مساله اطلاعات و نقش باارزش دلال ها
-(3 Body)
|
مساله اطلاعات و نقش باارزش دلال ها
Visitor
256
Category:
دنياي فن آوري
مساله اطلاعات يکي از مسائل اصلي اقتصاد امروز به شمار مي رود. به عقيده کنث ارو- يکي از مطرح ترين اقتصاددانان معاصر- «بزرگ ترين مفهوم جديد در اقتصاد در خلال سي سال گذشته توسعه اهميت اطلاعات به همراه پراکندگي اطلاعات است». دو نوع اصطکاک بازار از عرضه ناجور اطلاعات ناشي مي شود. يکي از آنها هزينه هاي جست و جو است: يعني زمان، تلاش و پولي که بايد صرف دانستن اين شود که چه چيزي به چه ميزان و در کجا قابل دسترسي است و ديگري هزينه هاي ارزيابي است که ناشي از دشواري هاي خريداران براي ارزيابي کيفيت است. يک بازار موفق، سازوکارهايي دارد که هزينه هاي معاملات ناشي از پراکندگي اطلاعات را کاهش مي دهد. هزينه هاي جست و جو ممکن است باعث شود که بازارها به طرق کوچک و بزرگي سوءکارکرد داشته باشند. پول و زماني که صرف کسب اطلاعات مي شود را مي توان صرف کارهاي بهتري کرد. علاوه براين گاهي معاملات بين طرف هاي نامتناسبي انجام مي شود يا گاهي اصلا انجام نمي شود. اگر هزينه هاي جست و جو خيلي بالا باشد، خريداران نقاط دوردست تر را چندان جست و جو نمي کنند و حتي ممکن است از جست و جو صرف نظر کنند و در اين حالت ممکن است تنها از فروشنده اي خريد کنند که مي شناسند، در حالي که ممکن است فروشندگاني باشند که پيشنهادهاي بهتري داشته باشند يا محصولاتي داشته باشند که بهتر پاسخگوي نياز مشتري باشد. هزينه هاي جست و جو ممکن است منجر به ترکيب هاي ناجوري از خريداران و فروشندگان شود و گاهي مانع از شکل گيري معاملات مفيد مشترک شود و همچنين هزينه هاي جست و جو همان طور که قبلا ديديم ممکن است واقعا باعث تضعيف نيروي رقابت شود. صرف وجود انتخاب به خودي خود تضمين نمي کند که بازار به صورت رقابتي کار مي کند. براي وجود رقابت موثر، خريداران بايد بتوانند به راحتي، انتخاب ها را مقايسه کنند. اطلاعات، نيروي حياتي بازارها است. داشتن آگاهي نسبت به اين که چه چيزي و در کجا در دسترس است و چه کسي آن را مي خواهد، ضروري است. اگر اطلاعات به راحتي جريان نداشته باشد، بازار بد عمل مي کند. به ندرت اطلاعات به صورت مطلقا آزادانه جريان دارند، اما بازارهاي با کارکرد مناسب راه هاي مختلفي براي کمک به اين جريان در اختيار دارند. معمولا ما اين شيوه ها را آن قدر بديهي و داده شده فرض مي کنيم که اصلا آنها را نمي بينيم و تنها وقتي متوجه آنها مي شويم که نبود آنها باعث سوءکارکرد بازار مي شود. به ويژه در بازار کار، هزينه هاي جست و جو تعيين کننده شکل و عملکرد بازار هستند. جويندگان کار ممکن است بيکار باشند نه به اين دليل که کار مناسبي براي آنها وجود ندارد، بلکه اين وضعيت ممکن است ناشي از وجود هزينه هاي جست وجو باشد. جست و جوي کار، عملي زمان بر و هزينه زا است. همان طور که در پيش تر ديديم سناريوي گرانفروشي به توريست ها در بازارهاي سنتي، اعلام خطري است در مورد اين که فقدان سازوکاري براي انتقال اطلاعات، تا چه ميزان مي تواند منجر به عملکرد بد و معيوب بازارها شود. البته راه حل هايي نيز وجود دارد. مردم محلي که به صورت پيوسته از بازار خريد مي کنند نسبت به گردشگران موقعيت متفاوتي دارند. محلي ها هم مثل گردشگران با هزينه معاملات مواجه هستند و آنها نيز درباره توليدات و قيمت ها جهل دارند، اما اينجا نيروي خنثي کننده اي وجود دارد که فروشندگان را از گرانفروشي به مشتريان محلي منصرف مي کند: مغازه داران مايل هستند که اين معاملات تکرار شود و مشتريان خود را حفظ کنند. برخلاف گردشگران، خريداراني که پيوسته از بازار خريد مي کنند، روابطي را با فروشندگان مشخصي ايجاد مي کنند. اگرچه مشتريان، قيمت هاي فعلي را به طور سرسري از چند فروشنده جويا مي شوند، اما معمولا در نهايت سراغ فروشنده هميشگي خود مي روند و با وي چانه مي زنند. اين قيد و بند از سر راحتي در معامله است و نه از سر رفاقت. فروشنده و خريدار همچنان مقابل و مخالف يکديگرند. مشتري قيمت پايين را مي خواهد و فروشنده قيمت بالا را. آنها سخت و طولاني چانه زني مي کنند، اما منافع آنها کاملا در مقابل يکديگر نيست. اين رابطه موجب مي شود که خريدار مطمئن شود که کلاه سرش نمي رود و اين براي وي باارزش است از طرفي فروشنده هم مي خواهد که مشتري هنگام ترک مغازه رضايت کافي داشته باشد تا فردا نيز بيايد. اين رابطه موجب صرفه جويي در هزينه هاي جست وجو مي شود و موجب پايين آمدن قيمت ها براي تکرار معامله مي گردد. روابط تجاري تکراري تنها راه حلي جزئي براي مسائل اطلاعاتي هستند. بازارهاي پيچيده تر نيازمند سازوکارهاي اضافه تري براي فراهم کردن اطلاعات هستند. بيشتر بازارها، حاوي ابزارهايي براي غلبه بر اصطکاک هاي ناشي از هزينه معامله هستند و بنابراين به نيروهاي رقابتي اجازه مي دهند که باعث کاهش قيمت ها شوند. خدماتي نظير گزارش هاي مشتريان و بخش آگهي ها هزينه هاي جست وجو را کاهش مي دهند. گزارش هاي دهان به دهان هم يک منبع دم دستي براي مشتريان است. فروشندگاني که مايل هستند به صورت بلند مدت در بازار حضور داشته باشند نيز از تحميل قيمت هاي بالا پرهيز مي کنند تا بدين وسيله از معاملات تکراري با مشتريان منتفع شوند. علائم و نام هاي تجاري نيز هزينه جست وجوي مشتريان را مي تواند کاهش دهد. واسطه هاي بازار نظير عمده فروشان و شرکت هاي تجاري هزينه جست وجو را براي بنگاه ها کم مي کنند. فهرست بلند بالايي از ابزارهاي بازار مي توان رديف کرد که به کسب اطلاعات کمک مي کنند و موجب تخفيف اثرات ضدرقابتي مترتب بر هزينه هاي جست وجو مي شود. هزينه هاي جست وجو موجب فرصت هاي کارآفريني نيز مي شود. همان طور که پيشتر ديديم، حتي هزينه هاي جست وجوي اندک، مي تواند موجب گرانفروشي شود مگر اين که نيروهاي ديگري براي غلبه بر اين اثرات وجود داشته باشد. از آنجايي که هزينه هاي جست وجو نوعي اتلاف منابع است، چه بسا خريداران حاضر باشند هزينه اي بپردازند تا خدمات جست وجو برايشان انجام شود. وقتي هزينه هاي جست و جو وجود داشته باشد، ممکن است يک معامله که به نفع دو طرف باشد نيز انجام نشود، زيرا فروشنده و خريدار نمي توانند يکديگر را پيدا کنند. بنابراين واسطه هايي که به عنوان دلال کار مي کنند- براي مثال آژانس هاي املاک- خدمات باارزشي را ارائه مي دهند. بدين ترتيب ناکارآيي هاي بازار ناشي از هزينه هاي جست وجو، مي تواند منافعي را نيز ايجاد کند. منبع: روزنامه دنياي اقتصاد ( www.donya-e-eqtesad.com ) ارسال توسط كاربر محترم:omidayandh
|
|
|