عبارت Made in Japanرا به خاطر ميآوريد؟ اگر يک ايراني مقيم کشور باشيد، احتمالاً خيلي وقت است که اين عبارت را روي تعداد اندکي از محصولات و دستگاههاي الکترونيکي و کامپيوتري موجود در بازار ايران ميبيند. هيچ وقت از خود پرسيدهايد چرا؟ گويا طي اين چند سال اتفاقات بسياري روي داده است. و عبارت <ساخت چين> جايگزين آن شده است. امروزه محصولات الکترونيکي چيني و تايواني چنان بازار خاورميانه و خصوصا ايران را پر کردهاند که رفته رفته اين ذهنيت قديمي که محصولات چيني در اولويت سوم انتخاب ايرانيها (پس از ژاپن و تايوان) هستند، رنگ ميبازد. همين الان اسکنر HPو درايو DVDکامپيوتر من که مارک پايونير را بر خود دارد ساخت چين است. ممکن است بلافاصله با خود بگوييد <آهان ! پس در واقع بخشي از اين اعتبار جديد مرهون حضور شرکتهاي نامدار غربي در چين است> ولي دقت کنيد که اين رويداد نيز ماجراي کوچکي نيست. چطور شده است که شرکتهاي بزرگ صنعت الکترونيک و کامپيوتر حاضر شدهاند نام و اعتبار خود را در معرض مخاطره قرار دهند و تعدادي از کارخانههاي خود را در سرزمين چين برپاکنند؟ تازه ، اين همهِ آنچه که در صنعت فناوريهاي الکترونيکي اين کشور درحال وقوع است نيست. آيا ميدانيد شبکه خطوط ارتباطات تلفني و موبايل چين حتي از آمريکا هم وسيعتر است؟ آيا از تحولات عظيم صنعت تلهکام در چين خبر داريد؟ در اين مقاله تحقيقي قصد داريم به بازسازي تصور خود از صنعت فناوريهاي پيشرفته در چين بپردازيم. ميخواهيم به ابعاد مختلف تحولات اخير در بازار فناوري اطلاعات اين کشور نظري بيفکنيم. شايد که اين مقاله بابي را براي انتشار مقالات و گزارشهاي بيشتر درباره ITدر چين بازکند. اهميت استراتژيک اين موضوع در آن است که به عنوان يک ايراني بايد بدانيم کشوري که محصولاتش در آينده نزديک بازار ما را اشباع خواهد کرد چه مختصاتي دارد و اين کدام نام و مارک است که همنشين و همراه نسل جديد ايرانيان ، بلکه مردم جهان خواهد بود. لازم به ذکر است که در تأليف اين مطلب از اطلاعات مقالات متعددي در مجله فورچون (بهخصوص شماره اخير آن) و نيز هفتهنامه بيزنس ويک استفاده کردهام.
?يک ابر قدرت جديد صنعتي
جمعه دهم مهرماه مصادف بود با اول اکتبر، روز ملي چين. 55 سال پيش در همين روزها جمهوري خلق چين تأسيس شد و از آن زمان تاکنون اين کشور پهناور قاره آسيا شاهد فراز و نشيبهاي سياسي و اقتصادي متعددي بوده است. سال 1949 انقلاب کمونيستي چين به پيروزي رسيد و مائوتسه تونگ سکان رهبري اين کشور را به دست گرفت. سال 1976 ( دوسال پيش از پيروزي انقلاب ايران) مائو درگذشت و دنگ شيائوپينگ به رهبري رسيد. او طرفدار سياست اقتصادي درهاي باز بود و از همان سال برنامه توسعه اقتصادي چين آغاز شد و به سرعت شتاب گرفت. رشد اقتصادي چين در سال 2003 نزديک 10 درصد بود که در مقياسهاي اقتصادي يک رشد انفجاري و سريع محسوب ميشود. آمارها نشان ميدهد حجم سرمايهگذاري در چين در سال 2003 به نزديک 50 درصد رسيده است که علامت وقوع يک انقلاب صنعتي عظيم در اين کشور است. اکنون کشور چين به يکي از نيرومندترين اقتصادهاي جهان تبديل شدهاست و نکته جالب در اين زمينه آن است که بخش مهمي از اقتصاد نوين چين متکي به صنعت الکترونيک، کامپيوتر، مخابرات و فناوري اطلاعات است که پس از صنعت نفت و پتروشيمي در اين کشور، جزو سودآورترين کسب وکارها هستند. به عنوان مثال، نيمي از گوشيهاي موبايلهاي دنيا در کارخانههاي چين (متعلق به شرکتهاي خارجي يا داخلي) توليد ميشود و اين کشور به صورت بزرگترين بازار موبايل در ميان تمام کشورها درآمده است. چين همچنين دومين بازار بزرگ کامپيوتر در دنيا محسوب ميشود. اگر به قسمت پائين نگاه کنيد متوجه خواهيد شد که چين چگونه بازارهاي خود را به روي کشورهاي صنعتي جهان بازکرده و قطعات کامپيوتر مهمترين واردات اين کشور را تشکيل ميدهد چنانکه در سال 2003 مجموع واردات کامپيوتري چين از دو کشور ژاپن و آمريکا به بيش از صد ميليارد دلار بالغ ميشود. جيم واکر ، يک تحليلگر اقتصادي به خبرنگار مجله فورچون ميگويد : <از عمر اقتصاد سرمايهداري در چين تنها ده سال ميگذرد. ما هنوز در اولين گامهاي بزرگترين انقلاب صنعتي در تاريخ بشر هستيم>. تحليلگر ديگري پيشبيني ميکند که اقتصاد چين (که در سال 2003 از رقمGDPاعجاب آور 4/1 تريليون دلاري برخوردار بود) سال 2015 از اقتصاد ژاپن پيشي خواهد گرفت و اگر به همين منوال ادامه يابد، پيش از سال 2040 ميلادي به آمريکا خواهد رسيد و از آن پس بزرگترين قدرت اقتصادي جهان خواهد بود.
?فناوري اطلاعات به مثابه نيروي محرکه
اما خوب است ببينيم که صنعت فناوري اطلاعات دقيقاً چه سهمي از اين تحول عظيم را به خود اختصاص دادهاست. پروژه توسعه و نهادينه سازي فناوري اطلاعات از اواسط دهه 1980 در چين به اجرا درآمد.تخمينها نشان ميدهد که امسال ارزش بازار صنعت فناوري اطلاعات در چين به 28 ميليارد دلار رسيدهاست (در مقايسه با بازار 395 ميليارد دلاري صنعت ITدر آمريکا). در تحقيقي که انجام دادم، يکي از آخرين اطلاعات دقيقي که از وضعيت صنعت ارتباطات و اطلاعات در چين بهدست آوردم حاکي از آن بود که ابتداي سال 2003 گستره شبکه ارتباطات موبايل چين از وسعت شبکه مشابه آن در آمريکا پيشي گرفته است. گزارش رسمي وزارت صنعت اطلاعات چين (MII) در نوامبر 2002 برآورد کرده بود که تعداد مشترکان خطوط تلفن ثابت در اين کشور از 200 ميليون نفر گذشته و تعداد مشترکين تلفن همراه نيز به بيش از 195 ميليون نفر رسيده است. اين درحالي بود که طبق اطلاعات رسمي منتشر شده از سوي مقامات آمريکا، تعداد مشترکين تلفن همراه و ثابت در اين کشور، همان زمان، به ترتيب بيش از 120 و 380 ميليون نفر بوده است. به اين ترتيب کاملا روشن است که دو سال پيش تعداد مصرف کنندگان خطوط موبايل در چين نزديک به 75 ميلون نفر بيشتر از آمريکاييان بوده است. اکنون کشور يک ميليارد و سيصد ميليون نفري چين با بيش از 500 ميليون مشترک تلفن ثابت و همراه در رتبه نخست جهان ايستاده است. به زبان ساده ، اگر فرض کنيم تمام کساني که از يک خط موبايل برخوردارند، احتمالا صاحب يک خط تلفن ثابت نيز هستند، آنگاه معلوم ميشود از هر پنج نفر چيني دستکم يک نفر مشترک دائمي شبکه ارتباطي اين کشور است و اين دستاورد کوچکي نيست. پارسال همين موقع شبکه خبري بيبيسي گزارش کرده بود که حدود 46 ميليون نفر در کشور چين به شبکه اينترنت دسترسي دارند. برخي تخمينها و آمارهاي جديد از وجود 60 الي 70 ميليون کاربر اينترنت در چين (رقمي نزديک به جمعيت ايران) حکايت ميکند. يعني به ازاي هر چهار يا پنج نفر مشترک خطوط تلفن (اعم از موبايل يا ثابت) در آن کشور، يک چيني به اينترنت دسترسي دارد.شش ماه پيش از انتشار گزارش رسمي MIIدر انتهاي سال 2003، شرکت تحقيقاتي WebSideStoryکه در زمينه گسترش شبکه اينترنت پژوهش ميکند، گزارشي منتشر کرده بود که نشان ميداد همان موقع کاربران چيني حدود 63/6 درصد از کل ترافيک اينترنت را به خود اختصاص داده بودند در حالي که کاربران ژاپني با 24/5 درصد پس از چين قرارداشتند. اگر ميزان استفاده از اينترنت را به عنوان شاخصي براي اندازهگيري ميزان حضور صنعت فناوري اطلاعات در يک کشور در نظر بگيريم، آنگاه ميتوان حدس زد که حتي سه سال پيش نيز کاربرد صنعت فناوري اطلاعات در چين از ژاپن فراگيرتر بوده است. همين گزارش نقل کرده بود که کانادا و انگلستان هرکدام با 9/3 درصد سهم از ترافيک اينترنت در رتبههاي بعدي قراردارند. آمريکا کشوري که اينترنت در آن متولد شد 56/42 درصد از ترافيک اينترنت را به خود اختصاص داده بود.با اين همه ارقام فوق نشان ميدهد که تنها حدود يک بيستم از جمعيت چين به اينترنت دسترسي دارد که نزديک 99 درصد آن در شهرها و نه روستاها زندگي ميکنند و شايد اين شکاف ديجيتالي بين اقشار مختلف جامعه در هيچ کشور ديگري به اندازه چين اهميت نداشته باشد. آمارهاي دو سال پيش نشان ميدهند که تنها يک درصد از جمعيت 750 ميليون نفر روستايي چين به شبکه اينترنت دسترسي دارند. شايد به همين دليل است که در جدول EReadinessسال 2004 که از سوي موسسه تحقيقات اقتصادي اکونوميست منتشر شد (1)، چين با تنها 5 پله بالاتر از ايران در رتبه 52 قرارگرفته بود ( به عنوان نمونهاي براي مقايسه، دو کشور ترکيه و هند به ترتيب در رتبه 45 و 46 بودند). اما اين تنها يک روي سکه است. واقعيت اين است که طي سالهاي اخير دولت چين تلاش بسيار زيادي را براي توسعه شبکه اينترنت در اين کشور به انجام رسانده است. مثلا <شبکه پژوهش هاي آموزشي چين> (ECRNET) تقريباً اکثر هزار و اندي دانشگاه چين را کابلکشي کرده است. ميتوان گفت که از يک نظر، بخش آموزش عالي واقعاً زحمت کشيدهاست که شکاف دارا و ندار در مورد اينترنت را برطرف کنند. اما بيشتر دبيرستانها دسترسي به اينترنت ندارند و ميتوان گفت که مدارس ابتدايي اغلب فاقد ارتباط اينترنتي هستند.البته اگر با ديدي منصفانه به قضيه نگاه کنيم، ميتوانيم اين وضعيت را تا حدود زيادي ناشي از مشکل اصلي کشور چين ، يعني جمعيت زياد آن، بدانيم. مثلا وضعيت چين را با کشور 5 ميليون و دويست هزار نفري فنلاند مقايسه کنيد که در مقام پنجم فهرست اکونوميست قراردارد و يکي از مرفهترين کشورهاي جهان به شمار ميرود.(2)با اين حال از مواضع دولتمردان اين کشور چنين برميآيد که صنعت فناوري اطلاعات در نگاه آنان موتور نيرومندي است که ميتواند چين را به عضويت در کلوپ ابرقدرتهاي اقتصادي دنيا درآورد. از همين روست که ميبينيم با اتخاذ سياستهاي اقتصادي دو دهه اخير در چين، اين کشور اکنون از همه مؤلفههاي لازم براي مشارکت در رقابت جهاني اقتصاد، برخوردار است. بازار بزرگ و روبه رشد مصرف کنندگان، دانشگاههاي فعالي که هزاران مهندس آماده به جامعه تحويل ميدهند، نيروي کار ارزان و از همه مهمتر، انگيزه زيادي براي کارآفريني نزد صاحبان سرمايه، از اهم اين ويژگيها هستند.
?صنعت کامپيوتر و ITدر چين
هماکنون صدها شرکت کوچک و بزرگ چيني در حوزه فناوري اطلاعات مشغول به فعاليت هستند دستکم 10 شرکت از ميان صد شرکت بزرگ چيني در گروهITقرار ميگيرند. اغلب شرکتهاي بزرگ کامپيوتري و مخابراتي در اين کشور زير کنترل شديد مقامات دولتي هستند. با اين حال اين شرکتها توانستهاند به فرمول خاصي از توسعه اقتصادي برسند که با کمک آن ميتوانند علاوه بر رقابت در بازار داخلي، بخت خود را در بازارهاي خارجي نيز بيازمايند. شرکت Zhongxing Telecomمعروف به ZTEيکي از بزرگترين شرکتهاي توليدکننده تجهيزات مخابراتي در چين است که سال گذشته ميلادي درآمد آن به نزديک دو ميليارد دلار رسيد ZTE . که فراهمکننده اصلي طرف قرارداد با شرکت China Telecomبزرگترين اپراتور خطوط تلفن ثابت در چين است در سال 1985 تأسيس شد و از آن زمان تاکنون توانسته است در بيش از 40 کشور دنيا به عنوان يک بازيگر فعال در صنعت تلهکام ظاهر شود. به عنوان مثال اين شرکت به تازگي قراردادي براي برپاکردن تجهيزات CDMA WLLدر مصر با شرکت مخابرات اين کشور منعقد کرده است. اخيراً اين شرکت توانست طي قراردادي با شرکت OTE، شرکت ملي شبکه مخابراتي يونان، تجهيزات ADSLمربوط به المپيک 2004 آتن را با موفقيت نصب و راهاندازي کند. اين شبکه که 16 نقطه شهر آتن را به يکديگر متصل ميکرد، امکانات لازم براي پوشش خبري رويدادهاي المپيک و دسترسي به شبکه اينترنت پرسرعت را در اختيار رسانههاي مستقر در آتن و مسؤولان برگزاري المپيک قرار ميداد. ZTEهمچنين اخيراً قراردادي را با دولت موقت عراق به منظور بازسازي شبکه مخابراتي اين کشور منعقد کرده است. پيش از تحويل اداره امور عراق از سوي تشکيلات حکومتي موقت آمريکاييان در عراق پس از صدام حسين به دولت موقت اين کشور، شرکت آمريکايي لوسنت قراردادي به ارزش 25 ميليون دلار براي بازسازي تأسيسات مخابراتي عراق منعقد کرده بود، اما پس از شروع به کار دولت موقت عراق، مقامات اين کشور به سمت همکاري با شرکتهاي چيني تمايل پيدا کردند. به همين دليل ZTEتوانست اين قرارداد پرسود را از دست شرکت لوسنت درآورد.رتبه در فهرست صد شركت بزرگ چين نام درآمد (برحسب ميليون دلار) سود (برحسب ميليون دلار ) ارزش بازار در ابتداي سال 2004 (برحسب ميليون دلار) صنعت سال2004 سال2003 3 3 China Mobile (Hong kong) 19162/0 4295/8 60414/1 مخابرات 4 4 China Telecom 14310/9 2982/5 31154/6 مخابرات 6 5 China Unicom 8171/6 509/5 11718/9 مخابرات 16 13 Legend Group 2885/3 122/9 3199/0 كامپيوتر 25 44 UT Starcom1964/5 202/3 4341/2 مخابرات 27 - Zhongxing Telecom (ZTE) 1937/4 90/9 1507/6 مخابرات 52 87 BOE Technology Group 1350/7 48/7 985/1 الكترونيك 53 40 Great Wall Technology 1342/3 21/5 273/0 كامپيوتر 77 73 Shenzhen Kaifa Technology 949/6 26/9 963/4 كامپيوتر 88 97 Amoisonic Electronics 823/6 74/2 613/3 الكترونيك 90 80 Tsinghua Tongfang808/7 13/7 999/0 كامپيوتر بزرگترين شركتهاي ITدر چين بر اساس فهرست فورچون 500 Huaweiيكي ديگر از شركت معظم مخابراتي چين است كه در سال 1988 تأسيس شد و ابتدا توزيعكننده سوئيچهاي ساخت شركتهاي هنگكنگي بود ولي امروز با بهرهگرفتن از نيروي انساني 22 هزار نفري خود به يكي از بزرگترين توليدكنندگان سوئيچهاي پرسرعت و روتر در چين تبديل شده و با رقباي قدري چون سيسكو ، لوسنت، زيمنس و آلكاتل در سطح بينالمللي زورآزمايي ميكند. سال گذشته اين شركت توانست در يك مناقصه برپاكردن شبكه موبايل نسل سوم (3G) در كشور امارات متحده عربي از ساير رقباي خود پيشي بگيرد. فروش امسال Huaweiنزديك به 5 ميليارد دلار پيشبيني شده كه دوبرابر فروش همين شركت در سال 2002 بوده و 2 ميليارد دلار از اين فروش مربوط به خارج از چين بوده است. طي يك دهه گذشته، شركتهاي چيني به صورت روزافزوني به سمت مهندسي معكوس محصولات و دستاوردهاي شركتهاي غربي گرايش پيدا كردند. چنانكه اين موضوع به معضلي اساسي در روابط سياسي ميان چين و آمريكا تبديل شد. به عنوان مثال در نخستين ماه سال 2003 شركت سيسكو از Huaweiبه دادگاه شكايت كرد. سيسكو ادعا كرده بود كه كارشناسان Huaweiبدون توجه به كپيرايت محصولات سيسكو، سورس كد نرمافزارهاي اين شركت و مستندات سختافزارهاي ساخت اين شركت را كپي كرده و مورد استفاده قرارداده اند. در جولاي 2004 سيسكو سرانجام اعلام كرد كه پس از 20 ماه مذاكره با مسؤولان شركت Huaweiتوانسته به تفاهم به اين شركت برسد. مديران اين شركت به سيسكو قول داده بودند كه با ايجاد تغييرات عمده در خط توليد و ساختمان محصولات خود، رضايت سيسكو را جلب كنند.Sinaكه يك پورتال اينترنتي است و به ياهوي چين معروف است در سال 1997 تأسيس شد و ظرف 6 سال به درآمدي بالغ بر 160 ميليون دلار رسيد. سينا داراي ميليونها مشترك و بيش از يك ميليارد دلار سرمايه در بازار سهام Nasdaqنيويورك است. اين شركت توسط وانگ زدونگ تحصيل كرده 37 ساله چيني تأسيس شد. او پس از فراغت از تحصيل، نرمافزاري ساخته بود كه سيستمعامل ويندوز و برنامههاي سازگار با آن را به زبان چيني مجهز ميكرد. سال 1997 نرمافزار او روي 90 درصدPCهاي مردم چين درحال استفاده بود. او در سال 2001 از اين شركت جدا شد و شركت تازهاي به نام ديانجي را تأسيس كرد كه اميدوار است بتواند درآينده با شركتهاي نرمافزاري بزرگي چون مايكروسافت، آيبيام، WebExو ديگران دربازار داخلي چين رقابت كند. Lenovoتوليد كننده شماره يك PCدر چين كه در سال 1988 شكل گرفت و ابتدا فقط يك توزيعكننده محلي شركت آيبيام بود و پس از 9 سال به بزرگترين توليدكننده PCدر چين تبديل شد كه 25 درصد بازار اين كشور را دراختيار دارد. اين شركت اخيراً براي مقابله با رقباي خارجي خود همچون آيبيام، دل و هيولتپكارد در بازار داخلي چين مدلهاي ارزان قميتي را روانه بازار كرده است.
چالش هاي پيشرو
برخي كارشناسان و تحليلگران اقتصادي معتقدند كه چين براي تبديل شدن به يك قدرت اقتصادي تمام عيار در صحنه جهاني، بهخصوص در حوزه اقتصاد و صنعت فناوريهاي نو، علاوه بر همه اين مؤلفه به يك ويژگي مهم ديگر نيز نياز دارد. وجود افرادي مانند بيلگيتس كه با بهرهمندي از آميزهاي از صفات مختلف مثل جاهطلبي، بصيرت، استعداد، ماجراجويي و پول، مستقل از اراده دولت مركزي چين، آرمانها و آرزوهاي خود را دنبال كنند و شبكهاي از دوستان و دشمنان در اطراف خود پديد بياورند. چين اگرچه هماكنون شركتهاي كامپيوتري و مخابراتي بزرگي مثل Lenovoيا ZTEدارد، اما اين شركتها به دليل وابستگي و پيوند نزديكي كه با دولت دارند فاقد فضاي لازم براي جولان چنين افرادي هستند. سيستم اقتصادي چين داراي ويژگي خاصي است. قوانين اقتصادي اين كشور در همان حال كه به شركتهاي خارجي اجازه حضور و سرمايهگذاري و رقابت با شركتهاي داخلي را ميدهند و در همان زمان كه امكان رقابت ميان چند بازيگر داخلي و پرهيز از انحصاري شدن بازار را فراهم ميكند، در امور داخلي شركتهاي بزرگ چيني دخالت بسيار زيادي ميكند و حتي برخي از امور جزئي اين شركتها مانند تصميمگيري درباره استخدام و يا اخراج پرسنل، سرمايهگذاري و برنامهريزي را تحت نظارت خود دارد. آميزهاي از اقتصاد سرمايهداري غربي و طرز تفكر كمونيسم چيني كه تاكنون نه در اين كشور و نه در تاريخ بشر سابقه و نمونه مشابهي داشته، بر روند رشد و توسعه اين كشور حكم ميراند و كسي نميداند اين تجربه بديع سرانجام به كجا خواهد رسيد.
كشور مبادله بازرگاني با چين در سال 2003 (برحسب ميليارد دلار) صادرات اصلي از چين وادرات اصلي به چين ارزش صادرات از چين(برحسب ميليارد دلار) ارزش واردات به چين(برحسب ميليارد دلار) ژاپن 133/5 قطعات الكترونيك قطعات كامپيوتر 59/4 74/1 آمريكا 126/5 دانههاي سويا قطعات كامپيوتر 92/6 33/9 هنگكنگ 87/4 قطعات الكترونيك قطعات كامپيوتر 76/3 11/1 كرهجنوبي 63/2 صفحات LCDغلات 20/1 43/1 تايوان 58/4 قطعات الكترونيك قطعات كامپيوتر 9/0 49/4 آلمان 41/7 اتومبيل قطعات راديو و تلويزيون 17/4 24/3 مالزي 20/1 قطعات الكترونيك قطعات كامپيوتر 6/1 14/0 سنگاپور 19/4 نفت پالايش شده قطعات كامپيوتر 8/9 10/5 روسيه 15/8 نفت خام چرم 6/0 9/7 هلند 15/4 تجهيزات عكاسي قطعات كامپيوتر 13/5 1/9 مبادلات بازرگاني مهم چين با كشورهاي ديگر در سال 2003
منبع: كنفرانس بازرگاني و توسعه سازمان ملل متحد، به نقل از مجله فورچون (5)نكته: مبادلات بازرگاني ايران و چين در سال 2003 به 5.6 ميليارد دلار رسيده و پيشبيني ميشود در سال 2004 به 7 ميليارد دلار برسد. (6) به هر صورت، در حال حاضر يك واقعيت بيروني وجود دارد وآن اينكه شركتهاي غولپيكر فرامليتي راه خود را به بازار عظيم چين باز كردهاند و فعاليت قانوني خود در اين كشور را توسعه دادهاند. از ميان مهمترين شركتهايي كه به چين آمدهاند ميتوان نوكيا، موتورولا، فيليپس، اينتل، آيبيام و هيولت پكارد را نام برد. اين حضور آنچنان قوي و پررنگ است كه اكنون مدتهاست صاحبان بسياري از شركتهاي معروف و باسابقه غربي به هوس برپاكردن كارخانه و دفترنمايندگي در چين و بهرهمندي از نيروي كار فوقالعاده ارزان، رهسپار اين كشور شدهاند. گويا نوعي معامله و توافق دوجانبه ميان اين شركتها از يك سو و دولتمردان چيني از سوي ديگر برقرار شده است. از يك سو براي حكومت چين بسيار مهم است كه خيل عظيم نيروي انساني اين كشور از دايره تنگ و محدودكننده فقر بيرون بيايد و روي پايخود بايستد. آنان ميدانند كه مديريت كردن چند صد ميليون آدم جوياي كار آن هم با اتكا به اقتصاد نوپاي داخلي كاري است ناممكن كه سرانجامي بهتر از فروپاشي شوروي در انتظارش نخواهد بود. از سوي ديگر ، براي شركتهاي فرا مليتي با پايگاههاي عمدتاً غربي، درشرايطي كه اقتصاد جهاني در ركود به سر ميبرد و بسياري از آنها در جستجوي مفري براي گريز از اين مقطع نفسگير هستند، هيچ موهبتي بالاتر از چشمه لايزال نيروي انساني ماهر و ارزان قيمت در كشورهايي مثل چين و هند نيست. چراكه به اين ترتيب ميتوانند از طريق پايين آوردن هزينهها، نوعي سود كسب كنند. اين راهكار در ميان شركتهاي غربي خصوصاً امريكايي چنان متداول شده كه اكنون مدتي است كه يك بحث بسيار داغ يعني موضوع (7) Offshoreدر آمريكا پيرامون ميزان درستي يا نادرستي استفاده شركتهاي صنعتي اين كشور از نيروي كار ارزان چيني و هندي به جاي پرداخت حقوق و دستمزد به كارمندان آمريكايي درگرفته است.با رويهاي كه دولت چين در پيش گرفتهاست به نظر نميرسد راه بازگشتي براي خود باقي گذاشته باشد و اين كشور همچنان با شتاب بسيار زياد به سمت صنعتي شدن و اقتصاد سرمايهداري پيش ميرود. شركتهاي چيني در چنين فضايي خود را ناگزير از رقابت با حريفان قدر خارجي ميبينند. اين يك تجربه سنگين و نفسگير براي آنان است و شركتهايي كه از اين معركه پيروز خارج ميشوند ميتوانند اميدوار باشند كه براي مدت طولاني موقعيت خود را در اقتصاد جهاني تثبيت كردهاند. تجربه چين از اين نظر بسيار شبيه تجربه كرهجنوبي است.
مختصري درباره جمهوري خلق چين (4)
پايتخت: پكن(Beijing)
شهرهاي مهم: شانگهاي، تيانجين، ووهان، چونگكينگ
مساحت: 300,571,9 كيلومتر مربع
9511 :GDPميليارد دلار (برآورد سال2001)
جمعيت: 500,975,286,1 نفر (تخمين سال 2003) كه 37 درصد آن شهرنشين هستند
زبان: چيني استاندارد
واحد پول: يوان
اقتصاد: 51 درصد صنعتي
آشكار است كه چين براي كسب موفقيت هرچه بيشتر در اين زمينه به شركتهاي پيشرو در صنايع مرتبط با فناوريهاي پيشرفته ( از جمله IT ) ميدان عمل بيشتري دادهاست. شايد دولتمردان چين مايل نيستند كه موتور ايجاد اشتغال در اين كشور، بيش از آنچه كه هست، روي برپاكردن صنايع موج دومي (كارخانههاي انبوهساز) تكيه كند، زيرا در آن صورت اقتصاد كشور هرچه بيشتر به سمت اقتصاد سوسياليستي گرايش پيدا خواهد كرد. اما توسعه و گسترش فناوري اطلاعات نيز تبعات خاص خود را دارد. هماكنون مبارزه با آزادي بيان در اينترنت به معضلي در چين تبديل شدهاست. دولت مركزي هم مايل است حداكثر بهره از شبكه اينترنت را براي ارتقاي سطح علمي، فرهنگي و اقتصادي مردم اين كشور ببرد و هم از سوي ديگر به طور روزافزوني نگران پيامدهاي گسترش آزادي بيان و عقيده از اين طريق است. آنان تصور ميكنند اين آزادي ممكن است در يك شرايط غيرقابل پيشبيني به صوت نيرويي واگرا درآيد و برنامه كنترل شده سياسي و اقتصادي حزب كمونيست چين را از محوريت ساقط كند.ايجاد توازني چند سويه ميان توسعه بازرگاني داخلي، حضور سرمايه خارجي، ثابت نگاه داشتن نرخ رشد اقتصادي، افزايش اشتغال و مهار كردن تبعات توسعه فناوري اطلاعات و ساير فناوريهاي پيشرفته و اشتغالزا، مشكلي است كه هماكنون مقامات چيني در حال دست و پنجه نرمكردن با آن هستند. در اين گيرودار صنعت ITدر كشورهاي غربي، خصوصاً آمريكا به شدت تحت تأثير پديده Offshoreقرارگرفته است. زيرا هماكنون محصولات چيني به صورت نيرويي مهاجم در حال فتح بازارهاي متعددي در آسياي جنوب شرقي، خاورميانه، اروپا و حتي آمريكا است. برخي كارشناسان هشدار ميدهند كه درصورتي كه اصلاحات اقتصادي بيشتري در چين انجام نشود، ممكن است كيفيت نه چندان بالاي محصولات چيني (در مقايسه با توليدات كارخانههاي غربي در اروپا، آمريكا و ژاپن) موجب افول كارآيي ابزارها و راهكارهاي فناوري اطلاعات در سراسر دنيا شود. آيا مقامات چيني ميتوانند به تنهايي از پس كنترل اين رشد سريع برآيند؟ آيا دستاندركاران بازار سرمايه و صنعت در امريكا ميتوانند به يك تفاهم در اين زمينه با چين دست يابند؟ سرنوشت شركتهاي نوپا و پيشروي چيني در اين ميان چه خواهد بود؟ آيا خواهند توانست به قدرت شماره يك صنعت ITدر دنيا تبديل شوند؟ در آن هنگام چه ميزان از اقتصاد چين واقعا سوسياليستي خواهد بود؟ اينها همگي پرسشهايي هستند كه براي پيدا كردن پاسخشان بايد همچنان به انتظار نشست.
پي نوشت ها :
(1) (www.eiu.com (Economist Intelligence Unit
(2) اين آمار از سايت www.census.govاستخراج شده است.
(3) EXPORT AMERICA ,Telecommunications
and Information Technology in China , June2003
(4) براساس اطلاعات دائرهالمعارف 2004 Encarta
(5) ويژهنامه فورچون درباره چين ، اكتبر 2004
(6) ليو جن تانگ ، سفير چين در تهران ، روزنامه ايران ، 7 مهرماه 1383
(7) Offshoreبه معني انتقال دادن بخشي از كسب وكار يك شركت به بيرون از مرزهاي كشور اصلي با هدف كاهش هزينههاي توليد، از جمله هزينههاي نيروي انساني است. Offshoreدر حقيقت نوعي Outsourcingاست.Offshoreدر صنعت ITآمريكا و انتقال بخشي از كسب وكار اين شركتها به چين و هند امواج اقتصادي وسيعي به راه انداخته است و هنوز به عنوان يك بحث سياسي اقتصادي داغ دنبال ميشود. موافقان اين پديده آن را يكي از تبعات <جهاني شدن اقتصاد> ميدانند و معتقدند آمريكا كه خود يكي از پيشگامان اين بحث بوده بايد تبعات آن را بپذيرد. مخالفان Offshoreدر آمريكا نسبت به نقض حقوق نيروي انساني آمريكايي و افزايش ميزان تأثير گذاري سياستهاي دولت كمونيستي چين بر اقتصاد آمريكا، خصوصا اقتصاد پويا و استراتژيك ITدر دره سيليكون هشدار ميدهند. آنان نگرانند كه حيات اقتصادي دره سيليكون در معرض خطر قرارگيرد.
منبع:http://vista.ir ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : mohammad_43