|
اين بشقابهاي خالي
-(2 Body)
|
اين بشقابهاي خالي
Visitor
804
Category:
کامپيوتر
بزرگراه فناوري -موضوع برخورد با ديشهاي ماهواره و بررسي طرح" استفاده مديريت شده از برنامههاي ماهواره " در مجلس بار ديگر بحث حذف يا هدايت اين رسانه را در سطح جامعه مطرح کرده است. ماهواره از ابتداي ورود به کشور تاکنون همواره جزء چالشبرانگيزترين رسانههاي نوظهور بوده و بهدليل تصويب قانوني براي برخورد با استفاده غيرمجاز در آن از يک سو و سهولت استفاده از آن از سوي ديگر همواره موقعيت پيچيده و مبهمي را هم براي استفادهکنندگان و هم براي مسؤولان ايجاد کرده است. عليرغم برخي جذابيتهاي ابتدايي در استفاده از اين ابزار رسانهاي به مرور و با گسترش ابزارهاي اطلاعرساني نوظهور ديگري مانند اينترنت و گسترش برنامههاي شبکههاي رسمي تلويزيون امروزه ميتوان عملا ماهواره را مدل نسبتا قديمي دسترسي به "محتوا" بهحساب آورد. مدلي که ديگر نه جذابيتهاي اوليه را دارد و نه تاثيرگذاري آن توانسته از سطح تاثيرگذاري رسانههاي رسمي داخلي فراتر رود. به بيان ساده ماهواره امروز به يک ابزار معمولي در خانوادهها تبديل شده و عليرغم افزايش تعداد مخاطبان آن طي سالهاي اخير، ميزان استفاده از آن تا حد قابل توجهي کاهش يافته است چنان که بهسادگي ميبينيم که يک برنامه يا سريال تلويزيوني صداوسيما بهراحتي حجم ميليوني از مخاطب را بهخود جذب ميکند، درحالي که مشخص نيست حتي پربينندهترين شبکههاي فارسيزبان نيز بتوانند بخش بسيار اندکي از اين تعداد را به سمت خود بکشانند. در يک مقايسه بين دو رسانه نوظهور اينترنت و ماهواره مشخص ميشود که استفاده مديريت شده از اولي بدون برخورد کاملا حذفي (اگر بر مشکلات فيلترينگ چشم ببنديم) چگونه ميتواند يک رسانه را، که از نظر قدرت انتخاب در موقعيت برتري نسبت به ماهواره قرار دارد، با مرزهاي سياسي و اخلاقي جامعه وفق دهد و در مقابل برخورد اوليه و رهاسازي بعدي چگونه يک رسانه را مانند ماهواره ميتواند به يک معضل مبدل ميکند. از سوي ديگر نوع استفاده از ماهواره بهطور عمده در خانوادهها و بهصورت جمعي است بهنحوي که امکان استفاده از برنامههاي نامناسب آن در محيط خانوادهها به حداقل ميرسد لذا هماينک در خطرپذيري اخلاقي گسترده آن نيز ترديد وجود دارد. بر اين اساس بهنظر ميرسد حداقل با توجه به قريبالوقوع بودن تصويب طرح استفاده مديريت شده از ماهواره برخورد با اين پديده حاصلي همانند برخوردهاي پيشين خواهد داشت و اين درحالي است که در هنگامي که حداقل "انتخاب" واقعي و مشابهي براي جايگزيني آن وجود داشته باشد، نحوه استفاده از آن نيز به مسير صحيحتري هدايت شود.
|
|
|