جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
استاندارد کردن وب‏سايت براي ارائه جهاني
-(0 Body) 
استاندارد کردن وب‏سايت براي ارائه جهاني
Visitor 786
Category: کامپيوتر
دنياي اقتصاد - همه شرکت‌هاي بزرگ شعب و نمايندگي‏هايي در نقاط مختلف کشورشان يا حتي جهان دارند. همه آنها تحت عنوان يک برند و زير نظر يک مديريت مرکزي مشغول به کار هستند.

جهان امروز، دنيايي آنلاين است و لازمه حضور داشتن يک شرکت در اين دنيا داشتن وب‏سايت‌هايي کارآمد و موثر در اينترنت است. در همين حال شرکت‌هاي بزرگي که وب‏سايت‌هاي متعددي دارند، مي‏کوشند که آنها را با روش‌هاي اصولي استاندارد کنند. عمده دلايل مشترک آنها: زيبايي، گسترش برند، يکسان کردن تکنولوژي‏هاي استفاده شده و مديريت محتوا است. آنها با اين روش‌ها مي‏خواهند بازاريابي موثرتر و نگهداري کم‏وقت‌تر و آسان‌تري داشته باشند، اما اين که چه چيز باعث شد چنين مبحثي مطرح شود باز مي‏گردد به گذشته؛ شايد صادقانه‏ترين دليلي که براي گسترش ايجاد سايت‌ها توسط شرکت‌هاي بزرگ در اواخر دهه 1990 بتوان نام برد، مد بودن داشتن يک وب‏سايت براي يک شرکت روي اينترنت بود. در آن زمان دستورالعمل خاصي براي ايجاد و مديريت وب‏سايت‌ها وجود نداشت و هر طراحي با هر سليقه‏اي و با هر روشي اقدام به ايجاد و به‏روزرساني وب‏سايت مي‏کرد. اين مشکل براي شرکت‌هايي که نمايندگي‏هاي مختلف داشتند بيشتر به چشم مي‏آمد؛ چرا که باعث عدم يکپارچگي و خارج از کنترل بودن وب‏سايت‌ها در نمايندگي‏هاي مختلف شده بود. اوضاع براي برخي شرکت‌ها آنقدر خراب بود که مديران حتي نمي‏دانستند در بعضي کشورها وب‏سايت دارند! Ron Rogowski، تحليل‌گر ارشد شرکت Forrester Research در اين خصوص مي‏گويد:
«...‌آن سايت‌هاي غيريکپارچه (شايد نتوان گفت غيريکپارچه، چرا که استانداردي براي يکپارچگي آنها تعريف نشده بود) از صحنه خارج شدند و کم‏کم بحث استانداردسازي پيش آمد.» به اين ترتيب مديران شرکت‌ها متوجه شدند که با متمرکز کردن طراحي و مديريت وب‏سايت‌ها براساس استانداردهايي تعريف‏شده مي‏توانند نمايندگي‏ها را ملزم به پيروي از يک مدل خاص براي ايجاد وب‏سايت کنند.

مزاياي استانداردسازي
استاندارد کردن وب‏سايت‌ها براي شرکت‌ها مزاياي زيادي به همراه داشته است. بنا به عقيده Dana Poole تحليل‌گر طراحي وب‏سايت شرکت Royal Dutch Shell PLC، از مهم‌ترين مزاياي اين کار صرف هزينه کمتر، يکپارچگي بيشتر، نگهداري آسان‌تر، کنترل دقيق‌تر، مديريت موثرتر، به‏روزرساني سريع‌تر و پشتيباني ساده‏تر است.
او مي‏گويد: «استانداردها راه کم‏هزينه‏اي براي مديريت وب‏سايت‌هاي جزيزه‏اي هستند.» او ادامه مي‏دهد: «از مزاياي ديگر آن اين است که مي‏توانيم مراحل طراحي و توسعه را با مستندسازي دنبال کنيم.» او ابزار Active Standards شرکت Magus Research را مثال مي‏زند که از طريق آن مي‏توانند اندازه برند Shell، داشتن خلاصه در انتهاي هر گزارش و يکتا بودن تمامي عنوان‌هاي صفحات را در کل وب‏سايت چک کنند. همچنين اين استانداردها در صورتي که به درستي تعريف شده باشند، مديران را از به‏روز بودن محتواها مطمئن كرده است و داشتن لينک‌هاي شکسته را غيرممکن مي‏کنند. Poole مي‌گويد: «استانداردها زندگي صاحبان سايت را راحت‌تر مي‏کنند!»
John Rosato مدير سايت‌هاي شرکت IBM نيز مي‏گويد: «در صورتي که طراحي سايت درست باشد و براي ارتباط با کاربران حالت‌هاي مختلف در نظر گرفته شده باشد، براي مشتريان بسيار ساده خواهد بود که وقتي به سايت مي‏آيند آنچه را مي‏خواهند، به‌دست آورند.»

يک اجراي موفقيت‏آميز
Royal Dutch Shell که داراي 200 وب‏سايت و 60000 صفحه وب در 80 کشور به 25 زبان دنيا است از شرکت‌هايي است که استانداردسازي را با موفقيت اجرا کرده است.
Shell استانداردسازي خود را بر پايه سه موضوع مطرح کرد: برند آنلاين، قابل استفاده بودن و در دسترس بودن براي همه. البته تکنولوژي‏هاي مورد استفاده نيز بخشي از آن بود. منظور از برند آنلاين، احساس آنلاين بودن شرکت براي بيننده است (از طريق تصاوير، رنگ‌ها و زبان گفتاري). منظور از قابل استفاده بودن، راحتي استفاده از صفحات وب‏سايت و يافتن مطالب مورد نظر است. و بالاخره منظور از در دسترس بودن، دادن حق دسترسي اطلاعات به تمامي بينندگان حتي آنهايي که معلوليت دارند، مي‏باشد.

وب‏سايت‌هاي Shell قبل از استانداردسازي

Shell همه نظرات در خصوص استانداردها را با هم ترکيب کرد تا ساختاري از معماري تمام وب‏سايت‌ها به دست آيد. براي مثال هر صفحه با يک قالب يکسان به 5 بخش تقسيم شد. قسمت بالا شامل لوگو (که به سايت اصلي Shell، يعني shell.com لينک مي‏شد)، نوار جست‌وجو، راهنما و لينک به صفحه شخصي‏سازي وب‏سايت بود. لينک به صفحات ديگر در سمت چپ صفحه قرار گرفت. در مرکز صفحه محتوا قرار داشت و در سمت راست تصاوير لينک شده به مطالب ديگر قرار داده شد. قسمت پايين صفحه هم شامل لينک به صفحه کپي‏رايت و شرايط استفاده مي‏شد.
وب‏سايت‌هاي Shellبعد از استانداردسازي

برنامه استانداردسازي شرکت Shell زير نظر گروه فني از طريق مجموعه‌اي ابزارها که شامل سيستم مديريت محتوا، کنترل‌ها، سيستم‌هاي نظرسنجي و قابليت جست‌وجو بودند، انجام شد. اين باعث مي‏شد که ساختارها تا حد امکان بين تمامي وب‏سايت‌ها مشترک شود و اين همان چيزي بود که به عنوان برنامه استراتژيک Shell براي استانداردسازي وب‏سايت‌هايش لحاظ شده بود؛ يعني وب‏سايت‌ها به صورت يکپارچه نيازهاي کاربرانشان را برآورده مي‏کنند و توانايي‏هاي اين شرکت را نمايش مي‏دهند.
تيم طراحي وب‏سايت که Poole هم عضو آن است، ايجاد و مديريت سياست‌هاي آنلاين و استانداردها را برعهده دارد. Poole مي‏گويد: «ما با بخش‌هاي IT و نمايندگان تجاري‏مان، براي طراحي و نحوه به‏روز کردن وب‏سايت‌ها ارتباط نزديکي داريم.» او به اين موضوع اشاره مي‏کند که: «اين استانداردهايي که هم اينک مشاهده مي‏کنيد، نتيجه تست‌هاي فراوان، الگوبرداري از رقبا و بررسي‏هاي طولاني‌مدت است. ما کارمان را با ظهور تکنولوژي‏هاي جديد نظير بلاگ‌ها و Web 2 توسعه داديم.»
به‌خاطر اينکه استانداردهاي مدوني براي وب‏سايت‌ها به وجود آمده است؛ بنابراين ديگر نمايندگي‏هاي جديد دغدغه‏هاي ايجاد يک وب‏سايت نظير طراحي، قالب‏بندي و معماري اطلاعات را ندارند؛ به‌جاي آن مي‏توانند روي محتوا تمرکز کنند. Poole مي‏گويد: «اين کار هم باعث صرفه‏جويي زماني شده است و هم مالي.» او اشاره مي‏کند که شرکاي ما اين آزادي را دارند که تصميم بگيرند چه متني يا چه فيلمي و در چه زماني بر روي وب‏سايتشان قرار دهند؛ اما در خصوص طراحي و قالب‏بندي ملزوم به پيروي از استانداردهاي تعيين شده هستند.

يکساني براي وال استريت ژورنال
شرکت ديگري که در استانداردسازي وب‏سايت‌هايش موفق بوده است، شرکت Dow Jones & Co (ناشر روزنامه وال استريت ژورنال) است که توانست سايت روزنامهوال‌استريت ژورنال(WSJ.com) را براي چيني‏زبانان با همان قالب نسخه اصلي آن (انگليسي) استاندارد کند.
سرورها و ديتابيس‌هاي وب‏سايت چيني اين روزنامه به مدت سه سال در ايالات متحده قرار گرفته بود. در آن زمان وقتي که سرعت بالا آمدن وب‏سايت چيني را با وب‏سايت اصلي مقايسه کردند، متوجه شدند که زمان بالا آمدن وب‏سايت چيني در کشور چين 5برابر زمان بالا آمدن وب‏سايت اصلي در ايالات متحده است؛ چرا که اطلاعات از سرورهاي خارج از آن کشور ارسال مي‏شد. به همين خاطر 2 سال قبل سرور وب‏سايت Chinese.WSJ.com به هنگ‌کنگ منتقل شد و سرعت بالا آمدن صفحات تغيير محسوسي کرد و اين يکي از مراحل استانداردسازي بود. Olivier Legrand مدير بازاريابي وب‏سايت چيني که عضو گروه طراحي اين وب‏سايت نيز است، مسووليت مقايسه کردن اين وب‏سايت با وب‏سايت اصلي از لحاظ رعايت شدن استانداردهاي طراحي تعريف شده براي وال استريت ژورنال را دارد. مسوول اطلاعات اين وب‏سايت در هنگ کنگ نيز يکسان بودن محتوا (ترجمه شده به چيني) با وب‏سايت اصلي را چک مي‏کند. مدير پروژه هم که در پکن مستقر است Legrand را در جريان وضعيت وب‏سايت قرار مي‏دهد.

بر اساس آنچه Legrand بيان مي‏کند 78درصد کاربران سايت Chinese.WSJ.com از خود کشور چين هستند. اگر کاربراني که از تايوان و هنگ‌کنگ به اين سايت مراجعه مي‏کنند را نيز در کنار کاربران کشور چين قرار دهيم اين عدد به 92درصد مي‏رسد. 8درصد باقيمانده بيشتر از اروپا و ايالات متحده هستند.
همين استانداردهاي استفاده شده باعث شد Chinese.WSJ.com به‌عنوان يک منبع خبري مستقل، بسيار مورد استقبال واقع شود آن هم در کشوري که رسانه‏هاي آن به شدت توسط دولت کنترل مي‏شوند. Legrand در اين خصوص مي‏گويد: «کاربران به ما بيش از هر رسانه محلي اعتماد مي‏کنند.» Legrand ادامه مي‏دهد: «اين براي ما مهم است که از نظر هر کس که به اين وب‏سايت مي‏آيد، مورد قبول باشيم.»

ظاهر قابل قبول براي IBM
IBM مثال ديگري از يک شرکت موفق در زمينه استانداردسازي وب‏سايت است. ظاهر زيبا براي Big Blue (نام مستعار شرکت IBM) اهميت بسيار مهمي دارد. اين شرکت تلاش کرد که ظاهري قابل قبول براي 3ميليون صفحه‏اش در 96 کشور و به 35 زبان ايجاد کند. اين شرکت نزديک به 1000 وب‏سايت دارد که اصلي‏ترين آن ibm.com است. IBM وب‏سايت را مجموعه‏اي از صفحات مي‏داند، که اهدافي مشترک همه آنها، راضي کردن مشترياني است که براي بررسي يک موضوع يا محصول به آن مراجعه مي‏کنند.

Rosato مي‏گويد: «اگر من بخواهم کل مجموعه يک شرکت باشد بايد کل مجموعه هم به‌صورت يک شرکت به نظر برسد.» Rosato ادامه مي‏دهد: «موضوع مهم ديگر مديريت محتوا و استاندارد کردن آن است.» او استاندارد را نوعي واژگان مشترک براي همه وب‏سايت‌هاي شرکت مي‏داند.
استانداردهاي فني هم در فرآيند استانداردسازي IBM نقش داشته‏اند. اين شرکت تنظيمات همه سرورها را تا حد امکان يکسان پيکربندي کرده است. Rosato در اين خصوص مي‏گويد: «وقتي برنامه‏نويس يک برنامه تحت وب مي‏نويسد، مطمئن است که در همه سرورها اجرا خواهد شد؛ چرا که مي‏داند تنظيمات همان تنظيماتي است که در سرورهايمان در ژاپن، اروپا و لوس‌آنجلس پيکريندي شده است.»

شرکت IBM از افراد متخصص زيادي که در بخش‌هاي مختلف اين شرکت مشغول به‌کار هستند براي ايجاد استانداردها استفاده مي‏کند. قسمت اجرايي (ترکيبي از بازاريابان، فروشندگان، کارشناسان پشتيباني و فني و بخش IT) جلسات ماهانه‏اي به منظور تدوين استراتژي‏ها و بررسي وضعيت پروژه‏هاي استانداردسازي برگزار مي‏کنند. قسمت کاري پروژه استانداردسازي (از همان بخش‌ها) هم هر 2 هفته يکبار جلسه دارند. در همين حال وظيفه گروه طراحي و توسعه وب‏سايت‌ها نيز تعريف و اعضاي آن مشخص شده است که زير نظر قسمت کاري مشغول به‌کار هستند. قسمت کاري مسووليت گزارش‌دهي از روند کارها به قسمت اجرايي اين پروژه را برعهده دارد. شرکت IBM يک‌بار تعريفي از «مشتري» ارائه کرده است و اهداف وب‏سايت‌ها در خصوص راضي کردن مشتريان را نيز مشخص کرده است. از آن زمان تاکنون گروه‏هاي درگير با اين پروژه در خصوص نزديک شدن به آن ديدگاه‏ها بحث و گفت‌وگو مي‏کنند. با شناختن اينکه چه چيز بايد مشترک و چه چيز بايد متفاوت باشد و برخورد مناسب با هر کدام از آنها «شما مي‏توانيد متفاوت باشيد در حالي که همانيد.» اين جمله‏اي‌ است که Rosato در انتها بيان مي‏کند.

کليد موفقيت‏آميز بودن هر استانداردسازي، ارتباطات صحيح است. «معرفي اين موضوع به مردم و ديگر شرکت‌هاي تجاري که چه استانداردهاي آنلايني در وب‏سايت شما وجود دارد، قدم اول است.» Poole ادامه مي‏دهد: «بقيه مشخص کردن ارزش‌هايي است که اين استانداردها مي‏توانند داشته باشند.»

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image