در مطالعات تطبيقي ، پژوهشهايي روي کشورهاي ديگر و برنامه هاي آنان در سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش انجام و در چارچوب و چشم اندازي براي کشور تهيه شد . همچنين با مذاکره با کشورهاي مشابه در حال استفاده از تجارت انجام گرفته هستيم . مطالعات تحليلي نيز براي تهيه چشم انداز و بيانه ماموريت در طرح توسعه فناوري اطلاعات انجام شده است . در اين راستا از سال 78 طراحي شبکه رشد مطرح شد و اين شبکه به صورت پايلوت به اجرا درآمد . همچنين به موازات اين اقدامات ، کارهاي پژوهشي و دوره هاي مختلف آموزشي براي کارشناسان برگزار شده است .
با توجه به اينکه هنوز الگوي جامعي براي توسعه ICT در جهان وجود ندارد ، به همين دليل چارچوب ها کاملاً متفاوت است و کشورها بر اساس امکان سنجي هاي مختلف توسعه سيستمهاي سخت افزاري ، نرم افزاري ، تربيت نيروي انساني و غيره را در اولويت قرار داده اند.
به دليل اينکه خروجي هاي دبيرستان ها مستقيماً با بازار اشتغال مواجه مي شوند ، بايد در وهله اول ، دبيران مقطع متوسطه با موضوع ICT آشنا شوند .
به همين دليل در قالب يک طرح آموزشي سواد عمومي کاربري رايانه و بومي سازي استاندارد ICDL در قالب 128 ساعت آموزش در نظر گرفته شده که در فاز اول آن حدود 60 هزار معلم تا پايان سال 1381 دوره هاي آموزشي برگزار شده توسط بخش خصوصي را گذرانده اند .
همچنين در نظر داريم که در قالب سواد تخصصي استفاده از ابزارهاي چند رسانه اي و توليدي اطلاعات در محيط وب را به دبيران آموزش دهيم .
از برنامه هاي آينده وزارت آموزش و پرورش در زمينه ICT ، توليد محتواي الکترونيکي و مواد آموزشي مبتني بر ICT ، تدوين استانداردهاي نرم افزارهاي آموزشي توليدي به شکل الکترونيکي ، سفارش توليد مواد آموزشي مبتني بر IT و نظام پشتيباني لازم مي باشد که با همکاري بخش خصوصي در آينده اي نزديک به مرحله اجرا درخواهد آمد . از جمله برنامه هايي که آموزش و پرورش براي تحقيق اين مهم دنبال مي کنند عبارتند از :
1-تضمين امکان کسب سواد ديجيتالي در دوران تحصيل هر دانش آموز به عنوان يک ضرورت ملي
2-تمهيد دسترسي آسان به اطلاعات علمي و فرهنگي جهاني چند رسانه اي براي تمام مدارس ، معلمان و دانش آموزان
3-تمهيد دسترسي خدمات پشتيباني و منابع تحصيلي در شبکه هاي اطلاع رساني
4-فراهم آوردن آموزش براي کليه معلمان در زمينه IT و ICT
در اين راستا سازمان آموزش و پرورش براي پيشبرد و بهبود فعاليتهاي مربوط به IT آماده همکاري با کليه سازمانها ، نهادها و افراد متخصص مي باشد .
اين شورا جهت سياستگزاري و نظارت بر روند تدوين ، استقرار و پشتيباني سيستمهاي اجرايي در آموزش و پرورش تشکيل گرديده است . وظايف اين شورا عبارتند از :
الف) سياستگزاري و نظارت بر روند تدوين استقرار و پشتيباني سيستم هاي اجرايي در آموزش و پرورش و سازمانهاي تابعه
ب) سياستگزاري و نظارت بر نحوه به کارگيري فناوري اطلاعات در وزارت آموزش و پرورش
ج) سياستگزاري و تنظيم بر نحوه برقراري ارتباط با ساير سازمانها ذيربط داخلي ، منطقه اي و بين المللي
د) سياستگزاري و نظارت بر روند ايجاد ، توسعه و ارتباط با شبکه اينترنت
ه) نظارت بر چگونگي استفاده از ظرفيت هاي ايجاد شده
و) صدور مجوز جهت راه اندازي و توسعه شبکه هاي اطلاع رساني
ز) سياستگزاري و نظارت بر توسعه آموزشهاي لازم جهت ارتقاء سطح دانش متصديان ، کارکنان و مديران در زمينه فناوري اطلاعات
ط) مشارکت و همکاري جهت حسن اجراي تصميم هاي شوراي عالي اطلاع رساني کشور در وزارت آموزش و پرورش
تکنولوژي در خدمت معلم
برخي ها آينده تدريس را به گونه اي تصور مي کنند که کلاس ها به محيطي مناسب جهت مشارکت فعال و بديهي گويي تبديل شده است .
اين نوع کلاس ها نياز به افزايش مهارت معلمان و شاگردان خواهند داشت . عده اي ديگر اين کلاس ها را بسيار بغرنج خواهند يافت . در تصوير آنها جوانب غير ضروري باعث افزايش کار و زحمت آنها خواهد شد در اين ميان به نظر مي رسد که دولت ها نيز طرفدار ترقي و بهبود کيفيت تدريس هستند .
به عنوان مثال از طرف دولت انگليس اعلام شده که قرار است تا سال 2006 مبلغ 900 ميليون يورو براي ارتقاء تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات (ict) هزينه شود .
در اين زمان مبلغ 25 ميليون يورو صرف تبديل تخته هاي وايت بورد 9 به صفحات نمايشي خواهند شد که مي توانند کامپيوتر ، تصوير ، صدا ، فيلم و لينک هاي اينترنتي را به هم ربط دهند . از همين حالا مي توانيد نامي براي اين وايت بورد پيدا کنيد .
با استفاده از اين روش جديد ، کلاس درس در کانون تکنولوژي قرار مي گيرد . در حالي که زماني تنها وسيله آموزشي ، تخته سياه بود که فقط امکان نوشتن را ايجاد مي کرد . اما آيا اين تکنيک هاي جديد به واقع در امر يادگيري سودمند هستند ؟ گريس دراگ (Chris Drage) معلم در شمال لندن بر اين باور است که تکنولوژي مي تواند بسيار سودمند باشد . اين معلم که از سال 1983 درگير ICT است ، مي گويد : سيوال اساسي که معلمان قبل از شروع تدريس بايد از خود بپرسند ، اين است که چگونه مي توان با استفاده از ICT فرايند تدريس را به نحو بهتري انجام داد . ما بايد تکنولوژي را در خدمت معلمان قرار دهيم نه معلم را در خدمت تکنولوژي . امروزه بسياري از مردم مزيت و روش از سرعت بالاي کامپيوترها را نمي دانند . در گذشته تکنولوژي چندان قابل اعتماد نبود و همين عامل باعث مي شد بسياري از معلمان نسبت به استفاده از فناوري بي ميل باشند .
تکنولوژي مي تواند رابطه صميمي و اعتماد سنتي ميان معلم و شاگرد را بر هم زند . با اين وجود استفاده از تکنولوژي مزايايي دارد که در کل آن را سودمند مي نمايد . براي استفاده از روش هاي جديد بايد به تعداد کافي کامپيوتر در دسترس باشد تا دانش آموزان بتوانند در امر يادگيري مشارکت فعال داشته باشند . از طرف ديگر بايد آموزش هاي لازم براي کسب مهارت متوسط معلمان فراهم شود .
در اين ميان معلمان جوانتر اعتماد به نفس بيشتري دارند ولي معلمان مسن تر در تمام دنيا به نوعي دنبال آن هستند که از ICT استفاده نکنند دليل آنها عمدتاً اين است که برخي اوقات کامپيوترها کار نمي کنند يا اينکه پرينترها اغلب اوقات خراب مي شوند . برخي از مردم چون اعتقاد دارند که تکنولوژي باعث ايجاد پيچيدگي و مشکل مي شود ، از آن استفاده نمي کنند . بايد براي معلمان دوره هاي کوتاه مدتي برگزار شود تا با روش هاي استفاده از کامپيوتر در تدريس آشنا شوند . اين دوره هاي مداوم اين امکان را فراهم مي کند که معلمان مهارت لازم را کسب کنند و به تدريج نسبت به روش هاي جديد اعتماد پيدا کنند .
تمام روش هاي نوين براي بهبود و افزايش کارايي است نه به عنوان جايگزين روش هاي سنتي . صرف تماشاي ويديو باعث بروز خلاقيت نمي شود ، اما استفاده از اين وسيله مي تواند در عملي ساختن ايده هاي نوين موثر باشد .
اگر معلمان امکانات لازم را در اختيار داشته باشند مي توانند از روش هاي موثرتري در تدريس بهره گيرند و تنها در اين حالت است که مي توانيم تکنولوژي را در خدمت علم و تدريس و آموزش قرار دهيم .
?جامعه اطلاعاتي و مديريت ايراني
از منظر فني ، آنچه زير بناي جامعه اطلاعاتي است (و به عبارتي جزء لازم آن) ، شبکه اطلاعاتي تا امکان عرضه و تبادل سريع اطلاعات را فراهم کند .
اين شبکه به طور ساده از کامپيوترهاي متصل به هم تشکيل شده است . حال ممکن است اين کامپيوترها به شبکه جهاني اينترنت متصل باشند يا اينکه در قالب شبکه هاي محلي شکل گرفته باشند . بهرحال در تعريف جامعه اطلاعاتي اين وسوسه وجود دارد که بتوان گفت اگر در جامعه اي شبکه وجود دارد و کاربران به آن شبکه (در هر سطحي از امکانات) دسترسي دارند ، مي توان گفت جامعه اطلاعاتي شکل گرفته است . يعني صرفاً با تکيه بر بستري که امکان تبادل اطلاعات را فراهم مي کند .
آنچه زير بناي جامعه اطلاعاتي است ، همانطور که از اين واژه برمي آيد اطلاعات است و براي پاسخ دادن به جايگاه ايران در جامعه اطلاعاتي بايد قبل از هر چيز به ميزان توليد اطلاعات در کشور توجه کرد . منظور از اطلاعات ، اطلاعات مبتني بر مطالعات منظم و پژوهش هاي علمي و نيز آمار است که به طور منظم گردآوري و به روز مي شوند.
در اغلب کشورها وظيفه گردآوري و انتشار اين اطلاعات ، بر عهده مراکز تحقيقاتي و پژوهشي است که فارغ از جهت گيريهاي سياسي يا ملاحظات اجرايي که کم و بيش مدنظر مديران اجرايي قرار مي گيرند ، نسبت به جمع آوري اطلاعات و تحليل و طبقه بندي آن اقدام کنند و ضعف کشور در اين زمينه بارها مورد تاکيد قرار گرفته است . هر چند اخيراً تعداد سايتهاي اطلاعاتي فارسي رشد بسزايي يافته است . (که خود مرهون پشتيباني از زبان عربي و فارسي توسط شرکت مايکروسافت و وضع استانداردهاي مناسب در اين زمينه است) و از جمله مي توان به رشد انفجاري و بلاگهاي فارسي اشاره کرد ، اما اطلاعات غير مستند و ويرايش نشده گر چه مي تواند به عنوان بخشي از جريان جامعه اطلاعاتي محسوب شود ، اما نهايتاً نمي تواند مبناي جامعه اطلاعاتي قرار گيرد . کما اينکه در امريکاي شمالي نيز جامعه اطلاعاتي به خاطر وجود و بلاگها پديد نيامده است .
بحث ديگر در خصوص حوزه اطلاعات و جامعه اطلاعاتي ، ميزان اعتماد کاربران به اطلاعات است و اين اعتماد به دست نمي آيد مگر در طي يک فرايند طولاني به همراه تجارب مثبت ، به عنوان مثال ، اگر اطلاعات منتشر شده در يک سايت اينترنتي حاوي تلفن و نشاني ، اغلب قديمي باشند کمتر کسي تمايل به استفاده از آن خواهد داشت . اين امر در مورد مقوله هايي اجتماعي و خبري از حساسيت بيشتري برخوردار است . زيرا به هر حال نظارت در دنياي ديجيتال به اندازه شيوه هاي سنتي نيست و به راحتي مي توان در عرض مدت کوتاهي يا ارايه اخبار ضد و نقيض اعتماد مخاطبان را زايل کرد .
اين امر در کشورهايي که عموماً خدمات اطلاع رساني بسته هستند بيشتر رخ مي دهد و اغلب کاربران با پيش فرض منفي به سراغ رسانه هاي غير رسمي مي روند .
عنصر ديگر ، فرهنگ به اشتراک گذاشتن اطلاعات است . در حالي که در اغلب کشورهاي جهان اسم و مشخصات و تلفن افراد حقيقي نيز در اختيار همه است ، در ايران اطلاعات اصولاً مقوله هاي امنيتي محسوب مي شود .
يکي ديگر از لوازم توسعه در حوزه فن آوريهاي اطلاعاتي ، کارايي بخشهاي متولي در دولتها است . به عنوان مثال در همه جاي دنيا ، مخابرات کشورها نقش فراهم کردن بسترهاي ارتباطي را به عهده دارند و نه محتواي اطلاعاتي را (دقيقاً همانطور که وزارت راه جاده ها را مي سازد ، اما خود را مسيول ترددهاي جاده ها و اينکه چه کسي يا چه ماشيني از جاده عبور مي کند نمي داند)
اين در حالي است که هنوز در کشور ما چنين تفکيک ساده اي صورت عملي به خود نگرفته است مخابرات از طرفي خود را در رقابت با آي اس پي ها (شرکتهاي فراهم کردن خدمات اينترنت) مي بيند و از طرفي نمي تواند از دلبستگي خود در نقش ناظم اخلاقي جامعه دست بشويد ، طبق معمول نيز حل مشکلات مشابه ، کميته هاي عالي و سياستگزاري و تشکيل مي شود که عملاً به وجود نهادهايي موازي مي انجامد و امر سياستگزاري رابيش از پيش به کلافي سر در گم تبديل مي کند . قوانين دقيق با پشتوانه اجرايي مهمترين پيش نياز اين بخش است . کاربران بيش از آنکه مخابرات را به عنوان مسدود کننده بشناسند ، از آن انتظار فراهم کردن زير بناهاي قوي ارتباطي را دارند .
آنچه گفته شد تنها شايد بخشي از سر فصل هاي مهم به عنوان پيش نيازهاي يک جامعه اطلاعاتي باشد ، تا امروز حدود سيزده سال از برقراري اولين ارتباط اينترنتي کشور توسط مرکز تحقيقات فيزيکي نظري و رياضيات و توليد اولين شبکه ارتباطي فرامرزي در کشور مي گذرد و اين زمان در مقياس تکنولوژيهاي اطلاعاتي معادل يکصد و سي سال در صنايع خودروسازي است . گر چه زمان بسياري براي به سامان آوردن مقوله تکنولوژي اطلاعاتي در کشور از دست رفته است ، اما با نگاهي واقع بيناناه مي توان گامهاي موثري براي فراهم کردن پيش نيازهاي جامعه اطلاعاتي در کشور برداشت . در عين حال خطر آنجا است که بدون وجود حداقلي از پيش نيازها ، توهم وجود جامعه اطلاعاتي در کشور پديد آيد . به خاطر اينکه چند صد ميليارد تومان در سال صرف چت کردن مي شود يا جوانان در خلاء امکانات فرهنگي تفريحي به شبکه به عنوان ابزاري براي تفريح و صرف وقت روي آورده اند ، نمي توان تصور کرد که در مسير جامعه اطلاعاتي گام برمي داريم .
در مطالعات تطبيقي ، پژوهشهايي روي کشورهاي ديگر و برنامه هاي آنان در سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش انجام و در چارچوب و چشم اندازي براي کشور تهيه شد . همچنين با مذاکره با کشورهاي مشابه در حال استفاده از تجارت انجام گرفته هستيم . مطالعات تحليلي نيز براي تهيه چشم انداز و بيانه ماموريت در طرح توسعه فناوري اطلاعات انجام شده است . در اين راستا از سال 78 طراحي شبکه رشد مطرح شد و اين شبکه به صورت پايلوت به اجرا درآمد . همچنين به موازات اين اقدامات ، کارهاي پژوهشي و دوره هاي مختلف آموزشي براي کارشناسان برگزار شده است .
با توجه به اينکه هنوز الگوي جامعي براي توسعه ICT در جهان وجود ندارد ، به همين دليل چارچوب ها کاملاً متفاوت است و کشورها بر اساس امکان سنجي هاي مختلف توسعه سيستمهاي سخت افزاري ، نرم افزاري ، تربيت نيروي انساني و غيره را در اولويت قرار داده اند.
به دليل اينکه خروجي هاي دبيرستان ها مستقيماً با بازار اشتغال مواجه مي شوند ، بايد در وهله اول ، دبيران مقطع متوسطه با موضوع ICT آشنا شوند .
به همين دليل در قالب يک طرح آموزشي سواد عمومي کاربري رايانه و بومي سازي استاندارد ICDL در قالب 128 ساعت آموزش در نظر گرفته شده که در فاز اول آن حدود 60 هزار معلم تا پايان سال 1381 دوره هاي آموزشي برگزار شده توسط بخش خصوصي را گذرانده اند .
همچنين در نظر داريم که در قالب سواد تخصصي استفاده از ابزارهاي چند رسانه اي و توليدي اطلاعات در محيط وب را به دبيران آموزش دهيم .
از برنامه هاي آينده وزارت آموزش و پرورش در زمينه ICT ، توليد محتواي الکترونيکي و مواد آموزشي مبتني بر ICT ، تدوين استانداردهاي نرم افزارهاي آموزشي توليدي به شکل الکترونيکي ، سفارش توليد مواد آموزشي مبتني بر IT و نظام پشتيباني لازم مي باشد که با همکاري بخش خصوصي در آينده اي نزديک به مرحله اجرا درخواهد آمد . از جمله برنامه هايي که آموزش و پرورش براي تحقيق اين مهم دنبال مي کنند عبارتند از :
1-تضمين امکان کسب سواد ديجيتالي در دوران تحصيل هر دانش آموز به عنوان يک ضرورت ملي
2-تمهيد دسترسي آسان به اطلاعات علمي و فرهنگي جهاني چند رسانه اي براي تمام مدارس ، معلمان و دانش آموزان
3-تمهيد دسترسي خدمات پشتيباني و منابع تحصيلي در شبکه هاي اطلاع رساني
4-فراهم آوردن آموزش براي کليه معلمان در زمينه IT و ICT
در اين راستا سازمان آموزش و پرورش براي پيشبرد و بهبود فعاليتهاي مربوط به IT آماده همکاري با کليه سازمانها ، نهادها و افراد متخصص مي باشد .
اين شورا جهت سياستگزاري و نظارت بر روند تدوين ، استقرار و پشتيباني سيستمهاي اجرايي در آموزش و پرورش تشکيل گرديده است . وظايف اين شورا عبارتند از :
الف) سياستگزاري و نظارت بر روند تدوين استقرار و پشتيباني سيستم هاي اجرايي در آموزش و پرورش و سازمانهاي تابعه
ب) سياستگزاري و نظارت بر نحوه به کارگيري فناوري اطلاعات در وزارت آموزش و پرورش
ج) سياستگزاري و تنظيم بر نحوه برقراري ارتباط با ساير سازمانها ذيربط داخلي ، منطقه اي و بين المللي
د) سياستگزاري و نظارت بر روند ايجاد ، توسعه و ارتباط با شبکه اينترنت
ه) نظارت بر چگونگي استفاده از ظرفيت هاي ايجاد شده
و) صدور مجوز جهت راه اندازي و توسعه شبکه هاي اطلاع رساني
ز) سياستگزاري و نظارت بر توسعه آموزشهاي لازم جهت ارتقاء سطح دانش متصديان ، کارکنان و مديران در زمينه فناوري اطلاعات
ط) مشارکت و همکاري جهت حسن اجراي تصميم هاي شوراي عالي اطلاع رساني کشور در وزارت آموزش و پرورش
?تکنولوژي در خدمت معلم
برخي ها آينده تدريس را به گونه اي تصور مي کنند که کلاس ها به محيطي مناسب جهت مشارکت فعال و بديهي گويي تبديل شده است .
اين نوع کلاس ها نياز به افزايش مهارت معلمان و شاگردان خواهند داشت . عده اي ديگر اين کلاس ها را بسيار بغرنج خواهند يافت . در تصوير آنها جوانب غير ضروري باعث افزايش کار و زحمت آنها خواهد شد در اين ميان به نظر مي رسد که دولت ها نيز طرفدار ترقي و بهبود کيفيت تدريس هستند .
به عنوان مثال از طرف دولت انگليس اعلام شده که قرار است تا سال 2006 مبلغ 900 ميليون يورو براي ارتقاء تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات (ict) هزينه شود .
در اين زمان مبلغ 25 ميليون يورو صرف تبديل تخته هاي وايت بورد 9 به صفحات نمايشي خواهند شد که مي توانند کامپيوتر ، تصوير ، صدا ، فيلم و لينک هاي اينترنتي را به هم ربط دهند . از همين حالا مي توانيد نامي براي اين وايت بورد پيدا کنيد .
با استفاده از اين روش جديد ، کلاس درس در کانون تکنولوژي قرار مي گيرد . در حالي که زماني تنها وسيله آموزشي ، تخته سياه بود که فقط امکان نوشتن را ايجاد مي کرد . اما آيا اين تکنيک هاي جديد به واقع در امر يادگيري سودمند هستند ؟ گريس دراگ (Chris Drage) معلم در شمال لندن بر اين باور است که تکنولوژي مي تواند بسيار سودمند باشد . اين معلم که از سال 1983 درگير ICT است ، مي گويد : سيوال اساسي که معلمان قبل از شروع تدريس بايد از خود بپرسند ، اين است که چگونه مي توان با استفاده از ICT فرايند تدريس را به نحو بهتري انجام داد . ما بايد تکنولوژي را در خدمت معلمان قرار دهيم نه معلم را در خدمت تکنولوژي . امروزه بسياري از مردم مزيت و روش از سرعت بالاي کامپيوترها را نمي دانند . در گذشته تکنولوژي چندان قابل اعتماد نبود و همين عامل باعث مي شد بسياري از معلمان نسبت به استفاده از فناوري بي ميل باشند .
تکنولوژي مي تواند رابطه صميمي و اعتماد سنتي ميان معلم و شاگرد را بر هم زند . با اين وجود استفاده از تکنولوژي مزايايي دارد که در کل آن را سودمند مي نمايد . براي استفاده از روش هاي جديد بايد به تعداد کافي کامپيوتر در دسترس باشد تا دانش آموزان بتوانند در امر يادگيري مشارکت فعال داشته باشند . از طرف ديگر بايد آموزش هاي لازم براي کسب مهارت متوسط معلمان فراهم شود .
در اين ميان معلمان جوانتر اعتماد به نفس بيشتري دارند ولي معلمان مسن تر در تمام دنيا به نوعي دنبال آن هستند که از ICT استفاده نکنند دليل آنها عمدتاً اين است که برخي اوقات کامپيوترها کار نمي کنند يا اينکه پرينترها اغلب اوقات خراب مي شوند . برخي از مردم چون اعتقاد دارند که تکنولوژي باعث ايجاد پيچيدگي و مشکل مي شود ، از آن استفاده نمي کنند . بايد براي معلمان دوره هاي کوتاه مدتي برگزار شود تا با روش هاي استفاده از کامپيوتر در تدريس آشنا شوند . اين دوره هاي مداوم اين امکان را فراهم مي کند که معلمان مهارت لازم را کسب کنند و به تدريج نسبت به روش هاي جديد اعتماد پيدا کنند .
تمام روش هاي نوين براي بهبود و افزايش کارايي است نه به عنوان جايگزين روش هاي سنتي . صرف تماشاي ويديو باعث بروز خلاقيت نمي شود ، اما استفاده از اين وسيله مي تواند در عملي ساختن ايده هاي نوين موثر باشد .
اگر معلمان امکانات لازم را در اختيار داشته باشند مي توانند از روش هاي موثرتري در تدريس بهره گيرند و تنها در اين حالت است که مي توانيم تکنولوژي را در خدمت علم و تدريس و آموزش قرار دهيم .
?جامعه اطلاعاتي و مديريت ايراني
از منظر فني ، آنچه زير بناي جامعه اطلاعاتي است (و به عبارتي جزء لازم آن) ، شبکه اطلاعاتي تا امکان عرضه و تبادل سريع اطلاعات را فراهم کند .
اين شبکه به طور ساده از کامپيوترهاي متصل به هم تشکيل شده است . حال ممکن است اين کامپيوترها به شبکه جهاني اينترنت متصل باشند يا اينکه در قالب شبکه هاي محلي شکل گرفته باشند . بهرحال در تعريف جامعه اطلاعاتي اين وسوسه وجود دارد که بتوان گفت اگر در جامعه اي شبکه وجود دارد و کاربران به آن شبکه (در هر سطحي از امکانات) دسترسي دارند ، مي توان گفت جامعه اطلاعاتي شکل گرفته است . يعني صرفاً با تکيه بر بستري که امکان تبادل اطلاعات را فراهم مي کند .
آنچه زير بناي جامعه اطلاعاتي است ، همانطور که از اين واژه برمي آيد اطلاعات است و براي پاسخ دادن به جايگاه ايران در جامعه اطلاعاتي بايد قبل از هر چيز به ميزان توليد اطلاعات در کشور توجه کرد . منظور از اطلاعات ، اطلاعات مبتني بر مطالعات منظم و پژوهش هاي علمي و نيز آمار است که به طور منظم گردآوري و به روز مي شوند.
در اغلب کشورها وظيفه گردآوري و انتشار اين اطلاعات ، بر عهده مراکز تحقيقاتي و پژوهشي است که فارغ از جهت گيريهاي سياسي يا ملاحظات اجرايي که کم و بيش مدنظر مديران اجرايي قرار مي گيرند ، نسبت به جمع آوري اطلاعات و تحليل و طبقه بندي آن اقدام کنند و ضعف کشور در اين زمينه بارها مورد تاکيد قرار گرفته است . هر چند اخيراً تعداد سايتهاي اطلاعاتي فارسي رشد بسزايي يافته است . (که خود مرهون پشتيباني از زبان عربي و فارسي توسط شرکت مايکروسافت و وضع استانداردهاي مناسب در اين زمينه است) و از جمله مي توان به رشد انفجاري و بلاگهاي فارسي اشاره کرد ، اما اطلاعات غير مستند و ويرايش نشده گر چه مي تواند به عنوان بخشي از جريان جامعه اطلاعاتي محسوب شود ، اما نهايتاً نمي تواند مبناي جامعه اطلاعاتي قرار گيرد . کما اينکه در امريکاي شمالي نيز جامعه اطلاعاتي به خاطر وجود و بلاگها پديد نيامده است .
بحث ديگر در خصوص حوزه اطلاعات و جامعه اطلاعاتي ، ميزان اعتماد کاربران به اطلاعات است و اين اعتماد به دست نمي آيد مگر در طي يک فرايند طولاني به همراه تجارب مثبت ، به عنوان مثال ، اگر اطلاعات منتشر شده در يک سايت اينترنتي حاوي تلفن و نشاني ، اغلب قديمي باشند کمتر کسي تمايل به استفاده از آن خواهد داشت . اين امر در مورد مقوله هايي اجتماعي و خبري از حساسيت بيشتري برخوردار است . زيرا به هر حال نظارت در دنياي ديجيتال به اندازه شيوه هاي سنتي نيست و به راحتي مي توان در عرض مدت کوتاهي يا ارايه اخبار ضد و نقيض اعتماد مخاطبان را زايل کرد .
اين امر در کشورهايي که عموماً خدمات اطلاع رساني بسته هستند بيشتر رخ مي دهد و اغلب کاربران با پيش فرض منفي به سراغ رسانه هاي غير رسمي مي روند .
عنصر ديگر ، فرهنگ به اشتراک گذاشتن اطلاعات است . در حالي که در اغلب کشورهاي جهان اسم و مشخصات و تلفن افراد حقيقي نيز در اختيار همه است ، در ايران اطلاعات اصولاً مقوله هاي امنيتي محسوب مي شود .
يکي ديگر از لوازم توسعه در حوزه فن آوريهاي اطلاعاتي ، کارايي بخشهاي متولي در دولتها است . به عنوان مثال در همه جاي دنيا ، مخابرات کشورها نقش فراهم کردن بسترهاي ارتباطي را به عهده دارند و نه محتواي اطلاعاتي را (دقيقاً همانطور که وزارت راه جاده ها را مي سازد ، اما خود را مسيول ترددهاي جاده ها و اينکه چه کسي يا چه ماشيني از جاده عبور مي کند نمي داند)
اين در حالي است که هنوز در کشور ما چنين تفکيک ساده اي صورت عملي به خود نگرفته است مخابرات از طرفي خود را در رقابت با آي اس پي ها (شرکتهاي فراهم کردن خدمات اينترنت) مي بيند و از طرفي نمي تواند از دلبستگي خود در نقش ناظم اخلاقي جامعه دست بشويد ، طبق معمول نيز حل مشکلات مشابه ، کميته هاي عالي و سياستگزاري و تشکيل مي شود که عملاً به وجود نهادهايي موازي مي انجامد و امر سياستگزاري رابيش از پيش به کلافي سر در گم تبديل مي کند . قوانين دقيق با پشتوانه اجرايي مهمترين پيش نياز اين بخش است . کاربران بيش از آنکه مخابرات را به عنوان مسدود کننده بشناسند ، از آن انتظار فراهم کردن زير بناهاي قوي ارتباطي را دارند .
آنچه گفته شد تنها شايد بخشي از سر فصل هاي مهم به عنوان پيش نيازهاي يک جامعه اطلاعاتي باشد ، تا امروز حدود سيزده سال از برقراري اولين ارتباط اينترنتي کشور توسط مرکز تحقيقات فيزيکي نظري و رياضيات و توليد اولين شبکه ارتباطي فرامرزي در کشور مي گذرد و اين زمان در مقياس تکنولوژيهاي اطلاعاتي معادل يکصد و سي سال در صنايع خودروسازي است . گر چه زمان بسياري براي به سامان آوردن مقوله تکنولوژي اطلاعاتي در کشور از دست رفته است ، اما با نگاهي واقع بيناناه مي توان گامهاي موثري براي فراهم کردن پيش نيازهاي جامعه اطلاعاتي در کشور برداشت . در عين حال خطر آنجا است که بدون وجود حداقلي از پيش نيازها ، توهم وجود جامعه اطلاعاتي در کشور پديد آيد . به خاطر اينکه چند صد ميليارد تومان در سال صرف چت کردن مي شود يا جوانان در خلاء امکانات فرهنگي تفريحي به شبکه به عنوان ابزاري براي تفريح و صرف وقت روي آورده اند ، نمي توان تصور کرد که در مسير جامعه اطلاعاتي گام برمي داريم .
منابع: منابع لاتين اينترنتي
1.WWW. BOODZONE . COM
2.WWW. AMAZON . COM
3.WWW. GTLNET
4.WWW. WORLD PAPER COM
5.WWW. DWSCO . COM
6.WWW. SIIA . NET
7.WWW . OPENBOOX . ORG
8.WWW . GGTECH . COM
9.WWW. NIST . GOV / EBOOK2001
10. WWW.BARNESANDOBLE COM
منابع فارسي :
1-بهرام شفيعيان ، شرکت فن آوري اطلاعات مديريت فردا
2-انقلاب اطلاعاتي ICT در دانشگاهها : فرنود حسني ، INFO @ KHF2004.COM
3-کتاب الکترونيک ، پديده جديد صنعت نشر (TOCT2003 23) مصطفي قوان لو قاجار دانش نو
4-توسعه و به کارگيري ICT در نظام آموزش و پرورش : مدير طرح : آقاي مهندس جعفر علاقمندان معاون وزير و مدير طرح توسعه IT در آموزش و پرورش
5-تکنولوژي در خدمت معلم و 7JAN . 2004 27][JAN 2004] [BBC دانش نو INFO @ ayandeh negar . Org
6-اولين نمايشگاه دست آوردهاي ارتباطات و فناوري اطلاعات : www.kanon.org گزارش نشست اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي : www.Iran c sos .net
7- ايران اقتصادي شماره 51629 / 12/ 82
8-افتتاح اولين پژوهشسراي رايانه اي استان خراسان : دفتر مديريت طرح و توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات ، ايسنا
9- جامعه اطلاعاتي : ايران و جامعه اطلاعاتي ، تورنتو آذر 82 info @ ayandeh negar . Org
10- کتاب مجموعه مقالات نخستين کنگره بين المللي - دانشگاه آزاد اسلامي
11- FarsNews
12- فن آوري اطلاعات و ارتباطات <http://ictir.net/>
ارسال توسط کاربر محترم:amirpetrucci0261