جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
آفات دنيا طلبي و اشرافيگري در فعاليت‌هاي اقتصادي
-(1 Body) 
آفات دنيا طلبي و اشرافيگري در فعاليت‌هاي اقتصادي
Visitor 286
Category: دنياي فن آوري

برطرف کردن مشکل ظاهري معيشت
 

برطرف کردن مشکل معيشتي از قشر کارگر و معلم و قشرهاي ديگر، به اصلاح مباني اقتصاد کشور بستگي دارد. فرض کنيم ما حقوق اين انسان زحمتکش را بيست درصد يا چهل درصد اضافه کرديم؛ اما اگر تورم را مهار و ارزش پول ملي را تأمين نکرديم، آن مقداري که او امسال از ما اضافه مي‌گيرد، چنانچه از رشد بي‌رويه قيمتها پايين‌تر باشد، فايده‌اي براي او ندارد؛ پس ما براي او کاري نکرده‌ايم؛ بنابراين اساس کار آن‌جاست. (10/02/1382)

تخريب بجاي انتقاد
 

انتقاد صحيح و دلسوزانه ضرري ندارد؛ اما اين انتقاد بايستي به تخريب نينجامد. بعضيها طوري انتقاد مي‌کنند که تخريب است؛ اين مصلحت نيست. کسي که مسئوليت سنگيني در کشور بر دوشش هست و از او توقع داريم که فلان کار را بکند ـ اقتصاد را درست کند و... ـ اگر ما او را تقويت نکنيم؛ اگر يک وقت ضعفي هم پيدا شد، آن را نپوشانيم؛ آيا مي‌توانيم چنين توقعي داشته باشيم؟ باز هم مي‌توانيم اميدوار باشيم که آنچه که ما مي‌خواهيم، انجام خواهد گرفت و آنچه که وظيفه اوست، انجام مي‌گيرد؟ به نظر من، وظيفه همه است که به مسئولان کشور کمک کنند و آنها را ياري نمايند؛ البته تا وقتي که در خط مستقيم اسلام و امام حرکت مي‌کنند. (01/09/1378)

ياس و نااميدي مردم
 

امروز استکبار جهاني مايل است که ملت‌هاي مسلمان و از جمله ملت عزيز ايران، دچار روح نااميدي شوند و بگويند: ديگر نمي‌شود کاري کرد؛ ديگر فايده‌اي ندارد! مي‌خواهند اين را به زور در مردم تزريق کنند. ما که در جريان خبرهاي تبليغاتي و زهرآگين دشمنان قرار داريم، به عيان مي‌بينيم که اغلب خبرهايي که تنظيم مي‌کنند، براي مأيوس کردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مأيوس کنند، متدينين را از گسترش دين مأيوس کنند، آزادي‌طلبان و علاقه‌مندان به مسائل فرهنگي و سياسي را از امکان کار سياسي، يا کار فرهنگي مأيوس کنند و آينده را در نظر افرادي که چشم به آينده دوخته‌اند، تيره و تار جلوه دهند! براي چه؟ براي اين‌که جوشش و اميد را از اين مجموعه انساني که با اميد کار مي‌کند، بگيرند و آن را به يک موجود مرده، يا شبيه مرده تبديل کنند، تا بتوانند هر کاري که مايلند انجام دهند! با يک ملت زنده که نمي‌توانند هر کاري بخواهند، انجام دهند. به يک جسم بي‌هوش مدهوش بي‌حسي که کنجي افتاده است، هر کس هرچه دلش خواست، مي‌تواند تزريق کند؛ با آن هر کاري مي‌توانند بکنند؛ اما با يک موجود سرحال زنده باهوش متحرک فعال که نمي‌توانند هر کاري را انجام دهند! (25/09/1376)

مايوس شدن مردم از پيشرفت اقتصادي
 

امروز بيشتر از گذشته سعي مي‌کنند ملت ايران را، که مي‌رود تا به قله برسد، مأيوس کنند. مي‌گويند: «آقا، وضع اقتصاد خراب است! آقا، دنيا نمي‌گذارد! آقا، امريکا نمي‌گذارد! آقا، مردم ناراحتند!» دائم در گوش مردم اين چيزها را مي‌خوانند؛ آن هم با روش‌هاي تبليغاتي بسيار زيرکانه. بنده حرف‌هاي اينها را گوش مي‌دهم. حرف‌هايشان را گاهي مستقيما گوش مي‌دهم و بسياري اوقات هم مي‌نويسند يا ضبط مي‌کنند و برايم مي‌آورند. من مي‌بينم اينها چه مي‌گويند. مي‌بينم که نشسته‌اند و کلماتي را انتخاب کرده‌اند که مردم اين حرف را باور کنند! يک دروغ مسلم را مي‌خواهند مردم باور کنند! متأسفانه بعضي در داخل، هر چه حرف مي‌زنند براي مأيوس کردن مردم است. يا سکوت مي‌کنند، يا اگر يک کلمه حرف هم زدند، براي اين است که مردم را مأيوس کنند! (06/10/1372)

فاصله طبقاتي
 

اسلام به ملت‌ها رفاه و پيشرفت اقتصادي همراه با عدالت اجتماعي هم مي‌دهد. آن پيشرفت اقتصادي که فاصله بين طبقات مردم را زياد کند، مورد نظر اسلام نيست. آن نسخه اقتصادي که امروز کشورهاي غربي براي مردم دنيا مي‌پيچند و ارائه مي‌دهند که طبقاتي را مرفه مي‌کند و رونق اقتصادي را بالا مي‌برد و به قيمت ضعيف شدن و فقير شدن و زير فشار قرار گرفتن طبقاتي از جامعه تمام مي‌شود؛ اين را اسلام نمي‌پسندد. رفاه اقتصادي همراه با عدالت، همراه با روح مواسات و همراه با روح برادري، باز در سايه اسلام به‌دست مي‌آيد. (12/03/1378)

جنجال آفريني و ايجاد دو دستگي در مردم و اختلاف بين مسئولان
 

از طرفي به بهانه‌هاي مختلف، سعي مي‌کنند در فضاي سياسي کشور، تشنج و جنجال به وجود آورند، تا خود اين هم در مردم، احساس ناامني و احساس عدم انتظام کارها را به وجود آورد..
طبعا وقتي جنجال مي‌شود، يک دسته از مردم، طرفدار يک حرف مي‌شوند، دسته ديگر هم طرفدار حرفي ديگر مي‌شوند و قهرا بين مردم، بگومگو به وجود مي‌آيد. دشمنان هم همين را مي‌خواهند!
يک جزء ديگر نقشه هم اين است که به مردم اين‌طور وانمود کنند که بين مسئولان کشور در سطوح بالا، اختلاف است.. بعضي از نويسندگان داخلي هم فريب مي‌خورند و همان حرف‌ها را تکرار مي‌کنند! حرف، مال آنها نيست؛ اصل حرف، جزو مجموعه توطئه دشمن و از اجزاي آن است. خوب؛ در واقع در چنين وضعي، هم مشکلات اقتصادي وجود دارد، هم دشمن آن را ده برابر بزرگ مي‌کند، هم از لحاظ سياسي به جنجال‌آفريني مي‌پردازد و هم دل‌هاي مردم را نسبت به مسئولين، بي‌اعتماد مي‌کند! در چنين فضايي مسئولين کشور ـ دولت ـ آيا قدرت دارند و مي‌توانند راحت کارهاي خودشان را انجام دهند؟! طبيعي است که کارها عقب مي‌افتد. (01/01/1378)

اسراف و عدم قناعت
 

ببينيد اسراف چه کار مي‌کند! اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختماني، اسراف در انواع و اقسام کالاهاي گوناگون، اسراف در اسباب بازي بچه و در وسايل تجملاتي! عزيزان من! اين اسراف همان کاري را با کشور مي‌کند که دشمن مي‌خواهد! او از آن طرف به وسيله نفت، به‌وسيله تحريم اقتصادي و انواع و اقسام ضربه‌ها بر ملت ايران ضربه وارد مي‌کند؛ از اين طرف هم خود ما با اسراف و صرفه‌جويي نکردن، ضربه او را تکميل مي‌کنيم! حرف من اين است. (01/01/1377)

دنيا طلبي و اشرافي‌گري در فعاليت‌هاي اقتصادي
 

چيزي که من مي‌خواهم به مسئولان و به مردم عرض کنم، اين نکته است که در دوران بازسازي، خطر دنياطلبي بيشتر از هميشه است. در دوران بازسازي، ثروت‌ها انباشته مي‌شود؛ چون دوران بازسازي، دوران تراکم کارها، دوران انباشت ثروت‌ها، دوران افزايش فعاليت‌هاي اقتصادي و دوراني است که اگر کسي مي‌تواند تلاشي بکند و حرکتي اقتصادي بکند، راه براي او باز است. در چنين دوراني، آدمهايي که اهل دنيا هستند، آدمهايي که دلشان در بند زخارف دنيوي است، آدمهايي که منافع شخصي خود را بر منافع کشور و ملت و مصالح انقلاب ترجيح مي‌دهند، دستشان باز است، براي اين‌که بتوانند خداي نکرده به سمت اشرافي‌گري و زراندوزي و جمع مال و منال و سوءاستفاده بروند. دوران بازسازي، دوران شکوفايي و پيشرفت ملت و دوران ساختن کشور است. اما در همين حال، اين دوران، دوران خطر گرايش آدمهاي ضعيف به سمت اشرافي‌گري و تجمل و انباشت ثروت و سوءاستفاده اقتصادي است. لذا همه بايد خيلي مراقب باشند؛ هم مسئولان و هم آحاد مردم. (01/01/1376)

ريخت و پاش و بي‌انضباطي اقتصادي
 

اگر در خرج کردن و وضع زندگي و تجملات بيهوده و بي‌جا و اعيان منشي، ريخت و پاش و اسراف کنند، بي‌انضباطي مالي و اقتصادي انجام داده‌اند. اين کارها اسمش ريخت‌وپاش است و ريخت‌وپاش امري نکوهيده و ناپسند است. اين کارها زندگي ديگران را از لحاظ رواني مختل مي‌کند. شما مثلا مبالغ زيادي مواد خوراکي در فلان مهماني معمولي مصرف مي‌کنيد؛ در حالي که لازم نيست و در کنار شما و در همسايگي شما در يک محل دورتر، ولو در اقصي نقاط کشور، کساني به اين مواد غذايي براي ادامه زندگي خود و فرزندان و عزيزانشان نياز مبرم دارند. آيا اين کار در چنين شرايط کار درستي است؟ پس در اموال شخصي و مالي که از راه حلال هم به دست آمده باشد، ريخت‌وپاش غلط و خلاف انضباط است. کساني که اموال دولتي را مصرف مي‌کنند، ديگر بيشتر. (01/01/1374)

مصرف‌گرايي و زيان کشور
 

مردم از اسراف، چه در ايام عيد و چه در طول سال آينده و به ويژه در مراسمي که معمولا در آنها دچار اسراف مي‌شوند، خودداري کنند. مصرف بي‌رويه و زياد، قاعدتا از سوي قشرهاي مرفه انجام مي‌گيرد؛ چون قشرهاي ضعيف قادر نيستند که زياد مصرف کنند. مصرفي که از سوي يک قشر انجام مي‌گيرد، به زيان کشور است. يعني هم زيان اقتصادي، هم زيان اجتماعي و هم زيان رواني و اخلاقي دارد. من مکرر عرض کرده‌ام، باز هم مي‌گويم و خواهش مي‌کنم که مصرف‌گرايي را رها کنند. مصرف بايد به اندازه باشد، نه به حداسراف و زياده روي. اين اندازه در هر زماني متفاوت است. امروز بسياري از قشرهاي مردم و خانواده‌ها دچار مشکل و زحمتند .. اندازه عبارت است از اين‌که انسان خودش را هر چه مي‌تواند به اين قشرها نزديک کند. مسئولين عزيز کشور، اعم از دولتي و قضايي و سايرين، بخصوص بايد اين اصل را بيش از ديگران رعايت کنند. (01/01/1371)

سوءاستفاده‌ها در نوسان‌هاي اقتصادي
 

مسائل اقتصادي کشور به عوامل گوناگوني بسته است که بسياري از آن عوامل، خارج از مرزهاست. وضع تورم جهاني، وضع عرضه‌هاي گوناگون جهاني، وضع پول در دنيا و بسياري از اين‌گونه مسائل، روي اقتصاد يک کشور اثر مي‌گذارد. اقتصاد کشور مستقلي مثل ما که مي‌خواهد مستقل زندگي بکند، غالبا با بعضي از نوسانها همراه است. نبايد اجازه بدهيد که از اين نوسانها و از اين کم و زيادها، کساني به نفع جيب شخصي خودشان استفاده کنند، و تا رقم مالياتي بر صنفي بسته شد، بلافاصله آن ماليات خودش را در زندگي مصرف‌کننده‌يي که به آن صنف مراجعه دارد، نشان بدهد. اين درست نيست و بر عدل اسلامي منطبق نمي‌باشد. (13/04/1370)

پيگيري نکردن و دنبال نکردن کارها
 

يکي از نقيصه‌هاي عمده‌اي که بنده در بعضي از دولت‌هامان در طول اين سال‌ها مشاهده کرده‌ام، پيگيري نکردن و دنبال نکردن کارهاست. کار را با شوق و ذوق شروع مي‌کنند، بعد نصفه‌کاره ميماند! چرا؟ چون مديران حمايت نمي‌کنند، پيگيري نمي‌کنند؛ چه حمايت مالي، چه حمايت اداري، حمايتهاي مديريتي، تشويق، رسيدگي، برداشتن موانع جزيي از سر راه. گاهي يک مانع جزيي يک کار بزرگ را مدتها معطل مي‌کند؛ تجربه انسان اين را نشان مي‌دهد. ما ديده‌ايم کارهاي بزرگي که متوقف شده، بعد که رفتيم سراغ کار که چرا متوقف شده، فهميديم يک جا يک گير کوچکي وجود داشته، همت نکردند اين گير کوچک را برطرف کنند، اين جريان عظيم همين طور متوقف مانده. (1/1/1389)

فاصله با اصلاح الگوي مصرف
 

من نمي‌توانم اين را بگويم که الگوي مصرف اصلاح شد؛ نه، ما هنوز خيلي فاصله داريم. تا وقتي الگوي مصرف را اصلاح نکنيم، تا وقتي ندانيم آب را چه جور بايد مصرف کرد، برق را چه جور بايد مصرف کرد، نان را چه جور بايد مصرف کرد، پول را چه جور بايد مصرف کرد، تا اينها را درست مصرف نکنيم، راه‌هاي مصرف را ندانيم، مشکلات ما به حال خود باقي خواهند ماند. بايد ما اصلاح الگوي مصرف را دنبال کنيم. (1/1/1389)

نقص دروني و تبليغات بيروني
 

خب، در تضعيف اين الگو[انقلاب اسلامي]، دو عامل به يکديگر کمک مي‌کنند: يک عامل، عامل دروني است؛ نقصهايي که وجود دارد. کوتاهي‌هاي ما، کم‌کاري‌هاي ما، تنبلي‌هاي ما، مبتلاشدن ما به چيزهايي که مضر به حرکت است ـ مثل اختلافها، مثل کارهاي خلاف گوناگون، ميل به دنيا پيدا کردنها، به سمت دنيا کشيده‌شدنها، قدرت‌طلبي‌ها، بي‌سياستي‌ها و از اين قبيل چيزها ـ اينها چيزهايي است که ناشي از وجود ماست، ما داريم اين نقصها را ايجاد مي‌کنيم اين عامل دروني، به اين الگو صدمه مي‌زند.
عامل ديگر، مربوط به دشمن است؛ که هميني که ما داريم، اين را صد برابر بزرگ مي‌کنند و به چشم ديگران ميکشانند؛ عيبهايي هم که نداريم، به ما نسبت مي‌دهند. خب، حالا ما چه کار کنيم؟ اول بايد به آن چيزهاي دروني خودمان بپردازيم. اول بايستي به آن چيزي که تقصير خود ماست، کوتاهي خود ماست، بپردازيم. اگر اين را درست کرديم، خداي متعال آن دومي را هم کفاف خواهد کرد؛ يعني خداي متعال تبليغ دشمن را هم خنثي خواهد کرد. در درجه اول، مسئولان و زبدگان و برجستگان و روشنفکران و دانشمندان و علما و کساني که محيطِ تأثير دارند، از رفتارهاي خودشان مراقبت کنند. همان طور که عرض کرديم، قدرت‌طلبي است، دنياطلبي است، دنبال اختلاف رفتن است، جنجال درست کردن است، خلاف اخلاق حرکت کردن است؛ که من در اينجا ميخواهم روي اين مسئله خلاف اخلاق حرکت کردن تکيه کنم. (19/11/1389)

اختلاف و تفرقه
 

يکي از چيزهايي که قطعاً منافي با پيشرفت است، اختلاف و تفرقه است؛ تفرقه ميان آحاد ملت، تفرقه ميان مسئولين، تفرقه ميان بخش‌هاي گوناگون نظام، تفرقه ميان نظام و مردم. اين انسجام و يکپارچگي‌اي که انقلاب به ما داد، بايد مثل يک ناموس مقدسي حفظ شود، از آن پاسداري شود. يکي از مهم‌ترين کارهايي که در جنگ نرمِ دشمن وجود دارد ـ هميشه وجود داشته، امروز هم وجود دارد ـ اين است که در اين اتحاد يک تزلزلي ايجاد کنند، شکاف ايجاد کنند. براي اين کار تلاش مي‌کنند: بين شيعه و سني اختلافات مذهبي ايجاد کنند، بين فارس و عرب و ترک و کرد و ديگران اختلافات قومي ايجاد کنند، اختلافات منطقه‌اي ايجاد کنند، اختلافات سازماني ايجاد کنند، اختلافات حزبي ايجاد کنند. (19/11/1389)
منبع : کتاب "جهاد اقتصادي از منظر مقام معظم رهبري(مدظله العالي)"
ارسال توسط کاربر محترم سايت :sukhteh
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image