جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
اينترنت را اشغال کنيد
-(1 Body) 
اينترنت را اشغال کنيد
Visitor 849
Category: کامپيوتر
اگر جرج اورول زنده بود، رابطه‌اش با فيس‌بوک چگونه بود؟ راستش، هيچي؛ احتمالا حساب کاربري او توسط اين شبکه اجتماعي غيرفعال مي‌شد. اگر شانس داشت، به او گفته مي‌شد که يک اسکن از صفحه اصلي گذرنامه خود به فيس‌بوک بفرستد و در نهايت با نام «اريک بلر» به فعاليت خود در فيس‌بوک ادامه بدهد.

وقتي پاي نام مستعار به ميان مي‌آيد، فيس‌بوک از اتحاد جماهير شوروي نيز مساوات‌طلب‌تر مي‌شود. شما ممکن است يک فرد ثروتمند يا معروف يا تحت تعقيب باشيد اما هنگامي که ‌مي‌خواهيد در اين شبکه اجتماعي ثبت‌ نام مي‌کنيد، بايد فقط به نام واقعي خود فکر کنيد زيرا در غير اين صورت به دردسر خواهيد افتاد و فيس‌بوک با شور و حرارتي کافکايي شما را شکنجه خواهد کرد.

سال گذشته، اين شبکه اجتماعي حساب کاربري «ميخائيل خودروکوفسکي» اليگارش زنداني روسي را معلق کرد و از او خواست يک کپي از اوراق هويت خود از زندان خود در سيبري به فيس‌بوک ايميل کند. جرم او چه بود: هيچ چيز. اين مشکل در مورد برخي افراد ديگر نيز اتفاق افتاده است. برخي به خاطر شهرت خود موفق شده‌اند با نام مستعار خود در فيس‌بوک حضور يابند اما خيلي‌ها چنين شانسي ندارند.

اساسنامه فيس‌بوک درباره نام مستعار ممکن است يک اتوکراسي قديمي باشد اما اين امر زحمتي براي خود اين شبکه ايجاد نمي‌کند. در واقع، نسخه چيني «انقلاب فيس‌بوک» همه‌ نشانه‌هاي يک حرکت ضدانقلابي را در خود دارد.

فيس‌بوک به خاطر غيرفعال کردن حساب کاربري يک فعال اينترنتي برجسته چيني که با نام «مايکل آنتي» فعاليت مي‌کرد، مورد انتقاد فراواني قرار گرفت. در مصر، فيس‌بوک به ضرر جناحي از انقلابيون آينده عمل کرد وقتي صفحه فيس‌بوک «وعيل غنيم» مدير اجرايي گوگل را که با نام متسعار در فيس‌بوک فعاليت مي‌کرد، بست.

البته هر شرکتي يک يا دو سياست احمقانه دارد و فيس‌بوک نيز از اين قاعده مستثنا نيست اما اين سياست در قبال نام مستعار بيش از يک سياست احمقانه است. اين سياست در واقع بخشي جدايي‌ناپذير از نگاه آلوده فيس‌بوک به آينده اينترنت است که در آن حريم خصوصي ‌در آينده در قالب يک وجه نقد سخت‌ياب جايگزين ارز غالب روز خواهد شد. سياست پولي فيس‌بوک مبتني بر يک ايده ساده است: يا شما مي‌توانيد حريم خصوصي خود را واگذار کنيد و در مقابل جهاني از سرگرمي قرار بگيريد يا براي حفظ حريم خصوصي خود مي‌جنگيد و در فقر سرگرمي زندگي مي‌کنيد؛ انتخاب با شماست.

اين بدان معنا نيست که حريم خصوصي يک ارز بي‌ارزش است برعکس، اين ارز قادر به خريد محصولاتي است که پول نقد نيست. واقعا چه چيزي توان رقابت با آرشيو نامحدود موسيقي موجود در سرويس آنلايني مثل Spotify را دارد؟ هيچ. اما تلاش براي استفاده از اين سرويس بدون داشتن حساب کاربري در فيس‌بوک راه به جايي نخواهد برد. Spotify از کاربرانش مي‌خواهد قبل از مراجعه به آن يک حساب کاربري در فيس‌بوک ايجاد کنند و براي داشتن اين حساب آنها مجبورند با نام واقعي خود عمل کنند. اين‌گونه مي‌شود که گوش سپردن به موسيقي به صورت ناشناس به يک کار غيرمتعارف تبديل مي‌شود. اين کار به تدريج نيز ممکن است به لحاظ فناوري مشکل و گران شود. البته مطالعه به صورت ناشناس هنوز غيرمتعارف نشده است اما وقتي ما کم‌کم کتابخانه عمومي را فراموش مي‌کنيم و از آمازون يا Barnes&Noble کتاب قرض مي‌گيريم، شرايط مطالعه نيز تغيير خواهد کرد.

همه اينها بخشي از رقابتي است که در سيليکون‌ولي بين طرفين مختلف براي شبکه‌اي کردن و شفاف ساختن مصرف‌گرايي در جريان است. ما اغلب دست به خريد چيزهايي مي‌زنيم که دوستان آنلاين‌مان توصيه کرده‌اند و بلافاصله بعد از خريد به آنها اطلاع مي‌دهيم و اين‌گونه مي‌شود که زنجيره‌اي از نظرات شکل مي‌گيرد و مفاهيمي مثل «مصرف بارز» ديگر غيردقيق به نظر مي‌رسند. در اقتصاد اطلاعات‌محور جديد، سرويس‌هايي مثل فيس‌بوک يک واسطه قدرتمند است که دروني‌ترين افکار، احساسات و خواسته‌هاي ما را مي‌گيرند ـ از گهواره تا گور ـ و از طريق تبليغات هدفمند آنها را به پول نقد تبديل مي‌کنند. شبکه‌هاي اجتماعي به خاطر خط تجاري خود نيازمند کاربراني با نام واقعي هستند، درست همان‌طور که بانک‌ها نيازمند دارايي‌هاي سالم هستند.

با آنلاين شدن نبرد ديرينه بين شهروندان و مصرف‌کنندگان، گروه دوم راحت‌تر مي‌تواند اينترنت را به شکل خود درآورد. اينترنت کنوني کاملا شفاف است (يعني همه فعاليت ما مشاهده، ضبط و تحليل مي‌شود با نگاهي خاص براي پيش‌بيني آينده) اين اينترنت بسيار کارآمد است (يعني همه چيز سازماندهي و ذخيره مي‌شود و هر چيزي را مي‌توان در عرض چند ثانيه پيدا کرد) و اين اينترنت کاملا امن است (همه چيز با يکديگر در ارتباط است و ذخيره شده. جنايت سايبري با نام مستعار ديگر مفهومي ندارد).

اما در عين حال اين اينترنت همچنين ضدنوآوري، کسل‌کننده و غيرقابل تحمل است. در واقع، اين اينترنت اگر بهشت مصرف‌کنندگان است، از سوي ديگر دوزخ شهروندان خواهد بود. اگر جرج اورول نتواند با اين نام مستعار خود براي رمان 1984 تبليغ کند، چه سودي از آن خواهد برد؟ (معدود نويسندگان مدرن هستند که مي‌توانند فيس‌بوک را ناديده بگيرند زيرا براي بسياري از آنها اين شبکه اولين و تنها مقصد براي معرفي کتاب خود است).

اکنون زمان آن فرا رسيده است که شهروندان بينش جديدي از يک اينترنت مدني ارائه کنند که بتواند با بينش شرکت‌هاي بزرگ که مدافع مصرف‌کنندگان هستند، مقابله کند.

در واقع کمتر بخشي از زندگي سياسي داخلي يا خارجي وجود دارد که از اينترنت متاثر نباشد. يافتن راهي براي حفظ و گسترش موضع انتقادي شهروندان در قبال مسائل قبل از آنکه غول‌هاي بزرگي مثل فيس‌بوک موضع خود را از آنها فراگير کنند، يک اصل ضروري است. اين بايد به يک اولويت عمومي براي کساني تبديل شود که نگران آينده دموکراسي هستند. به نظر مي‌رسد براي تحقق اين امر همگام با معترضان در کشورهاي مختلف که شهرهاي خود را اشغال مي‌کنند تا حرف خود را به گوش صاحبان صنايع و اقتصاد برسانند، ما نيز بايد اينترنت را اشغال کنيم.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image