وضعيت بازارهاي آسيا تغيير مي کند؟
![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) ![](/images/th1_start.gif) -(4 Body)
|
وضعيت بازارهاي آسيا تغيير مي کند؟
Visitor
251
Category:
دنياي فن آوري
بسياري از کساني که براي اولين بار به هند مي روند، به شدت از وضعيت بازارهاي خرده فروشي هند اظهار نارضايتي مي کنند؛ مغازه هاي تنگ و کوچک، فروشنده هاي خواب آلود و کالاهاي خاک گرفته از ويژگي هاي معمول اين خرده فروشي ها هستند. اما اگر افراد تازه وارد همانند هندي ها به طعم پان (paan) عادت کنند، ديگر به وضعيت مغازه ها چندان اهميت نمي دهند. پان، هسته بادام زميني ادويه زده و پيچيده شده در ورق، خوردني معروفي است که هندي ها دوست دارند پس از صرف يک شام ديرهنگام به دهان انداخته و آرام آرام بجوند. هر شب ساعت ها پس از تعطيلي بازار، پان فروشي ها (paanwallah) در هر گوشه و کنار مشغول پيچيدن پاکت هاي سفارشي در انواع و اقسام هستند؛ با تنباکو يا بي تنباکو، خشک يا آبدار، آغشته به چاشني گل سرخ يا دانه هاي رازيانه. هر کس که علاقه اي به خوردن اين ماده داشته باشد بدون دغدغه به خريد برود زيرا مغازه هاي هند در اين مورد بي نقص هستند. معمولا از اين گونه جذابيت ها براي توضيح اينکه چرا جنوب آسيا بايد تغييراتي در فروشگاه هاي خود ايجاد کند، استفاده مي شود که: تنها 4 درصد از بازار خرده فروشي هند و 1 درصد از بازار پاکستان در سال 2006 را فروشگاه هاي سازمان يافته (مغازه هاي بزرگ با قفسه هاي تميز، صندوق هاي پر از پول و راهروهاي جادار) تشکيل مي دهند.باقي، مغازه هاي خانگي يا kirana، پان فروشي ها (paan wallah) چاي فروشي ها (chaiwallah) و دکان هاي سبزي و ميوه هستند. بسياري عقيده دارند آداب خريد و فروش در آسيا مختص به اين منطقه بوده و در برابر تغيير و تحول مقاومت مي کند. آسيايي ها دوست دارند در هنگام خريد چانه بزنند. آنها مي خواهند سفتي يک انبه را با دست خود امتحان و خوبي يک خربزه را از بوي آن تشخيص دهند. مسلما اين مزيت ها در همه جا و براي اکثر مردم خوشايند است. حتي در کشورهاي آمريکايي و اروپايي نيز هنوز مغازه هاي محلي، مشتري هاي خاص خود را دارند. از اين گذشته، آداب خريد و فروش در آسيا همانند غرب به سرعت در حال تغيير است. تا سال 1989 در چين، سوپرمارکت به معناي امروزي وجود نداشت.اما اکنون سوپرمارکت هاي سازمان يافته و بزرگ يک پنجم بازارهاي اين کشور را به خود اختصاص مي دهند. توماس ريردون از دانشگاه ميشيگان و آشوک گولاتي از موسسه تحقيقات غذايي بين الملل، دو تن از پژوهشگران گزارش ICRIER، وضعيت فروشگاه هاي آمريکا در گذشته را همانند هند امروزي تصوير کرده اند، به طوري که اولين سوپرمارکت ايالات متحده در سال 1936 توسط A&P گشايش يافت. پدر آقاي ريردون آن دوران را به خوبي به ياد مي آورد؛ روزهايي که مغازه ها خانگي بودند. مرد مسووليت حساب و کتاب و زن وظيفه مرتب کردن کالاها را به عهده داشت. فروشنده هاي دوره گرد گاري هاي پر از بار را به اين سو و آن سو مي کشيدند. شير و کالاهاي خشک، مانند چاي، درب خانه ها تحويل داده مي شد و... آنچه آقاي ريردون از گذشته به خاطر مي آورد واقعيات زندگي امروز مردم هند است. افزايش ثروت در آمريکا موجب شد مردم به خريد غذاهاي آماده اي که سوپرمارکت ها به قيمت مناسب ارائه مي کردند، روي آوردند. با ورود يخچال به خانه ها خانه داران توانستند به جاي خريد روزانه، هفته اي يک بار به خريد بروند. در همين هنگام جمعيت زيادي از زنان نيز روانه بازار کار شدند تا وقت و استعداد خود را در راهي به جز آشپزي و خانه داري به کار گيرند. عاملي که بازارهاي جنوب آسيا را از بازارهاي ديگر نقاط جهان متمايز مي کند، فرهنگ مخصوص آنها نيست، بلکه کار فراوان و قواعد دشوار آنها است. به عنوان مثال ميزان فعاليت انساني اي که براي فروش يک پاکت شير يا يک قرص نان صورت مي گيرد، گيج کننده است. يک کارگر سفارش شما را تحويل گرفته آن را آماده مي کند، فرد ديگري حساب ها را نوشته و جمع مي زند و نفر سوم باقي پول شما را البته اگر داشته باشد پس مي دهد. مغازه هاي هند تعداد زيادي کارگر در اختيار دارند زيرا معمولا اعضاي خانواده کاري بهتر از همکاري در مغازه پيدا نمي کنند، همان طور که مشتريان نيز جايي بهتر براي خريد سراغ ندارند. از ديگر سو، دولت هند نسبت به اين دکان هاي کوچک سختگيري لازم را اعمال نمي کند. اين مغازه ها معمولا ماليات هاي بسيار ناچيزي پرداخت مي کنند و پايبند به استانداردهاي بهداشتي نيستند. به عنوان مثال قصاب هاي هندي مهارت عجيبي در نگه داشتن چاقو در بين انگشتان پا به هنگام جدا کردن سينه مرغ دارند. اين گونه رفتارها که در هند کاملا عادي به نظر مي رسند، در جاهاي ديگر دنيا که حتي دکه هاي سر خيابان کثيف و غير بهداشتي تلقي مي شوند، غير قابل قبول هستند. دولت چين از سال 2002 به بعد از باز شدن بازارهاي نمور و مرطوب جلوگيري کرده است. برخي از اين مغازه ها در شهرهايي چون يانگزو تعطيل شده اند و برخي ديگر که هنوز سرپا هستند، وادار به رعايت قوانين بهداشتي چون فراهم کردن نور بهتر، سنگفرش کردن سطح زمين، کاشي کردن ديوارها و جدا سازي مواد غذايي پخته از مواد خام شده اند. دولت برخي از اين بازارهاي نمور را نيز به سوپرمارکت تغيير داده است. اما دولت هند در اين زمينه با ملايمت برخورد مي کند؛ شايد به اين دليل که مي داند احساسات مردم هنوز به نفع مغازه هاي کوچک و عليه اقدامات دولت است. در حقيقت دولت گزارش ICRIER را در پاسخ به اعتراضات فروشندگان به گشايش سوپرمارکت هاي مدرن تهيه کرد. اما اگر اين گزارش معتبر باشد، بازار خرده فروشي هند در چند سال آينده سالانه 13 درصد رشد خواهد کرد. و دکان هاي کوچک خانگي قادر به برآورده کردن اين ميزان تقاضا نخواهند بود و دولت هند مجبور خواهد شد براي مدرنيزه کردن فروشگاه ها جدي تر اقدام کند. طبق اين گزارش، تا سال 2012 سوپرمارکت ها 16 درصد از بازار را به خود اختصاص خواهند داد. علاوه بر اين دولت بايد مغازه هاي خانگي را از لحاظ مالي پشتيباني کند. طبق گزارش ICRIER، اين مغازه ها نمي توانند هزينه مدرنيزه کردن خود را فراهم کنند. موجودي صندوق آنها حتي براي وثيقه دادن کافي نيست و درآمد ناچيز روزانه شان براي گرفتن وام هاي سنگين کفايت نمي کند. بايد به مغازه هاي کوچک اين فرصت داده شود که به فروشگا هاي سازمان يافته تبديل شوند. ماتاهاري، اصلي ترين فروشگاه زنجيره اي اندونزي کار خود را با يک مغازه کوچک در سال 1985 آغاز کرد. طبق گزارش ICRIER حتي سام والتون، بنيانگذار فروشگاه هاي عظيم وال مارت در ابتدا صاحب يک مغازه کوچک چند متري در حومه شهر آرکانزاس بود؛ مساله اي که مي تواند براي فروشنده هاي کوچک هندي نيز قابل تامل باشد. منابع: اکونوميست منبع:روزنامه دنياي اقتصاد ( www.donya-e-eqtesad.com ) ارسال توسط كاربر محترم: omidayandh
|
|
|