|
الگوي مديريتي اپل
-(0 Body)
|
الگوي مديريتي اپل
Visitor
842
Category:
کامپيوتر
استيو جابز از مديرعاملي شرکت اپل کنارهگيري کرد. اين خبري است که بهرغم محتمل بودنش، جهان تکنولوژي و رسانهها را طي روزهاي اخير متلاطم کرده است. نام جابز حالا بسان محصول يا برندي است که در کنار ديگر محصولات انقلابي اين شرکت به بزرگترين تحولات عصر ما گره خورده است. برخي حتي او را از نظر نوگرايي و تاثير تحولگرا بر جهان پيراموني با اديسون و گراهام بل مقايسه ميکنند. (اين هم شايد از ويژگيهاي عصر ما است که تحول را ديگر نه لزوما مخترعان، بلکه مديران ايجاد ميکنند). اما کارکردهاي ساخت شخصيتي چون استيو جابز در سازوکار تجارت شرکت اپل آنقدر ويژه و بيمانند است که مسوولان اين شرکت براي کنارهگيري او از سکانداري اين شرکت، سالها است دست به عصا حرکت کردهاند، ولي بهرغم همه پيشبينيها، وقتي جابز سرانجام اواخر هفته گذشته از صندلي رياست اپل پايين آمد، باز هم شاهد افت 5 درصدي قيمت سهام آن بوديم. براي سالها بسياري از ما به حضور استيوجابز با هيبت هميشگياش روي سن عادت کردهايم، به معرفي يک ايده نوآورانه و جديد با آن همه هيجان آن هم در جهاني که کپي کردن عملي مذموم به شمار نميآيد و محصولات جديد هم چندان هيجاني نميآفريند. جدا کردن اپل و موفقيتهايش از اين مدير حالا 56 ساله تقريبا غيرممکن است. آينده اين شرکت و طي کردن مسيرها بدون جابز هم پرسش بسياري است. جدا از ويژگيهاي تبليغاتي و کاريزماتيک جابز آنچه به راستي او را در اين حد در بين غولهاي بزرگ دنيا بيمانند کرده چيست؟ راز مديريت بر شرکتي ورشکسته و بالا کشيدن آن تا حد دومين شرکت بزرگ جهان از نظر سرمايه بازار کجاست؟ يک گذر تاريخي کوتاه نشان ميدهد در حالي که رقبا روي توسعه محصولي متمرکز شده بودند تصميمهاي جابز براي ايجاد اکوسيستم بازار (نرمافزار، سختافزار، محتوا و …) خيلي سريع اپل را به قله آيتي جهان رساند. اين شرکت روي فروشگاه نرمافزار، موسيقي و سينما سرمايهگذاري کرد و حالا بسياري از رقبا (مانند اچ پي) از اين فضا خارج شده يا (مانند نوکيا، مايکروسافت و گوگل) مجبور به بازي تحت اين قاعده شدهاند. جابز طي اين سالها با گردهم آوردن بهترين طراحان و تيمهاي نرمافزاري طرحهاي فراموش شده يا شکست خوردهاي (مانند رايانه لمسي) را با بازتعريفي دوباره به گونهاي چون محصولي جديد (آي پد) به بازار ارائه داد. محصولي که عملا چارچوبهاي رايج جهان کامپيوتر را تغيير داد. او همچنين به اين قاعده که هر محصول بايد همراه با نوآوري باشد، اعتقاد داشت و همين محصولاتش را از تبليغات در رسانهها بينياز ميکرد؛ چراکه به دليل اتخاذ اين استراتژي، رسانهها خود مبلغ غيرمستقيم محصولات آن شده بودند. روحيه بالاي استيو جابز نيز او را در زمره بزرگترين مردان هم عصر ما قرار داده است. طي اين سالها هر اندازه بر اثر بيماري نحيفتر ميشد، شرکتش موفقتر و فربهتر نشان ميداد. نگاهي به زندگي او نشان ميدهد که موفقيتهاي او نه اتفاقي، بلکه همواره متکي به تصميمهاي هوشمندانه و دقيق بوده است. در سال 1985 وقتي هياتمديره اپل او را از اين شرکت اخراج کرد، او دو شرکت نکست و پيکسار را تاسيس کرد. چند سال بعد، هر دو اين شرکتها به چنان موفقيتي رسيدند که اپل و والت ديسني آنها را خريدند و خود او نيز دوباره به مديريت اپل دعوت شد. در سال 2007 درعرصه تلفن همراه جابز دستگاهي را به بازار عرضه کرد (آيفون) که مبنا و معياري براي ارزيابي ديگر محصولات شد. در سال 2010 وقتي آي پد 2 را به بازار عرضه ميکرد در ميان انتظار و پرسش همگان گفت که به هيچ عنوان حاضر به کاهش اندازه صفحه نمايش اين دستگاه نخواهد شد و ديگر رقبا نيز همين مسير را در پيش خواهند گرفت. اين پيشبيني او درست از آب درآمد. استيو جابز مديرعاملي اپل را در بهترين زمان ممکن واگذار ميکند. درست در زماني که اين شرکت از جهات مختلف در حال پوست اندازي است. در زمينه محصولات همه منتظر آيفون و آيپد جديد اين شرکت به همراه نسخه جديد کامپيوتر مک هستند. همين چند هفته پيش هم از طرح بشقاب پرنده براي ساختمان اين شرکت رونمايي شد و حالا هم با رفتن جابز مديريت اين شرکت دچار تحول ميشود. شايد تنها ضعفي که بتوان به اين شخصيت گرفت ساخت شرکتي است که بيش از اندازه به خود او وابسته شده است. اپل يک بار پيش از اين طعم نبودن استيوجابز را با ورشکستگي چشيده است؛ اين خطري است که هماکنون نيز نقل محافل مختلف است. همين موضوع باعث شده مديرعامل جديد در نامهاي به کارکنان اين شرکت بر پيگيري مسير استيو جابز تاکيد ورزد. با اين حال به نظر ميرسد که براي مردي که بيل گيتس او را بزرگترين مدير ربع قرن اخير ميخواند، اين رفتن را ديگر بازگشتي نباشد.
|
|
|