بازار کامپيوتر در احتضار، به داد برسيد!
-(3 Body)
|
بازار کامپيوتر در احتضار، به داد برسيد!
Visitor
953
Category:
کامپيوتر
بزرگراه فناوري - نه اينکه قصد سياهنمايي داشته باشم يا بخواهم خداي نکرده فضاي موجود را گونهاي ديگر توصيف کنم، اما بازار کامپيوتر را تا رسيدن بهمرز افتضاح چيزي نمانده است. اگر کمي همت کنيد و اولين نوشتههاي ما در خرداد 85 را مطالعه کنيد، اوضاع بحراني آن روزگار در خاطر مبارک بازنمايي خواهد شد. در آن روزگار تمام اميد بازار وامانده به بازگشايي نمايشگاه الکامپ، اتمام جامجهاني، پايان آزمونهاي پايان سال تحصيلي مراکز آموزشي و دميدن گرماي تابستان در کالبد سرد بازار بود. بازار سرد از آن تکان خورد و بهطور حتم هيچکدام از دلايل ذکر شده علت آن نبود، بلکه تغييرات وحشتناک قيمت و تنوع در حوزه پردازندهها، کارتهاي گرافيک و تغييرات تکنولوژيک در نسل قطعات بود که ناجي بازار با نفسهاي مصنوعي شد. اطلاق اوضاع خراب براي توصيف شرايط بازار کامپيوتر بهمعني رکود کامل خريد و فروش نيست، چراکه خريد و فروش هيچگاه در اين بازارها ساکن نخواهد شد. دستگاههاي شخصي قديمي نياز به خاکروبي و ارتقا دارند و سيستمهاي دولتي نيز محتاج توسعه هستند. همين دو علت باعث تبادل پول و کالا و تضمينکننده يک وضعيت حداقلي در بازار خواهند بود، اما علت اين امر چيست که در بازارهاي جهاني درخواست براي خريد قطعات رو به بالا و اينجا رو به پايين است؟ سري به زيرزمين بازارهاي پايتخت بزنيد و تعداد بالاي فروشگاههايي را که از خريد و فروش قطعات مستعمل ارتزاق ميکنند شاهد باشيد. اينکه در طبقه همکف بازار پايتخت بهعنوان يکي از مراکز عرضه کالاي لوکس کامپيوتر، چند فروشگاه کسبوکار خود را بر محور قطعات دستدوم قرار دادهاند نشان دهنده چيست؟ بهعنوان دمدستيترين پاسخ ميتوان بالا بودن قيمت کامپيوتر و عدم تناسب آن را با درآمدهاي عموم مطرح کرد. ميتوان درآمد ناخالص ملي سرانه و قدرت خريد هر نفر در ايران را با بسياري از کشورهاي ديگر جهان مقايسه کرد و استدلال کرد که قيمت کامپيوتر براي عموم شهروندان ايراني واقعا بالاست. دليل ديگري نيز ميتوان عنوان کرد که بهشکل غيرمستقيم به اين موضوع مربوط ميشود و آن اينکه عموم مردم نقش کارکردي براي اين دستگاه تعريف نکردهاند. براي مثال نقش کارکردي يخچال، نگهداري از مواد غذايي است که نياز به برودت دارند و يا نقش کارکردي لباسشويي، دريافت لباسهاي کثيف با مقداري آب و مواد شوينده براي شستن است. اما اگر طي يک نظرسنجي از مردم بخواهيم براي کامپيوتر نقش کارکردي تعريف کنند، باور کنيد پاسخ قاطبه ايشان به انجام بازي، شنيدن موسيقي، ديدن فيلم و حداکثر اتصال به اينترنت و چت کردن منحصر خواهد بود. بهنظر شما نقش کارکردي کامپيوتر منحصر به اين موارد است؟ ورود کامپيوتر به داخل خانهها و البته ارتقاي همان فرهنگ کليشهاي نخنما شده، نه سوسولبازي محسوب شده و نه اسراف خواهد بود. در تعاريف فضاي اطلاعات، کامپيوتر را نهفقط يک وسيله سرگرميساز که يکي از ارکان توسعه جامعه اطلاعات و بسط فضاهاي مجازي و بسترساز تجارتهاي نوين مبتني بر اينترنت و صنعت ديجيتال ميدانند که خود موضوع نيست بلکه ايجادکننده فضايي براي ورود شما به اين حوزه و درگير شدن با اين قبيل موضوعات خواهد بود. اگر دولت محترم به کامپيوتر بهعنوان يک عنصر زيرساختي نگاه کند، اوضاع بازارهاي کامپيوتر وطني اينگونه لنگدرهوا نخواهد ماند. اميدوارم که مسؤولان محترم وزرات صنايع هوس افزايش ناگهاني 50 درصدي تعرفه ورود کالاهاي کامپيوتري را همانند موبايلهاي نگونبخت در سر نپروراننده و به اسم خروج ارز از کشور سنگ رقابت با امثال Intel را بر سينه نکوبند، چراکه قاچاق کنوني اجناس و قطعات مرتبط با کامپيوتر به اندازه کافي رمق از بازاريان گرفته است و ايشان فشارهاي اينچنيني را تاب نخواهند آورد. بازار ايران بهشدت وابسته است؛ وابسته به بازار دبي، وابسته به نمايشگاه Gitex، وابسته به آبوهواي سياسي منطقه، وابسته به امتحانات دانشآموزان و دانشجويان، وابسته به مسابقات جامجهاني و وابسته به سياست واردکننده قطعه ... و وابسته به هزار و يک چيز ديگر است. قدري از اين وابستگيها طبيعي است و بسياري ديگر بهدليل شلختگي در اتخاذ سياستهاي اقتصادي و بيبرنامگي. جالب اينجاست که اين وابستگي شکل کاملا يکطرفه داشته و بيشتر به جانب ضرر متمايل است تا سود! صاحب فروشگاه در اين شرايط جز رقص با بادهاي متلاطم بازار چه ميتواند بکند؟ ميزان سود اين صنف در گراني يا ارزاني کالا تفاوتي نميکند، مشکل ايشان اغلب در تعداد فروش کالاست که با افزايش بها کاهش تقاضا خواهد داشت. شايد گره کار فروبسته در دستان نظام صنفي باشد و شايد هم نه! اما هرچه باشد، از اين مجموعه انتظار ميرود بهدليل آشنايي با بسياري از مسايل پشتپرده و معادلات آن، راه چارهاي براي سامان دادن به اين اوضاع قمر در عقرب پيدا کند. باشد که چنين شود! ادامه جنگ جهاني کرهايها در تهران! جنگ جهاني سازندگان نمايشگرهاي LCD از طريق مرز بازار کامپيوتر پايتخت به ايران کشيده شد. طي دو هفته گذشته جنگهاي چريکي اين دو بزرگ در تهران شدت بيشتري يافته بود که در نهايت هر دو شرکت درهاي تخاصم را بر روي يکديگر گشودند. Samsung و LG Electronics که از سازندگان بزرگ نمايشگر در سطح جهاني هستند، در عين يگانگي ريشههاي ملي، از سرسختترين رقبا در عرصه جهاني محسوب ميشوند. Samsung مدعي توسعه فناوري PVA در نمايشگرهاي LCD TFT است. البته اين شبهه در ميان است که PVA مورد ادعاي Samsung از روي MVA شرکت Fujitsu گرتهبرداري شده است، البته امکان خريد امتياز پنهاني آن نيز محتمل است. در آن سوي کارزار، LG به مدد پول فراوان و البته نفوذ سهامداران پشت پرده غيرکرهاي خود، پاي Philips هلندي را بهميان آورده و بر اساس دانش فني اين شرکت اروپايي، مدعي توسعه فناوري S-IPS قلمداد ميشود. اين جدال چه ميان نمايندگان کرهاي باشد يا حتي خود ايشان، ايراني نيست. بسياري علت پديدار شدن اين شرايط را تبليغات وسيع سامالکترونيک روي نمايشگر جديد BF-1750 TFT LCD ميدانند که ادعا ميشود زمان پاسخگويي پيکسلهاي آن دو ميليثانيه است. اين زمان اين مقدار باشد يا نه، دليلي براي شروع تخاصم محسوب نميشود. دليل اصلي آغاز اين ماجرا و برافروختگي ماديران را ميتوان مقايسه نمايشگرهاي Samsung با نمايشگرهاي LG دانست. اينکه شرايط اين مقايسه از بعد فني صحيح بود يا خير، در صلاحيت کارشناسان حرفهاي است که هماکنون در حال بررسي آن هستند. در سخيف بودن اينگونه مقايسهها سخن بسياري ميتوان گفت و بهطور حتم اگر وقوع چنين رويدادي محرز شود، سامسرويس يا نماينده آن را بايد نکوهيد. فکر ميکنم بزرگان ماديران چند سال قبل را بهخاطر نداشته باشند که نمايندگان ايشان هنگام معرفي نمايشگرهاي Flatron و تاکيد بر مسطح بودن دو طرف لامپ تصوير خروجي، چگونه بر سر محصولاتي مانند Hansol، Samsung و حتي Sony کوفتند و انگ عقبماندگي فناوري به ايشان زدند. بهشخصه بارها مقايسههاي اينچنيني را در بازار رضاي تهران بين نمايشگرهاي LG Flatron و نمايشگرهاي Hansol Super Flat شاهد بودم و بدون شک خيل بازديدکنندگان اين بازار نيز شاهد آن بودهاند و البته بهياد ندارم سيماآوا چنين کرده باشد که ماديران کرده است. اگر ادعا زمان پاسخگويي نمايشگرهاي LCD شرکت Samsung عوامفريبي يا سوءاستفاده از کمبود دانش فني مصرفکننده نام داشته باشد که صحت آن تا چندي ديگر مشخص خواهد شد، تبليغ فناوري Flatron از سوي ماديران چه نام خواهد داشت؟ اميدوارم مسؤولان ماديران بهياد داشته باشند که بسياري از همين مصرفکنندگان کمدانش قدرت جستوجوي خوبي در اينترنت و يافتن مقالات متعدد در بررسي نمايشگرهاي CRT مسطح دارند. وقت کرديد سايت NEC Display Solution را يک نگاهي بيندازيد! من، لاوان پانزده ماه دارم! در هفته گذشته اندکي درباره فراسو سخن گفتيم که شايد به مذاق برخي خوش ننشسته باشد. اگر منصف باشيم و پيگير وضعيت حاکم بر بازار، پذيرش تمجيد هفته گذشته ما از فراسو و سيماآوا براي شما نهتنها غيرمعمول نخواهد بود، بلکه يادآور اين نکته است که در ايران نيز مجموعههايي وجود دارند که به کيفيت اهميت ميدهند. براي مثال کدام صفحهکليد موجود در بازار ميتواند از بعد کيفي و قيمتي با صفحهکليد يازده هزار توماني FCR-3510 رقابت کند. کوچکترين تحقيق نشاندهنده اين نکته است که فراسو در بين اجناس ايراني جايگاه ويژهاي دارد که بهراحتي براي رقبا قابل دسترس نخواهد بود. چند وقتي است که اين شرکت حوزه فعاليت خود را گسترش داده است. چندي پيش تبليغي از نمايشگر LCD سري لاوان اين شرکت نظرم را جلب کرد و پس از مختصر تحقيقي متوجه شدم که پانلهاي اين شرکت توسط CHI MEI تايواني توليد ميشود که معروف به عرضه محصولات باکيفيت و ارزانقيمت با نام تجاري CMV است. براي تحقيق اين موضوع سري به سايت pcmag.com بزنيد و موضوع را بهشخصه تحقيق کنيد، گمان نميکنم که کيفيت کارخانه تايواني توليدکننده پانلهاي فراسو از کارخانجات ماديران يا سامسرويس پايينتر باشند! بهزعم بنده نسبت قيمت به کيفيت نمايشگرهاي سري لاوان با توجه به امکاناتي که در اختيار مصرفکننده قرار ميدهد، قابل تامل است. تصور بنده اين است که اگر خريدار ايراني به نمايشگرهاي ديگر مانند فراسو، Philips، BenQ يا Hansol توجه بيشتري داشته باشد، فضاي بازار متعادلتر و قيمتها باز هم منطقيتر خواهد شد. Asus و XFX داغترين شايعه بازار سختافزار مربوط به جنبوجوش مسؤولان Asus و مذاکره ايشان با نمايندگان شرکت XFX است. XFX از شرکاي کاري nVIDIA و متخصص توليد کارت گرافيکي مبتني بر پردازندههاي گرافيکي اين شرکت است. Pine سهامدار اصلي XFX بوده و چنانچه Asus با نمايندگان اين دو شرکت به توافق برسد، تا قبل از پايان سال 2007 ميلادي شرکت XFX جزئي از Asustek خواهد شد. علت مطرح شدن نام Asus بهعنوان خريدار XFX، ورود رقيب قدرتمندي چون Foxconn به عرصه توليد کارتهاي گرافيک است. بدين ترتيب صفکشي بازار قطعات جلوه زيباتري بهخود خواهد گرفت. در حال حاضر و از ابتداي تابستان شرکت Asus بهتنهايي چهار ميليون و ششصد و چهل هزار قطعه مادربرد فروخته است، در حالي که ECS حدود يک ميليون و نهصد و شصت هزار قطعه، MSI حدود يک ميليون و ششصد هزار قطعه و Gigabyte حدود يک ميليون و هفتصد هزار قطعه مادربرد فروختهاند. با تقريب ميتوان گفت که Asus بهتنهايي معادل سه سازنده بزرگ ديگر مادربرد فروخته است. اما در آن سوي ميدان شرکتي وجود دارد با نام Foxconn که قادر به شکست اين رکورد است. اين شرکت چيني همانند Asus قادر به توليد يک ميليون قطعه کارت گرافيک ظرف يک ماه است. با اين اوصاف تمايل Asus براي خريد شرکت بزرگ و باتجربهاي چون XFX دور از انتظار نيست. چيپهاي 20 نانومتري در راه هستند! شرکت سازنده قطعات نيمهرساناي تايوان (TSMC) با کمک شرکت IBM و Qualcomm قبل از مهر سال آينده چيپهاي 45 نانومتري توليد شده خود را وارد بازار خواهد کرد. ميزان مصرف انرژي اين چيپهاي بسيار پايين و سرعت فرکانس آنها بيشتر و پايدارتر از نمونههاي کنوني است. البته اين خبر توسط اخبار جديد Samsung به سرعت محو شد، چراکه اين شرکت کارتهاي حافظه 32 گيگابايتي خود را که با معماري ساخت 40 نانومتري توليد کرده است معرفي کرد. اين کارتها در سه مدل 16، 32 و 64 گيگابايت عرضه خواهند شد. تا قبل از Samsung هيچ بنيبشري به اين ميزان حافظه روي چيپ دست نيافته بود. سخنگوي اين شرکت اعلام کرد که حرکت متخصصان اين شرکت براي توليد اين چيپهاي حافظه با معماري ساخت 30 نانومتري براي سال آينده و 20 نانومتري براي سال 2009 ميلادي آغاز شده است. تصور ميکنم در سال 2010 ميلادي اين شرکت چيپهاي حافظه 300 گيگابايتي خود را که با معماري 12 نانومتري توليد شدهاند، معرفي خواهد کرد. خداوکيلي تصور در اختيار داشتن 300 گيگابايت اطلاعات در قطعهاي به اندازه نصف يک کارت تلفن پلاستيکي بسيار هيجانانگيز خواهد بود. نکته جالب ديگر اينکه اين شرکت يک نمونه 512 مگابايتي از قطعات حافظه PRAM را که در سال 2008 جايگزين قطعات حافظه Flash امروزي خواهند شد نمايش داد. حافظههاي PRAM حداقل ده مرتبه سريعتر از حافظههاي Flash امروزي هستند. اين حافظهها نيز همانند حافظههاي Flash براي نگهداري اطلاعات به منبع تغذيه نياز ندارند. Foxconn همهجا شرکت چينيالاصل Foxconn به شکل رسمي وارد بازار کارتهاي گرافيک شد. قبل از اين، شرکت Foxconn دارنده نام تجاري Leadtek بهعنوان يکي از بزرگان حوزه گرافيک بود و هماکنون قصد دارد که با نام حقيقي، بازار را تسخير کند. نکته جالب در قطعات ارايه شده توسط اين شرکت طراحي آدميزادي جعبه کارتهاي گرافيک اين شرکت است. اين گونه رسم شده است که اغلب شرکتهاي سازنده کارتهاي گرافيک از انواع جانورهاي عجيبالخلقه و شبه آدميزادگان براي القاي قدرت، سرعت و جذابيت استفاده ميکنند. اول بار شرکت Club3D طراحي جعبه محصولات خود را بهصورتي شکيل ارايه کرد و اينبار شرکت Foxconn ادامهدهنده اين مسير است. از اين دو شرکت براي طراحي زيباي جعبهها تشکر ميکنم. حضور اين شرکت در بازار کارتهاي گرافيک عرصه را براي Asus، ECS، Gigabyte و MSI بيش از پيش تنگ خواهد کرد. البته در اولين قدم محصولات توليد شده اين شرکت، تنها شامل پردازندههاي سري هفتم خانواده nVIDIA را شامل خواهد شد و اين شرکت قلدر فعلا کاري به ATI ندارد. بههمين دليل شرکتهايي مانند PowerColor و Sapphire بهعنوان داعيهداران اين قسمت از بازار از اين حرکت Foxconn نگران نيستند. خداحافظ 1080i استاندارد تصويري 1080i که به شکل گسترده توسط تلويزيونهاي LCD پشتيباني ميشوند، قادرند تا حوالي 2000 پيکسل افقي را مديريت کنند. افزايش و توسعه فناوري کنوني موجب شده است تا با وضع استانداردهاي جديد،بسياري از تلويزيونهاي ديجيتال جديد قابليت فراروي از اين مقدار را داشته باشند. استاندارد جديدي معرفي شده است که از رزولوشن 2160×4096 پشتيباني خواهد کرد. رابط استاندارد اين تلويزيونهاي جديد HDMI خواهد بود و با معرفي اين استاندارد، مراسم توديع 1080i برگزار خواهد شد. روحش شاد و يادش گرامي باد. درباره وضعيت بازار! همهجا از سکون نسبي بازار و کلافگي بازاريان و بد و بيراهي که نصيب زمين و هوا ميکند صحبت ميشود. افزايش قيمت قطعات حافظه، نزديکي بازگشايي مدارس و موسسات آموزشي و فرارسيدن زمان ثبتنام دانشجويان جديدالورود باعث شده است که بازار از رونق بيفتد. دوستاني برگزاري نمايشگاه CeBIT استانبول که بيشتر به بيلشيم معروف شده را از ديگر علتهاي خرابي بازار عنوان ميکنند که بهنظر بنده چندان جاي طرح ندارد، چراکه اين نمايشگاه اندازههاي بزرگ و سازمانهاي دولتي منطقه را نشانه گرفته است. بهصورت کلي سختافزار جزئي از نمايشگاه CeBIT را شامل ميشود و مانند Computex لبالب از شرکتهاي سختافزاري نيست. بههمين دليل ساده اين نمايشگاه به شکل مستقيم بر بازار خردهفروشي منطقه تاثيرگذار نخواهد بود. از سوي ديگر تا چند هفته ديگر نيز نمايشگاه منطقهاي Gitex دبي افتتاح شده و انتظار ميرود تا پس از اتمام آن و در انتهاي مهرماه بازار قطعات کامپيوتر با تزريق قطعات و فناوري جديدتر، جان دوبارهاي بگيرد. هرچند خوب ميدانيم که اينگونه آرزوها چندان دوام نخواهد داشت و چند ماه بعد از آن اوضاع همان خواهد بود که اکنون است. در اين ميان و چيزي که محرز است. کاهش قيمت برخي محصولات مانند نمايشگرهاي LCD، کارتهاي گرافيک و برخي مدلهاي مادربرد خواهد بود. انتظار ميرود قيمت پردازندهها بهدليل ورود گسترده مدلهاي جديد افت قيمت داشته باشند که دعا ميکنيم اينچنين باشد. براي کاهش قيمت قطعات حافظه با شما ابراز همدردي و آرزوي تسلي خاطر دارم!
|
|
|