الکامپ : بي بديل يا بي دليل
-(10 Body)
|
الکامپ : بي بديل يا بي دليل
Visitor
809
Category:
کامپيوتر
انگار رسم شده که صنف آي تي بايد هرسال در هنگامه برگزاري نمايشگاه الکامپ به دو يا چند گروه نامتساوي تقسيم شود و له يا عليه برگزارکنندگان و در مدح يا طعن حضور يافتن اظهار نظر کند. انگار اين قسمت هرساله ماست که بايد درباره نمايشگاهي که به درستي يا نادرستي نمايشدهنده توان بخش خصوصي فناوري اطلاعات است، هزار حرف و حديث بگوييم و بشنويم و درآخر کار هم سري با حسرت تکان دهيم و حواله کار را به سال آينده بدهيم. انگار همه حافظه تاريخي مان را به آب نسيان شستهايم و مرتب از الکامپي در دوراني دور سخن ميگوييم که چنين و چنان بوده و هيچکس هم هيچ مشکلي با آن نداشته است و مبدا تاريخي همه الکامپهاي تاريخ بشريت از ازل تاکنون بوده است. انگار اين دعواي الکامپ و مجري و غرفهگذار، يا دعواي الکامپ و مجري و مدعي اجرا تمامي ندارد و سناريويي است که هرسال خوانده و اجرا ميشود. انگار رونق ساليان اخير الکامپ را از ياد بردهايم و مرتب به خودمان تلقين ميکنيم که اين نمايشگاهها، هيچکدام به پاي نمايشگاهي که آن را مبدا تاريخ نمايشگاهها ميانگاريم، نميرسد. اما انگار الکامپ امسال برخي انگارهها را شکست. حداقل دعواي مجري و مدعي اجرا پايان پيدا کرد. آنان که فکر ميکردند برگزاري الکامپ فرصتي طلايي، برههاي تاريخي يا بزنگاهي در طول دوران حيات صنف آي تي است که بايد آن رو دودستي چسبيد مبادا که مرغ سعادت از دستمان بپرد و برگزاري آن متحول کننده قرون و اعصار است، خيالشان راحت شد. حالا الکامپ در دامان ماست. حالا الکامپي که بايد در آن به ريال درآمد داشته باشيم و به يورو هزينه کنيم و در همان زمان دور که ميتوانستيم اين مساله را حل کنيم و نکرديم، آمده است. حالا الکامپي که قرار نيست بينالمللي باشد؛ مگر به ضرب يکي دو آگهي در شبکههاي ممالک فرنگ، آمده است. الکامپي که قرار است در و دروازه هر چه نمايشگاه فرنگي را تخته کند. حالا همان نمايشگاهي که بهزعم خودمان، بايد نگين صنف فناوري اطلاعات باشد، صورتي زخمي دارد از پنجه سيمرغ. سيمرغي که از خاکستر برميخيزد به سان رستاخيز، اکنون پيدا نيست که از خاکستر کدام آتش برخاسته که اين چنين هم مسلکان خود را آزرده است. اما غرفه گذار، الکامپ را ميخواهد به عنوان يک نمايشگاه. نه حيثيت صنف. نه حيثيت کل بخش خصوصي که بعضي معتقدند و نه هيچ چيز ديگر. نمايشگاه، نمايشگاه است. با همه محدوديتها و فرصتهاي آن. براي بسياري از غرفهگذاران هم چندان فرقي نميکند که برگزارکننده تابلوي چه سازمان يا بخش يا صنف يا شرکت يا سنديکايي را بالاي سر دارد. براي بازديدکنندگان هم اهميتي ندارد. مگر خودمان که به ديدار نمايشگاه اصناف ديگر ميرويم برايمان برگزارکننده آن اهميت دارد؟ غرفه گذار همين که مطابق بقيه نمايشگاهها غرفهاي با حداقل امکانات بگيرد و کم دغدغه به آراستن آن مشغول شود کافي است. انتظار شق القمر کردن و فيل هوا کردن هم از هيچ مجري دولتي يا خصوصي ندارد. مطابق همه نمايشگاهها هم ميداند که مکانهاي مرغوب مال از ما بهتران است که ميتوانند هر اسمي يا هر مقامي يا هر جايگاهي داشته باشند. پس غرفه گذار، خودش راه خودش را پيدا ميکند و به روش خودش تعادل را بين امکانات، خواستهها و مقدورات برقرار ميکند. ميخواهد که از دعواي حيدري و نعمتي دور باشد و بيدغدغه چند روزي را به فکر مشتريانش باشد. غرفهگذار به دنبال جانمايي و رفتن به جلسه حراج غرفههاي مرغوب و کليکهاي عصبي روي نقشه نمايشگاه و لينک پرداخت آنلاين براي گرفتن چند متر فضا نيست. غرفه گذار وقتي مجري برايش اهميت پيدا ميکند که ببيند نه تنها گرفتن فضا تسهيل شده، نه تنها جانمايي محترمانه شده، نه تنها قيمتها نسبتي با رکود اقتصادي پيدا کردهاند که مجري نمايشگاه هم خود را نه در مقام بردن انتفاع از نمايشگاه، که در جايگاه تسهيلکننده فعاليتهاي تجاري ميبيند و به غرفهگذاران، چه کوچک و چه بزرگ، کمک ميکند که از فرصت چند روزه نمايشگاه حداکثر استفاده را ببرند. ولي انگار که هنوز همان انگارههاي هرسالمان پا برجا است. قضاوت اينکه کدام بيبديل است و کدام بيدليل با شما.
|
|
|