خبر اين است؛ اسطوره دنياي تکنولوژي مرد، به سادگي طراحي محصولاتش و به مرموزي شخصيتش. او در تمام سال‌هاي مديريتش در Apple هميشه از نظر کارکنانش يک شخصيت بزرگ و نفوذناپذير به نظر مي‌رسيد.


در واقع بر خلاف بسياري از آن‌ها که شهرت را چاشني زندگي‌شان کرده‌اند، او هميشه از حواشي مربوط به زندگي شخصي‌اش به دور بود و تمايلي به صحبت درباره جزئيات زندگي‌اش نداشت؛ حتي درباره بيماري‌اش هم حرفي نمي‌زد. استيو جابز هرگز در مصاحبه‌هاي زيادي که انجام مي‌داد هم به سوالي درباره زندگي خصوصي‌اش جواب نمي‌داد و به همين دليل دانستن جزئيات زندگي او براي خيلي‌ها جالب شده بود. با اين همه اما بخش خبري وب سايت Yahoo در مطلبي با عنوان «6 چيزي که درباره زندگي استيو جابز نمي‌دانيد» در مورد ناشناخته‌هاي زندگي بزرگ‌ترين مرد جهان تکنولوژي گفته است که آن‌‌ها را در اينجا مي‌خوانيد:
1- کودکي
جابز در روز 24 فوريه سال 1955 در شهر سانفرانسيسکو به دنيا آمد و تنها چند روز بعد از تولدش يک زوج جوان او را به فرزند خواندگي قبول کردند. به اين ترتيب زندگي جابز با کلارا و پل جابز در مانتين ويو در کاليفرنيا آغاز شد. پدرخوانده او (عبارتي که استيو جابز بسيار با آن مخالف بود) يک مکانيست بود که در يک کمپاني بزرگ کار مي‌کرد و مادرش به عنوان حسابدار در شرکت‌هاي مختلف فعاليت مي‌کرد، جابز اما بعد از چند سال خيلي زود متوجه شد که با پدرخوانده و مادرخوانده‌اش زندگي مي‌کند. مادر واقعي او «جوآن سيمپسون» در زمان به دنيا آوردن او دانشجو بود و مدتي بعد يک گفتار درمان شد و پدر اصلي‌اش «عبدالفتاح جان جندالي» يک مسلمان اهل سوريه بود که از سن 18 سالگي به آمريکا آمده بود و در زمان تولد استيو جابز به عنوان معاون مدير‌عامل شرکت رنو فعاليت مي‌کرد.
2- ترک تحصيل از دانشگاه
خلاق‌ترين مرد دنياي تکنولوژي که ايده‌هاي منحصر به فردش Apple را به ارزشمندترين شرکت جهان تبديل کرده است، هرگز از دانشگاه فارغ التحصيل نشد.
در واقع او بعد از آنکه از دبيرستاني در منطقه کوپرتينو در کاليفرنيا فارغ التحصيل شد، در سال 1972 در دانشکده خصوصي Reed ثبت‌نام کرد. او تنها يک نيم سال تحصيلي را در اين دانشگاه ماند و بعد از آن به خاطر مشکلات مالي براي پرداخت شهريه از آنجا بيرون آمد. بعدها او در سخنراني معروفش در دانشگاه استنفورد به مناسبت جشن فارغ التحصيلي گروهي از دانشجويان درباره دانشکده Reed گفت:«آنجا اصلا رويايي نبود و من حتي خوابگاه هم نداشتم، به همين دليل هم من روي زمين اتاق دوستانم استراحت مي‌کردم. براي خريدن غذا مجبور به فروش ذغال سنگ بودم و هر يکشنبه شب براي خوردن يک وعده غذاي خوب هفت مايل تا شهر پياده روي مي‌کردم تا به معبد Hare Krishna برسم.»
3- دروغ جزئي به استيو وزنياک درباره کار در Atari
جابز که در اين سال‌ها به خاطر نوآوري در صنعت کامپيوترهاي شخصي و گوشي‌هاي موبايل شناخته مي‌‌شود، اما سال‌ها پيش در طراحي بازي‌هاي کامپيوتري به شرکت بزرگ Atari هم کمک کرده است. او براي اين کار در سال 1975 به اين شرکت رفت و به او پيشنهاد شد که براي کارش حقوق 750 دلاري دريافت مي‌کند و براي هر ايده‌اش در جهت کاهش قطعات سخت‌افزاري مورد نياز 100 دلار اضافي به عنوان پاداش مي‌گيرد. جابز براي انجام اين کار «استيو وزنياک» را که بعدها به يکي از موسسان Apple تبديل شد، استخدام کرد. وزنياک توانست کارش را به خوبي انجام داده و در نهايت پاداش 5000 دلاري را دريافت کند، اما بر اساس اتوبيوگرافي وزنياک، جابز اين پاداش را گرفته و تنها 375 دلار از آن را به وزنياک بابت تلاشش پرداخت مي‌کند.
4- همسر جابز
مانند تمام زندگش خصوصي‌اش جابز خبر ازدواجش را هم از رسانه‌ها مخفي کرد. به اين ترتيب او زندگي شخصي‌اش را با همسرش «لورن» در پائولو آلتو آغاز کرد. لورن در زمان آشنايي با استيو جابز فارغ‌التحصيل رشته تجارت از دانشگاه پنسيلوانيا بود و به عنوان يک دانشجوي ممتاز اعتبار خوبي هم در اين دانشگاه داشت. استيو جابز درباره تصميمش براي ازدواج با لورن گفته است:«از کار به خانه برگشته بودم و جلوي در پارکينگ در حالي که کليد خودرو در دستم بود با خودم فکر کردم که اگر امشب آخرين شب زندگي‌ام باشد ترجيح مي‌دهم يک قرار کاري داشته باشم يا يک قرار ملاقات با لورن...بلافاصله خودرو را از پارکينگ درآوردم و پيش لورن رفتم. از او پرسيدم که آيا با من شام مي‌خورد، او هم بلافاصله جواب مثبت داد. ما تمام راه را پياده رفتيم و از آن به بعد با هم بوديم.» در نهايت استيو جابز و لورن پاول در سال 1991 در هتل آواهني در پارک ملي يوسميت مراسم ازدواجشان را برگزار کردند.
5- خواهر استيو جابز، يک نويسنده معروف
استيو جابز سال‌ها بعد به طور اتفاقي با خواهر هم خونش آشنا شد. «مونا سيمپسون» در آن زمان به خاطر نوشتن رماني به نام «هر جايي جز اينجا» حسابي مشهور شده بود.
داستان اين رمان درباره زندگي يک مادر و دختر بود که بعدها با بازي «ناتالي پورتمن» و «سوزان ساراندون» به يک فيلم تبديل شد. بعد از اين آشنايي اتفاقي، جابز و خواهرش رابطه نزديکي برقرار کردند تا جايي که جابز در مصاحبه‌اي با مجله نيويورک تايمز در آن زمان گفت:«ما اعضاي يک خانواده‌ايم. او يکي از بهترين دوستان من در جهان است. من حداقل هر دو روز يکبار با او تماس مي‌گيرم و با هم صحبت مي‌کنيم.»
6- ثروتش
استيو جابز مدير عامل ارزشمندترين برند جهان بود و همين مي‌تواند توجيه مناسبي براي ثروت او باشد. او اما براي ژست اجتماعي و عمومي‌اش ترجيح داد حقوق سالانه يک دلاري از Apple بگيرد؛ کاري که بعدها «سرگي برين» و «لري پيج» موسسان Google و «اريک اشميت» مدير عامل پيشين اين شرکت هم از آن الگو برداري کردند و از Google حقوق سالانه 100 پني گرفتند.
به اين ترتيب جابز از سال 1997 به بعد به حقوق سالانه يک دلاري از Apple قناعت کرد؛ موضوعي که بارها در مصاحبه‌هايش درباره آن شوخي مي‌کرد.
در اوايل سال 2010 جابز 5/5 ميليون سهم از سهام شرکت Apple را در اختيار داشت. حالا قيمت سهام اين شرکت بدون هيچ نشاني از رکود، نسبت به ده سال قبل رشد 43 برابري دارد. او يکي از ثروتمندترين مردان جهان است که تنها از فروش شرکت Pixar به Disney در سال 2006 چيزي در حدود 7 ميليارد دلار بدست آورد. بر اساس جديدترين گزارش مجله فوربس در سال 2011، استيو جابز با حجم دارايي‌هاي خالص 3/8 ميليارد دلاري به عنوان 110 امين فرد ثروتمند جهان معرفي شده است. اين در حالي است که بسياري از کارشناسان معتقدند که اگر جابز در زمان ترک Apple در سال 1985 سهامش را نمي‌فروخت، حالا او پنجمين فرد ثروتمند جهان بود.