بهترين و بدترين مديران جهان ديجيتال
-(2 Body)
|
بهترين و بدترين مديران جهان ديجيتال
Visitor
866
Category:
کامپيوتر
بسياري معتقدند که نقش مديران ارشد در موفقيت يا شکست شرکتها کليدي است. وب سايت memeburn 14 مدير موفق و ناموفق را در کنار هم معرفي کرده است مرگ استيو جابز مانند زندگياش، دنياي تکنولوژي را دستخوش تغيير و تحولات مختلفي کرده است. در حالي از مرگ بنيانگذار محبوب شرکت Apple تنها دوازده روز ميگذرد، اما همچنان اخبار مربوط به زندگي و مرگش در رسانههاي مختلف جالب توجه هستند. تا قبل از مرگ استيو جابز شايد انتخاب بهترين و بدترين مديران شرکتهاي تکنولوژي کار چندان سادهاي نبود، حالا اما بسياري از رسانهها با قاطعيت تيتر زدند: بهترين مدير تکنولوژي دنيا مرد. شايد به همين دليل هم باشد که وبسايت memeburn.com به تازگي دست به انتخاب بهترين و بدترين مديران عامل شرکتهاي تکنولوژي جهان زده است. فهرست انتخاب اين وبسايت شامل هفت مدير تکنولوژي در دسته بهترينها و هفت مدير ديگر در دسته بدترينها است که آنها را در زير ميخوانيم: بهترينها استيو جابز از Apple: بسياري از کارشناسان علوم مديريتي بهترين مديران تکنولوژي را کساني ميدانند که بيشترين تحولات را در اين عرصه ايجاد کردهاند. با اين تعريف، انتخاب استيو جابز به عنوان بهترين مدير تکنولوژي جهان چندان هم دور از ذهن نخواهد بود. او در دهه هفتاد ميلادي پرفروشترين کامپيوتر يعني Apple II را در آن زمان طراحي و توليد کرد. او بعد از بازگشت دوباره به شرکت Apple از سال 1997 تا تنها يک ماه قبل از مرگش به عنوان مدير عامل اين شرکت فعاليت کرد و نوآوريها و موفقيتهاي مختلفي را براي آن به همراه آورد. محصولاتي مانند iPod، iPhone، iMac و iPad شايد بهترين تعبير براي نوآوري و موفقيتهاي استيو جابز در Apple باشند. حالا اين وظيفه سنگين به عهده «تيم کوک» گذاشته شده است. اين در حالي است که بسياري از طرفداران Apple به عنوان پيشروترين شرکت جهان معتقدند بعد از مرگ استيو جابز دوران طلايي اين شرکت هم به پايان رسيده است. بيل گيتس از Microsoft: او مانند استيو جابز يکي از بهترين دانشجويان اخراجي از دانشگاههاي ايالات متحده بود که توانست انقلاب بزرگي را در دنياي تکنولوژي به وجود بياورد؛ تحولي چشمگير در عرصه پردازشهاي کامپيوتري شخصي. او از زمان آغاز به کار Microsoft در سال 1975 تا زمان بازنشستگي ساختگياش در سال 2006 مسووليت استراتژي توليد و بازاريابي محصولات اين شرکت را به عهده داشت. او با پشتکار زياد سعي کرد حاکميت شرکتش را در بازارهاي مختلف بهدست بياورد و موفق هم شد. يکي از موفقيتهاي بزرگ او نجات Microsoft از اتهام نقض قوانين ضدانحصارطلبي در اواخر دهه 90 بود. ذکاوت بيل گيتس او را به ثروتي عظيم رساند تا براي سالهاي متمادي در جايگاه ثروتمندترين فرد دنيا قرار بگيرد. اين در حالي است که مجيه تايم او را در فهرست موثرترين افراد در قرن 20 و 21 قرار داده است. مارک زوکربرگ از Facebook: او مخترع شبکههاي اجتماعي نبود، اما قطعا اين شبکهها را به يک پديده فرهنگي اجتماعي بزرگ تبديل کرده است. او کارش را از يک برنامه نويسي ساده در دانشکده آغاز کرد و حالا بعد از گذشت چند سال و البته پشت سر گذاشتن بسياري از شکايتهاي قانوني با سرمايهاي برابر 13 ميليارد دلار در دسته جوانترين ثروتمندان جهان قرار گرفته است. ساتورو ايواتا از Nintendo: در حالي که اين شرکت در سالهاي اخير جايگاه خوبي در بازار کنسولهاي بازيهاي کامپيوتري پيدا کرده است، کارشناسان و تحليلگران اين بازار موفقيت آن را به خاطر حضور رييس اين شرکت ميدانند. او چهارمين مدير اين شرکت است که کمک کرد درآمد Nintendo در سال 2002 افزايش 41 درصدي را تجربه کند. ايواتا در طول مديريتش محصولاتي مانند Wii و DS را که موفقترين کنسولهاي بازي جهان هستند، به بازار عرضه کرده است. جونگ يونگ يون از Samsung: او از سال 1996 تا 2008 مدير عامل شرکت بزرگ Samsung بوده است. در اين مدت اين شرکت موفقيتهاي زيادي در بازارهاي مختلف بهدست آورد. او درست در زماني که Samsung در حال ورشکستگي بود تغييرات جالبي را در اين شرکت ايجاد کرد. براي اين کار او ابتدا جلسات و نشستهاي تشريفاتي را حذف کرد، بخش قابل توجهي از سهام شرکت را فروخت، نيمي از معاونتهاي اداري را اخراج کرد و در نهايت سقف حقوق و دستمزد افراد را کاهش داد. به اين ترتيب Samsung بهدست يون نجات پيدا کرد. حالا اين شرکت به عنوان يکي از قويترين برندهاي دنياي تکنولوژي در جهان شناخته ميشود. مارک هوارد از HP: اگرچه او به خاطر يک رسوايي اخلاقي از شرکت HP اخراج شد؛ اما هميشه به عنوان يکي از موفقترين مديران تکنولوژي در تاريخ اين صنعت باقي خواهد ماند. در زمان مديريت او بود که اين شرکت به پرفروشترين توليدکننده کامپيوترهاي شخصي از جمله کامپيوترهاي روميزي و لپتاپ از سال 2007 تا حالا تبديل شد. اين در حالي بود که سهم اين شرکت در بازار پرينترها هم در اين مدت افزايش چشمگيري داشته است. حتي در شرايط بحران اقتصادي در نيمه سال 2008 هم HP شاهد افزايش ميزان فروش خود تا 6 درصد بود. ريد هاستينگز از Netflix: اين شرکت در اصل يک عرضه کننده فيلمهاي DVD با استفاده از پست بوده است؛ اما با رشد استفاده از اينترنت حالا به يک عرضه کننده محتواي چند رسانهاي آنلاين تبديل شده است. در واقع اين کاري بود که هاستينگز براي همراه شدن با آينده تکنولوژي در اين شرکت انجام داد تا او را به يک مدير افسانهاي براي Netflix تبديل کند. بدترينها جاناتان شوارتز ازSun Microsystems: اين شرکت با وجود ارزش 4/7 ميليارد دلار از ضعف مديريتي بزرگي به نام شوارتز بهره ميبرد. او از سال 2006 به اين شرکت آمد تا سلسله شکستهاي اين شرکت را آغاز کند که مهمترين اين شکستها از دست دادن سهم بازار در زمينه سرورهاي تجاري به شرکت HP بود. اين موضوع بحران مالي و بالاخره اخراج گروهي از کارمندان را به دنبال داشت. در نهايت او مجبور به کنارهگيري از اين شرکت با تنها يک پست در شبکه اجتماعي توييتر شد. جورج شاهين از Webvan.com: او اگرچه يک مشاور تجاري حرفهاي بود اما هرگز نتوانست در حوزه تکنولوژي موفق باشد. خرده فروشي آنلاين او که محصولات مورد نياز کاربران را تنها در سه دقيقه به دستشان ميرساند خيلي زود و در سال 2001 ورشکست شد. اين شرکت اما ارزشي برابر 5/1 ميليارد دلار داشته و در روزهاي آخر کار خود مجبور به اخراج بيش از 4500 نفر از کارمندانش شد. جان اسکولي از Apple: او از سال 1983 تا 1993 به عنوان مدير عامل شرکت Apple فعاليت ميکرد؛ دورهاي که از آن به عنوان دوره سياه غيبت استيو جابز ياد ميشود. او سعي داشت ايدههاي جابز را الگوبرداري کند، اما حتي در اين کار هم موفق نبود تا در نهايت مجبور به استعفا شد تا جابز جاي او را گرفته و اين شرکت را دوباره زنده کند. اکارد پفيفر از Compaq: او از سال 1991 تا 1998 مديريت اين شرکت را به عهده داشت. Compaq که زماني دومين شرکت بزرگ توليد کننده کامپيوترهاي شخصي بود به خاطر ضعف مديريتي پفيفر رو به ورشکستگي رفت. اد زاندر از Motorola: مشکل زاندر دور بودن از فضاي رشد تکنولوژي بود که در نهايت باعث شد شركتش از ريتم تند بازار موبايل عقب بماند. او تکنولوژي 3G را خيلي ديرتر از شرکتهاي ديگر در محصولاتش بهکار گرفت تا منتقدانش را راضي کند. همين کار او باعث شد شرکتش به رتبه سوم برترين توليد کنندگان بازار موبايل سقوط کند. گري لوين از AOL: او هميشه به عنوان يکي از بدترين مديران تکنولوژي جهان شناخته ميشود، چون آينده اين شرکت را با به هم زدن معامله خريد آن توسط شرکت بزرگ Time Warner يعني معاملهاي با ارزش 200 ميليارد دلاري خراب کرد. گري فورسي از Sprint Nextal: اولين اشتباه بزرگ فورسي تلاش ناموفقش براي ادغام با شرکتي بزرگتر بود. دومين اشتباه بزرگ او خريد 5 ميليارد دلاري شرکت WiMax Network در سال 2007 بود که يک شرکت ناموفق در حوزه تکنولوژي به حساب ميآمد.
|
|
|