استيو جابز و اپل همه را قرباني هدفهاي خود ميكنند
-(3 Body)
|
استيو جابز و اپل همه را قرباني هدفهاي خود ميكنند
Visitor
802
Category:
کامپيوتر
استيو جابز و اپل در عرصه فناوري و تجارت آمريکا کيا و بيايي دارند و با کسب موفقيتهاي پيدرپي هيجان و رقابت را به اين دنيا آوردهاند. اپل اغلب در عرصه رابط گرافيکي کاربري تا ماوس و تجهيزات وايفاي و هماکنون نيز در عرصه تبلت، کاربردهاي موبايل و حتي موسيقي و فيلم، پرچمدار شرکتهاي فناوري است و گويي هر جا که اپل پا مي گذارد، صنعت فناوري اطلاعات و ارتباطات نيز به همان سو متمايل ميشود كه اين موضوع اعتباري براي اپل به ارمغان آورده است. اپليها رقباي سرسختي براي شرکتهاي فناوري محسوب ميشوند و اصلا تمايلي به پيروي از ديگران نشان نميدهند. ميتوان گفت که اپل پيشگام است و هم در طراحي و هم در ايدههاي فناورانه حرف اول را ميزند. اما با وجود اين مبارزه ديرينه بازاريابي ميان اپل و شرکتهاي ديگر، اپل همچنان آش دهنسوزي نيست. اين شرکت ميخواهد به هر ترتيب كه شده به هدف خود برسد؛ بدون توجه به اينکه شايد در اين راه به شرکتهايي صدمه وارد کند. البته تنها اپل نيست که بيتوجه به اين مسايل راه خود را در پيش گرفته است. مثلا زماني که پالم از سيستمعامل Palm OS به webOS تغيير مسير داد، خيلي از طراحان را پشت سر گذاشت. اگرچه اين تغيير خيلي به نفع پالم شد، اما هزاران طراح و کارمند از کار بيکار شدند. اما به نظر ميرسد که اپل خيلي غيرعادي و مرموز و از روي عمد دارد صنعت فناوري اطلاعات و ارتباطات را به سوي تباهي ميکشاند. اينکه اپل به يکباره پشتيبانياش از فلش را قطع کرد به نوعي دمدمي مزاجي اين شرکت و ناديده گرفتن تلاشهاي طراحان فلش را نيز ميرساند. اين موضوع را ميتوان از بيخبري اپل از تعداد طراحان مک در کنفرانس اخير طراحان جهاني اپل نيز دريافت. به نظر ميرسد که اپل با بيتوجهي به طراحان قصد از ريشه زدن آنها را دارد. شايد شما بگوييد که اپل هم دارد همانند بقيه شرکتهاي بزرگ رفتار ميکند و اين کار را به ميل سهامدارانش انجام ميدهد، اما بايد گفت که اپل همواره خود را تافتهاي جدا بافته از بقيه شرکتها ميداند. شعاري که براي کامپيوترهايش انتخاب کرده نظير “کامپيوتري براي همه ما” و “متفاوت فکر کنيد” اين مطلب را اثبات ميکند. به دردسر انداختن طراحان اين مساله به اين معنا نيست که اپل همه تغييرات داخلياش را بر مبناي فناوري جديدش پيريزي ميکند. دليل اصلي اين موضوع بيتوجهي اپل به زمانبندي و به دردسر انداختن طراحان است. فلش يکي از نمونههاي بارز اين مساله است. در اين شکي نيست که فلش يکي از بهترين فرمتهاي مدياست و دسترسي به آن بسيار آسان است و مهمتر اينکه بسياري از شرکتها از فضاي فلش استفاده ميکنند و بسياري از برنامهنويسان روي طراحي آن زمان گذاشتهاند و پشتيباني نكردن از اين فناوري صدمه زيادي به شرکتهاي کوچک توسعه دهنده و تمامي طراحان اين فناوري خواهد زد. با نگاهي به فرآيند مرور کاربردها نيز درمييابيم اپل هيچ ضمانتي نميدهد که کاربرد طراحي شده به جايي برسد. يعني اگر طراحي، برنامهاي بسازد و مطمئن نباشد که بتواند آن را به بازار عرضه کند، آيا باز هم وقتش را تلف ميکند تا قسمتي از کد يک برنامه را بنويسد؟ طراحان نميتوانند و نبايد اين کار را انجام دهند. همين دليلي است که باعث ميشود کاربردهاي آيفون و آيپد خيلي احمقانه طراحي شده باشند. وفاداري جبران نميکند جهان در ميانه بحراني عميق قرار دارد و زمان بدي براي از کار بيکار کردن مردم است. اپل از تلاشهاي طراحان است که به اين موفقيت دست يافته، اما گويي تنها چيزي که برايش اهميت ندارد همين طراحان است. اما آنچه که بيشتر از همه اين حقايق تلخ را در مورد اپل آشکار ميکند، اتفاقاتي نيست که رخ داده، بلکه پذيرفتن نام يک ميوه خوشمزه به عنوان يک شرکت و پذيرفتن استيو جابز به عنوان رهبر آن و اينکه براي اپليها هيچ چيز به غير از پيشرفتشان مهم نيست و براي اين کار طراحانشان را نيز زير پا ميگذارند.
|
|
|