به نظر مي رسد کارآمدترين، رهبران هرگز "من" نمي گويند و اين نه بدان جهت است که به خود آموخته اند "من" نگويند". بلکه اصولاً آنها "من" فکر نمي کنند، آنها "ما" فکر مي کنند؛ آنها"تيم" فکر مي کنند.به گزارش موج،چنانچه تيم، کارها را خراب کند، تقصير آن به طور کامل بر عهده شماست. و اگر تيم، کارش عالي باشد، امتيازش به طور کامل مال آنهاست. يک مدير خوب، هميشه تقصير را بگردن مي گيرد. درست است که تيم را به عنوان عذر قلمداد کردن کار آساني است ولي، چيزي را عوض نمي کند. شما رهبريد، مديريد، رئيس هستيد. چنانچه اوضاع بهم بريزد، شما بايد بايستيد و شديدترين انتقاد ها را به جان بخريد.
بسيار آسان است که بگوئيد، ما به اهدافمان نرسيديم، زيرا... اما، شما بايد بگوييد، من به اهدافم نرسيدم زيرا ..... و نيز اينکه، متعاقب "زيرا" هرگز نبايد "آنها" به کار رود بلکه بايد "من" به کار رود.
البته، به راحتي مي توان گفت: "ما به اهدافمان نرسيديم زيرا، هوشنگ جوان به طور ناخواسته موجب ناراحتي فلان مشتري گرديد که با قطع رابطه با شرکتمان، ما را از رسيدن به هدف مورد نظر در زمينه فروش باز داشت."
اما، واقعاً چه کسي هوشنگ جوانسال را مسؤول رسيدگي به امور چنين مشتري مهمي کرد؟ شما. چه کسي آن برنامه فروش را سازماندهي کرد؟ شما. قطعاً هيچکس جز شما نمي باشد.
باور کنيد، اگر شما از تيم تان جان بخواهيد آنها حاضرند مشروط بر آنکه در بحران ها، تقصير را بر گردن بگيريد. هيچ چيز موجب وفاداري بيشتر به يک رئيس نمي شود که آماده باشد هر زمان لازم اعلان کند، "من مسؤوليت را بر عهده مي گيرم."
البته، قبول داريم که اين امر دشواري بوده و واقعاً انجامش سخت است و مستلزم اعتماد به نفس، شجاعت و اعتماد و نوعي پختگي است.ممکن است فکر کنيد تقصير ها را بر عهده گرفتن به ضرر شما تمام خواهد شد و از شما شخصيتي بي کفايت به تصوير خواهد کشيد، اما، بالعکس است. چنانچه رئيس شما مشاهده کند که بگوئيد "ما قراردادمان را از دست داديم و من مسؤوليت آن را بر عهده مي گيرم، و اين اقداماتي است که انجام مي دهيم تا چنين اتفاق ناگواري تکرار نشود. "وي شما را به عنوان يک فرد ناموفق نمي پندارد وبلکه ، به عنوان يک عضو آينده هيات مديره روي شما حساب خواهد کرد.تيم را به عنوان عذر قلمداد کردن کار آساني است ليکن، چيزي را عوض نمي کند.

? قواعد مديريتي
 

در صورت استحقاق، امتياز را به تيم تان بدهيد
اگر اهميت ندهيد چه کسي امتياز مي گيرد، خواهيد توانست کارهاي فوق العاده زياد را به سرانجام برسانيد.
همانگونه که همواره بايد بايستيد و تقصيرها را بر گردن بگيريد، بايد در مواقعي که کارها به خوبي پيش مي رود نيز همواره به تعريف و تمجيد تيم تان بپردازيد. براي مثال، چنانچه فلان قرارداد مهم فروش به مشتري در اثر کار بي وقفه و شبانه روزي شما و محروم کردن خود از خواب خويش شب و با استفاده از يک آشنا که در محل کار قبلي تان با وي دوست شده بوديد و نيز به دليل اينکه به مسائلي اشراف داشتيد که رقيب از آن بي اطلاع بود، نهايتاً با شرکت شما منعقد گرديده و به نتيجه رسيد، بدون ترديد بگوئيد" تيم اين کار را کرد."به گزارش موج،تقصيرها را بر عهده گرفتن واقعاً ميزان قابل توجهي وفاداري تيم نسبت به شما را پديد خواهد آورد و در مورد موفقيت ها نيز همين طور است اگر به حساب تيم گذاشته شوند. و آن را، بلند، علني و صادقانه بگوئيد. واقعاً اين کار را بکنيد. آن را به حالت تمسخرآميز: " تيم من در اين کار موفق شد" بيان نکنيد که جنبه صوري و تصنعي داشته باشد در حالي که مقصودتان اين است که به ديگران بفهمانيد که موفقيت به دست آمده واقعاً توسط چه شخصي صورت پذيرفته است. حتي ضرورتي ندارد تاکيد کنيد که آن تيم در واقع تيم شماست. چرا که ، همه مي دانند آن تيم، تيم شما مي باشد. بنابراين هرگز به آن اشاره نکنيد. مثلاً، خوب است گفته شود، "کارش عالي بود، تيم برجسته اي است. من از داشتن آن تيم فوق العاده خوش شانس هستم." بدين ترتيب، مضمون گفته هايتان اين است که موفقيت از آن تيم است و شما هيچ دخالتي نداشتيد درحالي که، همه مي دانند که آن تيم، تيم شماست و شما رهبر آن هستيد؛ لذا تيم، شما را ستايش خواهد کرد و ديگران شما را به ديده فردي متواضع و فروتن مي نگرند. آفرين.
تاکيد مي شود، بديهي است همه اينها مستلزم شجاعت و ميزان قابل توجهي اعتماد به نفس است. درست است که شما با جديت به کار و تلاش و کوشش مشغوليد وعادلانه نيست که زحمات تان به حساب ديگران نوشته شود. من مي دانم که واقعاً دوست داريد بايستيد و فرياد بزنيد "آهاي، اين من بودم که موجب اين دستاورد شدم، همه اش را خودم به تنهايي انجام دادم. "اما، شما نمي توانيد اين کار را انجام دهيد. ببينيد ، صرفنظر از اينکه چقدر باور داريد ولي، شما همه آن کار را به تنهايي انجام نداديد. اگر شما داريد کالا را به مشتري مي فروشيد، اين تيم تان است که آن کالا و محصول را توليد کرده تا شما بفروشيد. بدون آن تيم، شما آشغال هم براي فروش نداشتيد! لذا، به تيم بگوئيد، فروش محصول مثل آب خوردن بود چرا که کيفيت محصول عالي بود و اين اقدام، موجب خواهد ششد تيم تان با افتخار بدرخشد و تلاش هايش را دو چندان کند.
بدون تيم، شما آشغال هم براي فروش نداشتيد!
منبع:روزنامه تفاهم
ارسال توسط كاربر محترم :mohammad_43