تحليل بازار لوازم خانگي در ايران
-(6 Body)
|
تحليل بازار لوازم خانگي در ايران
Visitor
824
Category:
دنياي فن آوري
چرايي مشکلات به وجود آمده و رکود در بازار ..... در روزهايي صنعت و تجارت حرکت روز مر? خود را ادامه ميدهد که ما نيز بايد هر روز حرکت کنيم.در روزهايي که قطبهاي تجاري چه داخلي و چه خارجي در حال ورشکستگي و زوال هستند.به دليل کسب کار در شهري که جمعيت ان در روز بالغ بر سيزده ميليون نفر ميباشند اشتباهي محض ميباشد که عوامل سياسي را در رفتار مردم دخيل ندانست. اوضاع فروش و گردش مالي در هفت? پيش گذار عالي نداشت و لي اوضاعش نا بسامان بود.ترس مردمي که در ذهنشان پس انداز شب از نان صبح واجب تر است بسيار نمايان ميشود.مردمي که هنوز به فکر خريد کالا به عنوان سرمايه ميباشند هنوز به مراتب از افرادي که کالاهايشان را براي استفاده مي خرند بيشتر است. هم? ما ميدانيم گردش مالي در يک سرزمين است که رشد و شکوفايي را به ارمغان مي آوردبا هر خريد يک قدرت خريد در فرد ديگر و يک توان استفاده در خريدار به وجود مي آيد.هر خريدي که انجام ميگردد نيازمند خدماتي از قبيل حمل و نقل و گارانتي و وارانتي ميشودو سيکل ترکيبي خدماتي آن بسته به نوع صنعت رشد ميکند و باعث گردش مالي در سطح گسترده اي ميشود. يکي از راههاي افزايش اين گردش هاي مالي رشد در صنعت مسکن و ساختمان است.قريب به شش سال است که در مورد اين صنعت تجاوزاتي صورت ميگيرد و به هر نحوي سنگي در راه آن انداخته ميشود.دوستاني هستند که به رشد نقدينگي بسيار سريع افراد سازنده حمله ور ميشوند و به نظر بنده دليلي جز حسادت نمي باشد. بياييم خودمان را از پوست? شخصي خود رها نماييم و به عنوان فردي که لباسي مجزا بر تن دارد نگه کنيم و خود را داور مجسم کنيم. زماني که ميدانيد در اين جامعه خانه تان ارزان فروخته ميشود و اگر خانه اي ديگر خريد کنيد متحمل ضرر ميشويد (اجازه بدهيد.قرار بر اين بود ايرانيزه به مساله نگاه کنيم) تصميم بر اين کار ميگرفتيد؟ وقتي فعلا وارد خان? جديدي نميشويد آيا دلتان مي آيد فرشي نو براي آن بخريد يا مبلي نو يا حتي يخچالهاي سايد باي سايد که تبي فرا گير پيدا کرده است. آيا موقع خريد اقلام نسبتا بزرگ ترس آن را نداريد که روزي که خواستم منزل را عوض کنم شايد اين لوازم در آن ملک جديد کارا نباشد؟ اشتباه نکنيد!شما يک داور هستيد و مردمي را مناظره ميکنيد که اکثرا هر 3 الي 4 نفرش يک خانواده است.يک نفر کار ميکند و اين افراد ميل ميکنند.اگر تمامي اين افراد ساکن منازل شخصي خودشان باشند و اتومبيل شخصي سوار شوند و بنزين را به نرخ 210تومان کشورهاي حوز? خليج فارس بسوزانند(نه با کارت سوختي محدود و سپس آزاد 550توماني)اگر درامدي معادل هشتصد هزار تومان داشته باشند براي خانواري 4 نفره تازه از خط فقر فرار کرده اند و از فقير به درج? نداري رسيده اند.حال شما چند نفر را ميشناسيد که از پانصد هزار تومان در ماه بيشتر حقوق بگيرد؟ پس تا زماني که صنعت ساختمان حرکتي نکند و مکاني براي اجناس نو وجود نداشته باشد هيچ خريد و فروشي و هيچ عرض? خدماتي ارائه نميگردد.هيچ پولي گردش پيدا نميکند و زماني که بانکها به صنايع وام نميدهند و اطمينان نمي کنند کسي در صنعت سرمايه گذاري نميکند و کارخنجات يکي پس از ديگري به ورط? نابودي کشيده ميشوند.کارگران بيکار و خانواده ها فقير تر ميشوند. اينک استاد گرانقدر ميفرمايند استراتژي شما در کسب و کارتان چيست. چند روز پيش مردي ژنده پوش مرابه فکري فرو برد.خيلي شرمند? خودم شدم.نميدانم! اظهار بي سوادي ميکنم چون از هردري جواب ميدادم به جوابي ديگر ميرسيدم.خيلي هم برايم مفيد بود زيرا به مقولاتي ديگر نيز تفکر نمودم. آن جمله اين بود: آيا ارزش يک کالا به قيمت آن است يا قيمت آن بسته به ارزش آن است. گاهي سوالاتي به وجود مي آيد که در عين سادگي پيچيدگي هم دارد در اين بازار کالاي بي ارزش قيمتي گزاف ولي کالايي با ارزش بسيارخريداري ندارد و قيمتي نازل.من تا به اينک ارزش را با قيمت برابر و يک سان مي دانستم. حال به پاسخ سوال استاد خود ميرسيم استراتژي فروشگاهي خود ما تا مدتي پيش بعد از سي سال سابق? کسب هنوز بر مبناي بازار يابي (خانه به خانه و دهان به دهان) استوار بود.ورود به صنعت و تجارت ما، تا قبل از اين موارد بالا که عرض شد بسيار راحت بود.فردي با يک دسته چک وارد کار ميشد و اجاره بهايي بابت فروشگاه و خريد مدت دار و فروش نقد.اين مساله ورود و خروج به صنعت را راحت ميکرد و همچنين کلاه برداري هاي گوناگون.چه بر سر تامين کنندگان و چه بر سر خريداران.مفقود شدن صاحبان فروشگاه هاي اجاره اي بدهکار.يا فروشندگاني که کالا هاي بي کيفيت به مشتريان عرضه ميداشتند و ناراحت کسب سال آينده نبودند چون عملا سال ديگر آنجا نمي بودند. در اين زمان سعي بر آن داشتيم اجناسي که در معرض فروش قرار ميدهيم با کيفيت عالي باشد و رضايت قلبي مشتري را به دست بياوريم و بتوانيم از قِبل آنان درامد هاي ديگري نيز از خويشان آنها کسب نماييم. اين ايام گذشت.زماني که کارخانه داران نياز بيشتري به پول نقد پيدا کردند فرا رسيد.افزايش تحريمها.عدم ميل خريداران به کالاهاي آنها به دلايل فوق که در ابتداي نگارش بدان اشاده شد.و اينک گسترش بحرانهاي اقتصادي و فشارهايي که از هر سو به صنعت وارد ميشود.درست است که اين بحرانها 20% مواد اوليه را ارزان کرده است.ولي ما يک کشور وارد کننده هستيم.ارزش ريال کاهشي چشم گير پيدا کرده.موانع ورود مسقيم مواد اوليه به داخل و افزايش تعرفه هاي گمرکي و رانت خواري هاي متنوع در اين مسير، صنعت را با چالشي چشم گير و هزينه هاي سرسام آور مواجه کرده است. تمامي اينها دست به دست هم داده اند تا نحوه هاي فروش متنوع در بازار به وجود بيايد.رقابت ديگر از عرض? کالا به سمت رقابت در نحو? تهي? کالا گرويده است.اينک هر کس پول نقد در دست داشته باشد جنس بيشتر و سودي مضاعف نصيبش ميشود که به آن بايد مقداري چاشني تنوع اضافه کرد تا به شعار امروز نمايشگاه و فروشگاه فرش اميري اميري برسيم و آن اين است: براي هر سليقه حداقل بيشتر از يک نقشه را داريم. منبع:مقالات ارسالي به آفتاب ارسال توسط كاربر محترم:omidayandh
|
|
|