جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
بررسي ابرمتن با نگاهي به Pax اثر استوارت ماولتروپ: گذار به جهان آينده‌ي نوشتن
-(5 Body) 
بررسي ابرمتن با نگاهي به Pax اثر استوارت ماولتروپ: گذار به جهان آينده‌ي نوشتن
Visitor 1373
Category: کامپيوتر
جن و پري پديد آمدن ابرمتن (1) و شکل‌گيري فناوري نوشتار، چه تاثيري بر نظريه و کار ادبي و هنري گذاشته است؟ در اين مقال کوتاه با رجوع به يکي از نمونه‌هاي تامل‌برانگيز ابرمتن، پاسخ به اين پرسش را دنبال مي‌کنم که خود زمينه‌ساز طرح پرسش‌هاي ديگري خواهد بود.

ابرمتن، پديده‌اي است که از دهه‌ي 1970 با نظريات نو آورانه تد نلسون، کاشف شبکه‌ي وب، شکل گرفت؛ پديده‌اي جادويي که بعيد نيست سرانجام به تاريخ کتاب پايان دهد و افق‌هاي تازه‌اي بر فرايند نوشتن، خواندن و آفرينش هنري بگشايد. در قرن بيستم، چند تن از فيلسوفان مشهور از پايان کتاب سخن گفتند. ژاک دريدا بر اين باور بود که پايان نوشتار خطي مستلزم پايان کتاب است. ميشل فوکو منتقد سرسخت ساختار بسته‌ي کتاب و مرزها و محدوده‌هاي آن بود. در آراي موريس بلانشو هم ايده‌ي «غياب کتاب» جايگاهي تامل‌برانگيز دارد. نويسندگان بزرگي همچون جيمز جويس، سامويل بکت، ژرژ پرک و خوليو کورتاسار هم از محدوده‌هاي گريزناپذير کتاب آگاه بودند و تمهيدات روايي و زباني خاص خود را در مقابله با ساختار خطي کتاب به کار گرفتند. بنابراين پديدارشدن ايده‌ي وب و تلاقي نظريه‌هاي پسامدرنيستي ادبي، فلسفي و هنري با آن، تصادفي نبوده است. نگاهي به مهم‌ترين مولفه‌هاي انديشه و فلسفه‌ي ادبيات و هنر در قرن گذشته، نشانگر رويکرد‌هايي نوين به نوشتن و کنش هنري است که در بسترهايي متفاوت با آن‌چه پيش‌تر بوده، جريان يافته است. نظريه‌هاي همچون چندصدايي و چندگونگي متن، مرگ مولف، واسازي، پايان گشوده، گسترش ريزومي و... محصول کار فکري و نظري جمعي از متفکران مهم قرن گذشته بود. در چنين فضا و گستره‌اي تد نلسون‌، نظريه‌ي «نوشتار نامتوالي و غير خطي» (2) را مطرح کرد و از آينده‌ي متفاوت نوشتار خبر داد. ديري نگذشت که ايده‌ي فناورانه‌ي نلسون، با آراي هنري و فلسفي در آميخت و نويسندگان و متفکراني چون جي. دي. بولتر، جورج . پي. لندو، رابرت کوور و... به تبيين ديدگاه‌هاي خلاقانه‌ي خود در خصوص نوشتار مبتني بر ساحت وب پرداختند. در عرصه‌هاي جامعه‌شناسي ارتباطات نيز آراي کساني چون مارشال مک‌لوهان، مانويل کاستلز و ويليام پاولسون عمدتا معطوف به اينترنت و شبکه‌هاي اطلاع‌رساني رايانه‌اي شد . در واقع نظريه‌پردازي در باب ابرمتن و گونه‌هاي متنوع آن سابقه‌اي تقريبا چهل ساله دارد اما طي دو دهه‌ي اخير به يک جريان جدي تبديل شده و هزاران کتاب و مقاله در اين زمينه نوشته شده و جنبه‌هاي گوناگون آن واکاوي گرديده است. ابرمتن، بر خلاف متن چاپي، چند‌گانه و چند‌سويه است. مبتني بر پيونداري ( linking ) و امکانات شنيداري و بصري آن است. در بازي ابرمتن، فقط نويسنده نقش ندارد بلکه اين امکان وجود دارد که مخاطبان و خوانندگان وارد فرايند خلق اثر شوند و در لذت پديدآمدن آن دخيل باشند.

کتاب در هر حال به مفهوم آغاز و پايان وابسته است حال آن‌که ابرمتن بي‌آغاز و پايان مي‌تواند باشد يا اين قابليت را دارد که آغازها و پايان‌هاي متکثر داشته باشد. البته چنان که اشاره کردم ابر متن، گونه‌ها و ساختارهاي متفاوت دارد و بنا به خلاقيت و راهبرد نوشتاري و اجرايي هر نويسنده‌اي، ساختارها و هستي‌شناسي‌هاي آن فرق مي‌کند. به عنوان مثال در ابرداستان «بعد از ظهر، يک قصه» نوشته‌ي ميکاييل جويس که نخستين ابر داستان جهان است مولفه‌هايي همچون «انتخاب» و «استمرار مخاطب-محور» نقش اصلي را در روايت‌سازي دارند. در حالي که در ابرداستان «باغ پيروزي» اثر استوارت مولتروپ، چندرسانه‌اي شدن متن و کنش‌هاي فراروايي با استفاده از امکان پيونداري، مولفه‌هاي غالب‌اند. «باغ پيروزي» نقيضه‌اي است بر داستان «باغ گذرگاه‌هاي هزارپيچ» خورخه لوييس بورخس. نويسنده تلاش کرده پيچيدگي متن و قصه را بر بنيان فضامندي وب بسازد و به آن صورت عيني بدهد.

به گفته‌ي جي دي. بولتر «شبکه‌ي وب، يک دستاورد بشري خارق‌العاده است که مي‌تواند ژانرها و اشکال ادبي و هنري جديدي به وجود آورد».

اما به نظر مي‌رسد در اين ميان نيز پارادوکس تاريخي قدرت / آزادي مشهود است و رسيدن به موقعيت آرماني و آزادانه‌ي توليد ابرمتن در فضاي مجازي وب، به سادگي امکان‌پذير نيست. مانويل کاستلز گفته است «عصر ارتباطات تاکنون نتوانسته واقعيت را متحول کند چرا که فناوري ارتباطات هنوز وابسته به فناوري قدرت است».

کشف اينترنت و شبکه‌ي وب، افزون بر کارکردهاي ارتباطي آن، ساختارهاي جديدي نيز پيش آورده تا جايي که در آستانه‌ي هزاره‌ي سوم، ابداع ابرمتن مهم‌ترين حادثه در عالم نوشتار پس از کشف زبان و اختراع چاپ دانسته شده است. ابرمتن بر شالوده‌هايي بنا نهاده شده که از ساختار کتاب بر مي‌گذرد و به ناگزير بايد در پي نظريه‌پردازي معطوف به آن باشيم چنان که در دو دهه‌ي اخير در شرق و غرب عالم، هزاران ابرمتن در انواع شعر، داستان، و متن‌هاي هم‌کنشي (4) در فضاي وب يا به صورت شبکه‌هاي پيونداري نوشته و اجرا شده و البته تنور گفت‌و‌گو و نظريه‌پردازي در باب آن نيز گرم بوده است. از آن هنگام که تد نلسون، کاشف شبکه‌ي وب، از امکان نوشتار نامتوالي و غير‌خطي سخن گفت تا اين زمان که جي. پي . لندو، ضرورت باز‌تعريف مفاهيم و عناصري همچون طرح و توطئه، شخصيت، زمان، مکان و صور بيان را در شعر و داستان پيش کشيده اگر چه فاصله طولاني نيست اما درهاي ديگري به روي نوشتار گشوده شده است.

Pax اثر استوارت ماولتروپ ( - 1957)، نمونه‌اي از ابرمتن و تلاش براي نشان دادن صورت‌هاي ديگر روايت‌گري است. ماولتروپ از نخستين نويسندگان و نظريه‌پردازان مطرح ابرمتن است که ابرداستان(3)‌هاي «باغ پيروزي» و «کتابخانه‌ي ريگان» او، کارهايي‌ست کارستان در فضاي آفرينش مبتني برشبکه‌ي وب.

ماولتروپ در حال حاضر استاد دانشگاه بالتيمور آمريکا در رشته‌ي فناوري هنر است و در پروژه‌ي تاريخي دانشگاه بالتيمور، موسوم به Tinac که طي آن مقولاتي چون متنيت، ميان‌متنيت، روايت و خودآگاهي مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته، نقش موثر داشته است.

Pax از نظر لغوي، معناها و دلالت‌هاي گوناگوني دارد که از آن جمله مي‌توان به اين موارد اشاره کرد:

الهه‌ي صلح و آرامش در اسطوره‌هاي رومي، برنامه‌اي که بعد از جنگ جهاني دوم در دستگاه سياست خارجي آمريکا به منظور برقراري پايدار صلح، طراحي و تدوين شد، عنوان وزارتخانه‌اي در رمان 1984 جورج اورول؛ البته در اين رمان با برساخته‌ي mini-pax رو به رو مي‌شويم که به نظر مي‌رسد ماولتروپ گوشه‌چشمي به سوژه‌ي حاد آن داشته است. به‌ياد داشته باشيم که pax عنوان نوعي سيستم حافظه در کامپيوتر هم هست .

Pax در سال 2003 نوشته و اجرا شده و مضمون آن در برگيرنده‌ي پرواز و سقوط، حقيقت و ميل، برهنگي، ترور و سرزمين مادري نويسنده است. از نظر شکل اما، نويسنده دست به کاري غافلگيرکننده زده؛ تجربي و هوش‌ربا، سرخوشانه و همراه با ژرف‌انديشي به کلمه و لايه‌هاي آشکار و پنهان آن. در واقع به نيروي همبستگي با فضاي وب و امکانات آن، زمان و مکان را از موقعيت سنتي (سنت انديشيدن به اين دو عنصر) رها کرده، تا آن‌جا که جلوه‌اي تازه يافته‌اند. اگر جيمز جويس در رمان شب‌زنده داري فنيگان‌ها، نثري روياگون و کابوس‌وار نوشته که برآيند حال و هواي آن بوده، ماولتروپ نيز در قلمرويي ديگر چنين کرده است. صفحه‌ي اصلي pax به دو بخش تقسيم شده، در سمت چپ، بازي حضور و غياب شخصيت‌ها را به همراه جملاتي کليدي و حروف متغير مي‌بينيم و در سمت راست، نوشته‌هايي که بدان شخصيت‌ها ربط دارند. خط ميانه‌ي اين دو بخش با دو فلش بالا و پايين ترسيم شده که به خواننده امکان «ادامه» يا «برگشت فضا – متن» را مي‌دهند. چهارده شخصيت (هفت مرد و هفت زن) در pax حضور دارند که به حالت خواب، خود به خود روي صفحه مي‌آيند و اگر روي هر يک از آن‌ها کليک کنيم بيدار مي‌شوند. در واقع اين مخاطب است که زنگ بيداري راوي‌ها را به صدا در مي‌آورد و اوست که مسير متن را تعيين مي‌کند. بازي زمان – فضا و همپيوندي آن‌ها با عصبيتي که به قول ماولتروپ «خصيصه‌ي عصر پسامدرن و هويت چهل‌تکه‌ي انسان در اين عصر» است، دنبال مي‌شود. اين‌جاست که مرگ مولف رخ مي‌دهد و خواننده حتي در خواب و بيداري شخصيت‌هاي داستان دخالت مي‌کند يا دست‌کم اين فرصت براي دخالت او وجود دارد. اگر از اين زاويه بنگريم‌، روند ساختن داستان به عهده‌ي خواننده گذاشته شده و اين يک اتفاق صوري و پيشنهادي نيست، جزيي است از کنش همراهي و همپيوندي با داستان. چنين اتفاقي در محيط کتاب ناممکن است حتي اگر آن کتاب شب‌زنده داري فنيگان‌ها باشد. ساختار کتاب، بر اساس ايده‌ي آغاز و پايان شکل گرفته و خواننده به ناگزير در اين چرخه گرفتار مي‌شود. منطق چندگانگي در محيط کتاب، سامان نمادين دارد حال‌آن‌که ابرمتن، سامان واقعي چندگانگي را بر مي‌سازد و آن را به رخدادي عيني بدل مي‌کند. Pax ساعت دروني خود را دارد که از 12 ظهر تا 12 شب به طول مي‌انجامد. نويسنده در زمان روايت هم دست برده و به اختيار خواننده آن را تنظيم کرده است.

شخصيت‌هاي pax در خواب برخواننده ظاهر مي‌شوند و نوشته‌اي که با اعلام حضور آن‌ها در سمت چپ ديده مي‌شود، به رنگ خاکستري يا همان رنگ ناخودآگاه است. آن‌ها وقتي بيدار مي‌شوند متن هم رنگ عوض مي‌کند و بيدار مي‌شود.

«آفتاب غروب کرد اما من خودم يادداشتي درباره‌ي تاريکي ننوشتم». اين از اولين جملاتي است که با بيداري شخصيت اول pax به رنگ سياه مي‌بينيم که بر اساس قرارداد متن، رنگ خودآگاهي است.



روايت‌هاي pax روي شش مرحله‌ي مضموني تنظيم شده است؛

- دگرديسي زمان

- خلبانان آمريکايي

- سرزمين آباء و اجدادي

- افراد اهريمني

- سقوط

- اطلاعات کلي

شخصيت‌ها در مرحله‌ي اول در حال انديشيدن به ضايعه‌ي مغزي (تروما)، جابه‌جايي و کيفيت غريب زمان در جريان بحران هستند که اين حالت در مراحل بعد روايت، فرق مي‌کند...

Pax را بايد ديد، خواند و در جريان روايت آن نقش بازي کرد. در اين‌جا با سينما و عکاسي سرو کار نداريم اگر چه تمهيدات اين دو نوع هنري نيز به کار آمده است. ماولتروپ از تمهيدات چندرسانه‌اي سود مي‌برد اما داستان مي‌نويسد و اين يعني ابداع نوع تازه‌اي از ادبيات که اهميت آن به هيچ روي کم‌تر از انواع ادبي ديگر نيست هر چند که تعريف ادبيات در اين‌جا متحول شده چنان که مثلا تعريف نقش و تصوير، با ابداع عکاسي و سينما متحول شد. نقد کوبنده‌ي ماولتروپ از جامعه‌ي سرمايه‌داري و تفاوت‌هاي طبقاتي به بخشي از ساختار داستان او تبديل شده. در واقع ساختار غيرسلسله‌مراتبي pax به صورت بنيادي با هر آن‌چه که به سلسله‌مراتب قدرت و نظم جهاني آن تعلق دارد در مي‌افتد چنان که فرودگاه دالاس فورت که از جمله مکان‌هاي pax است نشانه‌اي به زوال سوژه در وضعيت هستي معاصر قلمداد مي‌شود. ماولترپ بر آن است که مکان کلمه را تغيير دهد اما آنچه مي‌نويسد همچنان بر کلمه و زبان اتکا کند او گفته است «دنياي الکترونيک، شيوه‌ي توليد متن را تغيير داده است.» ما به‌طور سنتي، کلمه را با کاغذ و قلم مي‌شناسيم نه کيبورد و صفحه‌ي مانيتور. آن دو، حافظه‌ي تاريخ را با خود دارند و اين دو، پديده‌هايي نوظهورند اما در اين سازوکار جديد، کلمه ساحت حقيقي خود را باز يافته است. در آغاز کلمه بود و کلمه از زمان کشف کاغذ با ساختار کتاب عجين شد. اين ساختار اکنون از زبان و فناوري نوشتار، جا مانده است.



منابع:

- HYPER/TEXT/THEORY. George P. Landow.. Baltimore: The Johns Hopkins University Press, 1994.

- Pax by Stuart Moulthrop. May 15, 2003



زير نويس:

1- Hypertext

2- Non-sequential / Non-linear

3- Hypertext Fiction

4- Interactive Texts
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image