جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
ضرورت تحول درمشاوره مديريت
-(2 Body) 
ضرورت تحول درمشاوره مديريت
Visitor 399
Category: دنياي فن آوري
در سالهاي اخير، تغييروتحولي معني دارکه بتوان آن راشايسته"مشاوره مديريت"دانست درکشور رخ نداده و يا لااقل نتايج و ارزيابي آنچه که بتوان آن رانوعي تحول وتحرک دراين حوزه ناميد هنوز به طور شفاف در دسترس قرارنگرفته است. اگر بخواهيم نگاهي گذرا به مهمترين تحولات در حوزه و حرفه مشاوره مديريت در سالهاي اخيربيندازيم، فهرستي محدود شامل موارد زير را پيش روي خود خواهيم داشت:
? اجراي برخي طرحهاي کلان توسط مراکز علمي و دانشگاهي
? گسترش خدمات مشاوره در زمينه مديريت کيفيت و استانداردهاي EFQM,ISO
? عارضه يابي واحدهاي صنعتي و طرحهاي يارانهاي نوسازي صنايع کشور
? توسعه سيستم هاي فناوري اطلاعات و خدمات فناوري اطلاعات
اينها کليت و جلوه بيروني تحول درخدمات مشاوره مديريت درسالهاي اخيراست که عليرغم تاثيرگذاري نسبي، نشان از آن دارد که موسسات و شرکتهاي مشاوره مديريت داخلي نتوانسته اند در اين جهت موفقيت هاي اساسي کسب کنند و يا از توان لازم دراين زمينه برخوردار نبوده اند.
علاوه برآن، مي توان گفت که شرکتها و مشاوران داخلي برنامه اي جهت توسعه حرفه پيش روي خودنداشته ودربسياري از موارد از فرصت هاي به دست آمده بهره گيري نکرده و عملا اين فرصتهارا از دست داده اند.
تحليل اينکه چرامشاوره مديريت درمسيرتحول وتوسعه قرارنگرفته، مارابه آنجا ميرساندکه عمده موسسات و دست اندرکاران، بدون توجه به بضاعت محدود حرفه و با نگاهي بخشي به موضوع پرداختهاند و در مواقع و برهههايي که حتي امکانات عمومي نيزبه ياري آنها آمده ، همين نگاه محدودکننده باعث آن شده است تا ازايجاد يک تحول بنيادي واساسي بازمانند.
به طورقطع مشاوره يک حرفه است وکارمطلوب وخوب مشاوره ، کاري حرفهاي است ، ليکن در اين بحث ، توسعه و تحول مطرح است واينکه «چگونه فرصتهايي که مي توانست اين تحول راسامان بخشد و به تبع آن حرفه را رونق دهد، از دست رفته است؟»
? در خصوص پروژههاي کلان و اساسي، اگرعوامل دست اندرکار، محصولي مستقل و محکم و متناسب با شرايط روز جهاني و کشور ارائه مي دادند،به طور قطع بجز تاثيري اساسي که برصنعت و اقتصادکشور برجاي ميگذاشت، به خودي خود جهشي جدي در حرفه مشاوره مديريت را پايهگذاري مي کرد؛ به طوري که با اين شروع روشن، آينده اي پراميد را نويد مي داد و از اين پس عمده سياستگذاران و مسئولان ارشد کشوردربه خدمت گرفتن مشاوران حرفه اي و افراد مطلع وکارشناسان کارآمد، درنگ نمي کردند.
? موضوع استانداردهاي کيفيت که درحال حاضربه يک حرکت قالبي کم اهميت تبديل شده و شورالتهاب خود را به کلي از دست داده است نيز فرصتي ديگر بودکه به علت عملکرد نامناسب و فرهنگ سازي غلط، راه به جايي نبرد.نه، توانست به عنوان استانداردهاي مورد پذيرش و قبول جامعه، شهرت و اعتبارکسب کند و نه نظامهاي داخلي وسيستم هاي عملياتي شرکتها را تحت تاثير قرار دهد. نگاه غيرحرفهاي، ديد انتفاعي، بازار راکد خدمات مديريت، نگاه مادي ، نبود فرهنگ سازي متناسب، همه و همه دليل عدم توفيق اين فرصت طلايي براي توسعه وتحول در خدمات مشاوره مديريت بودکه متاسفانه بايد به عنوان يک خاطره تلخ ازآن يادکرد. سرنوشتي که موارد ديگرهمچون EFQM به آن دچار خواهد شد.
? در يک حرکت دولتي وزماني که موضوع نوسازي صنايع به شدت درجامعه مطرح بود، به لحاظ محدود بودن بودجه و به منظور انجام کارعظيم نوسازي ، مقررشدکه موضوع به شکل گسترده و در قالب طرحهاي نوسازي مديريتي شرکتها انجام پذيرفته ودنبال شود. پس از افت و خيزهاي فراوان، پروژه هاي ريز ودرشت با عناوين عارضه يابي و يا سيستم دهي تعريف وعمدتا بامبالغ محدود و توسط مشاوران و شرکتهاي مشاوره اي پراکنده، به اجرا درآمد.
از آنجا اين اقدام که براساس نياز وخواست و مشارکت سازمانها و شرکتها شکل نگرفته وبدون آمادگي و عزم جدي مشاوران و سازماندهي متناسب صورت پذيرفت ، نتيجه چندان مطلوبي به همراه نداشت واگرچه برخي مشاوران فردي و شرکتهاي کوچک را تا حدي منتفع کرد (تا شعله کم فروغ مشاوره را روشن نگه دارند) ليکن عليرغم آنکه ارزيابي عملکردي داده نشد، معهذا از پيش روشن است که چندان نبايد به عنوان يک تحول در حرفه مشاوره از آن نام برد. به نظرمي رسد اگر انديشهاي پشت اين حرکت قرارمي گرفت و با برنامه ريزي درست ازاين فرصت استقبال و استفاده مي شد، شايد ميتوانست هم به لحاظ مادي و هم به جهت تاثيرگذاري ، تحولي درحرفه مشاوره مديريت پديدآورد.
? در نهايت از فناوري اطلاعات بايد نام برد. گواينکه آنچه دراين بخش انجام شده و مي شود با مشاوره مديريت کاملا در يک چارچوب قرار نمي گيرد. معهذا به جهت ارتباط با نظامهاي مديريتي و نقش ابزاري که دارد نمي توان ازاهميت آن صرفنظر کرد. در حوزه فناوري اطلاعات، بسياري از کشورهاي همجوار همچون هند و پاکستان بابرنامه عمل کرده ، هم به عنوان عامل اشتغالزايي و هم به جهت کيفي، کارهاي اساسي و قابل توجه انجام داده و توانسته اند بخشي از بازارهاي جهاني را نصيب خود سازند. در اين مورد نيز مشاوران ، چندان برخوردي فعال نداشته اند. در برخي پروژههاي بزرگ کشور از نيروهاي خارجي استفاده مي شود و نتوانسته ايم در تربيت کادر و يا طرح وعمل خوب اقدام کنيم، گو اينکه کار به شدت در حال گسترش است، ولي شرکتهاي داخلي (به جزمعدودي) نقش چندان درخورتوجه حداقل ازبعدکيفي، ايفا نکرده ونمي کنند.
تحول در مشاوره مديريت امري لازم و ضروري است وتاثيراساسي درمديريت دارد.آموزشهاي فراواني درحوزه مديريت داده شده و عمده مديران و کارکنان بسيار بيشتر از قبل با مفاهيم آشنا هستند. انتشار و ترجمه زياد داشتهايم. آنچه مهم است داشتن طرح و يا طرحهاي اساسي به منظور تحول بنيادي در مشاوره بومي و ملي است.بايد در همين جا، اجراي اصل 44 رافرصتي گرانبها در اين جهت ارزيابي کرد و به سرعت بابررسي دقيق شرايط، بسيج نيروها، ارائه راه حل ها و راهکارها، تاثيرگذاري بر سياستها و ... زمينه رافراهم کرد تاپس از گسترش اجراي اصل 44، دوباره احساس غفلت و از دست رفتن فرصت نکنيم. انشاءا.. در زماني و فرصتي ديگربه تحول درآموزش مديريت نيزخواهيم پرداخت تا ارزيابي کل مجموعه ميسر شود.
منبع: ماهنامه تدبير
ارسال توسط كاربر محترم :mohammad_43
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image