در هر انساني يک انگيزش قوي ايجاد گرديده که او را به دستيابي هدف و يا آرماني مشتاق مي سازد. شما جسور، بي باک، قوي و مهار نشدني گشته ايد. اما يکباره واقعيت چهره خود را مي نماياند و خيلي زود آن لحظات پرشور به تاريخ مي پيوندد. آن همه انگيزش و اشتياق به کجا رفت؟ انگيزش اوليه با گذشت زمان به تدريج محو گرديده و ايستايي، تنبلي و مقاومت نسبت به تغيير و تحول جاي آن را مي گيرد. ترس ها، بهانه ها و عقايد محدود کننده شما را از دستيابي به اهداف تان بازمي دارند. اما علت اصلي ناپايداري انگيز ها در چيست؟
? انگيزش احساسي: انگيزش هاي احساسي خيلي زود ناپديد مي شوند. ايده هاي بزرگ شما اکنون ناممکن و غيرعملي به نظر مي رسند. تاکنون چندين مرتبه اين ايده هاي گذرا به ذهن شما خطور کرده اند؟ «من تصميم دارم کسب و کار مستقل خود را تاسيس و راه اندازي کنم» و يا «من هر طور که شده وزن کم خواهم کرد» اما چند دقيقه يا چند روز بعد همه چيز به دست فراموشي سپرده شده است؟ شما در حفظ آن سطح انگيزش نخستين در طول مرحله عمل و تا دستيابي به هدف ناتوان مي باشيد. اين انگيزش ها مانند؛ يويو بوده و اثرشان دايمي نيست. اما انگيزش هاي عقلاني آن روي سکه مي باشند. هنگامي که شما براي انجام کاري دلايل، توجيهات و استدلال هاي عقلاني کافي و محکمي داشته باشيد، ديگر دست به عمل زدن و دستيابي به اهداف دشوار نبوده و مستلزم انگيزش هاي احساسي تکرار شونده نخواهد بود. براي مثال چنانچه به اين امر واقف باشيد که فعاليت بدني يک عمل منطقي است و براي سلامتي شما مفيد است، ديگر نيازي نداريد تا هر روز خود را از لحاظ احساسي شارژ کنيد.
? افراد منفي: افراد منفي هميشه در کمين هستند. آنها بطور مستقيم و يا غيرمستقيم، خودآگاه و يا ناخوداگاه مي کوشند تا شما را از رسيدن به اهداف تان بازدارند. آنها شما را مايوس کرده و به شما چنين القا کرده که «نمي توانيد» و يا هدف تان «عملي و دست يافتني نيست». علت آن نيز واضح است، چراکه خودشان «نمي توانند» و «نتوانسته اند». چنانچه شما به موفقيت دست يابيد، اعتبار آنها به خطر مي افتاد، بنابراين آسانترين راه را انتخاب مي کنند: «نگه داشتن شما در سطح خودشان و ممانعت از پيشرفت شما». اينگونه افراد الزاما افراد غريبه نيستند، بلکه ممکن است نزديکترين کسان شما و صميمي ترين دوستان شما باشند.
? هدف هاي کوچک: چنانچه اهداف خود را کوچک و غيرچالش برانگيز انتخاب کنيد، در شما انگيزش کافي براي رسيدن به آنها ايجاد نخواهد شد.

? ترس ها: منشاء ترس ها عدم آگاهي و دانش است. با آموزش ديدن و فراگيري مهارت ها مي توانيد بر ترس خود چيره شويد. بلاتکليفي و ترديد ترس مي پروراند. اما دانش و علم آن را نابود مي سازد. آيا شما در انجام کاري که در آن مهارت داريد، هراس داريد؟ مسلما خير، اما چنانچه در کاري ناآزموده و بي تجربه باشيد، از انجام آن مي هراسيد و طفره مي رويد. تعهد به فراگيري و مهارت يافتن در کاري که در شما ايجاد ترس مي کند، لازمه غلبه بر ترس است. براي مثال اگر مي ترسيد در جمع صحبت کنيد، مهارت هاي سخنراني در جمع و فن بيان را فرا گيريد.
? عدم علاقه: وقتي شما به هدفي علاقه نداريد و از اعماق وجودتان خواهان نيستيد، قوي ترين انگيزش ها نيز در شما اثر نخواهند کرد. براي مثال اگر شما به بازيگري علاقه مند بوده، اما در رشته پزشکي در حال تحصيل باشيد، دير يا زود ضمير ناخودآگاه شما در مقابل رسيدن به هدف غايي شما که همان پزشک شدن است، خواهد ايستاد. چراکه شما خوب به اين مسئله واقف هستيد که رشته پزشکي آرمان و خواسته حقيقي شما نيست. بنابراين به دنبال اهدافي برويد که حقيقتا به آنها علاقه داريد، بدون توجه به مخالفت ها و نوع تفکر ديگران نسبت به خود و اهدافتان.
? اهداف غيرواقعي: مراقب باشيد که اهداف تان خارج از توان شما نبوده و دست يافتني باشند.
? دست کشيدن از تلاش: دست کشيدن به مثابه برگشت به نقطه آغازين مسير دستيابي به هدف است و زمان، انرژي، پول و خيلي چيزهايي که به هدر رفته اند. دست کشيدن از اهداف و برنامه ها بسيار پُر هزينه تر از يافتن راه حل براي مشکلات و موانع مي باشد. البته جداي از احساس ناکامي اي که احساس مي شود. بنابراين هيچ چيز را ناتمام و در نيمه راه رها نکنيد.
? ترس از شکست: شما بايستي بياموزيد تا ريسک پذير باشيد. شکست يک محصول جانبي خيالپردازي و خلاقيت است. شکست شما را به چالش مي کشاند که بيشتر ريسک کنيد، و به شما مي آموزد تا به تلاش خود تا دستيابي به هدف تان ادامه دهيد. موانع همواره وجود دارند، بنابراين آنها را پيش بيني کرده و انتظار بکشيد. با سماجت و پشتکار پيش روي کنيد و هرگز متوقف نشويد. براي موفقيت مصمم باشيد. تمام احتمالات و گزينه ها (حتي غير متعارف و غيرمعمول) را به منظور حذف موانع پيش رو امتحان کنيد. به خود بقبولانيد که شکست يک گزينه نيست.
? عدم تعهد به دستيابي به اهداف: براي ايجاد تعهد لازم است يک سري دلايل مجاب کننده و و الزام آور پديد آوريد. براي مثال دوستان و خانواده خود را در جريان اهداف خود قرار دهيد. اکنون از آنجايي که غرور، اعتبار و خوش قولي شما به مخاطره مي افتد، انگيزش شما پايدارتر و دستيابي به هدف محتمل تر خواهد بود.
? استفاده از افراد کارآرموده: براي دستيابي به اهدافتان از افراد مجرب و کارآزموده کمک بگيريد. و يا براي رسيدن به اهدافتان يک همراه با اهداف مشترک بيابيد. يافتن همراه از سويي به شما قوت قلب مي دهد که تنها نيستيد و از سوي ديگر با ايجاد حس رقابت موجب پايداري انگيزش در شما مي شود.
? تغيير عادت هاي حاشيه اي: عادات و رفتارهايي که شما را از دستيابي به اهدافتان بازمي دارند، تغيير دهيد. و همواره بروي هدف اصلي متمرکز شويد و اجازه ندهيد مسايل حاشيه اي شما را از هدف اصلي تان منحرف سازد.
? جدال هميشگي با تنبلي: ايمان داشته باشيد که هدفتان منطقي، دست يافتني و عملي است و موفقيت ميسر است. و بخاطر داشته باشيد براي دستيابي به اهداف بايد با ايستايي و تنبلي جدالي هميشگي داشته باشيد و بر آنها غلبه کنيد.
منبع:ebtekarnews.com
ارسال توسط کاربر محترم سايت : hasantaleb