جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
10 مشکل بزرگ وب
-(4 Body) 
10 مشکل بزرگ وب
Visitor 657
Category: کامپيوتر
دنياي اقتصاد - وبي که در پيش روي ماست، در همين عمر تقريباً کوتاهش، به بسياري از کارهاي خسته‏کننده و روزمره ما سرعت و راحتي بخشيده است. اما هنوز برخي مشکلات وجود دارد؛ از قيمت بالاي تهيه يک بليت کنسرت از طريق وب تا نگراني‏هاي مربوط به حريم خصوصي کاربران در سايتها. با وجود چنين مشکلاتي، نمي‏توان گفت وب مسير صحيحش را پيدا کرده است. ما در اين مقاله به بررسي 10 مورد از بدترين مشکلات وب مي‏پردازيم.
واضح است که مشکلات آزاردهنده وب نظير اسپمها، صفحات گمراه‏کننده قلابي (Phishing)، ويروسها، برنامه‏هاي جاسوسي که ريشه برخي از آنها به روزهاي اوليه تولد وب بازمي‏گردد هنوز حل نشده است. ما در نظرسنجي‏مان از کاربران پرسيديم که از نظر آنها چه چيزهايي در وب برايشان ناخوشايند است. سپس بخشي از آن موارد که بيشترين توافق در موردشان وجود داشت را جدا کرديم و مجدداً از کاربران خواستيم (*) به 2 مورد که آنها را ناخوشايندتر از سايرين مي‏دانند راي دهند. نتيجه هر کدام از آن موارد بصورت درصد بيان شده است. ما اين موارد را از مهمترين به کم‏اهميترين مرتب کرده‏ايم.

1. ترديد نسبت به سياستهاي حريم خصوصي افراد (Privacy Policies) در سايتها
درصد موافقت: 69
بسياري از سايتهاي با اهداف تجاري (خصوصاً در بخشهاي مربوط به سلامتي و سرويسهاي مالي) اطلاعات خصوصي زيادي را از کاربران دريافت مي‏کنند. بسياري از آنها ضوابط مربوط به نگهداري حريم خصوصي کاربران را در سايت قرار داده‏اند تا بلکه بتوانند از اين طريق مشتريان را راضي کنند که نگران ارائه اطلاعات به آن سايتها نباشند. اما جملات حقوقي استفاده شده در اين صفحات مشکلتر از آنست که کاربران بتوانند آنها را بدرستي درک کنند و همين موضوع سبب مي‏شود که کاربران در آخر نفهمند که خيالشان از بابت ارائه اطلاعات خصوصي‏شان مي‏تواند راحت باشد يا خير.
براي نمونه صفحه حريم خصوصي (Privacy Notice) سايت آمازون (amazon.com) حاوي سندي 2700کلمه‏ايست که خود آن به صفحه‏اي 2600کلمه‏اي مربوط به شرايط استفاده (Conditions-of-Use) که پر از مطالب درهم حقوقي است لينک شده است. خيلي خوش‏شانسيد اگر بتوانيد از اين مطالب حقوقي، اطلاعات مورد نظرتان را برداشت کنيد. در برخي سايتها استفاده از اطلاعات شخصي را تقسيم‏بندي کرده‏اند. مثلاً حق استفاده از مطالب خصوصي دريافت شده براي بازاريابي محصولات يا سرويسهاي ديگر به اعضاي آن سايت، يا به اشتراک گذاشتن آن اطلاعات با اشخاص يا شرکتهاي ثالث؛ که خود باعث مي‏شوند کاربري که آن اطلاعات را در اختيار آن سايت قرار داده است به نوعي احساس ناامني کند.
حاميان مشتريان پذيرفتن صحيح بودن اين موارد را بسيار مشکل مي‏دانند چرا که صاحبان سايت (از طريق اين جملات حقوقي) در اين موارد تفريط مي‏کنند تا نگران جريمه‏هاي آتي نباشند. البته شما مي‏توانيد از ارائه اطلاعات به سايتهايي که مظنون هستيد و فکر مي‏کنيد به نوعي سعي در گمراه کردنتان دارند خودداري کنيد. اما حتي اگر يک وکيل هم براي بررسي نکات قيد شده در قسمت حريم خصوصي سايتها استخدام کنيد چطور مي‏توانيد مطمئن باشيد که پيش از آنکه دير شده باشد، متوجه شده‏ايد که ارائه اطلاعات به سايتي نادرست است.

2. پر کردن فرمهاي آنلاين
درصد موافقت: 65
پر کردن يک فرم به‏ظاهر ساده آنلاين، از بااهميتي يک فرم درخواست وام گرفته تا کم‏اهميتي يک فرم ثبت يک سايت، مي‏تواند به يک چرخه بي‏پايان به‏روزرساني پي‏درپي مرورگر شما منجر شود. دليل آن هم اين است که بسياري از فرمهاي تحت وب، ترکيبي از فيلدهايي است که پر کردن برخي از آنها اختياري بوده و برخي ديگر اجباري مي‏باشند بدون آنکه بدرستي اين فيلدها از يکديگر متمايز شده باشند. حال اگر شما هنگام پر کردن يک فرم، يکي از اين فيلدهاي اجباري را پر نکرده باشيد پس از کليک بر روي دکمه ارسال (Submit) مجدداً همان صفحه ظاهر مي‏شود که به شما اطلاع مي‏دهد فيلدي اجباري پر نشده است (در بعضي مواقع مجبوريد از نو همه اطلاعات را وارد کنيد چرا که صفحه ظاهر شده اطلاعات قبلي‏اي که در فيلدها وارده کرده بوديد را در خود ندارد!). اگر بخواهيم منصفانه به اين قضيه نگاه کنيم مي‏توانيم بگوييم اين گونه مشکلات اين روزها بسيار کمتر شده‏اند چرا که سايتهاي تجاري بخوبي مي‏دانند که ناراحتي کاربر چقدر مي‏تواند براي تجارت آنها زيان‏آور باشد. اما هنوز در زماني که حل اين مشکلات بسيار ساده است ديدن اين موارد در برخي سايتها بسيار تعجب‏آور است. طراحان سايت بايد بصورت واضح فيلدهاي اجباري را از فيلدهاي اختياري متمايز کنند (انتخاب رنگ قرمز براي اين کار مناسب‏تر است) و اگر به هر صورتي کاربري فيلدي اجباري را پر نکرد او را مجبور به پر کردن همه فيلدهايي که قبلاً وارد کرده بود نکنند و تنها آن فيلد پر نشده را با رنگي متفاوت از ساير فيلدها، خالي نمايش دهند.

3. تجاري شدن بي‏حدوحساب وب
درصد موافقت: 62
صفحات کوچک تبليغاتي‏اي که در مقابل صفحه مورد نظرتان بازمي‏شوند، صفحات کوچک تبليغاتي‏اي که در زير صفحه مورد نظرتان بازمي‏شوند، انيمشنهاي فلش صدادار براي تبليغات تجاري، بنرهاي تبليغاتي بزرگ چشمک‏زن؛ تبليغات ويدويويي که بدون اجازه کاربر شروع به پخش مي‏کنند، همه از مسائل روزمره کاربران در وب هستند.
ايده‏ايي که با دريافت آگهي‏هاي تجاري، خدماتي رايگان را در وب ارائه مي‏دهيم منجر به وبي فوق‏تجاري شده است و بسياري از کاربران را از ادامه مشاهده اين سايتها منصرف مي‏کند. در MySpace، Yahoo و حتي PCWorld.com! – سايتي که اين مقاله در آن منتشر شده است. – تبليغات بسيار آزاردهنده و به نوعي غيرقابل‏اجتناب شده‏اند. بر روي صفحات وب تبليغات متعدد در همه جاي صفحه هر کدام تلاش مي‏کنند که خود را بيشتر از ديگري نمايان کنند در صورتي که کاربر، در واقع، براي مشاهده محتويات آن صفحه به آنجا آمده است. نتيجه، کاهش پهناي باند اينترنت، طولاني شدن زمان بالا آمدن صفحات و کنترل کمتر کاربر بر مرورگرش است.
همچنين تبليغات بر روي کيفيت محتواي سايتها هم تاثير گذاشته است. زماني که مديران سايت، درجه مفيد بودن يک صفحه را تعداد کليکهاي بر روي تبليغات قرار داده شده در آن صفحه مي‏دانند به نوعي بسمتي پيش مي‏روند که بجاي قرار دادن اطلاعات واقعاً مفيد، اطلاعاتي گيشه پسند در سايتشان قرار دهند تا بلکه از اين راه بتوانند درآمد بيشتري از راه تبليغات کسب کنند. "من فکر مي‏کنم از بسياري طرق ما قدرت بالقوه وب را از دست داده‏ايم (همانطور که در مورد تلويزيون هم اين اتفاق افتاد)." اين جملات Mike Tinsley يک کاربر نااميد از اينترنت در اينديانا است. او ادامه مي‏دهد: "در روزهاي اوليه وب، آنچه در آينده آن مي‏ديديم آموزش‏هاي مفيد، اطلاعات رايگان براي همه و حتي سرگرمي بود. هر چند که مانند تلويزيون، وب نيز در چيزهاي کم‏ارزش‏تر غرق شد و من بعيد مي‏دانم دوباره به آن شکوه روزهاي اوليه‏اش بازگردد."
صنعت محتواي متمرکز بر تبليغات، تلاش خود را براي ابداع روشهاي جديد براي جلب چشمهاي بيشتر بسمت تبليغات ادامه مي‏دهد و بعيد به نظر مي‏رسد که اين مشکلات به اين زودي‏ها حل شود. در همين حال، فروشندگان مرورگرها و ساير برنامه‏هاي سودمند (Utility) شايد بتوانند اين مشکلات را تا حدودي و بصورت موقت حل کنند. توليدکنندگان مرورگر نظير Microsoft و Mozilla بصورت پيش فرض، بايد تبليغات انيميشني و ويديويي را قبل از آنکه تمام يک صفحه را در سيطره خود در آوردند بلاک کنند تا جستجوگري که بدنبال مشاهده محتواي آن صفحه است بتواند مطلب مورد نظرش را براحتي پيدا کند. حتي اگر اين قابليتها را نمي‏توانند بصورت پيش‏فرض فعال کنند حداقل در تنظيمات مرورگرشان گزينه‏هايي ساده براي کاربر بمنظور بلاک کردن اين تبليغات آزاردهنده قرار دهند.

4. نياز به استانداردها
درصد موافقت 58
برخي چيزهايي که در صفحات وب نمايش داده مي‏شوند خيلي آزاردهنده است؛ مثلاً در يک صفحه وب مي‏بينيد: "صفحه‏اي که هم اکنون مشاهده مي‏کنيد براي نمايش صحيح نياز به Internet Explorer دارد." (تصويري سمت چپ نشان مي‏دهد Google Docs در Safari قابل نمايش نيست و ضمن دادن وعده براي پشتيباني آن به زودي زود، به کاربر توصيه مي‏کند در حال حاضر يکي از مرورگرهاي رايگان را دانلود کند.)
ريشه تاريخي اين مشکل به ناکاملي (و گاهي مشکلات) پشتيباني Internet Explorer از استانداردهاي طراحي يک صفحه وب بازمي‏گردد. چرا که IE سهم بالايي از بازار مرورگرها را در اختيار دارد و بسياري از طراحان صفحات وب در طراحي‏هايشان بيشتر از آنکه رعايت استانداردها را در نظر بگيرند نمايش درست صفحه طراحي شده‏شان در IE را مد نظر قرار مي‏دهند. Firefox در اين زمينه موفقتر بوده است چرا که اکثر سايتها (به استثناي بسياري از سايتهاي تحت Microsoft) در مرورگر Mozilla Firefox بدرستي نمايش داده مي‏شوند. اما هنوز کاريران Opera و Safari در حاشيه مانده‏اند. از صفحاتي که حاوي فرمهاي مالي هستند گرفته تا سايتهاي Web 2.0 بسياري از آنها در همه مرورگرها بدرستي نمايش داده نمي‏شوند؛ مگر آنکه کاربران را مجبور کرد براي مشاهده هر صفحه از مرورگر خاصي استفاده کنند.
اگر سازندگان مرورگرها بر روي استاندارد خاصي توافق کنند ممکن است اين سکسکه که اکنون گريبان‏گير وب است ناپديد شود. هر چند که در نسخه‏هاي جديد IE، Microsoft تلاش کرده است پشتيباني از استانداردها را بهبود دهد (در کنار اينکه از استانداردهاي تعريف شده قبلي‏اش را نيز پشتيباني مي‏کند.). اما اين مشکل همچنان باقي است؛ چرا که بسياري از طراحان وب تنها استانداردهاي تعريف شده از سوي IE و Firefox را لحاظ مي‏کنند.
شما با ايجاد يک سند جديد در Google Docs مشکل داريد؟ توصيه سايت بسيار ساده انگارانه‏تر از آن است که مشکل کاربر را حل کرده باشد.
در بين اين برنامه‏هايي که در ليست سياه قرار دارند نامهاي Google Docs، Washington Mutual و Yahoo بيشتر به چشم مي‏خورد که هيچکدامشان در مرورگرهاي Opera و Safari قابل استفاده نيستند.

5. خرابکارهاي فارومها
درصد موافقت 58
اينترنت مي‏توانست پلتفرم گسترده‏اي براي انواع تبادلات باشد به نوعي که در آن کاربران به شيوه‏هاي متمدنانه در اين مجامع شرکت کنند و به بحث و گفتگو در خصوص موضوعات مختلف بپردازند. اما متأسفانه در وب حاضر اين طور نشده است.
"من واقعاً احساس تنفر مي‏کنم هنگامي که در يک فاروم، برخي افراد پستهاي نامرتبط مي‏فرستند و يا در مورد اينکه فلاني چقدر باحال است و يا منطقه‏شان چقدر دنج است صحبت مي‏کنند." اينها جملاتي است که يکي از خوانندگان PC World بنام Roberta Dikeman از کاليفرنيا مي‏گويد. او در ادامه مي‏پرسد: "آيا بعد از آن، ما مي‏توانيم به بحث در مورد آن موضوع ادامه دهيم و يا وجود آن جملات احمقانه و بي‏مصرف را در سايتمان تحمل کنيم!"
پنهان ماندن در پشت نامهاي کاربري مستعار در وب، باعث مي‏شود اين خرابکاران براحتي بتوانند بحثهاي مفيد را مختل کنند. آنها از طريق حرفهاي بي‏فايده و بي‏مفهوم، توهينهاي شخصي، استفاده از زبان گستاخانه، عمداً فارومها را بسمت بحثهاي نااميدکننده و ناموزن سوق مي‏دهند.
اين خرابکاران در همه جا هستند. در گروه‏هاي خبري Yahoo، Google، قسمت نظرسنجي وبلاگها و در فارومهايي که يک شخص سئوالي تخصصي را مطرح کرده است.
يکي از راه‏هاي آسان و البته مفيد مقابله با چنين اقداماتي اين است که مديران اين گروه‏ها در جذب اعضايشان حساسيت بيشتري بخرج دهند. ديدگاه ديگر اين است که کاربران از طريق حذف موارد نامرتبط و آزاردهنده خود پليس برقراري نظم در فارومها باشند.

6. گراني خريد بليت
درصد موافقت: 54
سايتهايي نظير Ticketmaster که به منظور مديريت يکي از بزرگترين ارمغانهاي اينترنت (يعني خريد بليت و چاپ آن تنها با چند کليک) بوجود آمده‏اند، اکنون هزينه‏اي مضاعف دريافت مي‏کنند. آژانسهاي سنتي فروش بليت، سربارهاي مالي زيادي بابت هزينه‏هاي پرسنل، اجاره، تجهيزات و محيط فيزيکي خود دارند. اما Ticketmaster.com، بزرگترين آژانس فروش آنلاين بليت جهان، 9 دلار اضافه‏تر بابت هزينه راحتي (Convenience Charge) براي مثلاً هر بليت کنسرت 32.5 دلاري در سانفرانسيسکو بعلاوه 4.9 دلار هرينه پردازش (Processing Fee) براي هر سفارش دريافت مي‏کند. بنابراين براي هر بليتي که مي‏خريد بايد 42 درصد مبلغ واقعي بليت بابت هزينه‏هاي اضافي‏اي که Ticketmaster از شما دريافت مي‏کند بپردازيد! اگر فرض کنيد تمام بليتهاي کنسرت بفروش نرفته است شما مي‏توانيد همان بليت را از باجه فروش بليت محل برگزاري آن کنسرت با قيمت 32.5 دلار بخريد و نزديک به 14 دلار صرفه‏جويي کنيد.
يکي از دلايلي که Ticketmaster توانسته است اين هزينه‏ها را بدون اعتراض از مردم دريافت کند رقابت کم در بازار تجاري فروش بليت بوده است. اين شرکت قراردادهاي انحصاري با بسياري از شرکتهاي ايالات متحده دارد. در سال 1994، يک طرفدار موسيقي راک با نام Pearl Jam، در خصوص بالا بودن هزينه‏هاي دريافت شده از سوي Ticketmaster و تلاش براي انحصاري کردن اين صنعت به وزارت دادگستري ايالات متحده شکايت کرد. اما در نهايت اين وزارتخانه اعلام کرد که Ticketmaster از هيچ قانوني تخلف نکرده است.

7. راهنماي Web 2.0، کمکي نمي‏کند.
درصد موافقت: 49
تکنولوژي Web 2.0 از برنامه‏هاي مفيدي که با واسطهاي کاربري زيبايي آراسته شده‏اند پشتيباني مي‏کند. اما اگر شما در هنگام کار با اين برنامه‏ها بخواهيد از راهنماي آنها استفاده کنيد و براي اين منظور بر روي لينک راهنماي سايت کليک کنيد خواهيد ديد که در نهايت به بن‏بست خواهيد رسيد.
دليل آن اين است که بسياري از پاسخهاي قرار داده شده در صفحات راهنما و سئوالات رايج (FAQ) بسيار کلي‏تر و بديهي‏تر از آن است که مشکلي را حل کنند. براي نمونه يک برنامه ممکن است در يک مرورگر بدرستي کار نکند چرا که يک plug-in مرورگر از کار افتاد است و يا برنامه ديگري که بر روي آن سيستم قرار گرفته با اين برنامه جديد ناسازگاري دارد اما در صفحه راهنما و يا سئوالات رايج اين سايتها اين مشکلات بصورت جزئي پاسخ داده نشده‏اند.
بجاي قرار دادن راهنماهاي کلي در اين سايتها مي‏توان از فارومها، اتاقهاي چت، ويکي‏ها و ساير مواردي که کاربران بتوانند خودشان از روي تجربيات و يا تخصصشان در خصوص اين مشکلات در محيطي ارتباطي به يکديگر کمک کنند استفاده گردد.

8. گراني کتابهاي الکترونيک
درصد موافقت: 41
هزينه انتشار و توزيع کتابها بصورت الکترونيک بايد بسيار کمتر از چاپ و کپي آن به شيوه دشوار سنتي باشد. پس چرا کاربران بايد هزينه‏اي برابر و در برخي موارد بيشتر بابت خريد يک کتاب الکترونيک بپردازند؟ براي نمونه نسخه الکترونيکي کتاب The Secret اثر Rhonda Byrne در eBooks.com به قيمت 15.29 دلار بفروش مي‏رسد؛ در حالي Amazon.com نسخه چاپي همين کتاب را با جلد رحلي بهمراه ارسال به درب منزلتان 13.17 دلار مي‏فروشد که واقعاً عجيب است!
بطور ميانگين ناشران قيمت کتابهاي الکترونيک خود را بين 8 تا 16 دلار قرار مي‏دهند و اين همان محدوده قيمتي است که براي نسخ چاپي لحاظ مي‏شود. شايد دليل آنها اين است که بخش زيادي از اين قيمتها مربوط به هزينه‏اي است که نويسندگان اثر بابت فروش هر کتاب بي‏توجه به نوع چاپ و فروش دريافت مي‏کنند. ناشران مي‏گويند آنها مشغول طراحي مدلي براي قيمت گذاري فروش کتابهاي الکترونيک هستند که نتيجه آن مشخص خواهد کرد مردم چقدر پول بابت خريد يک رمان الکترونيک، بايد بپردازند. همچنين آنها مشغول بررسي اين موضوع هستند که فروش کتابهاي الکترونيک چه اثري بر روي فروش کتابهاي چاپي خواهد گذاشت.

9. ويديوهاي نااميدکننده
درصد موافقت: 38
کيفيت تصاوير فيلمهاي ويديويي تحت وب هر روز بهتر مي‏شوند اما کمبود محتويات با کيفيت باعث شده است که کاربران کمتر بتوانند از فيلمهاي ويديويي موردنظرشان بصورت آنلاين استفاده کنند.
برخي شبکه‏ها بخصوص ABC و CBS قرار دادن نمايشهاي تلويزيوني خود بر روي اينترنت را آغاز کرده‏اند اما مصرف‏کنندگان هنوز در پيدا کردن برنامه‏هاي موردعلاقه‏شان با قيمت مناسب دچار مشکل هستند.
در بخش نمايشهاي تلويزيوني Apple's iTunes Music Store هر اپيزود يک موسيقي پاپ با قيمت 1.99 دلار بفروش مي‏رسد. اما Rafat Ali کسي که بحث رسانه‏هاي ديجيتال را از طريق PaidContent.org دنبال مي‏کند مي‏گويد که همه نمايشها در حال حاضر قابل دسترس نيستند چرا که صاحبان آثار بزرگ (نظير HBO) نگرانند که ارائه نسخه‏هاي آنلاين از نمايش‏هايشان، فروش برنامه‏هايشان از طريق تلويزيونهاي کابلي را تحت تاثير قرار دهد.
"من نمي‏توانم بصورت آنلاين آخرين نسخه The Sopranos را خريداري کنم چرا که HBO آنرا بصورت آنلاين ارائه نکرده است. اين يک نااميدي بزرگ براي علاقمندان است." Ali ادامه مي‏دهد: "هنوز بسياري شرکتهاي مردد، علاقه‏اي به قرار دادن برنامه‏هايشان بر روي وب ندارند."

10. خستگي از دنياهاي مجازي
درصد موافقت: 9
با وجود وعده و وعيدهايي که در خصوص دنياهاي مجازي نظير Second Life است ما بسيار متعجب شديم که تعداد کمي از خوانندگان ما به اين موضوع علاقه نشان مي‏دهند. بيش از نيمي از نظردهندگان ما گفته بودند از کيفيت اين محيطها بسيار ناراضي هستند و تنها 25 درصد آنها از کيفيت اين محيطها ابراز رضايت کرده بودند.
تحليلگر Yankee Group، Christopher Collins در اين خصوص مي‏گويد در زماني که شبکه‏هاي اجتماعي نظير MySpace و Facebook رشد سريعي را شاهد هستند بزرگترين دنياي مجازي، يعني Second Life از سال 2006 تا کنون نرخ رشد کمتري داشته است.
تازه‏واردان دنياهاي مجازي (که اکثراً از طريق وعده‏هاي رسانه‏ها به اين محيطها پيوسته‏اند) اغلب بعد از مدتي اين محيطها را ترک مي‏کنند. اين محيطها داراي واسطهاي کاربري قديمي و خطاهاي نرم‏افزاري زيادي هستند. بر اساس آماري که Second Life در 7 اکتبر 2007 اعلام کرده است اين سايت در مجموع 10 ميليون عضو دارد. اما تنها 1.3 ميليون (13 درصد) آنها در طول يک ماه قبلش به سايت وارد شده بودند. و از اين تعداد، 338000 نفر در طول هفته پيش از آن به سايت وارد شده بودند.
براي جذب کاربران بيشتر، دنياهاي مجازي ناچار هستند که از واسطهاي کاربري جديدتري استفاده کنند که بسياري از چيزهاي دنياي واقعي را در آن نمايش دهد. آنها شايد بتوانند به اين هدف برسند در صورتي که نرم‏افزارهايشان را توسعه و تکنولوژي‏هاي جديد را بکار گيرند و البته از کاربرانشان نيز درس بگيرند.
وبِ بهبوديافته؛ وب امروز، شايستگي اين عنوان را نخواهد داشت مگر زماني که صاحبان سايتها و کاربران همه با هم تلاش کنند تا اين مشکلات را برطرف سازند تا همه بتوانند از آنچه مي‏خواهند بدرستي بهره گيرند.

(*)http://www.surveys.pcworld.com/se.ashx?s=205569142CCBA11E
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image