جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تصميم‌گيري در مديريت
-(5 Body) 
تصميم‌گيري در مديريت
Visitor 355
Category: دنياي فن آوري
امروزه مديريت يکي از ارکان اساسي اداره جوامع است، زيرا ترکيب و تلفيق مناسب عوامل موجود و ايجاد هماهنگي ميان آنها در نتيجه تصميمگيري صحيح براي رسيدن به هدف مورد نظر حاصل ميشود.
جامعه امروزي را ميتوان به درستي جامعه دانش خواند. يک جامعه بدون دانش اصولاً غيرقابل تصور است. اگر جامعهاي به دانش بها ندهد، بيترديد رو به زوال است. در عصر انفجار دانش و اطلاعات، دانش امروزي براي فردا کهنه و منسوخ است.
علوم کنوني فوقالعاده تخصصي شدهاند و هيچ فردي نميتواند اميدوار باشد که بهطور کامل بر يک دانش بشري احاطه يافته است يا خواهد يافت. با گسترش وتخصصي شدن دانش، مطالعه و بررسي سازمان و نحوه سلوک و رفتار اعضاي سازماني نيز در چند سال گذشته موضوع تحقيق پژوهشگران در رشتههاي علوم اداري، جامعهشناسي، اقتصاد و... قرار گرفته است.
تا اواخر قرن 19 ميلادي دانش مديريت مانند ساير علوم در قلمرو فلسفهها قرار داشت و در اوايل قرن 20، علم مديريت مانند علوم پزشکي و مهندسي در شماره يک علم مستقل مورد توجه قرار گرفت.

? تصميم گيري
 

تصميمگيري فرايندي را تشريح ميکند که از طريق آن، فرد راه حل مسئلهاي را مشخص ميکند. تصميمگيري به زبان ساده عبارت است از فرايند و انتخاب يک سلسله عمليات براي حل يک مشکل معين. در اخذ يک تصميم ميتوان زمينهاي را که براي کارمند مهم است (تا حدودي) فراهم کرد تا بتواند نسبت به مدير اعتماد پيدا کند و بداند که اجراي يک مسئله که درباره آن بحث شده به نفعش است.
وقتي که کارکنان در جريان تصميمها باشند، ميدانند که افکار آنان نيز مهم است و اگر فرد دريابد بر خلاف آنچه تصور کرده به خود و افکارش اهميت داده نشده است نه تنها به اجراي آن نميپردازد، بلکه با اتکا به سازمان غيررسمي و حتي فشار افکار، از به اجرا در آمدن آن نيز جلوگيري ميکند.
اگر مديريت را به عنوان مرجع تصميمگيري در زمينه برنامهريزي و استفاده از عوامل و منابع براي دستيابي به اهداف تعيين شده تعريف کنيم، مشاهده خواهيم کرد که مديريت خوب تاثيري اساسي در تجربه زندگي تقريبا همه افراد باز ميکند. به عنوان انسان در حال رشد و تکامل بايد قبول کنيم که مهارتها و اصول ضروري براي مديريتهاي موفق خيلي مشکل نيست، با درک صحيح اين مهارتها و اصول، افراد ميتوانند مديران لايق و کارايي در همه سطوح باشند، هم در سازمانهاي بزرگ، هم در گروههاي کوچک و هم در زندگي شخصي و خانوادگيشان.
جوهر اساسي مديريت، اتخاذ تصميم است. هر مديري بايد براي انجام وظايف خود مانند، برنامهريزي، سازماندهي، رهبري، هماهنگي و کنترل تصميمگيري کند. تصميمگيري به معني انتخاب وگزينش در همه موقعيتهاي زندگي روزمره انسان ظاهر ميشود.

? نقش مشارکت در تصميمگيري
 

منظور از مشارکت در يک سيستم مديريتي آن است که در آن اعضا سازمان در تصميمهايي که اتخاذ ميشود، صاحب نفوذ هستند. کميسيون، جلسه، شورا، بحث و مذاکرههاي گروهي، صندوق پيشنهادها و نظرخواهي و مراجعه به افکار و عقايد عمومي از جمله مکانيسمها و تدابيري است که به وسيله آن ميتوان فکر و نظرهاي مختلف را از افراد و منابع مختلف جمعآوري کرد.
فرض بر اين است که جمعآوري و در نظر گرفتن اين آرا و عقايد، ميتواند در تصميمگيري و در برنامهريزي بهتر و صحيحتر موثر باشد. بسياري از دانشمندان علوم رفتاري معتقدند که اگر در سازمان دموکراسي بيشتري برقرار شود و اگر برخلاف آنچه نظريهپردازان سنتي توصيه ميکنند، در سازمان تاکيد کمتري بر سلسله مراتب و اتکاي کمتري بر قدرت و اختيار رسمي باشد، سازمان از ارزشمندي بيشتري برخوردار خواهد بود.
دموکراسي در سازمان اجتناب ناپذير است و مفاهيم سنتي موجود در مدلهايي از قبيل مدل بوروکراسي و براي سازمانهاي مدرن امروزي مناسب نيست.
بر اثر مطالعههاي گستردهاي که «ليکرت» و تيم تحقيقاتي او انجام دادهاند، چهار سبک مديريت تشخيص داده شده است که ليکرت آنها را بر حسب ميزان مشارکت کارمند در تصميمگيري سيستم يک، دو، سه و چهار نامگذاري کرده است.
در سيستم يک، تمامي تصميمها را مدير ميگيرد و مبناي تصميمگيري، حفظ و تامين منافع تصميم گيرنده است، ولي در سيستم چهار که ليکرت آن را سيستم مديريت مشارکتي مينامد بر مشارکت گروهي و دخالت فعالانه و سازنده هر يک از اعضاي سازمان در تصميمگيريهاي مربوط به کارشان تاکيد بسيار شده است.
مدير در سيستم چهار، مديري است در تمامي امور، اعتماد و اطمينان کامل به کارمند خود دارد، از کارمند فکر و نظر ميگيرد و از آن استفاده خوب و سازنده ميکند و مديري است که براساس ميزان مشارکت کارمند در گروه براساس سهيم و موثر بودن او در فعاليتهايي از قبيل تعيين اهداف و پيشرفت به سوي اهداف، براي کارمند پاداشهاي مادي تعيين ميکند، او مديري است که يک شبکه ارتباطي گسترده در تمامي جهتها، ميان رئيس و مرئوس و ميان همکاران و همقطاران بهوجود ميآورد و مديريست که تصميمگيري را منحصر به گروه خاصي در سازمان نميداند، خود و کارمندانش هميشه مانند يک تيم و يک گروه عمل ميکنند.
حالا با اين شرايط ميتوان نتيجه گرفت که تصميمگيري در سيستم مديريت بايد براساس عقل جمعي صورت پذيرد و جمع سالاري باشد نه فردسالاري.
منابع:
1ـ دکتر علي رضاييان، اصول مديريت، انتشارات تهران سال 69
2ـ دکتر مهدي الواني، مديريت عمومي نشر ني، چاپ پنجم سال 1371 تهران
3ـ اسفنديار سعادت، فرايند تصميمگيري در سازمان، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران بهمن 72
4ـ ابوالقاسم حکيميپور، تصميمگيري در مديريت، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ اول 1376
منبع:روزنامه اطلاعات
ارسال توسط كاربر محترم : mohammad_43
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image