جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تمرين مديريت از خانه تا سازمان
-(0 Body) 
تمرين مديريت از خانه تا سازمان
Visitor 498
Category: دنياي فن آوري
آيا روزگار کودکي خود را به ياد داريد؟ زمانيکه مهندس، پزشک، استاد، کارمند، بازرگان و... نبوديد. گذشتهاي را به خاطر آوريد که بزرگترين روياي شما رفتن به پارک و بازي با همسالان بود. دوراني که به سرعت گذشت و اينک تنها شيريني آن لحظههاست که برجا مانده است. امروز را مرور کنيد که متصدي شغلي در موقعيتي رسمي هستيد و براي کسب درآمد و احترام اجتماعي در تکاپوييد. همه به نوعي در محيط کاري و اجتماعي، اداره کننده امور مربوط به حرفه هستيم. گاهي شرايط آن چنان دشوار ميشود که زمان و مکان را فراموش کرده، تمامي انرژي خود را صرف برطرف ساختن بحران ميکنيم و گاهي شرايط به حدي آرام و مطلوب است که به دنبال راهي براي پر کردن لحظهها هستيم. شايد با مفاهيم علمي مديريت چندان آشنا نباشيم؛ براي مثال تئوريها و يا سبکهاي مديريتي را نشناسيم، اما در روش و اجرا از شيوه مديريتي ويژهاي پيروي ميکنيم. گاه آزادمنشانه، گاه دموکرات و گاهي يک ديکتاتور ناب هستيم. به هر حال نقش مديريتي ايفا ميکنيم و در انجام وظايف محوله ساعي و کوشاييم.
از سويي انسان در هر مقوله که سرمايهگذاري کند، خواهان موفقيت است. يک مدير موفق براي رسيدن به درجات رشد و ترقي به طور قطع از نظر جسمي، مالي، خانوادگي، زماني و اجتماعي سرمايهگذاريهايي را انجام داده و در انتظار برداشت و بهرهبرداري است. اگر همه چيز درست سازماندهي شود، نتيجه جز موفقيت نيست و پس از مدتي به عنوان مديري نمونه انتخاب خواهيم شد. اين بدين معني است که از لحاظ شخصيتي و نيز از نظر شيوه اداره نمودن کار، اصولي را به کار گرفتهايم که مورد تأييد بوده و در کارنامه مديريتي، فرد نمره بالايي احراز کرده است.
مدير خوب بودن يک شبه اتفاق نميافتد، حتماً فرد هزينههاي مادي و معنوي زيادي براي رسيدن به اين درجه صرف کرده است. اما آيا در نگاه فرزندان دلبندمان هم يک مدير نمونهايم؟ آيا در فرم ارزشيابي عزيزانمان هم نمره بالايي کسب ميکنيم؟ و يا...؟

? معيارهاي امتياز دهي به مديريت سازماني
 

در يک محيط رسمي براي امتيازدهي به مديران بررسيهايي از چند جهت صورت ميگيرد:
? تصميمگيري؛ آيا فرد همواره توانسته تا در هر شرايطي تصميمات مقتضي را در جهت بهبود و رسيدن به اهداف سازمان اتخاذ کند؟
? برنامهريزي؛ آيا مدير براي نيل به اهداف سازمان، برنامههاي دقيق و حساب شده دارد؟
? سازماندهي؛ آيا مدير در انتخاب عوامل اجرايي و در طي روند کار همه چيز را در بهترين جاي ممکن قرار داده است؟
? کنترل؛ آيا در جريان فرايندهاي سازماني فرد کنترل و نظارت شايستهاي بر اجرا داشته است؟
? ارزشيابي؛ آيا مدير براي ارزيابي موقعيت، برنامه و افراد بر طبق معيارها و اصول منطقي و منظمي حرکت کرده است؟
يک مدير نمونه در تمامي موارد نامبرده، تبحر و درايت خود را به اثبات ميرساند و نيز روابط مطلوبي با افراد همکار برقرار ميکند.

? مديريت در خانه و مديريت سازمان
 

اما در کانون خانواده پدر يا مادر به عنوان مدير خانه قبول مسئوليت کردهاند و تلاش خود را براي حفظ و پيشرفت حيطه نظارتيشان به کار ميگيرند. اما بايد پرسيد که مديريت آنها در خانه چگونه است؟ اگر از فرزند خود بپرسيد که معيار سنجش مدير خانه چيست، چه پاسخي ميشنويد؟ اين سؤال را مطرح کنيد و فاصله عملکرد با معيارها را اندازهگيري کنيد.
مطمئناً فرزند ما از مديرش توقع تصميمگيري درست و بجا را دارد. اما آيا همواره در اتخاذ و اجراي تصميمات تحکم داشتهايم و از حق استصوابي خود سوءاستفاده کردهايم و يا از همفکري و تصميمگيري مشارکتي بهره جستهايم. در طرحريزي برنامه خانه آيا ضوابط و روابط را حفظ کردهايم و يا اين که بهترين برنامه را تنها ديکته کردهايم؟ آيا به افراد اهل خانه مسئوليتهاي متناسب با توانايي و ظرفيت ذهنيشان دادهايم و يا به دليل نداشتن وقت کافي، براي رها شدن از قيود و تعهدات مشترک افرادمان را به انجام مسئوليتهايي اجبار و عادت دادهايم؟ آيا در زمان تشويق يا تنبيه فرزندمان، ملاک و معيارهاي درستي داشتهايم و يا براساس حدس و گمان و از روي بيحوصلگي براي خالي نبودن عريضه تصميم به تشويق يا تنبيهي نامتناسب گرفتهايم؟
واقعيت اين است که مديران موفق آنهايي هستند که ابتدا در محيط خانه، مديريت را تمرين کردهاند و طعم شايستگي را ابتدا از نگاه رضايتمند همسر و فرزند چشيدهاند. اين مديران با نيروي مضاعف و دلگرمي خاصي وارد محل کار خود شده و سعي ميکنند تا روشي دلسوزانه و مشابه خانه بر کار اعمال کنند و جو همکاري براي رسيدن به اهداف مشترک را آماده و پياده کنند. آنها انجام کار برايشان مشکل نيست، چرا که رضايتمندي و موفقيت را در اثر نوع کارکردشان هر لحظه احساس ميکنند. با قاطعيت تصميم ميگيرند و اجرا ميکنند چرا که مهر تأييد را از طرف خانواده به همراه دارند.
با اين مقايسه ميتوان براي پي بردن به ميزان لياقت و کفايت مديريت در خانه از فرزندان دلبندمان بخواهيم تا به ما امتياز دهند.

? نکاتي در مورد مديريت خانه و خانواده
 

? در تصميمگيري، مشارکت و اقتدار را رعايت کنيد؛
فرزندان، شما را به عنوان انسانهايي قويتر از خود ميشناسند و نيازمند توجه و کمک فکري شما در اکثر شرايط هستند. اما در واقع آنها در ابراز اين نياز، توانايي شما را در حل مسأله ميسنجند و به دنبال اين هستند که آيا شما از پس مشکل پيش آمده مانند يک پروژه کاري برميآييد يا نه؟ لذا ابتدا فکر کنيد، با فرزند مشورت کنيد و سپس تصميم خود را با اقتدار بيان کنيد.
? برنامه داشته باشيد و آن را شفاف اعلام کنيد؛
واقعيت اين است که افراد تمام تلاش خود را براي تنظيم برنامه کاري مدون و حساب شده به کار ميگيرند و در آن برنامه، کمتر زماني را براي بودن با خانواده در نظر ميگيرند و اين امر رابطه مستقيم با ميزان قبول مسئوليتهاي اداري و رسمي افراد دارد. هر چه قدرت کار بيشتر باشد، غيبت در خانه هم بيشتر است. اما بايد در لحظاتي هر چند کوتاه که با خانواده هستيد، از برنامههاي کوتاهمدت و بلندمدت خود براي افراد خانواده سخن بگوييد و جايگاه و وظيفه هر يک از افراد را بيان کنيد و سپس سخنان آنها را هم گوش دهيد. موضوعهايي مثل تعمير يا تعويض خانه، انتخاب يک گردش و دعوت از دوستان، اغلب جالب و جزيي از برنامه زندگي هر خانوادهاند. اين امر علاوه بر آموزش صحيحي که براي فرزند به همراه دارد، اين باور را ايجاد ميکند که اين مدير قدرتمند در خانه هم مثل محيط کارش داراي برنامه است.
? در اجراي برنامه ها ثابت قدم باشيد؛
سعي کنيد فرزند شما خود را در قبال برنامهاي که تدوين شده، مسئول نشان دهد. اگر براي مسافرت نقشه ميکشيد، از او بخواهيد ليست وسايل مورد نياز را فراهم کند (توانايي او را در نظر بگيريد.) پيگير برنامهها باشيد و حتي اگر فراموش ميکنيد، از همسرتان بخواهيد که به شما يادآوري کند. فرزند بايد بداند که فقط حرف نميزنيد و براي اجراي برنامهها همانقدر اصرار داريد که در محيط کارتان. اگر فرزند کارش را انجام نداد، از او توضيح بخواهيد و نيز در اجرا کمکش کنيد تا او بداند فردي مفيد در برنامههاي شماست.
? در قلمرو خانه، معيارهاي ارزيابي را واضح بيان کنيد:
گاهي اوقات کودک تشويق ميشود، اما نميداند براي چه، و يا تنبيه ميشود، بدون اينکه علت واقعي را بداند. يک مدير مدبر معيارهاي ارزيابي را براي هر موضوع مشخص ميکند و از افراد ميخواهد که براي رسيدن به ايدهآل تلاش کنند. تصور کنيد فرزند شما با دوستش مشغول بازي بوده و سهواً باعث شده تا او صدمه ببيند. اما فرزند شما به دروغ تقصير را به عهده ديگري ميگذارد و شما از موضوع مطلع شده و تصميم به تنبيه او ميگيريد. بله البته تنبيه لازم است. اما به فرزند خود بگوييد که او را به چه دليل تنبيه ميکنيد؟ به دليل آسيبي که به دوستش رسانيده و يا به دليل دروغي که گفته است و يا هر دو؟
در پايان اگر پزشکي زبردست، استادي کارآمد، تاجري موفق و يا خانهداري شايسته هستيد، در پي اين باشيد که ميزان موفقيت در مديريت خانه را از ديدگاه فرزندانتان هم بدانيد.
منبع: روزنامه اطلاعات
ارسال توسط كاربر محترم : mohammad_43
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image