در سالها اخير، به طور بيسابقهاي شاهد برکناري مديران عامل شرکتهاي بزرگي نظير زيراکس، کداک، کوکاکولا و غيره بودهايم. آمار نشان ميدهد از سال 1995 تا 2000 حدود 34 درصد از مديران عامل يکصد شرکت اول دنيا اخراج شدهاند يکي از مديران اخراج شده ميگويد: من کوچک نشدهام، دنيا بزرگتر شده است.
چه چيزي مردم را وا ميدارد که مديريت کسي را بپذيرند؟ پاسخ را بايد در خصوصيات شخصيتي اشخاص جستجو کرد آيا براي مديريت سازمانها در اين دنياي بزرگ آمادگي داريم؟
از جمله مواردي که در ليست مديران خبره به چشم ميخورد عبارتند از:
1) تمرکز :Focus
چگونه ميتوان هوش و هواس خود را روي يک نقطه متمرکز کرد و مديري کارآمد و موثر شد؟
الف) تعيين اولويت
ب) تمرکز
وقت و انرژي خود را چگونه صرف ميکنيد؟
- 70 درصد بر نقاط قوت خود تکيه کنيد (مثبت انديشي)
- 25 درصد به دنبال چيزهاي نو باشيد (رشد يعني تغيير)
- 5 درصد مراقب ضعفهاي خود باشيد (از آن آگاه باشيد و پيامدهاي آن را به حداقل برسانيد)
2) گوش دادن : Listening
مدير خوب، زيردستان خود را تشويق ميکند تا چيزي را به او بگويند که نياز به داشتن آن دارد نه چيزي که خوشايند است. پيتر دراکر، پدر مديريت آمريکا معتقد است 60 درصد مسائل مديران ناشي از ارتباطات غلط است اين در حالي است که بيشتر مسائل ارتباطي، ناشي از گوش ندادن است.
در گوش دادن دو منظور داريد:
الف) ارتباط با مردم
ب) با خبر شدن از چيزيي که از آن خبر نداريد
گوش خود را در برابر اين اشخاص باز کنيد: زيردستان، مشتريان، رقبا
3) شور و شوق : Passion
در بين عواملي که راز کاميابي آدمهاي موفق را به خود اختصاص دادهاند، نقش شور و شوق و عشق از چيزهاي ديگر بيشتر است، چه چيز باعث ميشود آدمهاي به ظاهر معمولي به توفيقهاي بزرگ دست يابند؟ پاسخ شور و شوق و عشق.
اگر زندگيتان با عشق و علاقه آميخته نباشد، کار مديريتان دشوار ميشود. حقيقت اين است که نميتوانيد کاري را که به آن عشق و علاقه نداريد به سر منزل مقصود برسانيد.
4) نگرش مثبت : Positive Attitude
انسان موفق کسي است که با آجرهايي که به سوي او پرتاب کردهاند بناي محکمي بسازد. نگرش شما دست خود شماست آخرين آزادي ما انسانها اين است که نگرش خود را در هر شرايطي خود انتخاب کنيم.
- نگرشتان حاکم بر اعمال شماست: ابزار برنده، نگرش شماست نه استعدادتان.
- آدمهاي شما آئينه نگرش شما هستند؟ به خودشما بستگي دارد که چه کسي را جذب کنيد.
5) مشکل گشايي : Problem Solving
مديراني که در حل مشکلات کفايت و درايت دارند از پنج صفت برخوردارند:
- مشکلات را پيشبيني ميکنند.
- حقيقت را ميپذيرند.
- تصوير بزرگ را ميبينند: بيشتر افراد موانع را ميبينند کساني هم هستند که اهداف را ميبينند.
- هربار با يک مسئله روبرو ميشوند:اگر با مسائل فراواني روبرو شديد آنها را يک به يک حل کنيد
- از اهداف اصلي خود دست نميکشند.
6) روابط : Relation ships
مردم وقتي به دانايي شما اهميت ميدهند که بدانند به آنها اهميت ميدهيد. توانايي کارکردن با مردم و برقراري ارتباط، پايه اساسي مديري موفق و موثر است.
چه ميتوان کرد که حسن ارتباط برقرار شود؟
- با هرکس بايد به اقتضاي خصوصيات او رفتار شود نه اينکه تفاوتهاي اشخاص ديده نشود. (انعطافپذيري مديران)
- قلب مديري داشته باشيد و مردم را دوست بداريد.
- مدير کسي نيست که ادعاي مديري داشته باشد، مديران با ديگران احساس همدلي دارند و دلشان ميخواهد قدرتهاي مردم را ببينند نه ضعفهايشان را
7) امنيت خاطر : Security
مديران متزلزل براي خود، زيردستان خود و سازماني که هدايت آن به دست دارند خطرناکند، زيرا ضعف يا خطاي ديگران را صد چندان ميکند.
8) بياموزيد : Teach ability
اگر به رشد سازمان خود علاقهمند هستيد بايد هر روز چيز تازهاي بياموزيد .
رشدتان ميگويد که چه کسي هستيد.
اينکه چه کسي هستيد، تعيين ميکند چه کساني را جذب کنيد
اينکه چه کساني را جذب ميکنيد، توفيق سازمانتان را رقم ميزند
9) آينده بيني و قوه تشخيص : Visioin
آينده از آن کساني است که امکانات را پيش از آنکه آشکار شوند ميبينند.
آيندهبيني براي مدير همه چيز است زيرا راه را به او مينماياند، هدف را ترسيم ميکند، آتش درون را شعلهور ميسازد و او را به جلو ميبرد.
10) خدمتگزاري : Serventhood
مدير واقعي به مردم خدمت ميکند و در راه خدمت به مردم هر بهايي را ميپردازد. قانون تفويض ميدهند، اين هم درست است که فقط مديران برخوردار از احساس امنيت هستند که از در خدمتگزاري وارد ميشوند.
11) صداقت : Honesty
اقدام (نه فقط حرف) که نمايانگر صداقت، اعتماد، عدالت، اخلاقيات و استانداردهاي بالاي اخلاقي و در واقع نشانههاي حياتي يک مدير خوب است. توماس جفرسون ميگويد؛ زماني که کاري انجام ميدهيد گرچه ممکن است جز براي خودتان آشکار نشود، از خود بپرسيد اگر همه نگاهها، به سمت کار من باشد چگونه عمل ميکنم، کارکنان هميشه در حال نگاه کردنند و مديران واقعي کار درست را نجام ميدهند.
12) توانايي و قابليت :Competence
اين ويژگي مواردي از قبيل هوش و ذکاوت، دانش، آموزشهاي رسمي، حتي تجربه را در بر دارد. عملکرد و نتايج مطلوب در موقعيتهاي مختلف و با تيمهاي مختلف، نمايانگر وجود توانايي و ناشايستگي است.
13) پاداش و شناخت Recognition Rewards
يک مدير بايد نشان دهد که در پي شناخت افراد با استعداد و محترم شمردن آنهايي است که در هنرهاي خاص، عاليترينند. يک مدير واقعي در عملکرد، عاليترين است يک مدير ميتواند پاداش پرسنل را با سوال کردن از خود آنها تعيين کند اين امر اثربخشي بالايي دارد.
14) مسئوليت : Responsibillity
هر توفيق بزرگي ايجاب ميکند که مسئوليت بپذيرند در تحليل نهايي نقطه مشترک همه آدمهاي موفق توانايي آنها در قبول مسئوليت است. نگاهي مياندازيم به صفات اشخاص که مسئوليت را ميپذيرند اگر خواهان توفيق بيشتر و برانگيختن حس احترام پيروان خود هستيد کار را از خود بدانيد. خواهيد ديد که تا کجا پيش خواهيد رفت.
- آدمهاي مسئول، لب به اعتراض نميگشايند، نميگويند اين کار، کار من نيست. آنها هرکاري را که پيش آيد انجام ميدهند تا کارسازمان راه بيفتد.
- اگر کمتر از توان خودکار کنيد دچار فشار روحي ميشويد. هدف خود را متعالي بگيريد، احساس مسئوليت خود به خود ايجاد خواهد شد.
- در هر شرايطي کار خود را به نتيجه برسانيد اگر سوداي مديري در سر داريد بايد عملکرد خوبي نشان دهيد.
? پيام مديريتي:
"اگر به انسانها شخصيت و فرصت ابراز عقيده بدهيد، پاداش وامکان مشارکت بدهيد، رشد خواهند کرد و انديشههاي ناب خود را بيرون خواهند ريخت". "رابرت اسلاتر"
منبع: روزنامه رسالت ارسال توسط كاربر محترم : mohammad_43