رشته هاي گوناگوني در بازارهاي مالي براي بررسي و سرمايه گذاري وجود دارد. عوامل مختلفي از جمله ريسک پذيري افراد، اهداف، سليقه و علاقه، ريسک و بازدهي و ... مي تواند در گزينش بازار جهت سرمايه گذاري و دادوستد نقش ايفا کند.
چنانچه بپذيريم که دانش اساس و پايه تجارت و دادوستد در بازارهاي مالي را تشکيل مي دهد، بايد اين نکته را نيز بپذيريم که برنامه ريزي و روش يادگيري با اهميت است. در زير فرايند يادگيري در بازارهاي مالي به طور خلاصه مورد بررسي قرار گرفته است. نمودار فرايند آموزش در بازارهاي مالي

1) مفاهيم سرمايه گذاري:
 

هدف از ارائه اين بخش آشنايي با مفاهيم سرمايه گذاري است. در اينجا به اين موضوع اساسي پرداخته مي شود که هدف از سرمايه گذاري در بازارهاي مالي چيست و چه ديدگاههايي نسبت به آن وجود دارد. همچنين به اين بحث پرداخته مي شود که چه تفاوتي بين سرمايه گذاري در بخش حقيقي و بخش مالي اقتصاد وجود دارد. در مجموع اهداف، ديدگاهها، رويکردهاي گوناگون و مفاهيم سرمايه گذاري به طور آشکار روشن مي گردد.

2) مباني و مفاهيم بازار:
 

رشته هاي گوناگوني در بازارهاي مالي براي بررسي و سرمايه گذاري وجود دارد. عوامل مختلفي از جمله ريسک پذيري افراد، اهداف، سليقه و علاقه، ريسک و بازدهي و ... مي تواند در گزينش بازار جهت سرمايه گذاري و دادوستد نقش ايفا کند. پس از گزينش بازار، بايد پايه ها، مفاهيم و مباني آن مورد بررسي قرار گيرد، تا بدين ترتيب تصوير روشني از آنچه سرمايه گذار مي خواهد انجام دهد، بدست آيد. اساس و بنياد، چگونگي پديد آمدن بازار و تاريخچه، ساختار، ريسک و بازده، بازيگران بازار، عوامل سازنده بازار، نقش بازار در اقتصاد، چگونگي پيوند اجزاء بازار، ابزارهاي دادوستد و ديگر مسائل موضوعات کليدي در اين بخش هستند. همچنين عوامل و پارامترهاي گوناگون و موثر بر قيمتها در بازار بايد مورد بررسي کامل قرار گيرد.

3) ريسک و بازده:
 

پس از شناخت مخاطرات و ريسکهاي بازار، بايد مفهوم ريسک و بازده روشن شود. ديدگاه افرد نسبت به ريسک و نحوه ريسک پذيري به صورت کوتاه بررسي مي گردد، اما موضوع مهم در اين بحث شناخت مفاهيم ريسک و بازده و ريسک سرمايه گذاري است. محاسبه ريسک و بازده و نيز ارزيابي آن مدنظر قرار مي گيرد.

4) تفسير و تحليل بازار:
 

متغيرهاي بسياري بر عرضه و تقاضاي بازار اثر مي گذارند. براي پي بردن به چگونگي تغيير قيمتها و تجزيه و تحليل روابط موجود سرمايه گذار بايد با تحليل و تفسير بازار مورد نظر آشنايي پيدا کند. سرمايه گذار در يک فرايند و کاوش با بکارگيري اطلاعات در دسترس و داده ها تلاش دارد که روابط را تشريح کرده و نتايجي را بدست آورد. دو روش رايج براي تجزيه و تحليل و تفسير بازارهاي مالي وجود دارد:
الف) يکي بهره گيري از نمودار قيمتها
ب) و ديگري بکارگيري بنيادهاي اقتصادي

4-1) تفسير نموداري (تکنيکي):
 

در اين روش تحليلي سرمايه گذار تنها بر پايه نمودار قيمتها و پيشينه تاريخي تلاش دارد که تغييرات نرخها و قيمتها را تفسير نمايد. اساس تحليل تکنيکي بر تفسير قيمتها و حجم مبادلات استوار است و ابزارهاي رياضي و هندسي در روش تحليل کاربرد فراوان دارد.

4-2) تفسير بنيادي:
 

اين رويکرد به تحليل بنيادهاي اقتصادي توجه دارد و در آن تلاش مي شود که اساس و بنياد حرکت نرخها و قيمتها مورد بررسي قرار گيرد. تفسير بنيادي بر اين باور است که عرضه و تقاضا تحت تاثير بنيادهاي اقتصادي قرار دارد و با تحليل آن چشم اندازهاي آينده قيمت بدست مي آيد.

4-3) روانشناسي بازار:
 

اين بخش در کنار تحليل و تفسير بازار قرار مي گيرد و به معامله گر کمک مي کند که بتواند رفتار بازار را بهتر تجزيه و تحليل کند. روانشناسي بازار به اين بحث مي پردازد که انسانها در دادوستدها چگونه مي انديشند و حرکت قيمتها بر اساس رفتار آنها چگونه قابل تفسير است. خواندن روانشناسي بازار ديدگاه سرمايه گذار نسبت به دادوستد را گسترده تر مي سازد.

5) نظام تجاري و دادوستد:
 

هر فعاليت تجاري پس از ارزيابي ريسک و بازده طرح نياز به تدوين نقشه تجاري و برنامه ريزي دارد. در اين بخش سرمايه گذار بايد نماي روشني از آينده و چشم اندازهاي کسب و کار داشته باشد و بر اساس آن چگونگي اداره سرمايه را ترسيم نمايد. بخشها و اجزايي که نظام تجاري و دادوستد را به يکديگر پيوند مي زنند تا بدان وسيله سرمايه گذار در چارچوب آن فعاليت نمايد مورد بررسي قرار مي گيرند.

5-1) مديريت دارايي:
 

يکي از اجزاء نظام تجاري و دادوستدي نحوه اداره دارايي و سرمايه است که ميزان دارايي را با ريسکهاي کسب و کار متناسب و متعادل مي سازد. تعادل بين سرمايه و ريسكهاي بازار بخشي از مهارت سرمايه گذار در جهت مديريت سرمايه گذار را دربرمي گيرد. مديريت دارايي فرايند تحليل ميزان حجم دادوستد با توجه به ريسک و عامل بالقوه سود مي باشد.

5-2) مديريت ريسک:
 

کنترل و مديريت ريسکهاي کسب و کار بخش مهمي از کاميابي و موفقيت در تجارت به شمار مي آيد. هرچند ريسکها مي توانند مهار و مديريت شوند، اما آنها هرگز به طور کامل نمي توانند از ميدان بازي زدوده و حذف شوند.

6) اصول و قوانين دادوستد:
 

در هر تجارتي پايه ها و اصولي وجود دارد که يادگيري آنها از ديدگاه کلان به سرمايه گذار ياري مي رساند.

7) روانشناسي فردي و بهداشت رواني:
 

اين بخش به تصميم گيريهاي سرمايه گذار و رفتار وي در مديريت سرمايه گذاري مي پردازد. کنترل احساسات و رفتار سرمايه گذار در مواجه با تجارت مورد بررسي قرار مي گيرد.

8) آشنايي با روش نگارش تفسير بازار:
 

اصول و روش ثبت و نگارش تحليل موضوعي است که در اينجا بررسي مي گردد.

9) بکارگيري راهبردهاي دادوستد:
 

خط مشي و سياست تجاري در اين بخش مورد بحث قرار مي گيرد. راهبردها و خط مشيهاي بسياري براي دادوستد در بازارهاي مالي وجود دارد. سرمايه گذار بايد با مخاطرات و مزاياي هر راهبرد آشنا شود و با توجه به نظام تجاري و دادوستدي خود تصميم بگيرد که چه راهبرد (هايي) را براي خود برگزيند.

10) کارآموزي و آزمون راهبردها:
 

پس از شناخت کامل تحليل و تفسير بازار و آشنايي با راهبردهاي آن نياز است که در دنياي آزمايشي سرمايه گذار فرايند تجاري و دادوستد خود را آزمون نمايد. شبيه سازي الگوي تجاري در يک دوره زماني مهترين بخش فرايند آموزش و يادگيري را تشکيل مي دهد.

11) پژوهش در بازار:
 

اکنون سرمايه گذار مي تواند در ادامه يادگيري، تجربيات و اندوخته هاي علمي خود را در قالب مشخص به نگارش درآورد. پژوهشهاي آماري در زمينه هاي گوناگون مي تواند در دستور کار قرار گيرد.
"اطلاعات به طور نسبي کم ارزش مي نمايند، مگر آنکه باتجربه و کارآزمودگي آميخته شوند. کلارنس دي، 1920
منبع:مؤسسه آموزش و پژوهش هاي اقتصادي
ارسال توسط کاربر محترم سايت : omidayandh