ميشوند و به سريهاي E و C محصولات AMD تعلق دارند، كارايي خود را در سيستمهاي موبايل و دسكتاپ ارزانقيمت مبتني بر پلتفرم Brazos به اثبات رساندهاند. با اينحال، پردازندههاي مذكور در اصل براي سيستمهاي فشرده و كممصرف در نظر گرفته شده بودند و به همين دليل عملكرد نسبتا پايين را با حوزههاي كاربرد بسيار محدود ارايه ميكردند. كاملا واضح است كه AMD براي آنكه بتواند مفهوم Fusion را به يك پذيرش جهاني برساند، به پلتفرمها و پردازندههاي عمومي بيشتري با سطح عملكرد مناسب در اين بازار نياز دارد. بنابراين، AMD پس از Brazos دو پلتفرم جديد Fusion را معرفي كرد: Sabine موبايل و Lynx دسكتاپ. هر دو پلتفرم مذكور مبتني بر پردازندههاي جديد سري A هستند كه با اسم رمز Llano شناخته ميشوند. قرار است Llano يكي از مدافعان اصلي شهرت Fusion در بازار پردازندههاي عمومي باشد.اجازه بدهيد نگاه دقيقتري به اولين پردازندههاي Llano انداخته و ببينيم آيا ما همانقدر كه AMD پافشاري ميكند به يك معماري پيوندي انقلابي نياز داريم يا خير.
درون Llano
مفهوم Fusion بهطور كلي بيان ميكند كه هستههاي پردازنده سنتي و هستههاي گرافيكي در سطح نرمافزار و سختافزار با يكديگر ادغام شدهاند. بنابراين، هر APU كه مطابق با قواعد Fusion طراحي شده باشد داراي يك ساختار مشخص خواهد بود. بهعبارت ديگر، پردازندههاي Llano درست همانند برادران كممصرف خود داراي هستههاي محاسباتي x86، يك هسته گرافيكي و يك پل شمالي هستند. با اينحال، Llano و Zacate تنها از نظر ظاهر به يكديگر شباهت دارند.جايگاه بالاتر پردازندههاي جديد Llano كه براي سيستمهاي عمومي در نظر گرفته شدهاند، به مولفههاي APU سريعتري نسبت به ساختار Zacate نياز دارد. هستههاي محاسباتي x86 پردازندههاي Llano مبتني بر ريزمعماري كاملا عملياتي Stars هستند نه يك معماري Bobcat ساده شده. ممكن است دو، سه و يا چهار هسته محاسباتي از اين نوع در داخل يك APU وجود داشته باشد. هسته گرافيكي Llano حاوي 320 يا 400 پردازنده جريان خواهد بود كه 4 تا 5 برابر بيشتر از تعداد پردازندههاي جريان در پردازندههاي Brazos است. از سوي ديگر، پل شمالي توكار اين تراشهها از حافظه دوكاناله با سرعت بالا پشتيباني ميكند و به يك اينترفيس PCI Express كامل براي بهرهگيري از شتابدهندههاي گرافيكي خارجي مجهز است.
از سوي ديگر، با وجود آنكه Llano دومين پردازنده در خانواده Fusion بهشمار ميآيد، اما ساختار كلي اين پردازنده تنها نكته جديد درباره آن است. بهعبارت ديگر، كل APU جديد صرفا با استفاده از مولفههاي قديمي و با حداقل نوآوري تركيب شده است. اگر قرار بود اين محصول جديد را بدون بحث عميق در مورد ويژگيهاي آن توصيف كنيم، ميتوانستيم بگوييم كه Llano تركيبي از يك پردازنده Athlon II X4، هسته گرافيكي Radeon HD 5570 و چيپست AMD 870 است كه در داخل يك بستهبندي مشترك روي يك die نيمههادي واحد قرار گرفتهاند. البته اين توضيح كاملا نسبي است زيرا پردازنده جديد Llano از نوآوريهاي محدود و پيادهسازيهاي فني منحصربهفردي را نيز به همراه دارد، اما بهطور كلي هيچ نكته جديدي در اين APU به چشم نميخورد.
بهطور كلي ميتوان گفت اين واقعيت كه چند واحد بسيار پيچيده در داخل يك die نيمههادي واحد در كنار يكديگر قرار گرفتهاند، به نوبه خود يك قدم جدي به سمت جلو محسوب ميشود. اينكار تنها با بهرهگيري از فناوري پردازش بسيار ظريف 32 نانومتري امكانپذير شده است كه شريك توليدي AMD يعني GlobalFoundries سرانجام به اندازه كافي در آن مهارت پيدا كرده. به اين ترتيب AMD حالا پردازندههايي را ارايه ميكند كه با آخرين فناوري پردازش موجود توليد شدهاند، كاري كه اينتل نزديك به يكسال قبل انجام داده بود.پيچيدگي داخلي die نيمههادي Llano به 1,45 ميليارد ترانزيستور رسيده است. از اين نظر، پردازندههاي پيوندي جديد AMD اندكي از پردازندههاي Sandy Bridge اينتل پيشي گرفتهاند. با اينحال، اندازه die هر دو پردازنده مذكور بسيار به يكديگر نزديك است (228 در مقابل 216 ميليمتر مربع). بهعبارت ديگر، اين پردازندهها داراي هزينه توليد قابل مقايسهاي هستند، البته اگر اين واقعيت را ناديده بگيريم كه تيم مهندسي اينتل تلاش بسيار بيشتري را براي توسعه و بهسازي Sandy Bridge صرف كرده است.
با اينحال، شباهت دو پردازنده AMD و اينتل در همينجا به پايان ميرسد زيرا توزيع «موجودي ترانزيستور» در آنها بهطور چشمگيري با يكديگر تفاوت دارد. در حالي كه محصول اينتل بيشتر يك CPU با يك هسته گرافيكي مجتمع است كه چيزي بيشتر از 20 درصد die آن را اشغال نميكند، Llano تاكيد بسيار بيشتري بر هسته گرافيكي خود دارد. به همين دليل، هسته گرافيكي اين پردازنده همان مقدار فضايي را در die نيمههادي اشغال ميكند كه به مجموعه چهار هسته پردازنده آن اختصاص داده شده.اين وضعيت بهطور كلي آنچه كه پردازنده Llano ميتواند در اختيار كاربران قرار دهد را آشكار ميسازد. در واقع AMD تمركز خود را روي چيزي گذاشته كه در حال حاضر به بهترين شكل ممكن ميتواند تحويل دهد: هسته گرافيكي. هستههاي پردازنده فعلا در يك جايگاه ثانويه قرار ميگيرند و به همين دليل است كه موفقيت پردازنده تا حدود زيادي با موفقيت كلي مفهوم Fusion ارتباط دارد. اگر AMD واقعا بتواند بار عملياتي اصلي را به پردازندههاي جريان GPU انتقال دهد، Llano بدون ترديد وضعيت برتري را نسبت به تمام رقباي موجود خود پيدا خواهد كرد. با اينحال، هنوز براي قضاوت در اين مورد بسيار زود است زيرا اكثر نرمافزارهاي موجود هنوز به روش قديمي يعني تكيه بر هستههاي پردازنده x86 سنتي كار ميكنند.
هسته پردازنده Husky
هستههاي محاسباتي x86 در پردازندههاي جديد Llano با اسم رمز Husky شناخته ميشوند. با اينحال، در واقع نكته چندان تازهاي درباره آنها وجود ندارد. بهعبارت سادهتر اين پردازندهها از همان ريزمعماري K10 Stars استفاده ميكنند كه در حال حاضر در تمام پردازندههاي سوكت AM3 مورد استفاده قرار ميگيرد. از سوي ديگر، معماري نويدبخش Bulldozer نيز پيش از سال آينده به پردازندههاي دورگه AMD راه پيدا نخواهد كرد. بنابراين، در وضعيت كنوني نبايد انتظار داشته باشيم كه Llano يك شگفتي را در زمينه عملكرد به نمايش بگذارد. در واقع حداقل در برنامههاي كاربردي سنتي با چنين شرايطي مواجه خواهيم بود.
در عين حال، مهندسين AMD تلاش كردهاند تا ريزمعماري جديد خود را از بعضي جنبهها نوسازي كرده و عملكرد هستههاي Husky را حداقل نسبت به هستههاي داخل پردازندههاي Athlon II و Phenom II بهبود بخشند. واقعيت اين است كه دستيابي به اين هدف بسيار آسان بوده: صرفا با افزايش حافظه كاشه L2. به اين ترتيب، اكنون هر يك از هستههاي Llano به يك كاشه L2 يك مگابايتي مخصوص خودش مجهز شده. با اينحال، پردازنده جديد مطلقا فاقد كاشه L3 اشتراكي خواهد بود و به همين دليل مجموعه اندازه حافظه كاشه آن بر اساس استانداردهاي امروزي چندان بزرگ به نظر نميرسد.گذشته از افزايش كاشه، هستههاي Husky داراي يك واحد پيشبيني انشعاب بهبود يافته و بافرهاي اصلي بهينهسازي شده هستند: بافر بازچيني دستورالعملها اكنون 20 درصد بزرگتر شده و اندازه بافرهاي Load/Store نيز تا دو برابر افزايش پيدا كرده. بهعلاوه، Husky داراي يك مقسم (Divider) سختافزاري جداگانه است كه عمليات متناظر با آن را شتابدهي خواهد كرد. همانطور كه ميبينيد، تغييرات چنداني در ساختار پردازنده اعمال نشده است. پايه معماري K10 كاملا بدون تغيير باقي مانده و به همين دليل است كه Husky نميتواند چيزي بيش از 3 دستورالعمل را در هر سيكل كلاك خود پردازش كند (درست مثل تمام هستههاي قبلي).
معماري بهينهسازي شده STARS
كاملا واضح است كه توسعهدهندگان واقعا روي افزايش عملكرد هستههاي x86 در پردازندههاي Llano تمركز نداشتهاند. در واقع مهندسين AMD اولويتهاي ديگري را در نظر گرفتهاند. پيش از هر چيز، آنها بايد تمام تلاش خود را براي بهبود بازدهي انرژي هسته جديد Husky بهكار ميگرفتند زيرا پردازندههاي مبتني بر ريزمعماري K10 چندان كممصرف بهشمار نميآيند. در عين حال، آنها بايد بهطور جدي موضوع اتصال و ارتباط مابين حافظه سيستم، هستههاي محاسباتي و هسته گرافيكي را در نظر ميگرفتند. اين دقيقا همان نقطهاي است كه تمام بهبودها و نوآوريهاي چشمگير عملا در آن انجام شدهاند.
هسته گرافيكي Sumo
فراموش نكنيد كه Llano يك هسته گرافيكي با عملكرد بالا را بهدست آورده كه با اسم رمز Sumo شناخته ميشود. درست همانند پردازندههاي Zacate، اصول معماري مورد استفاده در اين هسته نيز از محصولات گرافيكي مجزا اقتباس شدهاند. با اينحال AMD با در نظر گرفتن وضعيت قرارگيري Llano در بازار تصميم گرفت موتور گرافيكي بسيار قدرتمندتري را در پردازنده جديد ادغام كند كه داراي همان تعداد واحدهاي اجرايي يك Radeon HD 5570 است.در واقع Sumo شباهت زيادي به پردازنده گرافيكي مجزاي Redwood بر اساس معماري AMD VLIW5 دارد. بهعبارت ديگر، APU صدرنشين در خانواده Llano داراي يك شتابدهنده گرافيكي با 400 پردازنده جريان، 20 واحد بافتگذاري و 8 واحد Raster خواهد بود. يكي از واحدهاي SIMD توسط توليدكننده در APUهاي ارزانتر اين خانواده غيرفعال خواهد شد و تعداد پردازندههاي جريان آنها نيز به 320 عدد كاهش پيدا ميكند. به اين ترتيب هسته Sumo بيشتر شبيه Radeon HD 5550 بهنظر ميرسد.
در مقايسه با Redwood اصلي، تنها دو تغيير مهم در Sumo اعمال شدهاند. اول آنكه اينترفيس حافظه اصلاح شده تا تضمين كند GPU قادر است از طريق پل شمالي (و نه بهطور مستقيم) با DDR3 SDRAM دوكاناله كار كند. كار با زيرسيستم حافظه، يكي از گلوگاههاي سنتي هستههاي گرافيكي مجتمع بهشمار ميآيد و به همين دليل وقتي يك GPU سريع در داخل يك APU جديد قرار ميگيرد، بايد بعضي بهينهسازيها روي آن انجام شوند. متاسفانه Llano هيچ چيزي شبيه گذرگاه Ring اينتل ندارد و Sumo نميتواند از حافظه كاشه براي نيازهاي خودش استفاده كند. با اينحال، هسته مذكور از يك ويژگي متفاوت بهره ميگيرد كه براي يك هسته گرافيكي كاملا جديد است: اين هسته اكنون ميتواند بدون دخالت هستههاي پردازنده، دادهها را در حافظه سيستم بنويسد. بهعلاوه، تمام عمليات هسته گرافيكي با حافظه در پردازندههاي Llano از اولويت بالاتري نسبت به درخواستهاي هستههاي محاسباتي برخوردارند و به همين دليل كنترلر حافظه ابتدا آنها را پردازش ميكند.دومين تغيير مهم اين است كه واحد UVDم (Unified Video Decoder) در هسته Sumo با يك نسخه جديدتر جايگزين شده. سومين نسخه UVD در پردازندههاي Llano از تمام فرمتهاي ويديويي محبوب HD پشتيباني ميكند و باMVCم (Multi-View Codec) كه براي ويديوي 3 بعدي مورد استفاده قرار ميگيرد نيز سازگار است. بنابراين، پلتفرم Lynx برخلاف Brazos ميتواند 3D Blu-ray را از طريق اينترفيس HDMI پخش كند. بهعلاوه، UVD3 از بازدهي انرژي بهتري برخوردار است و ميتواند بهطور مستقل از ساير بخشهاي GPU كار كند. اين قابليت، امكان خاموش كردن پردازندههاي جريان در طول پخش ويديويي را فراهم خواهد كرد.
تغييراتي كه در بالا به آنها اشاره كرديم، به AMD امكان ميدهند تا از يك نام بازاري سري 6000 براي هسته گرافيكي Sumo خود استفاده كند. بنابراين بر حسب تعداد پردازندههاي جريان داخلي، Llano ميتواند به يك Radeon HD 6550D يا Radeon HD 6530D مجهز شده باشد.وجود يك معادل مجتمع از كارت گرافيكي Radeon 5570 ميتواند ويژگي وسوسهانگيزي باشد، اما براي همه مناسب نخواهد بود. بنابراين AMD امكان ارتقاي شتابدهنده داخلي APU خود با بهرهگيري از فناوري CrossFire را فراهم كرده است. در اين حالت، فناوري مذكور تحت عنوان Dual Graphics شناخته ميشود و امكان تركيب GPU مجتمع با يك كارت گرافيكي Radeon الحاقي را براي ايجاد يك پيكربندي نامتقارن CrossFire بهوجود ميآورد.
اين فناوري واقعا تاثيرگذار است زيرا يك سيستم Dual Graphics ميتواند يك كارت گرافيكي از هر نوعي را بپذيرد. با اينحال، اين تنوعپذيري با مشكلاتي نيز همراه خواهد بود. پيش از هر چيز، شما تنها در صورتي ميتوانيد عملكرد گرافيكي خود را بهبود بخشيد كه شتابدهنده الحاقي بيش از دو برابر سريعتر از هسته Sumo مجتمع APU مورد استفادهتان نباشد. بهعبارت ديگر، اگر يك Radeon HD 6850 داشته باشيد، استفاده از آن بهعنوان يك كارت الحاقي مستقل و غيرفعال كردن هسته گرافيكي مجتمع بهطور كامل، بسيار منطقيتر به نظر ميرسد. محدوديت دوم حتي از اين نيز جديتر است. حالتهاي نامتقارن CrossFire تنها در DirectX 10/11 كار ميكنند و به همين دليل Dual Graphics در بازيهاي مبتني بر DirectX 9 يا OpenGL نه تنها هيچ مزيتي را به همراه نخواهد داشت، بلكه عملكرد تا سطح كندترين GPU سيستم تنزل خواهد كرد. با اينحال، Dual Graphics يك شيوه عالي براي صرفهجويي در هزينهها را در اختيار كاربران قرار ميدهد كه باعث ميشود Llano به يك گزينه فوقالعاده براي سيستمهاي بازي سطح پايين تبديل گردد.
پل شمالي
پل شمالي مجتمع داخل پردازندههاي Llano علاوه بر كار با حافظه، مسئوليت تامين پشتيباني از PCI Express را نيز بر عهده دارد. بهعبارت ديگر، پلتفرم Lynx شباهت بسيار زيادي به سيستمهاي اينتل پيدا كرده است و هسته منطقي اصلي مادربرد تا حد يك پل جنوبي بسيار ساده تنزل كرده.در مقايسه با پردازندههاي نسل قبلي، كنترلر حافظه Llano بسيار عملياتيتر شده است. بله اين كنترلر هنوز مثل گذشته از حافظه دو كاناله پشتيباني ميكند، اما اكنون اين پشتيباني نه تنها حافظه DDR3-1333 بلكه سرعتهايي تا DDR3-1600/1866 را نيز در بر ميگيرد. البته بايد توجه داشته باشيد كه وقتي از حافظههاي سريعDDR3-1866 استفاده ميكنيد، تنها زماني با اين سرعت كار خواهند كرد كه تنها يك ماژول حافظه را در هر كانال نصب كرده باشيد
هسته گرافيكي بهوضوح به پهناي باند بالايي از گذرگاه حافظه نياز دارد. حتي خود AMD نيز به اين نكته اشاره ميكند كه استفاده از حافظه DDR3-1333 ميتواند عملكرد هسته گرافيكي مجتمع را بهطور چشمگيري كاهش دهد. با اينحال، پشتيباني از حافظه سريع بهعنوان خصوصيت اصلي پل شمالي در نظر گرفته نميشود. نكته بسيار جالبتر درباره اين پل شمالي، مسيرهاي داده جديد آن هستند كه عملكرد مولفههاي گرافيكي APU را بهينهسازي ميكنند. در كنار لينك سنتي مابين CPU و پل شمالي، Llano داراي دو اتصال گذرگاه اضافي مابين GPU و پل شمالي خود است.اتصال اول كه تحت عنوان Radeon Memory Bus شناخته ميشود، براي كاربردهاي گرافيكي عمومي مورد استفاده قرار ميگيرد. پهناي باند اين گذرگاه معادل 29,8 گيگابيت بر ثانيه است كه مشابه نرخ انتقال داده حافظههاي DDR3-1866 خواهد بود. درخواستهاي حافظهاي كه از اين گذرگاه عبور ميكنند داراي بالاترين اولويت هستند و كنترلر حافظه آنها را حتي پيش از درخواستهاي پردازنده پاسخ ميدهد.
پلتفرمهاي پشتيباني كننده از Llano
گذرگاه دومي كه مابين هسته گرافيكي و كنترلر حافظه قرار گرفته،AMD Fusion Compute Link نام دارد و علاوه بر تامين دسترسي مستقيم به حافظه براي هسته گرافيكي، ارتباط كاشه پردازنده را نيز تضمين ميكند. بهعبارت ديگر، وقتي هستههاي گرافيكي و محاسباتي بهصورت يك تيم روي وظيفه واحدي كار ميكنند، Fusion Compute Link براي انتقال مستقيم دادهها مابين آنها مورد استفاده قرار ميگيرد. امروزه اين گذرگاه بهندرت بهكار برده ميشود وقتي مفهوم Fusion عموميت بيشتري پيدا كرده و تعداد زيادي از برنامههاي كاربردي قادر به بهرهگيري كامل از عملكرد APU باشند، مزاياي آن نيز درخشش خود را آغاز خواهند كرد.در مورد كنترلر گذرگاه PCI Express، پردازنده Llano از 24 مسير (Lane) نسل دومي پشتيباني ميكند. چهار مسير براي اتصال به پل جنوبي مورد استفاده قرار گرفته و چهار مسير ديگر نيز به ابزارهاي جانبي اختصاص پيدا كردهاند. 16 مسير باقيمانده، يك گذرگاه PCIe x16 را براي شتابدهندههاي گرافيكي خارجي تشكيل ميدهند. اين گذرگاه به نوبه خود ميتواند به دو گذرگاه PCIe x8 تقسيم شود و به همين دليل پلتفرم Llano نه تنها از پيادهسازي Dual Graphics، بلكه از يك پيكربندي سنتي با دو كارت الحاقي نيز پشتيباني خواهد كرد.
پردازندههاي Llano
اولين گروه از پردازندههاي دسكتاپ Llano كه وارد بازار خواهند شد، چهار مدل APU با 4 هسته پردازشي x86 را در بر ميگيرند. اين پردازندهها فاقد نام بازاري خواهند بود و تنها با شمارههاي سري A8 و A6 مشخص ميشوند. سري A8 مدلهاي سطح بالاتري APU را با يك هسته گرافيكي Sumo در بر ميگيرد كه به 400 پردازنده جريان مجهز هستند، در حاليكه سري A6 نسخههاي كندتري با فركانسهاي كلاك پايينتر و هسته گرافيكي ضعيفتر را در بر ميگيرد كه تنها 320 پردازنده جريان دارند.به اين ترتيب تا زماني كه پردازندههاي دو هستهاي Llano در سري A4 وارد بازار شوند، APUهاي اين خانواده تنها بر اساس ظرفيت هسته گرافيكي خود طبقهبندي خواهند شد. در حال حاضر دو مدل در هر سري از اين پردازندهها معرفي شدهاند كه داراي سطوح انتشار حرارتي بسيار متفاوتي هستند. بهطور دقيقتر، مدلهاي A8-3850 و A6-3650 كه به ترتيب با فركانسهاي كلاك 2,9 و 2,6 گيگاهرتز كار ميكنند و مدلهاي صدرنشين هر سري هستند، داراي يك TDP معادل 100 وات خواهند بود. اين در حالي است كه دو مدل A8-3800 و A6-3600 كه به ترتيب با فركانسهاي كلاك 2,4 و 2,1 كار ميكنند، داراي TDP 65 واتي بوده و از Turbo Core پشتيباني خواهند كرد.
اولين نكتهاي كه توجه شما را به خود جلب ميكند، اين است كه سرعتهاي كلاك Llano بهوضوح پايينتر از سطحي است كه پردازندههاي Athlon II و Phenom II به آن دست يافتهاند. اين نكته به معناي آن است كه سري Llano شامل پردازندههاي كندتري خواهد بود كه مزيت اصلي آنها عملكرد هستههاي x86 نيست، بلكه عملكرد هسته گرافيكيشان است. بنابراين ارتقا از يك پلتفرم AM3 به يك پلتفرم سوكت FM1 تنها زماني منطقي خواهد بود كه بهدنبال بازدهي انرژي بهتر باشيد، نه دستيابي به عملكرد بالاتر.
منبع:http://www.shabakeh-mag.com ارسال توسط کاربر محترم سايت : hasantaleb