جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
10 گام اساسي براي آن که يک مدير الکترونيکي (E-Manager) شويم
-(2 Body) 
10 گام اساسي براي آن که يک مدير الکترونيکي (E-Manager) شويم
Visitor 462
Category: دنياي فن آوري
هر کسي که Manager خوبي باشد مي تواند E-Manager خوبي هم بشود، فقط بايد در نظر داشت که بعضي از توانمنديها در شرايط جديد بايد وزن بيشتري پيدا کند. ده گام که بايد يک مدير الکترونيکي بايد رعايت کند عبارتند از: ? سرعت ? انسان خوب ? باز بودن ? تمرين همکاري گروهي ? انضباط ? ارتباطات خوب ? توانمندي مديريت محتوي ? توجه به مشتري ? مديريت دانش ? مدير مثالي براي ديگران. اکنون به شرح هر يک از اين موارد مي‎پردازيم:

1) سرعت :
 

سريع بودن اهميت و ارزش بيشتري از بزرگ بودن دارد. شرکتهاي بزرگ نمي توانند بعلت بزرگي سريع باشند. شرکت هايي که با اينترنت ارتباط تنگاتنگ دارند سريعتر از شرکت هاي سنتي که معمولا هر تصميم آنها 4 ماه طول مي کشد عمل مي کنند. تصميمات سلسله مراتبي يک روش افزايش سرعت است که با کمک فناوري اينترنت و با استفاده از تجربيات ديگران مقدور مي شود. تصميمات سعي و خطا ديگر جوابگو نيست! رئيس شرکت اوراکل مي گويد اگرچه نرم افزار مي تواند باعث سرعت شود ولي اگر مدير الکترونيکي وجود نداشته باشد و سيستم کند و لخت باشد نرم افزار به تنهايي چاره کار نيست.

2) انسان خوب بودن:
 

انسان بودن مهمترين عامل همکاري است. شرکت ها نيز به تعداد نيروي انساني کمتر اما انسان تر و متخصص تر دارند. نيروي انساني متخصص و توانمند محيط شرکت را خانه خود مي داند. مشاغل جديد را بهتر است با نيروي انساني جديد شروع کرد. نيروي انساني که آموزشهاي لازم براي کار را ديده باشد و آموزش در طول عمر را پذيرفته باشد. مدير الکترونيکي بايد روشهاي جديد ارزيابي را آموخته و بکار گيرد.

3) باز بودن :
 

طبيعت باز اينترنت باعث اين همه پيشرفت و موفقيت شده است. اقتصاد باز از طريق شبکه هاي مختلف زمينه پيشرفت فراوان را فراهم کرده و در سطح جهاني اقتصاد شبکه يک استاندارد شده است. اثرات اقتصادي و اجتماعي تجارت الکترونيک فضاي باز تجارت براي همه را فراهم کرده است. به همين دليل تجارت الکترونيک بعلت باز بودن به يک استراتژي بدل شده است. بسياري از بنگاههاي اقتصادي به همکاران، مشتريان و تامين کنندگان درجه اي از دسترسي به بانک اطلاعاتي خود را مي دهند. آنها فکر مي کنند باز يودن اطلاعات به نفع خودشان است. (شايد ذکات علم نشر آن است همين رويه فکري باشد). اجازه دادن دسترسي ديگران به بانک اطلاعاتي صداقت را نويد مي دهد و باعث ارتباط بيشتر بنگاههاي اقتصادي مي شود.

4) تمرين همکاري گروهي:
 

اينترنت فرصتهاي زيادي براي همکاري گروهي بوجود آورده است. مدير الکترونيکي بايد راه هاي همکاري و کار گروهي کارکنانش را با سايرين چه درسطح مشتري، تامين کنندگان و يا شرکتهاي همکار فراهم کند. تيمهاي مختلفي از شرکتها حتي وقتي از هم فاصله زيادي دارند مي توانند امروزه با استفاده از ابزار فناوري اطلاعات با هم همکاري زيادي داشته باشند. مدير الکترونيکي بايد به منابع بيرون شرکت توجه ويژه داشته باشد تا با هزينه کمتر و در زمان کوتاهتر منافع بيشتري بدست آورد.

5) انضباط :
 

همکاري و باز بودن نياز به انضباط دارد. همچنان که اينترنت با داشتن پروتکل و استاندارد مورد قبول همه کار مي کند، شرکتها نيز بايد زمينه همکاري خود را بر اساس نظم و انضباط قابل قبول تعريف نمايند. بايد سعي کنيم که در همه کارها مخصوصاً کارهايي که قرار است به شيوه‎اي الکترونيکي انجام شوند، انضباط داشته باشيم.

6) ارتباطات خوب :
 

ارتباطات اجتماعي و کاري تعريف شده و خوب زمينه بسياري از همکاريهاي بين شرکتها و با مشتريان و تامين کنندگان خود است. ارتباطات اجتماعي داخل و بيرون کارخانه بايد به گونه اي برقرار شود که همه چيز شفاف و قابل قبول باشد. بايد ارتباطات آنقدر قوي باشد که همواره همه اطلاعات حتي از طريق اينترنت در اختيار طرفين شرکتهاي همکار باشد.

7) توانمندي مديريت محتوا :
 

محتواي ديجيتالي و مديريت وب سايت مي تواند توانمندي مديران را بشدت تقويت کند. مدير شرکت IBM مي گويد ما 80% اطلاعات خود را از وب سايت پوياي شرکت با هزينه اي بسيار کمتر از روش سنتي بدست مي آوريم. کليه ارتباطات مدير با محتواي ديجيتال توانمندي او را بشدت افزايش مي دهد.

8) توجه به مشتري:
 

توجه به مشتري در يک مديريت الکترونيکي بشدت افزايش يافته است، مدير الکترونيکي يکي از دغدغه هاي اصلي اش توجه لحظه اي به مشتري است. ابزار الکترونيکي باعث عميق تر شدن رابطه مشتري با شرکتها شده است. با توسعه مديريت الکترونيکي يک مدير الکترونيکي بجاي فکر کردن به مشتريهاي بزرگ به مشترهاي کوچک توجه بيشري دارد. مديران الکترونيکي که رابطه نزديکتري با مشتري دارند بر حسب سلايق مشتري اقدام به توسعه توليد و تنوع محصولشان را مي کنند.

9) مديريت دانش :
 

مديريت دانش بايد براي يک مدير الکترونيکي کاملاً شناخته شده باشد. فناوري اطلاعات و ارتباطات شرايطي را فراهم کرده است که دانش کارکنان بتواند بسرعت ارتقاء يافته و هر روز بر حرفه آنها افزوده شود. با ايجاد پايگاه دانش در شرکت مي توان نه تنها دانش کل شرکت را در اختيار داشت بلکه مي توان از تجربيات شرکتهاي رقيب هم استفاده کرد. بايد دانش را به شرکت گذاشت و رقابت را به سطح بازريابي آورد تا هر روز بر دانش شرکت افزوده گردد.

10) مدير مثالي براي ديگران :
 

بسياري از رئوساي شرکتها در اروپا و آسيا نمي دانند چطور از اينترنت استفاده کنند و يا حتي نمي توانند يک پست الکترونيکي بفرستند. اينگونه مديرها حتي حوصله ديدن چند صفحه وب شرکتهاي رقيب را هم ندارند. بنابراين بايد مديران الکترونيکي در شرکت مثالي براي ديگران باشند تا بقيه کارکنان هم به سمت استفاده از فناوري در شرکت باشند. متاسفانه در بيشتر شرکتها کارکنان از علاقه مديران نسبت به اينترنت و استفاده از آن آگاهي دارند و اگر بدانند مدير به استفاده از اين فناوري علاقه نشان نمي دهد آنها نيز خود را ارتقاء نمي دهند! در بعضي از شرکها هم اختلاف بين مديران بي اطلاع، و کارکنان آگاه در اين زمينه وجود دارد. بدين ترتيب با برداشتن چنين گام هايي است که مي توانيم يک مدير الکترونيکي شويم.
منبع:www.ictarticle.blogfa.com
ارسالي از طرف کاربر محترم :mohammad_43
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image